نویسنده: عبدالحسین رفعتیان
دروغ گفتن به بیمار اصلاً کار درستی نیست. معمولاً بیماران می پرسند: «چرا من را به بیمارستان بردید؟» بستگان پاسخ می دهند: «برای اطمینان از سلامتی ات تو را به بیمارستان و آزمایشگاه بردیم.» پنهان کردن واقعیت ها کار درستی نیست. اطرافیان باید بتوانند اعتماد بیمار را نسبت به خودشان جلب و حفظ کنند. بیمار باید حس کند که در وضعیت های سخت، اگرچه ناتوان است و راحت نمی تواند با حقیقت روبه رو شود، ولی توانایی شنیدن، درک کردن و درست تصمیم گرفتن یا هم فکری و مشارکت و تبادل نظر با همراهان خود را دارد. بنابراین باید از دروغ گفتن و دادن هر گونه اطلاع غیرواقعی به بیمار بپرهیزیم.
دروغ گفتن و پنهان کردن، بیش تر از این که اثر سازنده داشته باشد تخریب می کند. بیمار اعتمادش را به شمار از دست می دهد و احساس می کند که شما او را جدی نمی گیرید، می پندارد که او را آدام نادان و ضعیفی می دانید که قابل اعتماد نیست.
نه تنها نباید به بیمار دروغ گفت و واقعیت ها را پنهان کرد، بلکه اطلاعات غلط هم نباید به او داد. البته در تمام دنیا، حتی خود پزشکان هم همه چیز را به طور کامل نمی دانند، آن چه می دانند اطلاعات آماری است که طی تحقیقات پزشکی به دست آورده اند. یعنی پزشکان دیده اند که، به فرض، در یک آمارگیری ده ساله، چه تعداد از بیمارانی که این نوع سرطان را داشته اند و سرطان شان تا چه درجه پیشرفته بوده، بهبود پیدا کرده اند، چند درصد از بین رفته اند، چند درصد بیماری شان مزمن، و چند درصد وخیم تر شده است. این موارد، آماری هستند و به راحتی نمی توان به بیمار گفت شما جزء کدام یک از آن ها هستید و درصد بهبود یافتن تان چه قدر است. بنابراین باید دانست که حتی خودِ پزشک هم همیشه اطلاعات صددرصد دقیقی در اختیار ندارد. ولی با وجود این، با شناختی که از بیمار و رابطه اش با او دارد، می تواند تا حدود زیادی ارزیابی کند که چگونه و تا چه حدی می تواند اطلاعات لازم را به بیمار برساند.
بنابراین اطلاعاتی که به بیمار می دهید اهمیت و حساسیت زیادی دارد و دادن هر گونه اطلاعات غلط، به بیمار آسیب می رساند.
منبع مقاله :
رفعتیان، عبدالحسین؛ (1386)، همراهی نزدیکان در طول بیماری (چگونگی برخورد با بیماری های سخت درمان)، تهران: نشر قطره، چاپ دوم