زمینه پیدایش
در اخبار شاهان پیشینه هست * که چون تُکله بر تخت زنگی نشست به دورانش از کس نیازرد کس * سَبَق بُرد اگر خود همین بود و بس چنین گفت یک ره به صاحبدلی * که عمرم به سر رفت بیحاصلی بخواهم به کنج عبادت نشست * که دریابم این پنج روزی که هست چو می بگذرد جاه و ملک و سریر * نبُرد از جهان دولت الا فقیر چو بشنید دانای روشن نفس * به تندی برآشفت کای تُکله بس طریقت به جز خدمت خلق نیست * به تسبیح و سجاده و دلق نیست تو بر تخت سلطانیِ خویش باش * بد اخلاق پاکیزه و درویش باش به صدق و ارادت میان بسته دار * ز طامّات و دعوی زبان بستهدار قدم باید اندر طریقت نه دَم * که اصلی ندارد دم بیقدم بزرگان که نقد صفا داشتند * چنین خرقه زیر قبا داشتند(1)پیامها
خدمتگزاری به مردم یکی از برترین و بالاترین عبادتهاستعبادت، فقط شامل اعمال فردی نمیشود، بلکه جنبههای اجتماعی و روابط با دیگران نیز میتواند رنگ و بوی عبادت داشته باشد. کاربرد: این مثل در ترغیب و تشویق به خدمترسانی به مردم به کار میرود.
ضرب المثل های هم مضمون
حاجی، شتر است که بار میکشد
دو تا در را که پهلوی هم میگذارند، برای این است که به درد هم برسند.(2)
اشعار هم مضمون
ـ آن دست و آن زبان که در او نیست نفع خلق * جز چون زبان سوسن و دست چنار نیست (سنایی)ـ تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن * به دمی یا درمی یا قدمی یا قلمی (پوریای ولی)
ـ تو کز محنت دیگران بیغمی * نشاید که نامت نهند آدمی (سعدی)
ـ دایم گل این بستان شاداب نمیماند * دریاب ضعیفان را در وقت توانایی (حافظ)
ـ کسی مرد تمام است از تمامی * کُنَد با خواجگی کار غلامی (شبستری)
ـ گر بر سر نفس خود امیری، مردی * بر کور و کر ار نکته نگیری، مردی ـ مردی نبود فتاده را پای زدن * گر دست فتادهای بگیری، مردی ـ یار شو خلق را و یاری بین * راستی و رز و رستگاری بین(3)
ریشه های قرآنی حدیثی
رسول خدا(صلی الله علیه وآله): «سَیِّدُ الْقَوْمِ خادِمُهُم؛ سرور قوم، خدمتگزار آنهاست».(4)امام صادق(علیه السلام): «اَلْمُؤْمِنُونَ خَدَمٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ؛ مؤمنان، خدمتکار یکدیگرند».(5)
لغات
طامّات: سخنان پریشان.پینوشتها:
1. حسن ذوالفقاری، داستانهای امثال، تهران، مازیار، 1385، چ 2، ص 646.
2. غلامرضا حیدری ابهری، حکمتنامه پارسیان، قم، نشر جمال، 1385، چ 1، ص 240.
3. همان، صص 239 و 240.
4. متقی هندی، کنز العمال، صفوة السقا، بیروت، مؤسسه الرسالة، 1389 هـ.ق، چ 1، ح 17517.
5. کلینی، کافی، علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1388 هـ.ق، چ 3، ج 2، ص 167.
/ج