موتیف ماه در شعر کودکی

ادبیات کودکان و نوجوانان، ویژگی هایی دارد که آن را در هدف و سادگی محتوا و زبان و بیان، از ادبیات بزرگ سالان جدا می کند؛ ولی در تعریف هر دو یکسانند. ادبیات کودکان، که بخشی از ادبیات کلی یک ملت است، به معنای عام
چهارشنبه، 14 اسفند 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
موتیف ماه در شعر کودکی
 موتیف ماه در شعر کودکی

 

نویسنده: پوپک نیک طلب




 

ادبیات کودکان و نوجوانان، ویژگی هایی دارد که آن را در هدف و سادگی محتوا و زبان و بیان، از ادبیات بزرگ سالان جدا می کند؛ ولی در تعریف هر دو یکسانند. ادبیات کودکان، که بخشی از ادبیات کلی یک ملت است، به معنای عام و گسترده ی آن، مجموعه ی آثار و نوشته های ساده، روان و قابل فهم است که بدون آموزش مستقیم، سطح دانش فرهنگی و اجتماعی کودکان را بالا می برد و ذوق و استعداد آنها را پرورش می دهد. (حکیمی، 1384: 20).
موتیف(1) در ادبیات کودکان و نوجوانان که معادل های بن مایه، مایه ی اصلی و نقشمایه برای آن برگزیده شده است، یکی از مقوله های مهم در حوزه درونمایه شناسی(2) یا دانش درونمایه(3) محسوب می شود. سخن در خصوص موتیف، درونمایه(4)، موضوع(5) و کهن الگو(6) نمونه ی اولیه(7) و تُپُس(8) راهی است برای رسیدن به سطح یا سطوح مختلف اندیشه و نظریه ای که در متن ادبیات بیان می شود. (تقوی، 1388: 2).
در نقد ادبی ادبیات کودکان و نوجوانان، موتیف و کارکرد آن، یکی از مهم ترین موضوعات در بررسی آثار و سیر اندیشه ی صاحب اثر، تحلیل سطح محتوایی اثر، دریافت رابطه ی فرم و محتوا و بررسی کیفیت این رابطه است و در واقع، «یک استراتژی تجزیه و تحلیلی مناسب در نقد ادبی، شناسایی موتیف ها و مشخص کردن اثر متقابل درونمایه ای آن هاست» (شافر، 2005: 307).
ادبیات کودک و نوجوان هر جامعه، آینه ای از افکار، عقاید و باورهای مردمان آن جامعه است. از این رو شاعران کودک و نوجوان با برخورداری از اطلاعات و دانش نجوم و ستاره شناسی مطابق زمان خود به ارایه ی موتیف های ماه، خورشید، آسمان، ستاره و... در شعر خود پرداخته اند و این گونه دانش نجومی را در برابر چشمان کودکان نمایان ساخته اند.

دانش نجوم

علم نجوم قدیمی ترین دانش بشری است. ویل دورانت ضرورت تعیین وقت دقیق را عامل پیدایش علم نجوم می داند و چنین می گوید: «شک نیست که علم نجوم از آن جا پیدا شده است که می خواسته اند زمان را از روی حرکات اجرام سماوی اندازه بگیرند. بشر مدت ها پیش از اینکه حساب خود را با گردش خورشید و سال نگه دارد، آن را با ماه نگه می داشته است...» (ویل دورانت، 1363: 61 و 60)
در قدیم، مردم با آسمان و ستارگان و صورت های فلکی و اعتقادات و باورهایشان زندگی می کردند و وضع ستارگان را در سرنوشت و وضع زندگانی خود مؤثر می دانستند. این اعتقادات ناشی از مجهول بودن رابطه ی علت و معلولی موجود بین پدیده های مختلف بود.
مردم قدیم در طی قرون متمادی از طریق مشاهدات و تجارب شخصی، تغییرات جوی، وقوع باد، زلزله، کسوف و خسوف، باران و... را پیش بینی کرده و برای هر یک حکمی صادر نموده اند و از این راه مجموعه ای از قوانین و احکام به وجود آمده است که مانند سایر اجزای فرهنگ عامه، سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و امروزه به دست ما رسیده است. این عقاید به هر صورت جزو دانش عوام و فرهنگ عامه است و چون از عقل و حکمت عامیانه و ذوق و دقت توده ی مردم مایه گرفته اند، از لحاظ مردم شناسی شایان توجه هستند. (شکوری زاده، 1363: 170)
منظور از باورهای نجومی، عقاید و باورهایی است که مردم در زمان های قدیم درباره ی ستارگان و اجرام سماوی و تأثیرات آن ها بر زندگی خویش و عناصر طبیعت داشته اند؛ مثل این باور که تابش نور خورشید باعث بوجود آمدن سنگ های قیمتی مثل لعل و یاقوت و عقیق می شود یا این تصور که نور ماه پارچه ی کتان را می پوساند. شاعران و نویسندگان متقدم و متأخر نیز در شعر و نوشته ی خود برای پروراندن و گسترش مفاهیم ازاصطلاحات و باورهای نجومی استفاده کرده اند.

تعریف موتیف

در «فرهنگ اصطلاحات ادبی کادن» آمده است: «موتیف یکی از باورهای مسلط در هر اثر ادبی و بخشی از معنا یا درونمایه اصلی اثر است. این معنی ممکن است شامل یک شخصیت، یک تصویر، یا یک الگوی زبانی تکرار شونده باشد» (کادن، 1998).
موتیف به معنی عناصر خاص تکرار شونده است که شامل موارد متعددی می شود؛ از جمله: شیء، حادثه، صدا، تصویر، رنگ، واقعه ی ضمنی، حالات روانی (ترس، غم، شادی و...)، نشان یا ویژگی عمومی (چشم سیاه، موی قرمز و...)، شخصیت نوعی و هر چیزی که به شخصیت وابسته است (حرف، تکیه کلام، رفتار، لباس و...)، موقعیت، صحنه و غیره. در حقیقت آنچه این عناصر را تبدیل به موتیف می کند، ظهور مکرر آن هاست. یک حادثه به خودی خود موتیف نیست؛ اما وقتی تکرار می شود، حساسیت مخاطب را بر می انگیزد و نشان می دهد که معنا و مقصودی پشت این تکرار وجود دارد. این عناصر تکراری رد پا و نشانه هایی هستند که دنبال کردن آن ها به کشف و درک چیزی ورای متن می انجامد. بنابراین تعریف، موتیف عناصر تکرار شونده ی مهم یا حساسیت برانگیز در هر متن است. ظهور موتیف در شعر نیز بیشتر از این نوع است. (تقوی، 1388: 25).
موتیف یکی از ایده ها، موضوع ها و الگوهای اندیشه ی غالب در متن است. هر متن ادبی مجموعه و شبکه ای از درونمایه هاست. اصطلاح درونمایه به موضوع محوری و اصلی متن اشاره دارد که به آن انسجام می بخشد و هماهنگ کننده ی عناصر مختلف اثر ادبی با یکدیگر است. ممکن است در کنار این درونمایه ی اصلی، درونمایه های دیگری در متن وجود داشته باشند که بعضی از آن ها با درونمایه ی اصلی ارتباط مستقیم دارند و بعضی ارتباط غیر مستقیم و حتی بعضی ممکن است با آن بی ارتباط باشند. هر کدام از درونمایه های فرعی در صورتی که تبدیل به عنصری چیره و غالب در متن شوند، موتیف به شمار می روند. آنچه باعث چیرگی این درونمایه می شود تکرار آن هاست. (تقوی، 1388: 26).

موتیف ماه در شعر کودک

پیوند نجوم با شعر کودک پیوندی عمیق و ناگسستنی است. دانش نجوم به گونه ای خاص با شعر کودک در هم آمیخته است و هر کودکی را مجذوب خود می کند. ماه یکی از جلوه های موتیف نجوم در شعر کودک است که بیشتر با نگاه فردی و غیر کلیشه ای به تصویر درآمده است. موتیف نجوم خود شامل خورشید، ماه، هلال ماه، مهتاب... است.

- ماه

ماه در دیگاه اسلامی نماد شماره ی سال ها و سنجش زمان است (هو الذی جعل... القمر نورا و قدره منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب، سوره یونس: آیه 5). سال اسلامی، سال قمری است. شقّ القمر مظهر ثنویت در عالم تعین و رجوع غایی به وحدت است.
ماه نماد بی مرگی و ابدیت، تجدید حیات جاودانی و اشراق است. ماه مظهر سمت تاریک طبیعت، یعنی جنبه ی غیر عینی اش؛ مفهوم معنوی نور در تاریکی؛ معرفت باطنی؛ غیر منطقی، شهودی و تخیلی و منطق بشری است که چون نوری از خورشید الهی انعکاس می یابد.
ماه چشم شب است، همچنان که خورشید، چشم روز است. در شعر «ما در ماه» از مصطفی رحماندوست، تصویری از رفتن خورشید و تاریک شدن هوا و آنگاه آمدن ماه، به زیبایی ارائه می شود. در این شعر، خورشید به صورت شخصی فرض شده که بعد از یک روز کار و تلاش، خستگی بر او چیره می شود و کار خود را رها می کند و می رود:

خورشید دیگر خسته شد، رفت
تاریکی از زندان رها شد،

تاریک شد تاریک تاریک
شب سایه بان خانه ها شد

وقتی که خورشید این چنین دید
غم در دلش افتاد زیرا

هم خسته بود و هم نمی خواست
نوری نتابد روی دنیا

فریاد زد ای نازنینم
ای ماه من یکدانه ی من

من خسته ام اما تو امشب
بر آسمان تیره بگذر
(مصطفی رحماندوست: 1369)
موتیف نجوم در این شعر، خورشید، شب، نور، ماه و آسمان است. این شعر با موتیف نجوم خورشید، شب، نور، ماه، آسمان آغاز می شود و ادامه می یابد. ماه نشان زیبایی و سادگی به حساب می آید. ایرانیان قدیم بر این باور بودند که ماه یک کاسه ی واژگون آتش است. برخی دیگر فکر می کردند که ماه آینه ی بزرگی است که خشکی ها و دریاهای زمین را نشان می دهد. شاعر شعر کودک به زیبایی تمثیل کاسه ای شکل بودن ماه و چون آینه بودن آن را این چنین به تصویر می کشد:

کاسه از آب پر است
آب از صورت ماه

کودکی تشنه رسید
کرد بر کاسه نگاه ...
(اسدالله شعبانی: 1376)
و یا:

گرد مثل یک کلاف
ساده و زلال و صاف

ماه در میان دست های او
دیشب آسمان پر از ستاره بود
(افسانه شعبان نژاد: 1376)
در بسیاری از نقاط ایران و به خصوص در نظر عامه، خورشید و ماه زن و مرد، و دوستدار یکدیگرند. شاعران شعر کودک این باور عامه را بسیار زیبا با تمثیل پدر به ماه در شعرهای خود بیان کرده اند.

حالا که یکی در زد
یک دفعه دلم پر زد

گفتم پدرم آمد
ماه از دل شب سر زد

اما تو نبودی آه
شب ماند و نیامد ماه

آن روز خوشم آن روز
که تو برسی از راه
(محمود کیانوش: 1376) و یا:

وقت غروب است
خورشید زیباست

مثل عروسی است
از دور پیداست

داماد پس کو؟
او توی راه است

من شک ندارم
آقای ماه است

جشن عروسی
در آسمان هاست

صد تا ستاره
مهمان آن هاست
(ناصر کشاورز: شعر عروسی)

ماه و رنگ گل ها

قدما بر این باور بوده اند که پرتو ماه موجب سرور و شادی است و باعث روییدن گیاهان و رنگ گرفتن گل ها می شود.
«اعتقاد عامه بر این بود که ماه به گل ها رنگ می دهد و بر مبنای این باور، شاعران پارسی ماه را صباغ و مشاطه ی گل ها نام داده اند.» (مصفی، 1381: 696)

ماه مهربان من
مهر آسمان من

نور دیدگان من
گل بگو و گل بشنو

از سپیده دم تا خواب
مثل چشمه در مهتاب

خنده بر لب و شاداب
گل بگو و گل بشنو
(محمود کیانوش، 1376) و یا:

غنچه، گل، گیاه
خنده های ماه

مهر و ماه و نور
شادی و سرور میوه های تر

مادر و پدر
هدیه ی خداست

مال بچه هاست
(شاهین رهنما: 1376)

ماه و میوه

در قدیم بر این باور بودند که نور ماه در رنگین کردن میوه ها مؤثر است. بعضی هم سهیل را در رسیدن میوه ها مؤثر می دانستند و می گفتند:
«سیبی که سهیلش نزند رنگ ندارد». «این باور هم وجود داشت که رنگ سیب ها همانند رنگ گل ها از ماه است.» (مصفی، 1381: 699)

رفتم بالا گیلاس بود
خوشگل و خوش لباس بود

رو شاخه ها تاب می خورد
آفتاب و مهتاب می خورد
(ناصر کشاورز؛ 1390)

گفتم که خورشیدی
گفتم که مهتابی

اهل بهشتی تو
شیرین و پرآبی

ای میوه ی خوشبو
ای خنده ی روی شاد

ای سیب سرخ من
باغ تو شد آباد
(شکوه قاسم نیا؛ باغ تو شد آباد)

- هلال ماه

در فرهنگ اسلامی، هلال ماه و ستاره مظهر اقتدار هستند. هلال ماه و دو هلال که پشت به پشت هم قرار دارند، در تمدن سلتی، نماد بی مرگی اند. در فرهنگ سومری، هلال، نشانه ی سین (Sin)، ایزد ماه و علامت مشخصه ی بیزانس، اسلام و ترک است و در مسیحیت نماد مریم عذراست. هلال در تمدن مصری، نماد گاو ماده است که دیسک شمسی بین شاخ های اوست. دیسک شمسی همراه هلال قمری یا دیسکی که بین شاخ های گاو ماده قرار دارد، نماد وحدت است. (کوپر؛ 360)
در شعر «من و ماه» عباس یمینی شریف، هلال ماه را چون کمانی در آسمان شب تصور می کند که نور خود را با شادمانی چون تیری از کمانش می افشاند و این گونه به پاسبانی می پردازد.

ای ماه آسمانی امشب شدی کمانی
می آورد به دل ها

نور تو شادمانی
شب ها مکن فراموش

ما را ز پاسبانی
روز از تمام چشمان

خود را کنی تو پنهان
خواهی تورا نبینند

شب می شوی نمایان
پنهان چگونه ماند

روی سفید تابان؟...
و یا:

خورشید خانم که خسته بود
رفت پشت آن ماه کبود

هلال ماه ابرو کمان
نشست کنار آسمان

ستاره ها دور و برش
الماس می ریختند به سرش
(پروین دولت آبادی؛ 1378)
در شعر «داس ماه» از کتاب «نان و شبنم» محمد کاظم مزینانی، هلال ماه را با اقتباس از شعر حافظ، چون داسی تصویر می کند که در طرفی از آسمان قرار گرفته است:

شب، ستاره، مهتاب
پشت بام پر از سایه ی یک کوزه ی آب

خبری نیست از آن گندمزار
یک طرف داس ماه

یک طرف سرتاسر
در مسیر کهکشان ریخته ماه
«هلال ماه در قدیم از علایم خاص ایرانیان بود. به قول بیرونی: ایرانیان می پنداشتند گردونه ی ماه را گاوی از نور می کشد که دو شاخ زرین و ده پای سیمین (نقره ای) دارد.» (یاحقی، 1386: 745)
از این رو شاعران شعر کودک نیز تصویر نو و تازه ای از تمثیل گردونه ی ماه و ده پای سیمین (نقره ای) گاو نوری که ماه را می کشد، ارایه می دهند:

خواب می بینم تو آسمون دوباره
رو دوش شب سوار شده ستاره

از آن بالا با ده بچه ماهی
قل می خوره می افته تو سیاهی
(بابک نیک طلب؛ 1390) و یا:

ماه تاب می خورد
توی دست های آب

با صدای پای شب
می روم به سوی خواب
(افسانه شعبان نژاد؛ 1377) و یا :

ستاره دسته دسته
تو آسمون نشسته

شیشه ی نقره ی ماه
توی هوا شکسته

لالالا ابر پاره
ماه اومده و ستاره
(اسدالله شعبانی؛ 1380)
و یا:

آفتاب مهتاب چه رنگه
چقدر هر دو قشنگه

یکی روشنی روز
یکی نور شب افروز

یکی طلای زرده
یکی نقره ی سرده
(پروین دولت آبادی؛ 1378)

ماه کاهنده

برخی قدما باور داشتند که نوبت به نوبت آب حیات موجود در ماه کاهش می یابد و از قرص ماه اندک اندک کاسته می شود. پس از آن به انتظار می نشینند تا خورشید دوباره آن را با آب حیات پر کند. پیرمرد سال خورده، نماد ماه کاهنده است. در تمدن اسلامی، گاهی درخت حیات که روی قبور مسلمانان حک شده، همراه هلال یا بدر ماه است.

- کو، کجاست؟
ماه نیست

پس چه شد؟
- مثل برف

آب شد
چکه چکه چکه شد

هر ستاره چکه ای
(افشین علاء؛ 1368)
و یا:

با آن که ماه تابد
در آسمان شب ها

روشن نمی شود خوب
از او جهان شب ها...
(محمود کیانوش؛ 1370)

پی‌نوشت‌ها:

1- Motif
2- Thematology
3- Tematics
4- Theme
5- Subject
6- archetype
7- prototype
8- topos

منابع تحقیق:
حکیمی، محمود؛ سخنی درباره: ادبیات کودکان و نوجوانان، دفتر نشر فرهنگ اسلامی 1384.
تقوی، محمد؛ دهقان، الهام «موتیف چیست و چگونه شکل می گیرد؟»، فصل نامه ی تخصصی نقد ادبی، س 2، شماره 8، زمستان (1388)، صص 7-31.
یاحقی، محمد جعفر؛ فرهنگ اساطیر در ادبیات فارسی، تهران، فرهنگ معاصر، 1386.
دورانت، ویل؛ خلاصه داستان تمدن، تلخیص عزت صفری، تهران، انتشارات اقبال، 1363.
شکوری زاده، ابراهیم؛ «هواشناسی عامیانه در خراسان»، مجله دانشکده ادبیات، س 5، شماره 3 و 4 (1362)، صص 170-175.
مصفی، ابوالفضل؛ فرهنگ اصطلاحات نجومی، ج3، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی، 1381.
کوپر، جی. سی، فرهنگ مصور نمادهای سنتی، ص 340.
رحماندوست، مصطفی؛ کوچه های آبی؛ تهران: محراب قلم، 1369.
نیک طلب، بابک؛ عروس آسمون؛ تهران: مدرسه، 1390.
کار مشترک؛ آب و مهتاب؛ تهران: کانون پرورش...، چ سوم، 1376.
کار مشترک؛ پدر آفتاب مهربانی؛ تهران: پاکنویس، چ اول، 1375.
کیانوش، محمود؛ بچه های جهان؛ تهران: کانون پرورش...، 1370.
دولت آبادی، پروین؛ گل بادام؛ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، چاپ اول، تهران، 1378.
شعبان نژاد، افسانه؛ یک کاسه شبنم؛ تهران: مدرسه، چ دوم، 1376.
کار مشترک، با قطار باد؛ تهران، زیتون، چ اول، 1380.
علاء، افشین؛ یک عالم پروانه، چاپ اول، 1368، تهران، روش.
رهنما، شاهین؛ خنده های ماه، چاپ اول، 1381، تهران، نشر زیتوو
شعبان نژاد، افسانه؛ بادباد بادبادک؛ تهران: نشر زیتون، 1381.
شعبان نژاد، افسانه؛ چتری از گلبرگ ها، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، چاپ دوم 1377.
کشاورز، ناصر؛ گیلاس بود، مجله ی رشد کودک، دوره هفدهم، شماره 139، اردیبهشت 1390.
- Shaffer, Lawrence. (2005). Encyclopedic Dictionary of Literary Criticism. IVY Publishing House: Delhi.
- Cudden, J. A. (2006). A Dictionary of Literary Terms and Literary Theory. Black Well Publisher: Malden.
- Dean- Otting, Mary. (1984). Heavenly Journeys: a Study of the Motif in Hellenistic Jewish Literature. Lang: FrankFurt.


منبع مقاله:
کتاب ماه کودک و نوجوان، اسفندماه 1391



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.