اخلاق مطبوعات در اسلام

از نگاه معارف اسلامی، تمام ذرات هستی، نشانه خداوند تعالی هستند و ازاو خبر می دهند. آنگاه که حضرت حق اراده فرمود انسان را هدایت کند و از رمز و راز و هدف هستی آگاه سازد، پیامبرن را برگزید و در قالب بهترین مجموعه
دوشنبه، 12 خرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اخلاق مطبوعات در اسلام
 اخلاق مطبوعات در اسلام

 

نویسنده: کیان شصت فولادی




 

1. اخلاق خبر در قرآن کریم(1)

از نگاه معارف اسلامی، تمام ذرات هستی، نشانه خداوند تعالی هستند و ازاو خبر می دهند. آنگاه که حضرت حق اراده فرمود انسان را هدایت کند و از رمز و راز و هدف هستی آگاه سازد، پیامبرن را برگزید و در قالب بهترین مجموعه های خبری و اطاع رسانی، به این نیت جامه عمل پوشانید. در واقع، کتاب آسمانی قرآن کریم یک مجموعه خبری است که منبع و سرچشمه متون ارزشمند آن، خداوند باری تعالی- مورد اعتمادترین منابع- و خبر نگار شایسته و پرارج آن،
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) - پاک ترین و بهترین مخلوقات - است. به عبارت دیگر، می توان گفت اولین شغل آدم، « خبر رسانی» بوده است.(2)
در این مقاله می کوشیم با بهره گیری از آیه های قرانی و بررسی مصداق های ارزش های مورد عنایت در قرآن، به برخی از مهم ترین ارزش های خبری در قرآن کریم اشاره کنیم:

الف) آزرم وحیا

قرآن کریم در موارد بسیاری، از رویدادهای مختلف و احوال امت های گوناگون خبر می دهد، ولی شیوه گزارشی و توصیفی اش همواره درنهایت آزرم و حیا است.
درباره ی کفر، عصیان، دزدی، ربا، تجاوز و نظیر آنها و سرنوشت کسانی که به چنین رفتارهایی دست زده اند یا می زنند، آیه های فراوانی در قرآن کریم وجود دارد. در این میان، نکته بسیار مهم این است که شیوه قرآن در بین این موضوع ها، تشریح این مسائل نیست؛ زیرا بیان جزئیات، از قُبح عمل می کاهد و زمینه و سوسه و اشاعه آن را گسترش می دهد. همچنین درباره فرجام کسانی که مرتکب چنین کارهایی می شوند، بسیار هشدار می دهد و با بیان نمونه هایی، شدت گرفتاری و رنج آنها را به تصویر می کشد. قرآن با این روش، به هدف خویش که هدایت و ارشاد و عبرت آموزی بندگان از سرگذشت دیگران است، به بهترین شکل دست می یابد.
متأسفانه رفتار برخی جراید که از دستورالعمل عرفی شایع در میان مطبوعات که « خبر بد، خبر خوب است»، پیروی می کنند، با این دستور قرآن در آگاه سازی آدمی کاملاً مغایر است. در این حالت، خواننده از طریق اطلاعاتی که در باره یک حادثه مجرمانه در اختیارش قرار می گیرد، به سادگی می تواند صحنه اتفاق را تصور کند، ولی از سرنوشت مجرمان، اطلاعات چندانی به دست نمی آورد.
بینش قرآنی در زمینه اخبار و اطلاعات، پنددهی و عبرت دهی و عبرت آموزی است. قرآن کریم در آیات بسیاری به این نکته اشاره کرده است: « إِنَّ فِی ذلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصَارِ؛ همانا در این [ماجرا] برای صاحبان بینش، عبرتی است.» ( آل عمران:13) یا « لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبَابِ ؛ به راستی، در سرگذشت آنان، برای خردمندان، عبرتی است.» (یوسف: 111)و « إِنَّ فِی ذلِکَ لَعِبْرَةً لِمَنْ یَخْشَى؛ در حقیقت، برای هر کس که [از خدا] بترسد، دراین ماجرا عبرتی است.» ( توبه: 6)
این نکته نیز شایان توجه است که یکی از راه های ترویج فحشا و کارهای ضد اخلاقی، ذکر مصداق های عینی آن درجامعه، یا به عبارتی، آشکار ساختن این مطالب است، به ویژه اگر این افشاگی در باره افراد مؤمنی باشد که به دلیل طبیعت انسانی، گاهی دچار خطا می شوند. قرآن کریم به کسانی که به چنین افشاگری هایی دست می زنند، عذابی دردناک وعده می دهد:
إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ .( نور: 19)
آنها که دوست دارند فحشا در میان مؤمنان رایج شود، عذاب دردناکی خواهند داشت.
لاَ یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ کَانَ اللَّهُ سَمِیعاً عَلِیماً (نساء: 148)
خداوند بانگ برداشتن به بد زبانی را دوست ندارد، مگر [از ]کسی که بر او ستم رفته باشد و خدا شنوایِ داناست.

ب) ادب

روح زیبا پسند بشر، مجذوب زیبایی ادب است و هر عقل سلیم، حُسن آن را درک می کند. رمز رعایت ادب در تمامی آیه های قرآن نیز همین است؛ زیرا نوشته مدوّن و حساب شده ای که می خواهد افراد بشر را هدایت کند، شایسته نیست دچار کوچک ترین خطا و لغزشی شود. خداوند متعال حتی آن هنگام که از بزرگ ترین دشمنان خود - شیطان و فرعون - نام می برد، در سرزنش آنها به کار نبرده است: « وَ إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِینَ؛ همانا فرعون در زمین، برتری جو و اسراف کننده است». (یونس: 83).
بر این اساس، خدای تعالی به مسلمانان دستور می دهد که با یکدیگر نیز به نیکویی سخن بگویند: « و قُولُوا لِلناسِ حُسناً» و با مردم [به زبان] خوش سخن گویید.» ( بقره: 83) یا:
وَ قُلْ لِعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوّاً مُبِیناً ( اسراء: 53)
به بندگان من بگو آنچه [یا آن چنان که] بهتر و نیکوتر است، سخن گویند.
همانا شیطان میان آن نزاع و دشمنی می افکند و دشمن آشکار انسان است.
در قرآن به اندازه ای بر ادب تأکید شده است که حتی انسان را از توهین و بی ادبی به مشرکان نهی می کند:
وَ لاَ تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ.( انعام: 108)
و آنهایی را که جز به خدای می خوانند، دشنام می دهید که آنان از روی دشمنی [او] نادانی، خدا را دشنام می دهند.
این آیه یکی از آداب دینی را که سبب حفظ کرامت مقدسات در جامعه اسلامی خواهد شد، به روشنی تعلیم می دهد. قرآن به پیروان دین اسلام چنین می آموزد که اگر خواهان حفظ کرامت خود و مقدسات خویش هستید، نباید مقدسات دیگران را بی ارزش جلوه دهید. علامه طباطبایی، در تفسیر این آیه می نویسد: « هر گفته ناشایستی که سبب اهانت به مقدسات شود، از دید قرآن، حرام و ممنوع است». (3)
در دیگر آیه های قرن نیز به مؤمنان سفارش شده است که در پاسخ جاهلان و بی ادبی آنها، به روشی مؤدبانه پاسخ گویند و از کنار رفتار و گفتار بیهوده و یاوه آنان به بخشش و بزرگواری بگذرند:
وَ عِبَادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلاَماً (فرقان: 63)
و بندگان خدای رحمان کسانی اند که روی زمین با نرمی گام بر می دارند و چون نادانان، ایشان را خطاب کنند، به ملایمت پاسخ دهند.
در جایی دیگر آمده است:
وَ إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَاما؛ و چون بر لغو بگذرند، با بزرگواری می گذرند.» ( فرقان: 72)
با دقت در چنین رهنمودهایی، رسانه های خبری و مطبوعات که پیام آوران آگهی و ارشاد و هدایتند، باید با فراگیری این آموزه های قرآنی و عمل به آن، ادب را سر لوحه رفتار خویش در اطلاع رسانی قرار دهند.

ج) برادری و تألیف قلوب

از مهم ترین ویژگی های اخبار قرآنی، ایجاد روحیه برادری و اتفاق و اتحاد است که بی شک، بقای هرجامعه نیز تنها در گروه همکاری و همیاری صمیمانه خواهد بود. خداوند یکتا در قرآن از مسلمانان می خواهد که برای حفظ برادری و اساس امت اسلامی، به ریسمان الهی تمسک جویند و از تفرقه و اختلاف و هر آنچه سبب ایجاد تفرقه می شود، خودداری کنند: « وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا؛ و همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید.» (آل عمران: 103) نکته مهم و جالب توجه آن است که در قرآن، حتی از غیر مسلمانان نیز خواسته شده است با وحدت کلمه، همراه مسلمانان در پی سعادت بشر باشند:
قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ ( آل عمران: 64)
بگو: ای اهل کتاب، بر سخنی که میان ما و شما یکسان است، بایستیم و جز خدا را نپرستیم.
همچنین هرگونه اختلاف را که به تفرقه و جدایی بین مردم بیانجامد، ناپسند می داند و انسان ها را از آن نهی می کند:
وَ لاَ تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ‌ (انفال: 46)
با هم نزاع نکنید؛ که سست شوید و مهابت شما از بین می رود و صبر کنید؛ که خدا با صابران است.
به این ترتیب، از قرآن می آموزیم که اگر صبر در وجود افراد جامعه نهادینه شود و صاحبان مطبوعات و رسانه ها صرفاً به دلیل اختلاف سلیقه و منافع شخصی، به درگیری نپردازند، رهبران هر گروهی، با برادری و آرامش، مسائل را میان خود حل خواهند کرد و نیرو و توان جامعه بر سر این اختلاف ها از دست نخواهد رفت. در غیر این صورت، معلوم نیست چه میزان از بیت المال و سرمایه و وقت مردم برای این اختلاف ها هزینه خواهد شد. بنابراین، صاحبان قلم باید روحیه برادری و اتفاق را در جامعه گسترش دهند تا خطاب این آیه قرآنی قرار نگیرند:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لاَ تَفْعَلُونَ؛ ای ایمان آورندگان! چرا چیزی میگویید که انجام نمی دهید.» ( صف: 2)

د) حق جویی و حق گویی

بر پایی و اظهار حق، از برجسته ترین ویژگی های مثبت بشری است که در برخی آیه های قرآن کریم به آن اشاره شده است. همچنین خداوند، راست گویی و امانت داری را ستوده و همه را به راست گویی و امانت داری دعوت کرده است:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ‌؛ ای مؤمنان تقوا پیشه کنید و با راست گویان باشید.» ( التوبه: 119)
از سوی دیگر، قرآن کریم کسانی را که به پنهان کردن حق و جا زدن باطل در لباس حق یا باطل نشان دادن حق دست زنند، نکوهش می کند:
وَ لاَ تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ . ( بقره:42)
و حق را به باطل در نیامیزید و حقیقت را - با آنکه خود می دانید - پنهان نکنید.
نکته قابل تأمل این است که در متن قرآن کریم نیز در چند مورد، « توریه» ( پنهان کردن حق یا نشان دادن آن به شکلی دیگر) صورت گرفته و قرآن مجید درباره ی این پرسش که آیا هر حقی و هر نکته در بردارنده حقیقتی باید در هر موقعیتی گفته و منتشر شود یاخیر، موضع گیری کرده است.
مورد اول در ماجرای بت شکنی حضرت ابراهیم (علیه السلام) است.(4) وی پس از شکستن بت ها، تبر را بر دوش بت بزرگ آویخت و در پاسخ این پرسش بت پرستان که چه کسی بتها را شکسته است، فرمود که بت بزرگ این کار را انجام داده است. مورد دیگر، ماجرای حضرت یوسف (علیه السلام) است. آن حضرت برای آنکه کاری کند تا برادرانش شرمنده یا مرتکب اشتباه دیگری نشوند و حضرت یعقوب(علیه السلام) را به مصر آورند، دستور داد پیمانه مواد غذایی را در ظرف آذوقه آنها پنهان کنند و با صحنه سازی، آنها را به دزدی متهم سازند.(5)
به این ترتیب، گاهی به حکم ثانوی، پنهان داشتن حق جایز شمرده می شود. مطبوعات که در کنار اطلاع رسانی، وظیفه حفظ مصالح جامعه را نیز برعهده دارند، باید به این رویه بیشتر توجه کنند و در شرایط ویژه و حساس که بازگویی حقیقت، فسادی را در جامعه در پی می آورد، از افشای آن بپرهیزند.

هـ) یقینی بودن خبر

یقینی بودن از جمله ویژگی هایی است که در خبر رسانی قرآن مجید کاملاً جلوه گر است. خدا، انسان را از پیروی امور غیر یقینی باز می دارد و او را در برابر آنچه می گوید و می شنود، مسئول می سازد:
وَ لاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً (الاسراء:36)
از آنچه به آن علم نداری، پیروی مکن. به راستی که گوش و چشم و قلب ها در برابر آن مسئولند.
روش قرآن در بیان آموزه های الهی، روش مستدل و منطقی است؛ هم خود برای سخنانش برهان اقامه می کند و هم دیگران را به آن فرا می خواند. خداوند، قرآن را نور و روشنگرتوصیف کرده است: «
قَدْ جَاءَکُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ أَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُوراً مُبِیناً ؛برای شما ازجانب پروردگارتان، برهانی آمده است و ما به سوی شما نوری تابناک فرستادیم. (نساء : 174) روش قرآن در مقام نقد اندیشه ها، روش استدلالی و یقینی است و در بحث وجدل با مخالفان، همیشه برهان و استدلال طلب می کند:« هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ‌؛ بگو اگر راست می گویید دلیل خود را بیاورید: (بقره: 111)
همچنین برای اخبار و اطلاعاتی که از روی حدس و ظن باشند، ارزشی قائل نیست:
وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ‌.( انعام: 116)
اگر از بیشتر کسانی که در زمین هستند پیروی کنی، تو را از راه خدا گمراه می کنن، آنان جز ازگمان پیروی نمی کنند و جز به حدس و تخمین نمی پردازند.
...وَ مَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنّاً إِنَّ الظَّنَّ لاَ یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ ...(یونس: 36)
بیشترشان جز ازگمان پیروی نمی کنند، [ولی] همانا گمان به هیچ وجه [آدمی را] از حقیقت بی نیاز نمی سازد.
اینجاست که مسئله انصاف و عدل در مقام نقد و نقل در قرآن نمود پیدا می کند؛ زیرا روش قرآن درمقام نقل، نقد و استدلال، شیوه انصاف و عدالت است. برای اثبات این ادعا، به برخورد قرآن با مسئله شراب و قمار اشاره می کنیم. قرآن در پاسخ به حکم این دو مسئله، بسیار منصفانه و دقیق می فرماید که شراب و قمار منافعی دارند و ضررهایی، ولی ضررهایشان بسیار بیشتر از سود آنهاست. پس به حکم عقل باید ترک شوند: به این ترتیب ملاحظه می شود قرآن حتی آنجا که قصد بیان حکم حرمت چیزی را دارد، از اصل انصاف پیروی می کند. در اینجا هم ابتدا به شرح و بررسی برخی فایده های احتمالی و پزشکی شراب می پردازد.
سپس با حربه استدلال زیان های آن را بیش از سودمندیهایش عنوان می کند و حکم به ترک آن می دهد. همچنین در مسئله پیروی کافران از دین پیشینیان خود، درجواب این توجیه آنان که ما از پدران خود پیروی می کنیم، با استدلال محکمی پاسخ می دهید آیا اگر پدرانتان نادان بودند، باز هم پیروی می کردید.(6) پس با این برهان که پیروی از نادان در نظر هرانسانی، خطاست، ایشان را به نادرستی عمل خود محکوم می کند.
مطبوعات نیز باید در انجام وظیفه خبر رسانی، به این ویژگی قرآنی توجه داشته باشند و بکوشند از انتشار اخباری که درستی و صحّت آنها قطعی نیست، پرهیز کنند.
در این راستا، توجه نکردن به شایعه ها و اخبار دروغ از وظایف اصلی رسانه ها به ویژه مطبوعات است.

و) ایجاد آرامش و پرهیز از آشوب طلبی

آرامش روحی- روانی، اطمینان و ثبات قلبی و امید به آینده، تا حد بسیار زیادی ضامن بقا و پیشرفت یک جامعه است. همان گونه که انسان نا آرام و مضطرب، ممکن است بر اثر نداشتن تعادل روحی، به رفتارهای ناشایست دست بزند، جامعه پر تلاطم و سراسر تشویش نیز به بحران خواهد رسید. از این رو، یکی از جهت گیری های کلی اخبار قرآنی، باایجاد آرامش و اطمینان در قلب افراد و در نتیجه، کل جامعه است. بادقت در آیه های قرآن می توان دریافت که خداوند از سه روش برای دست یابی به این هدف در قرآن کریم بهره می برد:

یک- پاسخ گویی به گفتار نادرست با گفتار نیکو

منش و راه حل پیشنهادی قرآن در بحث ها و مشاجره هایی که میان دو طرف در می گیرد، آن است که باید صبر پیشه کرد و باگفتاری پاک و به دور از طعن و سرزنش و در عین حال محکم و مستدل در برابر گفتار زشت و نادرست ایستاد و پاسخ گفت:
ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَصِفُونَ‌ *وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ‌. ( مؤمنون: 96 و 97)
بدی را به شیوه ای نیکو دفع کن. ما به آنچه وصف می کنیم، داناتریم و بگو پروردگارا، از وسوسه های شیطان به تو پناه می برم.
اهمیت این نکته چنان است که خداوند می فرماید:
أُولئِکَ یُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَیْنِ بِمَا صَبَرُوا وَ یَدْرَوُّنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ ...( قصص: 54)
آنانند که به [پاس] آنکه صبر کردند و [برای آنکه] بدی را با نیکی دفع می کنند، و ...دوباره پاداش داده می شوند.

دو - یاد خدا و امید و توکل به او

از دیگر سفارش های قرآن به انسان ها برای ایجاد آرامش و اطمینان در جامعه، یاد کردن خداوند و امید بسن به اوست. از این رو، به شدت نهی می کند. خداوند در قرآن کریم، کسانی را که می کوشند یا شایعه سازی و دروغ پراکنی و دیگر شیوه های ناپسند، مردم را نگران و ناامید کنند و از مسیر حق باز دارند، نکوهش می کند و می فرماید:
وَ لاَ تَقْعُدُوا بِکُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَهَا عِوَجاً .( اعراف: 86)
و بر سر راهی منشینید که [مردم را] بترسانید و کسی را که به خدا ایمان آورده اند، از راه خدا باز دارید و راه او را کج بخواهید.
یا در جای دیگر می فرماید:
لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لاَ یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلاَّ قَلِیلاً . ( احزاب: 60)
اگر منافقان و کسانی که در قلب هاشان مرضی هست و نیز شایعه افکنان درمدینه [از کارشان] باز نایستند، تو را بر آنان سخت مسلط خواهیم کرد تاجز [مدتی] با اندک درهمسایگی تو نپایند.

سه - یادآوری نعمت ها و شرایط خوب و متعادل

امروزه روزان شناسی ثابت کرده است که نگرش مثبت به زندگی و شرایط موجود در پیرامون آن، سبب آرامش خاطر و امید خواهد شد. یکی از راه های رسیدن به این نوع نگاه، از یاد نبردن توانایی ها، امکانات و موقعیت هایی است که در زندگی فرد برای رشد و تعالی او فراهم است. خداوند در این باره در قرآن می فرماید:
فَاذْکُرُوا آلاَءَ اللَّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛‌
پس نعمت های خدا را به یاد آورید. باشد که رستگار شوید. « (اعراف: 69) و نیز « وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ‌؛
و از نعمت پروردگار خویش [بامردم] سخن گوی.» ( ضُحی: 11) و این گونه است که جامعه با یاد آوری نعمت هایی که در هر برهه از زندگی خویش از آنها بهره مند بوده است، می تواند آرامش، نشاط و روحیه ای بالا برای حرکت و پیش رفتن به سوی آرمان هایش بیابد.

ز) حفظ حدود الهی در خبر رسانی

کلمه « حد» به معنای مانع و فصل و پرده میان دو چیز است که اجازه اختلاط یکی را با دیگری نمی دهد. حفظ حدود و قوانین انسان ساز باری تعالی نیز از ارزش های فرهنگی است که باید در مطبوعات کشور جاری شود. در تمام ارکان جامعه اسلامی همه چیز باید درمرز خویش و حدود تعیین شده قرار گیرد و هیچ کس حق تجاوز از آنها را ندارد. خداوند در قرآن می فرماید:
تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ‌ :« بقره:229)
اینها حدود الهی است. از آنها تجاوز نکنید. کسانی که به حدود خداتجاوز کنند، ستمکار هستند.
درجای دیگری نیز می فرماید:« تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا؛ این است حدود خدا، مبادا به آنها نزدیک شوید.» (بقره: 187) بر این اساس، باید این مرزها را در هر کاری و در هر زمینه و عرصه ای از جمله مطبوعات شناخت و از آنها فاصله گرفت. بنابر آموزه های قرآن، باید ازامور غیر اخلاقی مانند تهمت بستن به دیگران، افترا، تمسخر دیگران و نظیر اینها دوری کرد، خواه این عمل به طور مستقیم و با زبان صورت بگیرد، خواه غیر مستقیم و با ابزار مطبوعات و نشریه ها.

2. اخلاق خبری در نهج البلاغه(7)

بی گمان، فرآیند ارتباطات خبری در زمان امام علی(ع) با آنچه امروزه به شکلی بسیار پیچیده وجود دارد، کاملاً متفاوت بود. با این حال، از سیره آن حضرت اصول فراوانی را می توان استخراج کرد که با بررسی آنها، چه بسا بتوان نسخه های کار آمد برای حل مشکلات عملی عصر ارتباطات تجویز کرد.
گفتنی است که پژوهش در دیدگاه های امام علی (علیه السلام) در حوزه خبر و رسانه، دارای دو منبع است: نخست، سیره گفتاری و دوم، سیره رفتاری ایشان. در بخش اول، منبع تحقیق، سخنانی است که از امیر مؤمنان علی (علیه السلام) برای ما به یادگار مانده است و به گونه ای صریح یا ضمنی با مقوله خبر و رسانه و ارزش های حاکم بر آن پیوند دارد. در بخش دوم، باید با توجه به عملکرد امام، برخی از دیدگاه های نظری آن حضرت را استنباط کرد. با وجود این، به دلیل گستردگی منبع دوم، تکیه نوشتار حاضر، بر منبع نخست قرار گرفته است.

الف) حق مداری

با نگاهی گذرا به نهج البلاغه، میراث ارزشمند امام علی(علیه السلام)، در می یابیم که در تمام جنبه ها و مراحل فعالیتهای مطبوعاتی « اصالت حق» یا « حق مداری». محور اصلی آموزه هایی است که از سیره امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) به دست می آید.
جهان صحنه ظهور حق و باطل است و حق مداری، کسی که حق را می جوید و پس از یافتن آن، کرار خویش را بر آن اساس، هماهنگ و همراه می سازد. امام علی ( علیه السلام) در سخنانی گهربار، از این واقعیت اساسی پرده بر می دارد:
از دیرباز، حق و باطل در پیکارند و هر یک را گروهی خریدار. اگر باطل، پیروز شود، شیوه دیرین اوست و اگرحق، اندک است، قدرت قرین اوست.(8) حق را بشناس و به آن رفتار کن تا آنکه خداوند سبحان، تو را رستگار کند.(9) راست ترین سخن آن است که به حق باشد.(10)
حق گرایی در مرحله تهیه خبر نیز اهمیت خاصی دارد. چه بسا اطلاعاتی که بر اساس گزارش های شفاهی و منابع غیر موثق تهیه می شود، با آنچه در واقعیت رخ داده، متفاوت است.
أمّا اِنَّهُ لَیسَ بَینَ الحَقَّ وَ الباطِلِ إلاّ اَربَعَ اصابعَ، الباطِلُ اَن تَقُولُ سَمِعتُ وَ الحَقُّ أن تَقُولَ رَأیتُ.(11)
بدانید میان حق و باطل جز چهار انگشت نیست. ( از حضرت پرسیدند: معنای این تعبیر چیست؟ انگشتان خود را فراهم آورد و برداشت و میان گوش و دیده گذارد. پس گفت: ) باطل آن است که بگویی، شنیدم و حق آن است که بگویی، دیدم.
شاید بگویید معیار یاد شده، بسیار کلی و تشخیص مصداق های آن، کاملاً دشوار است. در پاسخ باید گفت: با استناد به احادیثی که از امیر المؤمنین علی ( علیه السلام) به ما رسیده است، در می یابیم که هر چند حق و باطل هماره در کنار هم هستند، هیچ گاه در هم نمی آمیزند:
« لایَجتَمعُ الباطِلُ وَ الحَقُّ؛
باطل و حق[هیچ گاه] با یکدیگر اجتماع نمی کنند.»(12)
همه ما بر این باوریم که نیت حقیقی و خالصانه انسان، برای رسیدن او به حق، نقش مهمی ایفا می کند. امام علی (علیه السلام) نیز در یکی از سخنان خود، وعده قطعی وصال حق را به طالبان حقیقی آن داده است:
مَن کانَ مَقصُدُهُ الحَقَّ أدرَکَهُ وَ لَو کانَ کَثِیرَ اللَّبسِ.(13)
آنکه (حقیقتاً) به دنبال حق باشد، آن را خواهد یافت، هر چند با باطل بسیار آمیخته باشد.

ب) اعتبار منبع خبر

امیرالمؤمنین علی (علیله السلام) در فرازهای گوناگونی از سخنان خویش، به لزوم توجه به منبع خبر و پرهیز از نشر اخبار و مطالب ناموثق اشاره می کند. گاه به کسانی که از سر جهالت، امور ناشایستی را به اهل بیت (علیه السلام) نسبت می دادند، نهیب می زند و آنان را از این کار باز می دارد: « فَلاَ تَقُولُوا بِما لاَتعرِفُونَ؛ پس، آنچه را به آن علم ندارید، بر زیان نیاورید.» (14) به فرزندش امام حسن (علیه السلام) نیز در وصیت نامه خویش او را به پرهیز از ذکر اموری که به درستی آن اطمینان ندارد، سفارش می کند: « لاتَقُل ما لا تَعلَمُ وِ إن قُلَّ ما تَعلَمُ؛ و مگوی آنچه را نمی دانی، هر چند اندک باشد آنچه می دانی.» (15) امام علی (علیه السلام) در بخشی از سخنان خود، آشکارا بر لزوم موثق بودن منبع خبر تأکید می ورزد: « لا تَخبِرَونَّ ألاّ عَن ثِثَةِ فَتَکُونَ کَذّایاً؛ خبری را نقل مکن، مگراز شخص موثقی؛ چون درغیر این صورت، به دروغ گویی بسیار دچار خواهی شد.»(16)
واژه « کذاب» نزد اهل زبان، به صیغه مبالغه است و از به کار رفتن این صیغه در کلام امام، به نکته بدیعی پی می بریم و آن اینکه کسی که خود را به نقل خبر از منبع موثق مقید نکند و هرگفته و شنیده ای را گزارش کند، به ناچار در بسیاری موارد به آفت دروغ گویی دچار خواهد شد.
نکته دیگری که اهمیت فراوانی دارد، لزوم توجه و تلاش مسئولان تهیه خبر و گزارش رسانه های گروهی به بررسی جنبه های گوناگون یک خبر، به منظور رسیدن به دریافتی دقیق و واقع بینانه است. چنان که امام علی (علیه السلام) در یکی از خطبه های خود، ابتدا اصناف چهار گانه راویان خبر را بر می شمرد. سپس با لحنی عتاب آلود، از کاهی و سستی برخی اصحاب پیامبر گلایه می کند؛ زیرا خود آنان در امر پرسش و استفهام از رسول اکرم (علیه السلام) کوتاهی می ورزند و انتظار می کشند تا یکی از بادیه نشینان بیاید و از پیامبر چیزی بپرسد و آنها از پاسخ آن استفاده کنند. امام پس از نکوهش گروه کاهلان در کسب اطلاع از منبع ثقه، منش خود را توصیف می فرماید:
.... تا آنجا که دوست داشتند عربی بیابانی که از راه رسیده است، از او چیزی پرسد و آنان بشنوند. ازاین گونه چیزی بر من نگذشت، جز آنکه معنی آن را از او ( پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله) پرسیدم و به خاطر سپردم.(17)
از این کلام امام، دو نکته استفاده می شود؛ نخست اینکه درجایی که امکان پرسش از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) وجود داشته است، امام هیچ گاه از این کار خوددای نکرده است. دیگر آنکه امام پس از شنیدن و درک مطلبی ازمحضر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ، آن را با دقت حفظ می کرد تا تغییری در آن رخ ندهد. از این رو، این دو عمل حساس را باید به عنوان برجسته ترین وظیفه خبرنگاران مطبوعات و رسانه ها در کسب خبر صحیح از منبع معتبر و حفظ آن، در نظر داشت.

ج) کیفیت گرایی

امروزه در پی سیطره باور حجم، مقدار و کمیت بر افکار و بسیاری شئون زندگی بشری، شماری از رسانه های عمومی و مطبوعات به وادی مصرف زدگی کشیده شده اند، به این ترتیب، انتشار هر چه بیشتر خبر و گزارش به عنوان یکی از نخستین اهداف مطبوعات و رسانه ها، به ارزش مطبوعاتی تبدیل شده است. این درحالی است که با نگاهی به آموزه های اسلامی و به ویژه کلام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، به این نکته پی می بریم که به عقیده آن حضرت، انسان با اخلاق و پرهیزکار، بر چنین وسوسه و فکر ناسالمی چیره می شود و برتری کیفیت بر کمیت را در خبر رسانی اصل می داند. همچنین آن حضرت همواره زیاده گویی را به عنوان یکی از رذایل اخلاقی، نکوهش می کند: « بر تو باد دوری از زیاده گویی را به عنوان یکی از رذایل اخلاقی، نکوهش می کند: « بر تو باد دوری از زیاده گویی؛ زیرا هرکه کلامش فزونی یافت،خطاهایش نیز زیاد می شود.» (18) در جای دیگری نیز می فرماید:
زیاده روی [در سخن گفتن] موجب لغزش حکیم و افسردگی شکیباست. پس از زیاده گویی بپرهیز که سبب تنگ دستی و اضطراب می شود و در سخن گفتن افراط مکن که به خواری می انجامد.(19)
هر چند موضوع اصلی در این آموزه ها، سخن گفتن است، شکی نیست که مقصود؛ مفهوم عام کلام است که شامل ابزار و روش های گوناگون نشر خبر، از جمله مطبوعات نیز می شود.

د) مسئولیت در برابر فهم و برداشت مردم

در برخی مواقع می توان از یک مطلب یا یک خبر، بر حسب پیش فرض های ذهنی، سطح آگاهی، توقع و علاقه ها و ویژگی های متنوع دیگر، برداشت های متفاوتی داشت.
در این شرایط، آنچه در صورت پدید آمدن اختلاف، به عنوان معیار داوری پذیرفته می شود. فهم و برداشت عمومی است. امام علی (علیه السلام) در باره مسئولیت آدمی در برابر کلام خویش، سخنی کلی دارد:
سخن در اختیار توست تا آن هنگام که به زیان نگشاده ای. پس آن گاه که سخن گویی، خود در گرو آن قرار خواهی گرفت.(20)
همچنین آن هنگام که پس از بیعت مردم با ایشان در مدینه، قصد خواندن خطبه داشت، سخن خویش را چنین آغاز کرد: « آنچه می گویم بر عهده خویش می دانم و خود، آن را ضمانت می کنم.»(21)
زُبیر بن عوام از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود و ابتدا با امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بیعت کرد، ولی سپس از بیعت خارج شد. امام در پاسخ به او که گفته بود: « من هر چند با دست بیعت کردم، قلب من به چنین بیعتی راضی نبود»، می فرماید:
می پندارد با دستش بیعت کرده است، نه با دلش. پس به آنچه به دستش بوده، اعتراف می کند و به آنچه به دلش بوده است، ادعا. پس یا بر آنچه ادعا می کند، دلیلی روشن باید یا در آنچه بود [یعنی بیعت] و از آن بیرون رفت، در آید.
مسئله بیعت، به ظاهر با خبر و مطبوعات، ارتباط مستقیمی ندارد، ولی از این اعتراض امام بر می آید که انسان در برابر برداشت های عمومی دیگران ازکردار یا گفته هایش، مسئول است و این نگرش می تواند راهنما و الگوی رفتار و اخلاق مطبوعاتی قرار گیرد.

هـ) حفظ حریم خصوصی افراد

در جامعه اسلامی، حفظ حریم شخصی و آبروی افراد بر همگان واجب است و تا زمانی که ضرورت ایجاب نکند، کسی حق ندارد با آشکار کردن اسرار مردم، سبب هتک آبرو و از بین رفتن شخصیت آنان شود. امام علی (علیه السلام) پس از اشاره به این نکته که مؤمنان باوجود مفاسد و فتنه های اجتماعی اطرافشان، اهل نجات و رستگاری اند، آنان را چنین وصف می کند: « مؤمنان نه فتنه جویند و نه سخن را بدان رسانند و نه زشتی کسی را به گوش این و آن خوانند.»(22)
گاهی بر اساس برخی مصلحت اندیشی ها، بعضی از اسرار و مسائل مهم و خصوصی جامعه فاش می گردد. با پذیرش این سخن حضرت علی (علیه السلام) به عنوان یک اصل، در می یابیم که ایشان بدگویی و دخالت در مسائل ریز زندگی افراد را نفی می کند و آن را نکوهیده می داند؛ زیرا پی آمدهای ناخوشایندی از جمله ایجاد اغتشاش در جامعه و خدشه دار شدن هویت و چهره اجتماعی آن افراد را به همراه خواهد داشت.

و) پرهیز از مکر و خدعه

به عقیده امیر مؤمنان، دنیا، کتشزار آخرت است. پس از فرجام اعمال خویش در جهان بازپسین نباید غفلت ورزید. بر این اساس، ایشان با پرهیز دادن از نیرنگ بازی و حیلت ورزی و فریب کاری، پیروان حق را به پای بندی به دین و ارزش های والای اخلاقی فرا می خواند. از سیره عملی امام علی (علیه السلام) در می یابیم که ایشان در اوج اقتدار و توانایی، از مکر و نیرنگ دوری می کرد و دامان عصمت خویش را ازاین گونه پلیدی ها منزه نگاه می داشت. در اینجا به یکی از خطبه های ژرف امام در نکوهش مکرورزی اشاره می کنیم:
همانا وفا هم زاد راستی است و هیچ سپری چون وفا، بازدارنده [گزند] نیست و بی وفایی [و نیرنگ] نکند آن که می داند او را چگونه بازگشت گاهی است. ما در روزگای به سر می بریم که بیشتر مردم آن بی وفایی [و مکر و خدعه] را زیرکی می دانند و نادانان، آن مردم ( مکاران) را چاره اندیش می خوانند.(23)
امام درخطبه های دیگر، پس از مقایسه خود با سرسخت ترین دشمنش؛ یعنی معاویه، مهم ترین امتیاز خویش را در آن می داند که معاویه، اهل نیرنگ و خیانت است، ولی او از ارتکاب چنین کارهایی پرهیز می کند:
به خدا سوگند، معاویه از من زیرک تر نیست، بلکه شیوه او پیمان شکنی و گناه کاری است. اگر پیمان شکنی ناخوشایند نمی نمود، زیرک تر از من کسی نبود، ولی هر پیمان شکنی، انسان را به گناه بر انگیزد و هر چه آدمی را به گناه بر انگیزد، دل را تاریک گرداند. روز رستاخیز، پیمان شکن را درفشی است افراخته و او بدان درفش شناخته شود. به خدا که مرا با فریب غافل گیر نتوانند کرد و با سخت گیری ناتوانم نتوانند شمرد.(24)
بر اساس این گفته، پرهیز امام ازخدعه و نیرنگ هرگز به معنای ساده لوحی و ناتوانی در برابر دشمن نیست، بلکه دور اندیشی و هوشیاری کامل امام را درتمام مراحل نشان می دهد. هر چند این یک دستورالعمل اخلاقی عام است، ولی در صحنه مطبوعات می توان به عنوان یک منشور اخلاقی بدان نگریست. اهالی مطبوعات اگر درهنگام انجام وظیفه به موارد مشابهی برخورد کنند که زمینه انحراف را فراهم می سازد، باید همچون امیر مؤمنان علی (علیه السلام) عملکرد خود را بر محور حق قرار دهند و از هر گونه مکر و خدعه برای دست یابی به اهداف بپرهیزند.

ز) آزادگی و سازش ناپذیری

از دیگر آموزه های ارزشمند و گران بهایی که از زندگانی امام علی ( علیه السلام) به یادگار مانده، درس آزادگی و سازش ناپذیری با قدرتهای طاغوتی است. بهترین گواه این حقیقت، سه نبرد مهمی است که در دوران زمام داری امام رخ داد ( جمل، صفین و نهروان) و در واقع، امام حق مداران، به هیچ بهایی، سازش با دشمنان دین خدا و عدول از مواضع حق را جایز ندانست. پس از قتل عثمان، بسیاری از مسلمانان دست بیعت به سوی امام دراز کردند و پس از پشت سر گذاردن دورانی سخت، علی ( علیه السلام) را مناسب ترین فرد برای هدایت امت یافتند امام نیز در فرازهایی، خطاب به موج عظیم مشتاقان، آنان را از حوادث ناخوشایند آینده بیم داد:
... وَ اعلَموا أنّی إن اَجَبتُکُم رَکِبتُ بِکُم ما أَعلَمُ وَ لَم اُضغِ اِلَی قَولِ القآئِلِ وَ عَتبِ العاتِب.(25)
بدانید که اگر من درخواست شما را بپذیریم، با شما چنان کار می کنم که خود می دانم و به گفته گوینده و ملامت سرزنش کننده گوش نمی دارم.
امام در این برهه حساس، بر خلاف معیارهای سیاست مداری، از مواضع سازش ناپذیرانه خود آشکارا پرده برداشت. این، خود، الگویی است شفاف و راه گشا برای هر رسانه مکتوبی تا همواره با پیروی ازاین رهنمود امام علی( علیه السلام)، آن را سر لوحه رفتار حرفه ای خود قرار دهد. در جهان امروز چه بسیارند صاحبان نشریات و ارباب جرایدی که با زیر پا نهادن اصل آزادگی و سازش ناپذیری با بیگانگان از دین، در برابر دریافت مبالغ مادی و وعده های پوشالی، سخنان و باورهای ناحقی را انتشار می دهند یا در امر حقی، شبهه و تردید می افکنند. این کار، مصداق روشنی است از تعارض و اختلاف با این توصیه عملی حضرت علی ( علیه السلام) که فرمود خود را از سازش با نااهلان و ناراستی ها به قیمت کسب منافع دنیوی دور سازید.

ح) موانع اخلاقی نشر اخبار

در این قسمت، به برخی موارد لزوم خودداری و جلوگیری از نشر اخبار اشاره می کنیم. یکی از مهم ترین این موارد، زمانی است که نشر یک خبر، زمینه ساز آشوب های داخلی و از بین رفتن وحدت ملی می شود بدیهی است در این زمینه، عقل و دین، آدمی را ملزم می دارد که سکوت پیشه کند و اخباری را که از آن آگاه است. در سینه خود نگه دارد تا آن هنگام که شرایط اظهار آن را فراهم شود. پس از وفات رسول اکرم ( صلی الله و علیه و آله)، عباس بن عبدالله المطلب و ابوسفیان بن حرب به حضرت علی ( علیه السلام) پیشنهاد بیعت دادند. ولی امام از این کار سر باز زد و در پاسخ به آنها خطبه ای خواند. امام در بخشی از آن خطبه، به این واقعیت اشاره دارد که از برخی اخبار آگاه است، ولی اظهار آن به آشوب و اختلاف می انجامد:
به خدا سوگند، پسر ابی طالب مشتاق تر است به مرگ از علاقه طفل به پستان مادرش، ولی چیزی می دانم که بر شما پوشیده است و اگر بگویم و بشنوید، به لرزه در می آیید، همانند لرزیدن ریسمان در چاهی که ته آن ناپیداست.(26)
یکی دیگر از موارد لزوم حفظ اسرار در اجتماع، حفظ اخبار و مسائل مهم جنگی است. بدیهی است افشای اسرار جنگی، به ویژه درگیر و دار نبرد، پی آمدهای ناگوار و جبران ناپذیری برای سپاه اسلام خواهد داشت. امام دریکی از نامه های خویش به مرزبانان، این واقعیت را یاد آور می شود که گاه لازم است برخی اسرار جنگی حتی برای مرزبانان نیز بازگو نشود. امام در بیان حقوقی که مرزبانان کشور اسلامی بر حاکم دارند، می فرماید:
.... بدانید حق شماست بر من که چیزی را از شما نپوشانم و خبری را از شما پنهان نکنم، جز راز جنگ که از پوشاندن آن ناچاریم.(27)
افزون بر این، اصل دیگری که از میان رهمنودهای گهربار امیرالمؤمنین علی ( علیه السلم) در زمینه محدودیت های نشر اخبار و اطلاعات به دست می آید، پوشیده داشتن خبر هنگامی است که مخاطب و شنونده و خواننده، شایستگی و شرایط دریافت آن را ندارد. امام علی ( علیه السلام) در یکی از خطبه هایش، پرده ازاین حقیقت بر می دارد که سینه اش، انباشته از اخبار و اسراری است که تنها خواص و یاران نزدیک خویش را شایسته شنیدن آن می داند و برای پیش گیری از انحراف مردم، از نقل عمومی آن پرهیز می کند:
به خدا سوگند، اگر بخواهم هر یک از شما را خبر دهم که از کجا آمده است و به کجا می رود و سرانجام کارهای او چه خواهد بود، می توانم. با این حال، می ترسم که در باره من به غلو روید و مرا بر رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) تفضیل نهید. من این - راز - را با خواص در میان میگذارم که بیمی از ایشان نیست و به آنان اطمینان دارم. به خدایی که او را [پیامبر را] به حق بر انگیخت و بر مردمان برتری بخشید، جز سخن راست بر زبان نمی آورم و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مرا از این حادثه ها، آگاه ساخت و هلاکت آن کس را که هلاک شود و رهایی آن را که نجات یابد، به من گفته و از پایان کار خبر داده است.(28).

پی نوشت ها :

1- این مطلب خلاصه ای از مقاله زیر است: محمدفتحعلی، اخلاق خبر رسانی قرآن، رویکرد اخلاقی در رسانه ها، چ 1، ج 1، صص 23- 25.
2. در داستان خلقت حضرت آدم (علیه السلام) در قرآن کریم. نخستین وظیفه ای که خداوند بر عهده ایشان گذارده، خبر رساندن از اسمای الهی است : « قالَ یا آدَمُ انَّبِئهُم بأسمائِهِم فَلَمَّا أنبَأهُم بِأسمائِهِم».
3- علامه سید محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، تهران، نشر اسلامیه، بی تا، ج 17، ص 314.
4- نک: انبیاء 63.
5- یوسف: 70- 80.
6- بقره: 170.
7- این قسمت خلاصه ای از مقاله زیر است: محمد سعیدی، « مهر یا حق مداری در عرصه مطبوعات از دیدگاه امام علی (ع)»، رویکرد اخلاقی در رسانه ها، ج، صص 53- 86.
8- نهج البلاغه، خطبه 16.
9- فهرست موضوعی غررالحکم، ج 2، ص 616.
10- همان، ص 401.
11- نهج البلاغه، خطبه 141.
12- فهرست موضوعی غررالحکم ، ج 6، ص 372.
13- همان، ج5، ص 423.
14- نهج البلاغه، خطبه 86.
15- همان، نامه 31.
16- فهرست موضوعی غررالحکم، ج 6، ص 342.
17- نهج البلاغه، خطبه 201.
18- فهرست موضوعی غررالحکم، ج5، ص 289.
19- همان، ج 2، ص 109.
20- نهج البلاغه، خطبه 373.
21- همان، خطبه 16.
22- همان، خطبه 102.
23- همان، خطبه 41.
24- همان، خطبه 191.
25- همان، خطبه 192.
26- همان، خطبه 5.
27- همان، نامه 50.
28- همان، خطبه 174.

منبع مقاله :
شصت فولادی، کیان، (1385)، اخلاق مطبوعات، قم: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.