نویسنده: فرود حمیدیان
چند وقت پیش که از یکی از فروشگاه های مواد غذایی تهران خرید کردم برنده ی صد ساعت استفاده ی رایگان از اینترنت شدم. لحظه ای فکر کردم ای کاش این فروشگاه چیزی بیشتر از این ساعت ها به من می داد! یا حداقل می شد که اول صد ساعت را به ساعت های آزاد من (که خیلی هم محدود است) اضافه می کرد و بعد من برایش تصمیم می گرفتم که ....! در این خیالپردازی، نکته ای هم بود و آن این که این صد ساعت را من از چه کارهایی باید بزنم که به اینترنت بپردازم؟ طبعاً اول به سراغ ساعت های فراغتم خواهم رفت. اگر مطالعه ی شخصی می کنم، نباید بکنم. اگر با دوست و همکارم در آخر هفته دیدار و صحبت های دوستانه و شغلی می کنم، نباید بکنم، اگر با پسر خاله ام به استخر می روم، نباید بروم و... خوب، شاید فعالیت هایی که به ظاهر مثبت هستند نیز گاهی وقت گیر و زمان بر می شوند!
اینترنت، مانند تلویزیون، بخش عمده ای از اوقات فراغت بسیاری از مردم را پر کرده است. آمارهای خیلی از کشورها، از مصرفی به اندازه ی استفاده از تلویزیون حکایت دارد (در کشور ما هنوز به آن جا نرسیده). البته بدون آن که مثل تلویزیون مدت برنامه ها مشخص باشد و برنامه ی زمانی در کار باشد. در عموم سایت های اینترنتی، خبر و نشانی از زمان صرف شده و ساعتی که بر روی صفحه، گذر زمان را به ما نشان دهد نیست و فقط لحظه ای که می خواهیم از اینترنت خارج شویم از مجموع ساعت هایی که معمولاً هم خیلی فراتر از حدس و انتظارمان است مطلع می شویم! نبودِ ساعت در جلوی چشم در هر سایت از یک طرف و دریای نامحدود موضوعات و سایت ها از طرف دیگر، دو عامل اساسی است که از اینترنت فعالیتی زمان گیر و اصطلاحاً «خوره ی وقت» ساخته است. ممکن است بگویید ما که وقت تلف شده در زندگی روزمره مان زیاد داریم. اما نکته این جاست که اینترنت خاصیتی دارد که به واسطه ی آن نه تنها وقت های تلف شده و فراغت، بلکه شاید وقت های کاری و تحصیلی شما را هم سلب می کند و آن این که «فعالیتی پیشرونده» است. یعنی به طور فزاینده ای وقت را می گیرد و هر چه از آن استفاده می کنیم، دفعه ی بعد زمان بیشتری برای تأمین رضایت خاطر صرف آن می کنیم (هر بار چند دقیقه بیشتر) و عملاً در بسیاری از مشترکین اینترنتی، یک تعادل و توازن بین ساعت های استفاده و ساعت های ورزش، مطالعه و کار نمی بینیم و رعایت این نظم و تعادل کاری سخت و حتی ناشدنی است.
علی در گروه درمانی می گوید: « برای من پولی که صرف اینترنت می کنم مهم نیست ولی اینترنت از من وقت زیادی می گیرد. پیش از این عادت به مطالعه داشتم و از این که پدر و مادرم عمرشان را پای تلویزیون تلف می کردند متأسف می شدم اما حالا می بینیم که اینترنت همه ی وقتم را پر کرده و من پشت کامپیوتر می خورم و می خوابم.»
او اضافه می کند: «اینترنت خیلی وقت ها هم باعث صرفه جویی در وقت نیست. موقعی که چیزی را سِرچ (جستجو) می کنی متوجه می شوی که خیلی از سایت ها نیاز به ثبت نام دارد، که وقت زیادی می برد. نتیجه و کد ثبت نام را هم به ایمیل می فرستند و باید آن را هم چک کنی، که آن هم وقت گیر است. اگر مثلاً بخواهید آهنگی را از یک ساعت پر طرفدار داون لود (ذخیره) کنید مدت زیادی زمان می برد، تازه به این ها سرعت کُند اینترنت و بارها و بارها دیسکانکت (قطع) شدن را هم اضافه کنید....»
عملاً تجربه ی بسیاری از مشترکین با ذهنیت و انتظاری که از فعالیتی بسیار امروزی می رود کاملاً سازگار نیست و پدیده ای مانند اینترنت هم گاهی وقت و زمان زیادی تلف می کند.
می توانید بگویید که شما چند بار در این تله ی زمانی گیر افتاده اید؟ و چند دفعه به جای چند دقیقه بیشتر، ساعت ها در اینترنت ادامه داده اید؟
می توانید تخمین بزنید که چند ساعت از عمر را آن لاین سر کرده اید؟
منبع مقاله :
حمیدیان، فرود، (1387)، اعتیاد به اینترنت و موبایل(بررسی عوارض وابستگی به اینترنت، موبایل و بازی های کامپیوتری)، تهران: نشر قطره، چاپ دوم