نویسنده: مرتضی غضنفرنژاد
آیا الگوهای غربی ایران را توسعهیافته میکند؟
یکی از مواردی که در باب سبک اقتصادی زندگی از دیدگاه اسلام و الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، موضوعیت دارد، اهمیت و جایگاه مسئلهی رزق است. رزق در زندگی از یک منظر، مهمترین مسئله و از منظری دیگر سادهترین مسئلهی زندگی است و به همین علت است که اگر نگاه خود را نسبت به رزق تصحیح نکنیم، ممکن است طلب رزق، تمام زندگی ما را اشغال کند و امری که باید برای هدفی بسیار بزرگتر در کنار زندگی باشد، هدف زندگی گردد. از این رو، برای نجات از چنین مهلکهای باید با دقت هر چه تمامتر جایگاه رزق را در زندگی و معیشت خود بشناسیم و وظیفهی خود را نسبت به آن به درستی انجام دهیم. مسئلهی معیشت و تأمین مالی زندگی در غرب یکی از دغدغههای اصلی مردم است و این مسئله در زندگی انسانی بسیار مؤثر واقع شده است.بر این اساس، مسائل اقتصادی به یکی از شاکلههای اصلی زندگی غربی و سیاستهای دولتی تبدیل شده و بسیاری از علوم را متأثر کرده است. صنایع جدید برای کاهش هزینهها و کاهش دغدغههای بشر ایجاد شده و تکنولوژی پیشرفتهای بسیاری داشته و زندگی مردم را بسیار متأثر کرده است، اما هنوز نتوانستهاند آرامشی برای هزینهها و زمانهای ازدسترفته ایجاد کنند. یکی از عمده مسائل این نگرانی، دور شدن از مفاهیمی نظیر رزق و عدم فهم واقعی معیشت انسانی است که در رشد و پیشرفت غربی اساساً از آن غفلت میشود.
الف) رزق و تولید ناخالص ملی
نگاه رزقگونه و اعتقاد به رزاقیت الهی بر زندگی انسان، خصوصاً در جامعه، تأثیرات بسیاری خواهد گذاشت و نگاه ما به فرآیند رشد و توسعه را دگرگون میسازد و معنای جدیدی از رشد و الگوی پیشرفت را ارائه میدهد. شاید بتوان ادعا کرد که این نگاه وجه تمایز اساسی میان توسعه و پیشرفت از دیدگاه اسلام است که در مباحث الگوی اسلامیایرانی پیشرفت، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به بیان دیگر، یکی از تأثیرات اصلی این بحث تغییر نگاه به تولید ملی و درآمد کل در فرآیند توسعه و معیار پیشرفت با توجه به مفهوم رزق است.اساساً تمامی تلاش اقتصاد از دیدگاههای مختلف برای تأمین معیشت و درآمد مردم است. به همین جهت، رشد در تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه یکی از معیارهای اصلی اقتصادی است و مبنای محاسبهی رشد و تحولات جوامع شناخته میشود. مطمئناً یکی از اهداف اقتصاد اسلامی و جامعهی اسلامی نیز تأمین معیشت مردم در قالب نیازهای اولیه، امکانات رفاهی ، خدمات عمومی و... در کنار رشد تمامی اجزای اقتصاد در شرایط عادلانه و منصفانه است.
اما باید توجه کرد که رشد تولید ملی، ولو آنکه رشد پایدار و در تمامی عرصهها باشد، باز به معنای گسترش رزق مردم نیست. بسیاری از هزینهها در زندگی مردم وجود دارد که رزق آنها نیست، اما در تولید ملی محاسبه میشود. به عنوان مثال، اگر فردی پولی را صرف دکتر و دارو کند، در زندگی او پول را از دست داده و این پول رزق او نبوده است، اما در محاسبهی تولید ملی هزینههای بیمارستانی و رشد بیمارستان و... به عنوان عامل رشد محاسبه میشود. در طرف دیگر، بسیاری از افراد درآمد زیادی را کسب میکنند و در محاسبهی تولید ملی محاسبه میشوند؛ اما حال آنکه این درآمد رزق آنها نیست و باید آنها را صدقه بدهند و به دیگران بدهند تا عدالت در جامعه گسترده شود. از این رو، ملاحظه میشود که رزق با درآمد ملی بسیار تفاوت دارد.
ب) رزق و تسهیل فضای کسبوکار
تمامی پیشرفتهای مادی تمدن اسلامی و سایر تمدنها اگر در کنار مفهوم رزق نباشد، نمیتواند زندگی خاصی را برای مردم تضمین کند و آرامش و اطمینان را فراهم کند. بدون در نظر گرفتن این مفهوم، هر چه مردم از نظر مادی تضمین شوند، لزوماً رضایت و آرامش آنها تضمین نمیشود و رفتارهای مردم تصحیح نمیگردد و از این رو، اقتصاد یا دچار مشکلات کلان است یا آنکه با نظارت و هزینههای اجرایی بسیار میتواند لوازم رشد خود را ایجاد کند. اگر در جامعهای مشکلات مالی به وجود میآید، به خاطر این است که مردم نسبت به درآمدشان اطمینان ندارند. لذا برای تأمین آن، یا تلاش بیهوده میکنند، یا به درآمدهای حرام اقدام میکنند و یا به دلالی، احتکار، دزدی و راههای غیر قانونی و اقتصاد زیرزمینی روی میآورند. حال آنکه نمیدانند خداوند درآمد آنها را تضمین کرده است و بیش از حد رزق خود نمیتوانند کسب کنند. با فهم مفهوم رزق برای مردم، دولت نیاز ندارد که هزینههای بسیاری را برای کشف اقتصاد زیرزمینی صرف کند و درآمد بسیاری را از دست بدهد. مردم خود به پرداخت زکات و خمس روی میآورند و بسیاری از منابع دولت تأمین میشود. رقابتها سالم میشود و از این رو، فضای کسبوکار بسیار سالم و راحت میگردد.ج) حرص عامل پیشرفت در اندیشهی غرب
در اندیشهی غربی، برای آنکه رشد خود را تضمین کنند، حرص افراد را تحریک میکنند. آنها از یک طرف مردم را به مصرفگرایی و خرید کالای لوکس دعوت مینمایند و در طرف دیگر، برای تأمین اینکه درآمد مصرف خود را تضمین کند، فرد را دعوت به کار بیشتر و صرف اوقات خود برای کسبوکار میکنند. در چنین حالتی، اگرچه فرد شاید بتواند درآمد بیشتری را کسب کند، اما لزوماً توان استفاده از آن را نخواهد داشت و درآمدی را کسب کرده است که از سایر شئون زندگی خود وامانده است. در این حالت، فرد تمامی وقت خود را صرف کسب درآمد و مصرف کردن آن کرده و از سایر شئون زندگی خود وامانده است و نه تنها از حقیقت زندگی دور شده است، بلکه از زندگی عادی خود نیز لذتی نمیبرد. این مسئله در کنار آنکه نیازها و خواستهای مادی انسان تمامشدنی نیست، سبب میشود که او نه تنها لذتی از زندگی خود نبرد و از حقیقت آن دور شود، حتی به تمامی خواستههای خود نیز نرسد.«وقتی متوجه شدیم رزق حقیقی ما به دنبال ما میآید، از این به بعد، به دنبال وظیفهمان نسبت به خلق خدا هستیم و سعی در آسایش مردم داریم تا از این طریق، جامعه را رشد دهیم. در این حالت است که میگوییم جامعه رشد کرده، چون شرایط تعالی معنوی در کنار رفاه اقتصادی برای افراد فراهم شده است؛ ولی آنچه در سیاستهای فرهنگ غرب، توسعه نامیده شده است، همان حرص ثروتاندوزی است و لذا گفته میشود توسعه انسان را عجول میکند، چون در توسعه، حرص عامل حرکت است.» (طاهرزاده، 1389: 70)
د) رزق و ایمان، عامل پیشرفت جامعهی اسلامی
باید توجه کرد که مهم عمل به وظیفه است و کسبوکار وسیله است و چنین مسائلی نباید اصالت پیدا کند؛ یعنی مردم باید درک کنند که به دنبال کاری باشند که رزقشان را زیاد میکند، نه کاری که پول آنها را فزونی میبخشد. لذا با توجه به موضوعات بیانشده، در برنامهریزی اقتصادی معیار، رشد اقتصادی نیست، بلکه باید بررسی کرد که به چه میزان، رضایتمندی حقیقی از زندگی و رزق مردم افزایش پیدا کرده است؛ یعنی اینکه بگوییم درآمد سرانهی مردم زیاد شده و این هدف اسلام است، پایان کار نیست. اگرچه افزایش درآمد سرانه از دیدگاه اسلامی میتواند مفید باشد، اما اصالتی ندارد. باید توجه شود که گسترش رزق برای مردم میتواند در رشد تولید ملی و درآمد سرانه مهم و اثرگذار باشد، اما لزوماً به معنی چنین رشدی نیست. امکان دارد رزق عدهای در کم شدن مخارجشان باشد، نه افزایش درآمد آنها و این کاهش مخارج سبب شود تا میزان رشد کم شود. لذا معیارهای کنونی، معیارهای مناسبی برای رضایتمندی و افزایش رزق در جامعه نیست و نیازمند مداقهی بیشتر در این زمینه است.انسان باید متوجه باشد مشاغلی که در دنیا به آنها مشغولیت دارد وسیلههای جذب رزق خداوندی است، نه فقط عامل جلب رزق. لذا دولت با گسترش شغل و کاهش بیکاری، به دنبال ایجاد وسیله و بستر مناسب برای طلب رزق مردم است و برای گسترش رزق، ایجاد رفاه و... باید بر افزایش رزق تکیه کند، نه افزایش درآمد. مطابق با این دیدگاه، افزایش درآمد سرانه همراه با فرهنگسازی برای کنترل حرص مردم، تبیین جایگاه رزق در زندگی مردم، تصحیح تعاملات اقتصادی مردم بر اساس نگاه رزقگونه و معیار قرار دادن طلب رزق به جای کسب درآمد و... از ملزومات الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت خواهد بود.
از طرف دیگر، یکی از نکات اساسی در تمدن اسلامی، عامل پیشرفت و ترقی است. در اندیشهی مادی و غربی، توجه به تولید، رفع موانع مادی، بهبود فضای کسبوکار و... عامل پیشرفت است؛ اما مطابق با این اندیشهی رزقگونه و مطابق با آیهی شریفهی «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ» (اعراف، 96) عامل پیشرفت در جامعه اسلامی ایمان و تقواست. اگرچه فهم این مهم بدون در نظر گرفتن مکانیسم رزق سخت است، اما نگاه و اندیشهی رزقگونه فهم این مهم را سادهتر میکند؛ زیرا زمانی که مردم به خدا ایمان داشته باشند و همگی به دنبال رزق خود باشند و آداب آن را رعایت کنند، خودبهخود موانع رشد جامعه، که بسیاری از آنها ناشی از فردیت و غفلت از آخرت است، رفع خواهد شد و با گسترده شدن برکت در جامعهی اسلامی، رشد و بالندگی اقتصاد اسلامی نمایان خواهد شد، ولی عدم ایمان و تقوا اجازه نمیدهد که مکانیسم الهی به تمامیت خود اجرا شود و مردم از ثمرات آن بهره ببرند.
نتیجهگیری
از این رو، توجه به حمایت از تولید ملی، رشد اقتصادی، اجراییسازی اقتصاد اسلامی و الگوی اسلامیایرانی پیشرفت، بدون در نظر گرفتن مکانیسم رزق و جایگاه آن در زندگی انسان و بدون تکیه بر تقوا و ایمان در جامعه که میتواند در قالب نگاه رزقگونه در اقتصاد تجلی پیدا کند، امری بیمعنا خواهد بود. اما اعتقاد به نظام رزق و ربوبیت الهی، در کنار تغییر ساختار اقتصاد بر اساس رزق، رشد و پیشرفت در جامعهی اسلامی را دچار تحولی بنیادین خواهد کرد.منبع مقاله :
برهان
/ج