زمینه پیدایش
به «ذیمقراطیس»، فیلسوف دانشمند یونانی گفتند: «مبین!» به سرعت چشم بر هم نهاد. گفتند: «مشنو!» گوش خود را گرفت. گفتند: «مگو!» دست بر لب نهاد. گفتند: «مدان!» بر این یکی دیگر قدرت ندارم، کور میشوم، کر میشوم، لال میشوم، ولی خر نمیشوم.(1)پیامها
ارزش و شرافت آدمی به عقل و خرد اوست.آزادی فکر و اندیشه، حق طبیعی هر انسانی است.
کاربرد: برای کسی که به کار خود نمیاندیشد و تقلید کورکورانه میکند، به کار میرود.
ضرب المثل های هم مضمون
آدم بیعقل باشد چون گُل بیرنگ و بوی.آدمی بیخرد، سُتور بود.
آدمی را بتر از علت نادانی نیست.
بدتر از کوری، بیشعوری.
از نابخردی خاست هر بَد به دهر.
سبکسر، سبکتر درافتد به دام.
مستی حماقت را افاقت نیست.
هرگز به نکویی نرسد مرد سبکسار.(2)
اشعار هم مضمون
آن را که عقل و همت و تدبیر و رأی نیست * خوش گفت پردهدار که کس در سرای نیست (سعدی)جاهلی کفر و عاقلی دین است * عیبجوی آن و عیبپوش این است (سنایی)
دل بیمار را دوا بتوان * حُمق را هیچگونه چاره مدان هر که را چشم عقل کور بود * نبود آدمی، ستور بود(3) (سنایی)
ریشه های قرآنی حدیثی
قرآن کریم: «قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ؛ بگو آیا کسانی که میدانند، با کسانی که نمیدانند، برابرند؟» (زمر: 9)رسول خدا(صلی الله علیه وآله): «لا دینَ لِمَن لا عَقلَ لَهُ؛ کسی که خرد ندارد، دین ندارد».(4)
حضرت علی(علیه السلام): «اَضَرُّ شَیءٍ الحُمقُ؛ زیانبارترین چیز بیخردی است».(5)
حضرت علی(علیه السلام): «اَلحُمقُ داءٌ لا یُداوی وَ مَرَضٌ لا یُبرَأُ؛ بیخردی، دردی بیدرمان و مرضی لا علاج است».(6)
امام باقر(علیه السلام): «لا مُصیبَۀَ کَعَدَمِ العَقلِ؛ هیچ مصیبتی چون بیخردی نیست».(7)
پینوشتها:
1. حسن ذوالفقاری، داستانهای امثال، تهران، مازیار، 1385، چ 2، ص 717.
2. غلامرضا حیدری ابهری، حکمتنامه پارسیان، قم، نشر جمال، 1385، چ 1، ص 488.
3. همان.
4. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ترجمه: علیاکبر غفاری، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1404 هـ.ق، چ 2، ص 54.
5. تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه: سید جلال الدین محدث، دانشگاه تهران، 1360، چ 3، ح 2884.
6. همان، ح 1793.
7. تحف العقول، ص 286.
مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما
/ج