تبیین رابطه جهانی شدن و تربیت دینی؛ چالش های، فرصت ها و ملاحظات عملی جهت کاربست در نظام تربیت اسلامی

تبیین رابطه جهانی شدن و تربیت دینی (2)

پوزف کوشل می گوید: «در عصر جهانی شدن دین مسئولیت ویژه ای دارد. فرهنگ ها و دین ها حتی در عصر جهانی شدن جایگاه خود را از دست نخواهند داد و جهانی شدن با همگون شدن و یا از بین رفتن فرهنگ ها متفاوت است،
چهارشنبه، 14 اسفند 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تبیین رابطه جهانی شدن و تربیت دینی (2)
 تبیین رابطه جهانی شدن و تربیت دینی(2)

 

نویسندگان: سیاوش پورطهماسبی(1)-آذر تاجور(2)-دکتر مهدی سبحانی نژاد(3)




 

 تبیین رابطه جهانی شدن و تربیت دینی؛ چالش های، فرصت ها و ملاحظات عملی جهت کاربست در نظام تربیت اسلامی

2. بررسی سوال دوم پژوهش

دومین سوال اصلی پژوهش حاضر، این بود: فرصت های ناشی از پدیده جهانی شدن برای عرصه تربیت دینی چیست؟
پوزف کوشل می گوید: «در عصر جهانی شدن دین مسئولیت ویژه ای دارد. فرهنگ ها و دین ها حتی در عصر جهانی شدن جایگاه خود را از دست نخواهند داد و جهانی شدن با همگون شدن و یا از بین رفتن فرهنگ ها متفاوت است، درآینده بشر یک دین وجود نخواهد داشت» و برنامه ریزان تربیت دینی باید آموزش سایر ادیان و محتوای تطبیقی ادیان را در برنامه های آموزشی رسمی بگنجانند.
در عصر جهانی شدن، انفجار اطلاعات و ارتباطات ملی و بین المللی نه تنها دین را به حاشیه نرانده است، بلکه آن را در متن دغدغه های روحی بشر معاصر قرار داده است (هینس، ترجمه کیانی، 1381). انسان معاصر بیش از هر زمان دیگر به دین و آموزه های دینی احساس نیاز می کند. انسان و دین، دو همزادند و نهاد دین به اندازه حیات انسانی پیشینه دارد. بر پایه این واقعیت عینی و مفروض است که تعریف انسان از «موجودی اندیشه گر» و یا «سیاست ورز» به موجود «دین ورز» موجه تر می نماید و طرف داران بیشتری در میان جامعه شناسان و روان شناسان دارد که نشان دهنده این موضوع است که نه تنها تربیت دینی در صحنه جهانی حذف نمی شود، بلکه زمینه مساعدی برای آن فراهم
می شود. پدیده «جهانی شدن» در حوزه فرهنگ، عرصه مناسبی برای تبادل افکار افراد بشر فراهم آورده است. قرآن کریم به انسان توصیه می کند در عرصه تبادل افکار (استماع قول) از قبول کورکورانه آن پرهیز کند و با تعقل و تفکر خود، گزینش احسن از این افکار را رقم بزند.
1. آموزش الکترونیکی و آموزش از راه دور، نمونه هایی جدید از روش های آموزشی هستند که با گسترش فناوری اطلاعات شکل گرفته و توسعه یافته اند. این دو نوع آموزش، بسیاری از محدودیت های روش های موجود را ندارند و افراد بسیاری می توانند با توجه به موقعیت هایشان از آنها استفاده کنند. در این نوع آموزش ها مرزهای مکانی و تا حدودی زمانی پیش پای انسان برداشته شده است. مشخصه عمده این نوع آموزش ها گستردگی، تنوع و قابلیت تغییر براساس استعدادها و علایق افراد است. در برخی کشورها این قابلیت فناوری اطلاعات بسیار مورد توجه قرار گرفته است و توسعه آموزش همکانی با استفاده از فناوری اطلاعات در دستور کار این کشورها قرار دارد (جلالی، 1381). بنابراین گرچه رسانه های جمعی و فناوری های ارتباطی و اطلاع رسانی، بشر امروز را با «توده ای شناور» از افکار مختلف که در بر دارنده «هویت های مجازی» گوناگون است، مواجه کرده است، توصیه قرآن کریم در این مورد تاکید بر «قدرت گزینش» انسان و پرهیز او از پذیرفتن «هویت های مجازی» غیر واقعی است که با «فطرت بشری» و «علت غایی» دین منافات دارد؛ از این رو در تربیت دینی در عصر جهانی شدن باید با پرورش تعقل، ارزیابی نقادی احسن را در دانش آموزان از طریق برنامه های تربیت دینی فراهم کرد.
2. در قرن حاضر، تعلیم و تربیت باید بکوشد، با تمرین دادن انسان برای زندگی مشترک جهانی با همنوعان خود، او را به سوی ارزش ها و اخلاقیاتی سوق دهد که کلی و جهان شمول باشد تا انسان، جزمی (4) و تک بعدی بار نیاید، حس همدلی و همیاری
بسیار باشد و توانایی تحمل دیگران و معاشرات با آنها را داشته باشد. معاشرت با دیگران یعنی نهراسیدن از تضارب آرا، تلاقی اندیشه ها و تقارن آرمان ها و خواسته ها.
3. مشکل اصلی انسان مدرن بی هویتی و نداشتن معانی و آرمان های متعالی در کنار تجربه مستقیم وحی از جهان است. استفاده از فضاهای مجازی آرمانی که ارزش تربیتی یا آموزشی دارند نیز با هدف آگاه سازی از فضایلی چون زیبادوستی، صلح طلبی، عدالت خواهی و نیز آشتی دادن دستاورهای فنی با دستاوردهای انسان شناسانه، جهان شناسانه و دین شناسانه صورت می گیرد (قادری ، 1383).
4. گفت و گوی ادیان به منزله ابزاری برای تفاهم، تعارف و درک متقابل بشر برای زندگی مسالمت آمیز و غلبه بر انقلابات و تخاصمات، ظهور دوباره تعصبات و تنگ نظری ها، امری مفید و در اختیار رهبران و عالمان و پیروان ادیان است، که برنامه ریزان باید محتوایی برای آشنایی تطبیقی با ادیان آسمانی دیگر در برنامه های تربیت دینی بگنجانند. آموزه هایی نظیر عقلانیت، عدالت گرایی و اصل برابری، اعتقاد به کرامت انسان، الغای تبعیض نژادی و اجتماعی، توجه به ارزش های اخلاقی، داشتن الگوی های کامل تربیتی و جامع نگری به ابعاد و شئون انسان، از قابلیت و آموزه های جهانی اسلام به شمار می روند، که در سایر ادیان و فرهنگ ها نظیر و بدیلی ندارند.
از سوی دیگر، اسلام تنها فرهنگی است که برای همه شئون حیات بشر، راهبردها و راه حل های اساسی برای حل معضلات جهانی دارد. در عصر جهانی شدن، می توان وجدان ها و فطرت های انسان را با بهره گیری از کلام و آموزه های وحیانی و با تعلیم و تربیت دینی تحت تاثیر قرار داد (خسروشاهی، 1351).
5. برای حاکم کردن اخلاق و ارزش های والای انسانی و توسعه مفهوم جامعه یادگیرنده در برنامه های تربیت دینی، لازم است در فضای یادگیری شبکه جهان گستر، مسائلی چون مهارت های نقد و تحلیل منابع اطلاعاتی و تحلیلی مسائل اخلاقی، در برنامه درسی مدارس گنجانده شود.
6. تسهیل شرایط دادو ستد فرهنگی دینی: «جهانی شدن» نیرویی است که با کمک آن دانش آموزان می توانند ضمن تعامل با دیگران، با تعالیم و آموزه های دینی مختلف آشنا شده، به نقد و ارزیابی عقاید مختلف بپردازند. امکان دسترسی فرهنگ های محلی و دینی به سطوح جهانی، امکان تبادلات میان ادیان و فرهنگ ها را فراهم می آورد که شایسته است در برنامه های تربیت دینی به این موضوع توجه شود.
7. فناروی آموزشی زمینه بهره گیری از فناوری های اطلاعات و ارتباط، با تفکر منطقی و اتخاذ شیوه های راهبردی در حل و فصل مسائل را فراهم می سازد. گسترش و توسعه نظام های آموزش از دور (5)، یادگیری باز (6) و آموزش مجازی (7) و محیط یادگیری الکترونیک، (8) باعث گسترش شیوه ها و راهبردهای آموزش و یادگیری تربیت دینی در عصر جهانی شدن است (پورطهماسبی1، 1387).
8. در عصر جهانی شدن ابزار نو آموزشی ترکیبی، می توان از کلاس های همراه با مربی اعم از حضوری یا غیر حضوری و از گزینه های تلفیق شده با فناوری استفاده کرد. پخش زنده تلویزیونی، ویدئو کنفرانس، پیغام سریع اینترنتی، استفاده از صدا در شبکه، امکان چت برای پرسش و پاسخ، تابلوهای الکترونیکی، پیگیری و راهبری آنلاین و از طریق ایمیل، انجمن های بحث و خبر به طور هم زمان (چت) یا غیر هم زمان با تعیین قرار قبلی و تحویلی الکترونیکی تکالیف، از دیگر ابزارهای جدید این آموزش هاست، که از این ابزارها می توان در جهت آموزش و انتقال محتوای دینی استفاده کرد (همان).
9. اصول و ارزش های عمیق انسانی - آرمانی همچون آزادی، برابری، عدالت، شرافت، بد دانستن ظلم، راست گویی و بسیاری دیگر که روح ادیان را شکل می دهند، در دوره
یکپارچگی جهانی و عصر جهانی شدن نیز تداوم خواهند داشت؛ از این رو این مفاهیم به گونه ای خودکار، پویا و روز آمد می شوند و همچنان انتظارات انسانی را برآورده می کنند. در نتیجه در عصر جهانی شدن، در برنامه های تربیت دینی باید به این اصول و ارزش های مشترک ادیان توجه کرد و آنها را در برنامه های تربیت دینی به منزله روح ادیان قرار داد.
10. درعصر جهانی شدن، با فعالیت های فضای شبکه ای، مفاهیم اقتدار خود را از دست می دهند و قابل مناقشه می شوند و به آسانی از سوی کاربران به بحث گذاشته می شوند و فراگیران، توانایی تصمیم گیری در باره مسیرهای یادگیری خود را می یابند، و تعلیم و تربیت، خود جهت یاب و هدف گراست. در عصر جهانی شدن باید به مقتضیات یادگیری و یادگیرندگان در امر آموزش و تربیت دینی توجه نمود (عطاران، 1382).
11. تحول در رسانه ها و جهانی شدن حیطه مخاطبان آنها، ابزار دوسویه است که دین داران نیز می توانند از آن بهره گیرند. رسانه های صوتی - تصویری، چند رسانه ای الکترونیکی، به همان صورت که ابزار سیطره بخشیدن به افکار و ارزش های آمریکایی هستند، می توانند در خدمت افکار و ارزش های دینی قرار گیرند؛ لذا در برنامه های تربیت دینی باید با استفاده از ابزارهای اطلاعاتی و چندرسانه ای الکترونیکی، زمینه را برای بالا بردن اثربخشی آن فراهم نمود.

3. بررسی سوال سوم پژوهش

سومین سوال اصلی پژوهش حاضر این بود: چالش های اساسی مطرح در تعامل جهانی شدن و تربیت دینی کدام اند؟
برخی از عمده ترین چالش های پیش روی تعامل جهانی شدن و تربیت دینی را می توان به شرح ذیل دسته بندی کرد:
1. هجوم ضدارزش های فرهنگ غرب به کشورهای جنوب، با هدف مسخ فرهنگ های محلی و در واقع بی هویتی فرهنگی آن آن کشورهاست. ارزش های سنتی و دینی
جامعه ما نیز روز به روز دستخوش فرایند جهانی شدن قرار می گیرند، که این وضعیت تهدیدی برای برنامه های تربیت دینی در عصر جهانی شدن است (پورطهماسبی 2، 1387).
2. آموزه های اعتقادی و ارزش های دینی و معیارهای اخلاقی اسلام، مطلق، ثابت و تعطیل ناپذیرند؛ در حالی که فرایند جهانی شدن کنونی مبتنی بر هیچ یک از این ارزش های قدسی و الهی نیست و اگر نفی کننده این ارزش ها نباشد، دست کم پذیرای آنها نیست.
از پیامدهای منفی جهانی شدن، تحت فشار قرار گرفتن دین و اعتقادات بومی است. در جهانی شدن دین و تفکرمردم تحت فشار سکولاریزم و نسبیت گرایی واقع می شود که این پیامدها، تربیت دینی و اصول و ارزش های مطلق دینی را تحت فشار قرار می دهند.
3. سیاست جهانی شدن فرهنگ ها درصدد است با سیطره یک فرهنگ، مسئله پلورالیسم فرهنگی را از بین ببرد و یک فرهنگ را با مولفه هایی که از روابط جدید اجتماعی و سیاسی بهره می برد، بر همه افکار، فرهنگ ها و تمدن ها حاکم سازد و جهانی شدن سیاست، فرهنگ و اقتصاد، برخی ارزش ها و آموزه هایی را با خود به همراه دارد که عمدتا در تعارض با باورها و ارزش های دینی است. این امر، آموزش مطلق دینی را با تهدید مواجه می سازد (سجادی، 1382).
4. بلوغ زودرس، از دیگر ارمغان های جهانی شدن برای دنیای جدید است. رسانه های جهانی با بمباران اطلاعاتی کودک و نوجوان و آگاهی دادن فزاینده به او، یک باره او را در مقابل مجهولاتی قرار می دهند که اقتضای سنی او نیست. به طوری که مشهود است، یکی از مسائل مهم در این باره بلوغ جنسی زودرس کودکان است که از طریق این رسانه ها ایجاد می شود. در نتیجه، آنچه مقتضای سنی و شرعی کودک نیست و دین در مراحل بعدی، آن را طلب می کند رخ داده، تربیت او مختل می شود (پورطهماسبی، 1387). به تعبیر زیبای روسو: «شرط رسیدن به بزرگ سالی، بهره مند شدن از کودکی سالم است».
5. جهانی شدن، رستگاری و سعادت بشری را با مفهوم قرارداد اجتماعی به منزله مبنای اساسی لیبرالیسم پیوند می زند؛ در حالی که سعادت و رستگاری فرد از نظر اسلام در چهارچوب ارزش ها و هنجارهای دینی مورد توجه قرار می گیرند. جهانی شدن با ترویج نظام ارزشی خاص، این مقوله دین را به چالش وا می دارد. و تهدیدی که از این جنبه متوجه تربیت دینی است. این است که چون بسیاری از آموزه های دینی مطلق هستند، در صورت غلبه تربیت لیبرالسیم از بین خواهند رفت (سجادی، 1382، ص427).
6. «علم گرایی» و «نسبیت گرایی» و «ناشکیبایی در برابر دین» از جنبه های دنیای معاصر است که هر یک از آنها برای دین مشکل آفرین است و باید در عصر جهانی شدن، در برنامه های تربیت دینی به این تهدیدها توجه نمود.
7. استفاده افراد از انواع ابزارهای الکترونیکی نظیر اینترنت، ماهواره و رایانه، باعث گسترش «الگوی رفتاری» مشابهی در سطح جهانی شده است. که عموماً از آن با عنوان «هویت مجازی» یاد می شود. فرهنگ فعلی حاکم بر انواع ابزارهای ارتباطی به ویژه اینترنت و ماهواره، برای کاربرانی که بنیه فکری قابل توجهی نداشته باشند. «هویت زا» است، نه «هویت ساز»؛ چرا که «ارزش های زندگی» که دین مطرح می کند برآن حاکم نیست. «هویت انسانی» قربانی «هویت ماشینی» شده است (رضایی زارچی، 1385) که این امر، آموزش آموزه ها و تعالیم دینی را در نظام آموزشی رسمی تهدید می کند، و تاثیرات وسایل ارتباطی جدید که جهت گیری خاص دارند، در تعارض با آموزه های دینی است.
8. از آثار منفی جهانی سازی فرهنگی، فرایند «سکولاریزاسیون» است. این فرایند، کلیه شئون فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی جامعه اسلامی را دیانت زدایی می کند. اکنون جهانی سازی از طریق شبکه های ارتباطی خود، همین سکولاریزاسیون در جوامع اسلامی و غیر اسلامی را تبلیغ می کند.
عوارض و علائم سکولاریزاسیون این است که ادبیات مردم عوض می شود، مفاهیم دینی و قدسی کمتر استعمال شود و به جای آنها واژه ها و مفاهیم غیر دینی و غیر بومی را به کار برند و به جای «جامعه دینی» از «جامعه مدنی»، و به جای «عدالت» از «دموکراسی» و
مشارکت غربی دم زنند، و به جای اخلاق و اجرای احکام الهی، از تساهل و تسامح استفاده شود. از آنجا که بسیاری از ارزش ها و آموزه های دینی مطلق است، در صورت ادامه این روند، بسیاری از این آموزه ها با دشواری همراه است.
9. بر اثر جهانی شدن، بسیاری از آموزش ها که پیامبران(علیه السّلام) و مربیان و متفکران بزرگ الهی فرمول بندی کرده اند، کم رنگ شده اند؛ زیرا زندگی بیش از پیش تابع تمایل مصرف گرایی است. مصرف گرایی، مدپرستی و شیء پرستی که توسط تجارت آزاد و جهانی شدن غربی افزایش یافته است، تمایل به ایمان معنوی و رشد فرهنگی و نیز بهسازی تفکر و آگاهی انسان را عمیقا تضعیف کرده است. آزادی اخلاقی و بی بند و باری و حذف اخلاق مذهبی به منزله دستاورد بشری و عصر جدید، که راه کشورهای اسلامی و بشریت را به سوی آینده ای بهترو روشن تر می گشاید، تلقی می شود (اسماعیل یصحانی، 1381)، این امر بسیاری از اصول اخلاقی را به چالش می کشد و آنها را تهدید می کند.
1. گرایش و اتکای شدید و افراطی به رایانه و آموزش مجازی و نیزبه کارگیری فناوری ارتباطی - اطلاعاتی، باعث بیگانگی انسان با خویشتن خویش که همانا فطرت خدایی اوست، می شود. این خودبیگانگی موجب جهان بیگانگی خواهد شد؛ بدین معنا که انسان از شناخت، درک و در نهایت سازگاری و همنوایی با جهان هستی و طبیعت عاجز می ماند و جهان بیگانگی نیز، نتیجه ای جز خدافراموشی و خدابیگانگی در پی نخواهد داشت (شمشیری، 1382). از آنجا که آموزش و تربیت دینی بر اساس فطرت خداجوی بشر است، تربیت دینی با مشکل مواجه نخواهد شد.
11. پستمن (9)، متفکر آمریکایی و متخصص رسانه ها معتقد است رایانه در شکل کنونی، ممکن است به حل بعضی از مسائل شخصی کمک کند؛ ولی ارزش های اخلاقی - اجتماعی را سست می کند و به حاشیه می راند. به نظر او الهه فناوری نمی تواند برخی
مهارت ها چون مهارت های شهروندی را در دانش آموزان ایجاد کند که این مسئله تهدیدی برای تربیت دین است (عطاران، 1383)، از نگاه او دانش آموزان که وقت خود را جلوی رایانه می گذرانند، وقت کافی برای آموختن ارزش های انسانی نخواهند داشت، زیرا ارزش های انسانی در موقعیت های واقعی و در مواجهه با دیگران آموخته می شود.

4. بررسی سوال چهارم پژوهش

چهارمین سوال اصلی پژوهش این بود: نظام های تربیت اسلامی در جهت تعامل جهانی شدن و تربیت دینی، با چه شرایط و ملاحظاتی روبه رو هستند؟
در جوامع اسلامی، باورهای دینی و نظام ارزشی اسلام بخشی مهمی از هویت مسلمانان را شکل می دهند. این هویت خواه ناخواه در درون مرزهای اعتقادی و دینی تعریف می شود و نوعی خط کشی و مرزبندی بین خود و بیگانه را مطرح می سازد. هرچند تفاسیر و قرائت های گوناگون از اسلام در این زمینه دارای تفاوت های جدی است؛ این تفاوت ها صرفا پررنگ شدن یا کم رنگ شدن مرز خودی و بیگانه را نشان می دهد. البته در اصل اینکه بالاخره دین و باورهای اسلامی بخشی از هویت جوامع اسلامی را تشکیل می دهد، اجماع نظر وجود دارد.
با پذیرش این نکته هر چند تفسیر پلورالیستی مطلق از اسلام را انتخاب کنیم، همچنان نوعی تعارض با هویت مطرح در فرایند جهانی شدن و زدودن مرزهای اعتقادی و مذهبی جوامع وجود دارد و احتمالاً چالش آورترین بخش جهانی شدن در مورد اسلام و اندیشه دینی، خود فرهنگ و اندیشه است. این امر ناشی از نقش زیربنایی فرهنگ در مقایسه با ساختارهای اجتماعی دیگر است و از سوی دیگر، بخش مهمی از فرهنگ متشکل از نظام ارزشی، هنجارها و باورهای دینی جامعه است (سهراب و سارانی، 1387، ص674).
بنابراین آموزش و پرورش در جهت استقرار تربیت اسلامی، ابتدا علایق ایدئولوژیک پنهان در مواد آموزشی، روش های تدریس، عناصر فضاهای آموزشی و به تعبیری برنامه های پنهان را شفاف ساخته، سپس بر مبنای ارزش ها و اصول اسلامی، آنها را در جهت علایق ایدئولوژیک اسلامی متحول می سازد و به تدوین نظام جدیدی از تربیت دینی اقدام می کند. ناگفته پیداست که این امر مستلزم صرف هزینه های فراوان مادی و انسانی برای برنامه ریزی و اجراست؛ ولی گریزناپذیر است (باقری، 1384).
به نظر می رسد این نظریه با واقعیت های موجود دینی مطابقت ندارد؛ زیرا در این نظریه ادعا بر این است که هر امتی که وحی خاصی دریافت کرده اند، باید از همان دین پیروی کنند؛ در حالی که ملت هایی دیده می شوند که از ادیان مختلفی پیروی می کنند و چه بسا ادیانی که در میان ملت ها پیروانی دارند؛ مثلا در متن اروپا، که بیشتر مردم مسیحی اند، اهالی بوسنی و هرزگوین مسلمان هستند. همچنین در همه کشورهای اسلامی اقلیت های دینی از قدیم الایام وجود داشته اند و وجود دارند. از سوی دیگر، افرادی که از یک دین پیروی می کنند نیز از ملت ها و مناطق مختلف کره زمین هستند. امروزه اقوام با فرهنگ های گوناگون و رنگ های متفاوت، از اسلام پیروی می کنند. این پدیده نشان می دهد که اختصاص شرایع مختلف به فرهنگ و یا قوم و یا منطقه جغرافیایی، با این واقعیات سازگاری ندارند (لگنهاوزن، ترجمه جواندل، 1379).
براساس پژوهش ها (لطف آبادی، 1382)، سه نوع موضع در برابر جهانی شدن به سبک فعلی در بین افراد قابل تصور و مشاهده شده است: اولین واکنش آن است که در برابر نفوذ فرهنگ بیگانه مقاومت و با آن مخالفت نمایند. واکنش دوم، تسلیم و انفعال در برابر فرهنگ بیگانه است. این گروه منفعل در فکر آنند که پدیده مسلط فرهنگی و اجتماعی کدام است و چگونه می توان به دور از فرهنگ سنتی، آینده خود را با مقتضیات جهان معاصر سازمان داد. در واکنش سوم، افراد در پی آنند که عناصر مثبت فرهنگ و تمدن را بر ریشه های تاریخ، دینی و ملی خود بنا کنند. البته نباید فراموش کرد که کناره جویی از روند جهانی شدن، خواه ناخواه زیان بار خواهد بود. امروزه ویدئو، برنامه های
تلویزیونی، ماهواره، اینترنت و ... مستقل از خواست متولیان تعلیم و تربیت و اولیایی دانش آموزان و مربیان عمل می کنند. از طرفی از خودباختگی در مقابل فرهنگ مسلط جهانی سازی (فرهنگ غربی) نیز این زیان باری را افرایش خواهد داد.
آنچه منطقی و معقول به نظر می رسد. این است که به جای کناره گیری، باید وارد میدان عمل شد؛ اما نه با این باور که ورود به منزله پذیرش و تسلیم در برابر فرهنگ جهانی شده فعلی باشد، بلکه با این باور که باید با این ورود، ادبیات دیگری برای پدیده مورد نظر رقم زد. در این جهت ملل اسلامی باید به ویژه برای مواجه با پدیده جهانی شدن فرهنگ و تعلیم و تربیت، دست به ابتکار عمل بزنند و از گردونه امتناع و استقبال مطلق در برابر آن خارج شوند.
این ابتکارات باید در سه سطح فراملی، ملی و فردی لحاظ شود:

سطح فراملی

برای اتخاذ موضع در سطح فراملی، باید بر جهانی سازی به منزله پروژه ای فاعلمند و هدف دار نظر داشت. باید در فکر مدیریت و هدایت پروژه هدفمند جهانی سازی بود، که تاکنون رهبری آن از سوی رهبرانی بوده است که به نظر می رسد شایستگی آن را نداشته اند. ما معتقدیم تنها دین و مکتبی که می تواند جهانی باشد اسلام است. ایدئولوژی اسلام شایستگی و توانایی دارد بر روی ویرانه های جوامع از هم پاشیده، جامعه ای نو بنیان کند. ایدئولوژی اسلام قادر است نظام تازه ای در روابط بین جوامع بر اساس نظام تربیت اسلام ایجاد کند. حاکمیت جهانی اسلام با توجه به ماهیت انسانی و فطری آن، زمینه های آماده برای پذیرش جهانی دارد. پذیرش حاکمیت جهانی اسلام، از یک سو ریشه در سازگاری تعالیم اسلام با خواست های درونی و فطری بشر دارد و از سوی دیگر، در یأس و سرخوردگی جوامع از نظام های موجود. از ویژگی های حکومت جهانی اسلامی یرضی بها السموات و الارض (میزان الحکمه، ج1، ص187) است؛ بدین
معنا که همه ساکنان زمین در مورد آن اعلام رضایت و پذیرش می کنند؛ در نتیجه، اتخاذ موضع و عالم گیر ساختن پیام اسلام در سطح فراملی مورد تاکید است؛ چنان که خداوند در قرآن به آن اشاره می کند: ما ارسلناک الا کافه للناس بشیرا و نذیرا (سبا، 28).
در این مسیر باید از فناوری ارتباطات در جهت جهانی کردن فرهنگ و تعالیم اسلامی بهره گرفت و منطق قدرتمند و سازگار با فطرت اسلام را به اکناف عالم انتقال داد. بدین منظور باید تغییری اساسی در روند پروژه جهانی سازی به سبک فعلی ایجاد کرد و آن را به سمت بسط تعالیم و آموزه های اسلامی و جهان شمول کردن ایده های آن، مدیریت و رهبری نمود. به تعبیر سجادی (1386): «جوامع اسلامی این فرصت را دارند تا با استفاده از منطق و توانمندی های تعالیم و فرهنگ اسلامی، جوامع تشنه و سرخورده را سیراب نمایند؛ اما ظرف انتقال دهنده این مشروب، جهانی شدن می باشد».
در یک کلام، به نظر می رسد در سطح فراملی باید به پدیده جهانی شدن به منزله پروژه ای هدفمند نگریسته شود و مواضع و تلاش های فراملی در جهت خروج رهبری و هدایت این پروژه از سیطره قدرت های موجود و تحت مدیریت و انقیاد ایده های اسلامی در آوردن آن باشد.

سطح ملی

جهت اتخاذ موضع در سطح ملی باید بر جهانی شدن به مثابه فرایندی طبیعی نظر داشت. در مواجهه با این فرایند در سطح ملی، دولت اسلامی باید برنامه تربیتی ویژه ای دنبال کند. اتخاذ مواضع سیاه و سفید، پذیرش کامل یا امتناع مطلق و رد و قبول های متعصبانه آنچه فرایند جهانی شدن به ارمغان می آورد، رویکردی نیست که بر اساس ایدئولوژی اسلامی، قابل توجیه و پذیرفتنی باشد. به عبارتی چنین جزم اندیشی، یا جامعه را از دستاوردهای مطلوب این فرایند طبیعی محروم می کند و یا در دام پیامدهای اجتناب ناپذیر استقبال شتاب زده و بی محابا از آن گرفتار می سازد. در نتیجه می توان از دو
موضع، مرزبندی و امتناع مطلق؛ و استقبال دربست، به منزله مواضع مورد انتقاد و غیر قابل قبول یاد کرد (موحدی و کرامتی، 1387، ص1000).
از طرفی موضعی که به نظر می رسد متناسب با ایدئولوژی اسلام، قابل توجیه باشد، حالت میانه این دو موضع است؛ یعنی پیوند با بافت رایج و نقادی آن. از آیات متعددی در قرآن می توان استنباط کرد که در اسلام مواجهه متعصبانه و جزم اندیشانه با امور، پذیرفتنی نیست. از جمله در سوره زمر آمده است: فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ (زمر، 17 و18)؛ «پس بشارت بده آن بندگان مرا که به سخن گوش فرا می دهند و از بهترین آنها پیروی می کنند...». چنین آیاتی به صراحت بشر و جوامع را با انعطاف پذیری در مقابل امور مختلف، ارزیابی و انتخابگری هوشمندانه دعوت می نماید. در نتیجه موضع ملی ما در قبال فرایند جهانی شدن، موضع ارزیابی، انتخابگری، گزینش، و طرد در برابر مظاهر و دستاوردهای جهانی شدن، بر طبق مبانی ایدئولوژیک اسلامی است؛ چرا که طرد تمام عیار همه مظاهر و دستاوردهای آن، نه فقط ممکن نیست بلکه مطلوب هم نیست. طرد تمام عیار، وجهه ای غیر منصفانه از خود خواهد داشت و زمینه ای برای پذیرش عصبیت آلود تمام عیار خواهد بود. براین اساس، برنامه تربیت ملی همواره باید پدیده های نوظهور مربوط به خود در عرصه جهانی شدن را ارزیابی کند و موضعی انتخابگر و گزینشی داشته باشد.

سطح فردی

موضع اساسی در قبال جهانی شدن در سطح فردی، براساس مبانی ایدئولوژیک ملی (اسلامی) ما نیز رویکردی است که قید و بند و قیدشکنی را برنمی تابد. به عبارت دیگر، در نظام تربیت افراد مبتنی بر دیدگاه اسلامی، قید و بند بیرونی و الزام از بیرون جهت مقابله و مواجهه با فرایند جهانی شدن تربیت، امری است که اگر بر فرض بعید ممکن باشد، مطلوب هم هست. از طرفی تربیت بدون قید نیز نقض غرض است. در تربیت
افراد برای ورود به عرصه جهانی، باید بر ایجاد قیدها و الزامات درونی نظر داشت. در این زمینه قرآن هم از قیدها و حد و مرزهایی سخن می گوید: تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا (بقره، 229).
در نتیجه براساس دیدگاه اسلام، در تربیت افراد برای ورود به عرصه جهانی نه قید و بند بیرونی مورد پذیرش است و نه قیدشکنی قابل توجیه. آنچه به نظر می رسد بتوان به دیدگاه اسلام در این زمینه نسبت داد، این است که با به دست دادن معیارها، و پرورش و رشد قوه قضاوت، داوری و مهم تر از همه، پرورش تقوای حضور قیدهای درونی و افراد، آنان را برای مواجهه با عرصه ی در حال جهانی شدن، تجهیز کرد. در این زمینه یکی از رسالت های مهم نهاد تعلیم و تربیت، این است که توانایی نقد و تجزیه و تحلیل گزینه های گوناگون و توانایی انتخاب اصلح را در نسل آینده به وجود آورد. در مراجعه به آیات قرآن چنین استنباط می شود که چنین رویکردی به دیده قبول نگریسته شده است، آنجا که در سوره مائده آمده است: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لاَ یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ؛ (مائده، 105) «ای کسانی که ایمان آورده اید، به خودتان بپردازید. هر گاه شما هدایت یافتید، آن کس که گمراه شده است به شما زیانی نمی رساند».
پرداختن به خود در این آیه، حاکی از ایجاد قوت درونی است که انسان را از تزلزل و نیاز به کنترل بیرونی مصون می دارد.
به طور خلاصه به نظر می رسد براساس دیدگاه اسلام، تربیت افراد برای ورود به فرایند جهانی شدن، رویکرد قید و بندی و قیدشکنی در مفهوم متعارف آن را برنمی تابد. دیدگاه اسلامی نظر به پرورش قوه داوری، قضاوت، ایجاد و رشد قیدهای درونی در افراد دارد تا افراد با اتکا به پشتوانه های درونی و اعتقادی بتوانند در عرصه جهانی شدن دست به انتخاب، گزینش و طرد، از میان پدیده های نوظهور بزنند.
از این رو الگوی تربیت دینی مطلوب که متناسب با پدیده «جهانی شدن» باشد، مشتمل بر دو بخش ذیل خواهد بود:

1 . تربیت دینی عام یا همگانی

تربیت دینی عام یا همگانی، یعنی بخشی از آموزه های دینی که هسته مرکزی و در واقع باطن آن را تشکیل می دهد. این بخش همان است که فطرت پاک و خالص انسان قادر به شناخت آن است. این قسمت مشتمل بر توحید، صفات توحید، آموزه های اخلاقی و ارزشی ثابت و جهانی است که در حقیقت، بر بنیاد توحید و صفات خداوند استوار شده اند و به پیروی از قطعیت و ثبات آن، خود نیز جاودانی و جهانی هستند. این بخش از تربیت دینی، بین همه ادیان الهی مشترک است.
در نتیجه بخشی از تربیت دینی می تواند جنبه عام و جهانی داشته باشد؛ چرا که گفتمان و توافق نظر در مورد آن امکان پذیر است و اصولا یکی از اهداف متعالی تربیت دینی نیز همان پرورش این بخش باطنی یا به تعبیری «مغز دین» است (شمشیری، 1385، ص259).

2. تربیت دینی اختصاصی

این قسمت از تربیت دینی به سپهر کثرت گرایی و نسبت گرایی تعلق دارد؛ چرا که در این بخش میان ادیان و آیین های گوناگون تفاوت های فاحش و چشمگیری وجود دارد. تفاوت هایی که از طریق علم حضوری و مکاشفات شهودی امکان شناسایی و درک آنها وجود ندارد، بلکه شناسایی آنها از طریق علوم اکتسابی نظیر علوم نقلی و عقلی امکان پذیر است. در حقیقت علومی که همچون علوم تجربی تحت سیطره نسبیت و کثرت قرار داشته باشند و به همین سبب نتوانند ملاک و معیار گفتمان و سپس توافق جمعی قرار گیرند.

نتیجه گیری

بنابر آنچه در مباحث این مقاله ذکر شد، گرایش به دین یکی از اصلی ترین و کهن ترین گرایش های انسانی است که تاریخ از آن یاد کرده و می کند و در هیچ جامعه ای و یا
عصری از زندگی بشر، چنان نبوده است که هیچ نشانی از آن نباشد. بنابراین قدمت آن به اندازه پیشینه جهان و زندگی انسان است. در این جهت، اساسا نباید کثرت ادیان را با دید عقلانی دید. فهم این مطلب که همه ادیان بر حق هستند، برای کسانی میسر است که دارای چشم باطنی هستند؛ از جمله برای عرفا و صوفیان که همه کائنات را جلوه حق می دانند.
دین اسلام، آخرین دینی است که از جانب خداوند نازل شده است. اسلام دینی کامل تر از ادیان پیشین است. اسلام به کثرت در رستگاری قایل است؛ چرا که پیامبران متعدد را قبول دارد و مثل مسیحیت، تجلی خدا را در مسیح (علیه السّلام) منحصر نمی داند؛ از این رو، خاتمیت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از اهمیت معنوی پیامبران گذشته هیچ نمی کاهد. از دیگر مبانی نظریه وحدت متعالی ادیان، این است که سنت های دینی گوناگون از جانب خداوند به این سبب به وجود آمدند که جوامع و یا امت های مختلف در عالم انسانی وجود داشت، بنابراین چون این سنت های مختلف انسان در جهان وجود دارد، سنت های دینی نیز باید حضور داشته باشند.
جهانی شدن با هر تفسیری، واقعیتی است که بر عرصه های تربیتی تاثیر خواهد گذاشت، بنابراین باید با واقع بینی و به دور از هر گونه حصاربندی و قرنطینه سازی، که در وضعیت حاضر نه ممکن است و نه مطلوب؛ و نیز به دور از هر گونه حصارشکنی عجولانه در برابر امواج جهانی شدن، با به دست دادن معیارهای مناسب، زمینه توانایی ارزیابی این جریان جدید را در خود افزایش دهیم تا به درستی از امکانات ارزشمند آن بهره مند شویم و از آسیب های احتمالی آن مصون بمانیم.
سیر جهانی شدن به شکل کنونی آن ایجاب می کند طرز تلقی ما از این پدیده تغییر کند و در پرتو این تغییر، رسالت و موضع ما در برابر جهانی شدن و همه گیر شدن، بازتعریف شود. با توجه به جنبه های گوناگون جهانی شدن (فرایندی طبیعی یا پروژه ای هدفمند) کشورهای اسلامی برای مواجهه با آن از بعد فرهنگی و تربیتی باید دست به
ابتکار عمل بزنند. این ابتکارات باید در سه سطح فراملی، ملی و فردی لحاظ شوند.
در سطح فراملی باید با اتکا به آموزه های اسلام، به توسعه نوعی کنترل جهانی به منظور حل مسائل و مشکلات جهانی تعلیم و تربیت رو کرد. باید همه گیر کردن فرهنگ و تربیت اسلامی و رساندن پیام اسلام به همه ملل جهان را دستور کار پروژه هدفمند جهانی سازی قرار داد.
از طرفی در مقابل فرایند طبیعی جهانی شدن، در سطح ملی نیز دولت اسلامی باید برنامه ریزی ویژه ای را دنبال نماید؛ به گونه ای که به جای رد و قبول متعصبانه فرایند طبیعی جهانی شدن، با تمسک به مبانی ایدئولوژیک خود، انتخاب گزینش گری و طرد را به منزله راهبردی موثر در مواجهه با پدیده های نوظهور آن در پیش گیرد. در سطح فردی نیز رسالت تعلیم و تربیت در بستر جهانی شدن، به دست دادن معیارهای صحیح براساس مبانی اسلام و پرورش قوه قضاوت و داوری و مهم تر از آن، پرورش تقوای حضور در تک تک افراد جامعه است.
در نتیجه جهانی شدن: 1.فرهنگ ها و ادیان مختلف دستخوش دگرگونی های بنیادین می شوند و این امر با گذشت زمان تشدید می شود. 2.جهانی شدن تا اندازه ای تحرک فرهنگی، اجتماعی و دینی را تسریع می کند و باعث انتشارات گسترده علوم دینی شده است. 3. با وجود رسانه و فناوری اطلاعات، افراد در جوامع مختلف بیشتر از هر زمان دیگر توانسته اند راجع به دین ها و فرهنگ های گوناگون آگاهی بیابند. 4. جهانی شدن باعث شده تا نوع بشر بتواند همدردی خود را با قربانیان مصائب طبیعی و حتی تراژدی هایی که بشر به وجود می آورد، نشان دهد. 5.تنوع و گسترش فناوری های ارتباطی موجب می شود افراد، تشکل ها و ادیان از انزوا خارج شوند و با استفاده از تسهیلات ارتباطی، خواسته های خود را به گوش جهانیان برسانند. 6.با فناوری پیشرفته، امکان گفت و گوی فرهنگ ها، ادیان و گفتمان ها بیشتر فراهم می شود.
با نگاهی ژرف و جامع نگر به تعالیم اسلام، می توان گفت: اسلام زمینه های لازم و کافی را برای جهانی شدن و جهانی شمولی دارد. برخی از این زمینه ها و قابلیت ها عبارت اند از:
1. برتری فکری، غنای فرهنگی، سابقه تمدن درخشان اسلامی، داشتن نهادهای قدرتمند و اهداف متعالی و راهبردی؛
2. نوع تعالیم و دعوت ها و آرمان های این دین، جهانی و معقول و فطری است؛
3. نفی مظاهر جهل و خرافه و عوامل شرک و انحطاط؛
4. نفی تمایزات قومی و قبیله ای و نژادی و مادی که عامل تبعیض و تفرق، رکود و مانع وحدت و یکپارچگی و دوستی و برابری انسان ها به شمار می روند؛
5. کارکردهای این دین جهانی است و در سرونوشت کل بشر تاثیر دارد و در فرایند علم، اخلاق، فرهنگ و سیاست، تعدیل و نگرش معقول به ارمغان می آورد؛
6. روند رو به رشد پیروان این دین در سطح جهان، نشانه مقبولیت بشری این دین است؛
7. تامین نیازهای روحی و روانی و نجات بشر از حیرت و سرگشتگی و یأس؛ این عوامل از زمینه ها و قابلیت های جهانی دین اسلام حکایت می کنند؛
8. گذر از فردگرایی به نهادهای اجتماعی و امت جهانی؛
9. دعوت همه ادیان آسمانی به کلمه مشترک (توحید و یکتاپرستی)؛
10. کنترل درونی عوامل انحراف، فساد، طغیان و استبداد بشر در مورد بشر.
در نتیجه این تغییرات و فعالیت بیشتر و تسلط به ابزار فناوری: 1.رشد «تک فرهنگی» جهان غرب، تبدیل به حاکمیت فرهنگ اسلامی خواهد شد؛ 2.تسلط زبان انگلیسی تبدیل به اشاعه زبان وحی و قرآن یعنی زبانی عربی خواهد شد؛ 3.هویت غربی تبدیل به هویت اسلامی و دینی خواهد شد؛ 4.تسلط غرب بر جهان تبدیل به مدیریت واحد جهانی اسلام خواهد شد.

پی نوشت ها :

1.کارشناس ارشد علوم تربیتی و مدرس دانشگاه پیام نور بیله سوار.
2.دبیر آموزش و پرورش و کارشناس ارشد علوم تربیتی.
3.استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه شاهد.
4. Dogmatic.
5. Distanc Education.
6. Open Learning.
7. Vitual Education.
8. E. mail.
9. Postman.

منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان، (1388)، مجموعه مقالات همایش تربیت دینی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پرورشی امام خمینی (رحمه الله).



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.