زمینه پیدایش
کسی جهت رفتن به ضیافتی لباسی از دوستی به امانت گرفت. از اتفاق صاحب لباس هم به همان مهمانی دعوت شده بود. چون امانتگیرنده وارد گردید، صاحب اصلی لباس بانگ برآورد: «چه لباس من به تن تو خوب میخورد!» و چون بر سر سفره نشستند صاحب لباس به امانت گیرنده یادآوری میکند تا مبادا سر آستین لباس را چرب کند!(1)پیامها
درخواستهای غیر ضروری از دیگران، باعث خواری و تحقیر شخص میشود.در روایت اهل بیت(علیها السلام) نیز چنین مضمونی آموده که سؤال انسان را ذلیل میکند.
موارد کاربرد: عیبدار کردن امانت مثل لباس و زیورآلات، غیر از آنکه هم باعث خجالت و هتک حرمت گیرنده امانت و هم باعث ناراحتی دهنده آن میشود، چه بسا که باعث تاوان و دلخوری هم بشود.(3)
ضرب المثل های هم مضمون
ـ امانتدار، شریک مال مردم است.ـ خاک هم به امانت خیانت نمیکند.
ـ دست، دست را میشناسد.
ـ وقتی سوار خَرِ مردم شدی، یک واری بنشین.(4)
اشعار هم مضمون
گفت پیغمبر که دستت هر چه بود * بایدش در عاقبت واپس سپرد(5) (مولوی)ریشه های قرآنی حدیثی
«إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا؛ خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را با صاحبانشان بدهید.» (نساء: 58)رسول خدا(صلی الله علیه وآله): «لا ایمانَ لِمَنْ لا اَمانَةَ لَهُ؛ کسی که امانتدار نباشد، ایمان ندارد».(6)
لغات
بانگ برآورد: فریاد زد.واپس سپرد: پس داد.
پی نوشت ها :
1. حسن ذوالفقاری، داستانهای امثال، تهران، مازیار، چ 2، 1385، ص34
2. جعفر شهری، قند و نمک، تهران، معین، چ 4، 1381، ص 130.
3. قند و نمک، ص 130.
4. غلامرضا حیدری ابهری، حکمتنامه پارسیان، قم، نشر جمال، چ 1، 1385، ص 74.
5. همان.
6. علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث، چ 3، 1403 هـ.ق، ج 72، ص 198.
مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما