نویسنده: محمد عظیم محسنی دایکندی
آخرین حکومت (3)
تا این جا روایاتی که وضعیت جهان را بعد از حضرت مهدی مشخّص می کرد، مورد بحث قرار گرفت و به شکل گسترده به بیان نظرات، همراه با دلایل و جواب مربوط به آن پرداختیم. همان طور که ذکر شد، هیچ یک از آن اقوال توجیه نگردید.وضعیت دیگری که برای پس از امام زمان (علیه السّلام) مطرح شده است، حاکمیت حضرت مسیح می باشد. روایاتی از طریق شیعه و سنّی در این زمینه نقل شده است که در ادامه مورد تحقیق قرار خواهد گرفت.
1. عن ابن عباس قال: قال: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) کیف تهلک أمة أنا أولها و عیسی ابن مریم فی آخرها و المهدی فی وسطها(1)؛ چگونه امّت من هلاک می شوند؟ که من، اوّل آن و عیسی بن مریم، آخر آن و مهدی در وسط آن می باشد.
2. عَن عَلِی (علیه السّلام) قَالَ. قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) ... وَ کَیفَ تَهلِکُ أُمَّةٌ أنَا أوَّلُهَا وَ أثنَا عَشَرَ مِن بَعدِی مِنَ السُّعَدَاءِ وَ أولُو الألبَابِ وَ المَسیِحُ عِیسَی ابنُ مَریَمَ آخِرُهَا ....(2)؛
چگونه امّتی که من و دوازده (جانشین) از سعادتمندان و صاحبان خرد، اوّل آن و عیسی بن مریم آخر آن باشد هلاک می شود؟
برخی از این روایات استفاده کرده اند که آخرین حاکم در جهان، حضرت عیسی (علیه السّلام) است.
علی بن یونس عاملی درباره این دو روایت می گوید. (وهاتان تدلّان علی دولة بعد دولته) این دو روایت بر دولتی پس از دولت امام زمان دلالت دارد. البتّه مرحوم عاملی در آخر با یک جمله کوتاه این نظریه را رد می کند و می گوید:
و اکثر الرّوایات انّه لن یمضی الاّ قبل یوم القیامة باربعین یوما یکون فیها الهرج، و علامة خروج الاموات للحساب؛
اکثر روایات می گویند که آن حضرت چهل روز قبل از قیامت، از دنیا می رود؛ پس هرج و مرج و نشانه زنده شدن مردگان برای رسیدگی حساب قیامت پدید می آید.
3. در روایتی آمده است:
عَلِی بنِ الحُسَینِ عَن أبِیهِ (علیه السّلام) قَالَ: قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) کَیفَ تَهلِکُ أُمَّةٌ أنَا وَ عَلِی وَ أحَدَ عَشَرَ مِن وُلدِی أولُو الألبَابِ أوَّلُهَا وَ المَسیِحُ عِیسَی ابنُ مَریَمَ آخِرُهَا...(3)؛
چگونه امّتی که من و علی و یازده نفر از فرزندان خردمند من، اول آن، و مسیح، فرزند مریم آخر آن باشد، هلاک می شود؟
امّا این ادّعای حاکمیت حضرت عیسی بعد از امام زمان، از روایات فوق استفاده نمی شود؛ زیرا در روایات هیچ اشاره ای نشده است که حضرت عیسی بعد از حضرت مهدی باقی می ماند. دیگر این که باقی ماندن حضرت عیسی بعد از امام مهدی (علیه السّلام)، معنایش این خواهد بود که حضرت عیسی، امام امّت پیامبر بزرگوار اسلام باشد و ملّت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به ملّت حضرت عیسی (علیه السّلام) تبدیل شود و این حرفی است که تا هنوز هیچ کس نگفته است. علاوه بر این، روایات متواتری از پیامبر اسلام و ائمّه هدی در منابع شیعه و سنّی آمده است که تا روز قیامت، بعد از پیامبر، دوازده جانشین حکومت می کنند. برای نمونه، دو روایت را نقل می کنیم:
الف. عَن عَلِی بنِ الحُسَینِ عَن أَبِیهِ عَن جَدِّهِ قَالَ. قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) مِن بَعدِی اثنَا عَشَرَ أوَّلُهُم أنتَ یَا عَلِی وَ آخِرُهُمُ القَائِمُ (4)؛
امامان بعد از من دوازده نفر هستند، اوّلین آنان تو هستی ای علی! و آخرین آنان، قائم.
ب. لَا یَزَالُ الدِّینُ قَائِماً حَتَّی تَقُومَ السَّاعَةُ وَ یَکُونَ عَلَیکُمُ اثنَا عَشَرَ خَلِیفَةً کُلُّهُم مِن قُرَیشٍ (5)؛
پیوسته دین اسلام تا روز قیامت بر پا خواهد بود و دوازده خلیفه که همگی از قریش هستند، بر مردم خلافت خواهند کرد.
حدیث معروف ثقلین نیز شاهد و گواه انکارناپذیر بر این مدّعا خواهد بود.
مفاد این روایات این است که دین اسلام، توسّط بهترین خلق خدا که وجود مقدّس و نازنین رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است، آغاز شده و توسّط دوازده ائمّه استمرار یافته و در آخر، حضرت عیسی که از پیامبران بزرگ الهی است، با نماز خواندن پشت سر حضرت مهدی، پایانش میمون و مبارک است. آنچه پس از دقّت و تأمل در این روایات معلوم می شود این است که دین اسلام از عظمت و عزت خاصّی برخوردار می باشد. اگر قرآن با ندای استوار می گوید: (انّ الدّین عندالله الاسلام)؛ یگانه آیین نزد خدا همان آئین اسلام است. به سبب همان مقام والای آن می باشد؛ لذا پیروان آن دین که امت اسلامی گفته می شوند، بر دیگر امّت های ممتاز و نمونه اند.
بنابراین امّتی که چنین شخصیت های مهمّ آسمانی فوق، در آغاز، وسط و آخر آن هستند، هرگز هلاک نخواهد شد، مگر کسانی که از فرمان کامل آنان سرپیچی کنند.
یحیی بن الحسن حلّی معروف به ابن البطریق در این باره می نویسد:
و النّبی (صلی الله علیه و آله و سلم) اوّل داعٍِ الی ملّة الاسلام، و المهدی اوسط داعٍ و المسیح آخر داعٍ فهذا معنی هذا الاخبار(6)؛
پیامبر اوّلین دعوت کننده به اسلام، و مهدی دعوت کننده میانه و مسیح آخرین دعوت کننده به اسلام است.
در نتیجه می توان گفت در این روایات، بحثی از حکومت حضرت عیسی (علیه السّلام) مطرح نیست.
4. ابوهریره می گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
و الله لینزلنّ ابن مریم حکما عادلا فلیکسرن الصلیب و لیقتلنّ الخنزیر و لیضعن الجزیة و لتترکنّ القلاص فلا یسعی علیها و لتذهبنّ الشّحناء و التباغض و التحاسد و لیدعون إلی المال فلا یقبله أحد (7)
سوگند به خدا! به یقین عیسی بن مریم به عنوان حاکم عادل میان شما آید، قطعاً صلیب را می شکند، خوک را می کشد، جزیه را بر می دارد. از شترهای جوان، زکات نمی گیرد و تلاش در گرفتن آن ندارد. دشمنی و کینه و حسادت از میان می رود، مردم را به گرفتن مال دعوت می کند؛ امّا هیچ کس آن را قبول نمی کند.
این روایت، صریحاً بر حاکمیت حضرت مسیح دلالت دارد.
امّا این روایت علاوه بر اضطراب محتوا و ضعف سند، مخالف روایات شیعه و سنّی است که می گوید: زمان فرود آمدن عیسی، آغاز عصر ظهور است و بدون شک، حاکم جهان در آن زمان، حضرت مهدی است و حضرت عیسی، پشت سر او نماز می خواند. امامت از آنِ امام زمان خواهد بود. که قبلاً هم اشاره شد.
دیگر اینکه روایتی وجود دارد که آن بزرگوار، پس از چهل سال زندگی، به دیار باقی می شتابد و مسلمانان، پیکر او را به خاک می سپارند.(8).
همچنین در یکی از خطبه های امیر المؤمنین آمده است:
ثمّ یموت عیسی و یبقی المنتظر المهدی من آل محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) فیسیر فی الدّنیا (9)؛ پس حضرت عیسی (علیه السّلام) وفات می کند و حضرت مهدی از آل محمّد باقی می ماند و در دنیا سیر می کند.
در پایان مجدداً یادآور می شویم که این روایات، دلالت بر حاکمیت حضرت عیسی بعد از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ندارد.
پی نوشت ها :
1.دلائل الأمامة، ص 234. این روایت با همین الفاظ. در: تفسیر ثعلبی، ج3، ص 82، تاریخ دمشق، ج27، ص 521 نیز نقل شده است.
2. بحارالانوار، ج36، ص242؛ عیون اخبار رضا، ج2، ص 66،ح18؛ خصال، ص 476.
3.بحارالانوار، ج36، ص242؛ عیون اخبار رضا، ج1، ص65؛ کمال الدین، ج1، ص281.
4.امالی، ص 173. ینابیع الموده، ج3، ص 395.
5.خصال، ص 473.
6.عمدة عیون صحاح الأخبار، ص 438.
7.صحیح مسلم، ج1، ص94.
8.«یمکث عیسی فی الارض بعد ما ینزل أربعین سنه ثم یموت و یصلی علیه المسلمون و یدفنونه»(مسند ابی داوود الطیالسی، ص 331، معجم احادیث المهدی، ج1، ص548).
9.معجم احادیث الامام المهدی، ج3، ص 122.
محسنی دایکندی، محمدعظیم، (1389)، رجعت در عصر ظهور، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مرکز تخصصی مهدویّت، چاپ اول