چگونه خبرهای بد را به کودکان برسانیم؟

هیچ کس دست ندارد حامل پیام ها و خبرهای بد برای دیگران باشد، اما برخی اوقات مجبور هستیم اطلاع رسانی کنیم. گاهی به عنوان والدین ناچاریم خبر ناگوار و ناخوشایندی را به فرزندمان بدهیم.
دوشنبه، 25 فروردين 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چگونه خبرهای بد را به کودکان برسانیم؟
 چگونه خبرهای بد را به کودکان برسانیم؟

 

نویسندگان: دکتر عباس عطاری، دکتر آزاده ملکیان




 


هیچ کس دست ندارد حامل پیام ها و خبرهای بد برای دیگران باشد، اما برخی اوقات مجبور هستیم اطلاع رسانی کنیم. گاهی به عنوان والدین ناچاریم خبر ناگوار و ناخوشایندی را به فرزندمان بدهیم.
دستورالعمل ( در مورد چالش های متوسط) به قرار زیر است:

قدم اول: انتخاب محیط برای دادن خبر.

کودک را به مکان راحتی که در آن جا احساس آرامش می کند، می بریم. مکان آرام و خلوت مناسب تر است، به خصوص اگرانتظار داریم کودک ما واکنش های شدید هیجانی از خود نشان دهد. گاهی بردن کودک به پارک و مکان های عمومی مورد علاقه، باعث می شود کودک راحت تر خبر بد را بپذیرد. البته تا حدی در مکان های عمومی جلو عکس العمل های هیجانی وی گرفته می شود، اما در بعضی مواقع لازم است که کودک تخلیه ی هیجانی شود. به طور کل، بسته به موضوع خبر و سن کودک باید به مکانی که آرامش بیش تری داشته باشد انتخاب کنیم. برای بچه های کوچک تر حتی اتاق خواب کودک هم می تواند مناسب باشد. برای بچه های بزرگ تر پارکِ خلوت مناسب تر است و محیط های آشنا و دوست داشتنی ترجیح داده می شود.

قدم دوم: طراحی چگونگی بیان خبر.

از قبل مشخص کنیم که چه چیزی را می خواهیم بگوییم؟ تصمیم داریم چه مقدار از خبر را بازگو کنیم؟ آیا می خواهیم تمام مسائل را انتقال دهیم یا بخش هایی از آن را؟ به چه صورت می خواهیم تعریف کنیم؟ مفصل یا مختصر؟ با جزئیات؟ با هیجان؟ با تفسیر؟ سریع یا آهسته؟ و ...
به هر حال نباید موضوع را به صورت اغراق آمیز بیان کرد. تحریف واقعیت از نظر اخلاقی اشکال دارد، مثل این که قسمتی از حادثه را طور دیگری جلوه دهیم که با واقعیت منطبق نیست. هرچه سن کم تر است باید موضوع مختصرتر و سربسته تر بیان شود و اگر شنونده نوجوان است انتظار دارد که موضوع به تفصیل و با جزئیات بیان شود. اگر شنونده به شدت از نظر هیجانی تحت تأثیر قرار گیرد، باید موضوع را با هیجان کم تر و کوتاه تر بیان کرد.
سؤالات احتمالی کودک را پیش بینی کنید و برای آن ها پاسخ مناسب در نظر بگیرید؛ ممکن است راجع به جزئیات حادثه سؤال کند یا این که چه کسی مقصر بوده است یا در مورد مسائل مرتبط با پی گیری های که انجام شده است و عواقب کار بپرسد.
به هر حال در مرحله ی دوم باید خوب فکر کنیم و آن چه را که باید به کودک بگوییم مشخص کنیم و پاسخ سؤالات احتمالی را آماده کنیم.

قدم سوم: کار خاصی برای کودک انجام دهیم.

به طوری که درک کند ما او را خیلی دوست داریم و وجود وی برای ما خیلی اهمیت دارد، مراقب او هستیم و صلاح و مصلحت و خوبی او را می خواهیم. مثلاً یک هدیه برایش بخریم و به او محبت کنیم ( با احساس، کلمات، نوازش). این اقدامات شدت اثرات تخریبی ناشی از شنیدن خبر بد را کاهش می دهد.

قدم چهارم: خودمان را از نظر هیجانی کنترل کنیم.

اگر گاهی از خبر باعث غمگینی عمیق و شدید و ناراحتی زیادی در ما شده است، باید در موقع انتقال پیام بر خودمان مسلط باشیم و کنترل خود را از دست ندهیم. در صورتی که قادر به این کار نیستیم بهتر است اطلاع رسانی را به زمان دیگری محول کنیم یا به فرد دیگری واگذار کنیم.

قدم پنجم: گفتن خبر بد.

برخلاف تصور، بسیاری از کودکان راحت تر از آن چه انتظار می رود خبررا می پذیرند. آن ها دوست ندارند دروغ بشنوند. دوست دارند واقعیت آن گونه که وجود دارد، بیان شود. شفاف و بدون ابهام مطالب را بیان کنید و اجازه ی بیان احساسات را به آن ها بدهید. بهتر است اجازه ی بحث و صحبت و فرصت سؤال پرسیدن به آن ها داده شود. حتی اگر ساکت باشند، بهتر است دقایقی را به سکوت بگذرانیم. جلو گریه کردن و جیغ زدن و اعتراض آن ها را نگیریم.

قدم ششم: ضمن قبول جنبه های منفی حادثه و ابراز همدری، باید گفت و گو را با کودک ادامه بدهیم.

از آن جایی که هر حادثه ای جنبه های روشن هم دارد ( مثل: تجربه، عبرت، تداوم راه، مصمم تر شدن،...) باید بدانیم که زندگی جریان دارد و در بستر زمان حوادثی هم به وقوع می پیوندد. بعضی از وقایع اجتناب ناپذیرند ( مثل بیماری)، بعضی از رویدادها به هر حال روزی برای دیگران هم اتفاق خواهند افتاد ( مثل مرگ) و بعضی وقایع دلایل خودشان را دارند و قابل توجیه اند ( مثل فرزند خواندگی).
در مورد از دست دادن ها و فقدان، به داشته ها و موارد مثبت افراد اشاره کنید و کمک کنید آن چه را که دارند از دست نداده اند، ببینند؛ اعم از عوامل مادی، انسانی، توانایی ها، استعدادها، ... و آینده.

قدم هفتم: حمایت از کودک.

احساس همدردی و هم دلی، محبت کردن، پاسخ به سؤالات را دادن، به احساسات عکس العمل آن ها احترام گذاشتن، مقابله کردن با ابراز عواطف آن ها، درک کردن احساسات شان، بغل کردن کودکان در زمان واکنش های هیجانی بعد از شنیدن خبر، اجازه ی گریه کردن دادن به آن ها از جمله نمونه های حمایت از کودکان است.
نمونه های شایع از خبرهای بد منتسب به کودکان به قرار زیراست:
- خبر دزدیده شدن بچه ها در مسیر مدرسه یا مکان های دیگر به قصد باج گیری، سوء استفاده و ...
- حوادث مرتبط با جنگ، نظیر زخمی و کشته شدن بچه ها، بی سرپرست شدن آن ها، تحت بمباران و موج انفجار قرار گرفتن، آسیب های شیمیایی ناشی از جنگ.
- فرزند خواندگی؛ کودکی که فرزندخوانده است بالاخره در یک زمانی باید به وی گفته شود یا ممکن است غیرمستقیم و ناخواسته بفهمد.
- خبرگیر افتادن بچه ها در اوضاع و احوال خطرناک نظیر آسانسور یا زیر آوار ماندن.
- خبر مربوط به تلفات انسانی در جریان حوادث طبیعی، نظیر سیل، طوفان و زلزله.
- خبر مربوط به مرگ عزیزان، اعضای خانواده، دوستان، هم کلاسی ها.
- خبر مربوط به بیماری شدید یا احتمالاً مرگ قریب الوقوع وی.
- مطلع شدن از سیگاری بودن یا اعتیاد عضوی ازخانواده.
- خبر بیماری های شدید و کشنده ی اطرافیان، نظیر سرطان و ایدز.

چه نوع خبرهایی را لازم نیست به کودکان برسانیم؟

به طور کلی خبرهایی که دانستن آن ها ضرورتی ندارد و از طرفی باعث نگرانی و ترس در کودکان می شود. مثلاً اخبار دزدیده شدن بچه ها، سوء استفاده از آن ها، حوادث مرتبط با جنگ، دیدن صحنه های دل خراش در جریان جنگ یا تصادفات، گیرافتادن بچه ها در موقعیت های خطرناک( آسانسور، آتش سوزی) از جمله موارد شایع است که باید کودکان از شنیدن یا دیدن آن ها منع شوند. حتی صحنه های غیرواقعی در فیلم ها برای بچه های کوچک تر ایجاد نگرانی و ترس می کند و صلاح نیست این گونه فیلم ها را ببینند، چرا که آن ها چنین صحنه هایی را واقعی تصور می کنند. بنابراین در این جا وظیفه ی والدین در کنترل استفاده از تلویزیون و کامپیوتر بسیار مهم است. نباید بچه ها در دیدن هر برنامه ای از تلویزیون یا کامپیوتر آزاد باشند. برنامه های خبری به ویژه اخبار مربوط به حوادث، چه از رادیو و تلویزیون و چه از طریق روزنامه ها و مجلات نباید در معرض دید کودکان قرار گیرند. بزرگ تر ها باید دقت داشته باشند که در حضور کودکان چنین خبرهای بدی را منعکس نکنند.

در صورتی که کودکی ناخواسته خبر بدی را شنید چه باید کرد؟

خبرهای مربوط به حوادث و پیش آمدها که باعث نگرانی می شوند ممکن است از روی کنجکاوی یا بی احتیاطی بزرگتر ها به اطلاع کودکان برسد و به طرح سؤالات مختلف در ذهن کودک منجر شود و ترس ها و نگرانی هایی را به وجود آورد. در این وضعیت اول باید با حوصله به سؤالات بچه ها پاسخ بدهیم، دوم این که باید سعی کنیم از بار هیجانی آن بکاهیم، به عبارتی شدت جراحات وارد آمده را کم تر جلوه دهیم، عکس العمل عاطفی شدیدی از خود بروز ندهیم و نگرانی خود را پنهان کنیم. سوم این که به گونه ای توجیه کنیم که چنین اتفاقات ناگواری خیلی به ندرت پیش می آید. چهارم لازم است بگوییم که با مراعات توصیه های ایمنی و تذکرات بزرگسالان می توان جلو چنین حوادثی را گرفت. پنجم این که بگوییم عاملان حادثه ( مثل دزدیده شدن، سوء استفاده و ...) شناسایی و دستگیر شده اند.

خلاصه ی نکات مهم برای والدین

- هرگز اجازه ندهید موضوع آن قدر طول بکشد که بچه ها خبرهای بد را اول از افراد دیگر بشنوند.
- سؤالاتی را که ممکن است کودک از شما بپرسد، پیش بینی کنید و آماده ی پاسخ دهی به آن ها باشید.
- مکان خلوتی را برای افشای خبر بد انتخاب کنید، جایی که بچه ها احساس آرامش و امنیت کنند و کسی مزاحم نشود.
- در زمان بیان خبر تلفن را خاموش کنید.
- روراست باشید. واقعیت را صادقانه بیان کنید.
- توضیحات ساده و کامل باشد. اگر چیزی را نمی دانید یا نمی توانید توضیح دهید، بگویید « نمی دانم».
- از کلمات و جملاتی استفاده کنید که برای کودک قابل فهم باشند. توضیح بعضی مسائل ممکن است کودکان کوچک تر را گیج کند.
- خیلی پرحرفی نکنید و از توضیحات اضافه و خسته کننده بپرهیزید. فقط آن چه را که لازم است بچه ها بدانند بیان کنید. در بین صحبت اجازه ی سؤال کردن به کودک بدهید.
- به آنان اطمینان دهید که می توانند صحبت و سؤال کنند.
- ممکن است بچه ها حین صحبت های شما، سؤالات بی ربطی را بپرسند یا این که مشغول بازی بشوند. این بدین معنا نیست که آن ها به صحبت شما توجهی ندارند.
- اطلاعات کلیدی را در زمان های مختلف تکرار کنید.
- ضمن بیان خبر بد، به کودک اطمینان ببخشید و این اطمینان بخشی را مدام تکرار کنید.
- در آغوش گرفتن کودک و نوازش او به آرامش وی کمک می کند، به خصوص اگر خیلی ناراحت است و زیاد گریه می کند او را در آغوش بگیرید.
- تماس چشمی به اطمینان بخشی بیش تر کمک می کند. موقع صحبت به چشم ها ی او نگاه کنید.
- تا حد ممکن آرامش خود را حفظ کنید.
- هدیه دادن کتاب هایی با مضامین مشابه را فراموش نکنید.
- اگر افشای موضوع برای تان مشکل است از مشورت کردن با یک فرد خبره خجالت نکشید. می توانید از مشاوران روان شناس یا روان پزشک یا مشاور تلفنی و حتی کتاب کمک بگیرید.
منبع مقاله :
معارف، عباس؛ (1390)، نگاهی دوباره به مبادی حکمت اُنسی، آبادان: پرسش، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط