نویسنده: مارتین گریفیتس
مترجم: علیرضا طیب
مترجم: علیرضا طیب
Association of Southeast Asian Nations (ASEAN)
اتحادیه کشورهای آسیای جنوب شرقی (آسه آن) در 1967 تشکیل شد و اعضای بنیان گذار آن اندونزی، مالزی، فیلیپین، سنگاپور و تایلند بودند. هدف اصلی این اتحادیه کاهش تنش هایی بود که در این منطقه میان اعضا وجود داشت. سند تأسیس آسه آن موسوم به اعلامیه بانکوک ضمن تشویق ثبات اجتماعی و حمایت از کشورهای منطقه در برابر «مداخل خارجی» بر اهمیت ترویج توسعه اقتصادی تأکید می کرد. اکنون که نزدیک به چهار دهه از آن زمان می گذرد و با وجودی که برخی از کشورهای عضو آسه آن گه گاه به رشد اقتصادی چشمگیری دست پیدا کرده اند هنوز تحقق این هدف ها قطعی نیست.
هنگام پایه گذاری آسه آن جز تایلند بقیه کشورهای بنیان گذار آن هنوز با پیامدهای روند استعمارزدایی و برخی اختلافات ارضی به جامانده از آن دست به گریبان بودند. در فاصله سال های 1963 و 1966 جنگ اعلام نشده ای که میان اندونزی و فدراسیون نو استقلال مالزی جریان داشت محرک اصلی و تعیین کننده ای برای تلاش در جهت نهادینه سازی مناسبات همیارانه تر میان کشورهای بسیار متفاوت جنوب شرقی آسیا شد.
دل مشغولی به تقویت حاکمیت دولت تا امروز همچنان یکی از ویژگی های تعیین کننده آسه آن است. با توجه به تجربه تاریخی خاص جنوب شرق آسیا به ویژه تأثیر استعمار، چالش های ناشی از تأخیر در توسعه اقتصادی، و جای گرفتن ناگهانی کشورهای نو استقلال جنوب شرقی آسیا در دل نظام بین الملل موجود، نگرانی کشورهای این منطقه از بابت حفظ استقلال عمل خودشان جای شگفتی ندارد آن چه شاید بیش تر مایه شگفتی باشد تبدیل اصل عدم مداخله در امور داخلی دولت های عضو به آموزه هدایت گر این سازمان نوپاست. نکته تعیین کننده این است که دولت های عضوآسه آن به همان اندازه نگران حفظ ثبات و نظم داخلی خویش اند که از بابت هرگونه تهدید خارجی ممکن نگرانی دارند و این حقیقتی است که تا حدودی نقش مسلط ارتش در امور داخلی کشورهایی چون اندونزی را توضیح می دهد.
در نتیجه همین دلمشغولی به حفظ استقلال و نظم، گروه آسه آن ویژگی های ممتازی پیدا کرده است. یکی از اصلی ترین این ویژگی ها، روال کار این گروه است که به «روش آسه آن» معروف است. رویارویی اندونزی و مالزی در برقراری اصل حل و فصل غیرخشونت آمیز اختلافات نقش اساسی داشت و به ایجاد الگویی از نتایج سیاسی مبتنی بر رایزنی و اتفاق نظر کمک کرد. این رویکرد منطقه ای بالنده در قبال مهار مدیریت درگیری ها به آسه آن امکان داد تا در سال 1968 جلوی شعله ور شدن آتش اختلاف ارضی بالقوه انفجارآمیز دیگری را میان مالزی و فیلیپین بگیرد. و از آن پس چند روش آسان مترادف با پرهیز از تشریفات، شمول، و همسگالی برای دستیابی به اتفاق نظر شناخته شده است.
منتقدان ادعا کرده اند که روش آسه آن اساساً با پرهیز از مسائل دشوار به جای حل آن ها همراه بوده است. به یقین پس از بروز بحران مالی سال 98-1997 که تأثیر بسیار بدی بر جنوب شرقی آسیا به جای گذاشت. آسه آن ناتوان از برخورد مؤثر با آن و برای نجات دادن اقتصادهای در هم شکسته منطقه به نهادهای خارجی مانند صندوق بین المللی پول وابسته بود. این واقعیت که دبیرخانه آسه آن که تا سال 1976 اساساً وجود خارجی نداشت کوچک و نسبتاً فاقد اختیارات است بدین معنی بود که برای برخورد با بحران های منطقه ای هیچ گونه سازو کار مرکزی مؤثری وجود نداشت. آشکار است که ابعاد نه چندان بزرگ دبیرخانه، بیانگر تمایلی آگاهانه به پرهیز از الگوبرداری از دستگاه اجرایی قدرتمند اتحادیه اروپا و لطمه ای بود که چنین تشکیلاتی می توانست به حاکمیت تک تک اعضا بزند.
با همه این ها، نه تنها به دلیل بحران های اخیر بلکه همچنین در نتیجه بزرگ تر شدن سازمان اولیه آسه آن موضوع امکان مداخله در امور داخلی تک تک اعضا هر چه مبهم تر شده است. برونئی در سال 1984 به آسه آن پیوست ولی آن چه اهمیت بلندمدت بیشتری داشت ورود برمه، ویتنام، لائوس و کامبوج به این اتحادیه در دهه 1990 بود. گرچه گسترش دامنه اتحادیه به تحقق هدف بلندمدت در برگرفتن همه کشورهای جنوب شرقی آسیا در دل سازمانی واحد کمک کرد ولی پرونده سیاه برمه در زمینه حقوق بشر موقعیت آسه آن را تضعیف کرد و در نتیجه مناسبات اتحادیه با بقیه جهان با مشکلات بیش تری همراه شد. امید آسه آن در این مورد که آن چه «رابطه سازنده» می خواند تأثیر سودبخشی بر برمه داشته باشد تحقق نیافته است. اما این بدان معنی نیست که آسه آن فاقد هرگونه نفوذی است. تجدید رابطه قبلی آسه آن با ویتنام تا اندازه ای گواهی بود و بر نقشی که این اتحادیه در حل بحران کامبوج ایفا کرد و ویتنام را متقاعد ساخت به شکل مسالمت آمیز از کامبوج عقب نشیند.
اما باید درباره موقعیت آسه آن چند هشدار را خاطر نشان بسازیم. نخست، با این که حل بحران کامبوج را عموماً موفق ترین تلاش دیپلماتیک آسه آن به شمار می آورند ولی باید دانست آن چه این راه حل را ممکن ساخت همسو بودن آن با منافع ایالات متحده و چین بود. دوم، از لحاظ توسعه یافتگی اقتصادی و کارآمدی حکومت های تفاوت های ماندگاری به ویژه میان آخرین تازه واردان به این سازمان و اعضای بنیان گذار آن که نسبتاً جا افتاده هستند وجود دارد و همین، تنظیم و اجرای سیاست های منسجم را در مقایسه با زمانی که این سازمان کوچک تر بود دشوارتر می سازد. وانگهی، مسأله «مداخله» در دولت های عضو به ویژه در نتیجه بروز مشکلات فرامرزی مانند مدیریت محیط زیست ضرورت بیشتری پیدا کرده است. از همین رو برخی از دولت های لیبرال عضو آسه آن مانند تایلند و فیلیپین خواهان مداخلات بیش تر اتحادیه در امور داخلی اعضا هستند ولی برخی دولت های محافظه کار مانند برمه و مالزی همچنان سرسختانه با هرگونه تغییری در «روش آسه آن» مخالفت می کنند.
پس از پایان جنگ سرد و کم خطر شدن محیط امنیتی (-امنیت)، آسه آن به پیگیری برخی ابتکارات تازه و مهم پرداختم. در تلاش برای بالابردن سطوح نسبتاً پایین مبادلات تجاری درون منطقه، آسه آن در سال 1992 منطقه تجارت آزاد آسه آن (آفتا) را تشکیل داد که هدف آن ایجاد یک حوزه تجارت آزاد در درون منطقه ظرف مدت پانزده سال بود. با وجود بروز بحران سال 1997 و برخی موانع داخلی بزرگی که صنایع واجد اهمیت سیاسی و اقتصادی در برابر آزادسازی بازرگانی ایجاد کردند هنوز دست کم پای بندی لفظی به هدف های آفتا وجود دارد. اما از یک سو با توجه به وجود گروه های ذی نفوذ و قدرتمند داخلی که مخالف آزادسازی هستند و از سوی دیگر رقابت نهادهای خارجی مانند آپک و سازمان جهانی بازرگانی، همچنان روشن نیست که آفتا در زمینه پیگیری هدف خود تا چه اندازه موفق یا وجود آن ضروری خواهد بود (مجمع همکاری اقتصادی آسیا و اقیانوس آرام، سازمان جهانی بازرگانی).
جدای از این ها، آسه آن محور مجمع منطقه ای آسه آن نیز بوده است. این مجمع سازمانی امنیتی است که گذشته از ده دولت عضو آسه آن، برخی از دولت های کلیدی منطقه مانند چین، ژاپن و ایالات متحده را نیز به عنوان شریک گفت و گوها در بر می گیرد. یکی از هدف های محوری مجمع منطقه ای آسه آن، نهادینه ساختن رابطه چین با منطقه و تشویق همکاری درباره موضوعات بالقوه بحران زای منطقه ای مانند جزایر مورد اختلاف اسپراتلی بود. این مجمع در پی استوارتر ساختن مناسبات بهبودیافته آسه آن با چین از طریق تشکیل یک منطقه تجارت آزاد گسترده است.
درگروه بندی «آسه آن+3» هم که می تواند یکی از مهم ترین گروه بندی های پدید آمده از دل آسه آن باشد چین یکی از چهره های برجسته است. گروه یاد شده جدای از کشورهای عضو آسه آن، چین و نیز ژاپن و کره جنوبی را به عنوان دو شاهراه دیگر شرق آسیا در بر می گیرد. در صورتی که این گروه بندی تازه با موفقیت توسعه یابد می توان حضور بین المللی چشمگیری را برای منطقه تضمین کند. «آسه آن+3» باید بر برخی موانع درون منطقه و میان این منطقه و مناطق دیگر فائق آید که از جمله آنها می توان به سوداهای متعارض چین و ژاپن برای به دست گرفتن رهبری منطقه، و ایستارهای متفاوت اعضا در قبال نقش ایالات متحده در منطقه اشاره کرد. اما از دید کشورهای اصلی عضو آسه آن حتی اگر بتوان بر این تنش ها غلبه کرد باز هم مشکلاتی وجود دارد زیرا کشورهای جنوب شرقی آسیا ناگزیر زیر سایه سنگین همسایگان قدرتمندتر خود خواهند بود. بنابراین با وجود مدت طولانی که از عمر آسه آن می گذرد این سازمان نتوانسته است بر نابرابری های ماندگاری که از نظر قدرت و نفوذ در آسیای جنوب شرقی وجود دارد و وجه مشخصه توسعه سیاسی و اقتصادی آن را تشکیل می دهد فائق آید.
ــــ اتحاد تجاری منطقه ای؛ حاکمیت؛ کشورهای نوصنعتی؛ منطقه گرایی
Community in Southeast Asia:ASEAN and the Problem of Regional order,London:Routledge.
-2003 Haacke,J.ASEAN's Diplomatic and Security Culture,London:Routledge.
-1999 Henderson,J.Reassessing ASEAN,
Adelphi paper 328,New york:Oxford University press
-1999 Narine,S.ASEAN into the Twenty-First Century:problems and prospects,pacific Review 12,3:357-80.
-2002 Stubbs,R.ASEAN plus Three:Emerging East Asian Regionalism? Asian Survey 42,3:440-55
منبع مقاله :
گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390
اتحادیه کشورهای آسیای جنوب شرقی (آسه آن) در 1967 تشکیل شد و اعضای بنیان گذار آن اندونزی، مالزی، فیلیپین، سنگاپور و تایلند بودند. هدف اصلی این اتحادیه کاهش تنش هایی بود که در این منطقه میان اعضا وجود داشت. سند تأسیس آسه آن موسوم به اعلامیه بانکوک ضمن تشویق ثبات اجتماعی و حمایت از کشورهای منطقه در برابر «مداخل خارجی» بر اهمیت ترویج توسعه اقتصادی تأکید می کرد. اکنون که نزدیک به چهار دهه از آن زمان می گذرد و با وجودی که برخی از کشورهای عضو آسه آن گه گاه به رشد اقتصادی چشمگیری دست پیدا کرده اند هنوز تحقق این هدف ها قطعی نیست.
هنگام پایه گذاری آسه آن جز تایلند بقیه کشورهای بنیان گذار آن هنوز با پیامدهای روند استعمارزدایی و برخی اختلافات ارضی به جامانده از آن دست به گریبان بودند. در فاصله سال های 1963 و 1966 جنگ اعلام نشده ای که میان اندونزی و فدراسیون نو استقلال مالزی جریان داشت محرک اصلی و تعیین کننده ای برای تلاش در جهت نهادینه سازی مناسبات همیارانه تر میان کشورهای بسیار متفاوت جنوب شرقی آسیا شد.
دل مشغولی به تقویت حاکمیت دولت تا امروز همچنان یکی از ویژگی های تعیین کننده آسه آن است. با توجه به تجربه تاریخی خاص جنوب شرق آسیا به ویژه تأثیر استعمار، چالش های ناشی از تأخیر در توسعه اقتصادی، و جای گرفتن ناگهانی کشورهای نو استقلال جنوب شرقی آسیا در دل نظام بین الملل موجود، نگرانی کشورهای این منطقه از بابت حفظ استقلال عمل خودشان جای شگفتی ندارد آن چه شاید بیش تر مایه شگفتی باشد تبدیل اصل عدم مداخله در امور داخلی دولت های عضو به آموزه هدایت گر این سازمان نوپاست. نکته تعیین کننده این است که دولت های عضوآسه آن به همان اندازه نگران حفظ ثبات و نظم داخلی خویش اند که از بابت هرگونه تهدید خارجی ممکن نگرانی دارند و این حقیقتی است که تا حدودی نقش مسلط ارتش در امور داخلی کشورهایی چون اندونزی را توضیح می دهد.
در نتیجه همین دلمشغولی به حفظ استقلال و نظم، گروه آسه آن ویژگی های ممتازی پیدا کرده است. یکی از اصلی ترین این ویژگی ها، روال کار این گروه است که به «روش آسه آن» معروف است. رویارویی اندونزی و مالزی در برقراری اصل حل و فصل غیرخشونت آمیز اختلافات نقش اساسی داشت و به ایجاد الگویی از نتایج سیاسی مبتنی بر رایزنی و اتفاق نظر کمک کرد. این رویکرد منطقه ای بالنده در قبال مهار مدیریت درگیری ها به آسه آن امکان داد تا در سال 1968 جلوی شعله ور شدن آتش اختلاف ارضی بالقوه انفجارآمیز دیگری را میان مالزی و فیلیپین بگیرد. و از آن پس چند روش آسان مترادف با پرهیز از تشریفات، شمول، و همسگالی برای دستیابی به اتفاق نظر شناخته شده است.
منتقدان ادعا کرده اند که روش آسه آن اساساً با پرهیز از مسائل دشوار به جای حل آن ها همراه بوده است. به یقین پس از بروز بحران مالی سال 98-1997 که تأثیر بسیار بدی بر جنوب شرقی آسیا به جای گذاشت. آسه آن ناتوان از برخورد مؤثر با آن و برای نجات دادن اقتصادهای در هم شکسته منطقه به نهادهای خارجی مانند صندوق بین المللی پول وابسته بود. این واقعیت که دبیرخانه آسه آن که تا سال 1976 اساساً وجود خارجی نداشت کوچک و نسبتاً فاقد اختیارات است بدین معنی بود که برای برخورد با بحران های منطقه ای هیچ گونه سازو کار مرکزی مؤثری وجود نداشت. آشکار است که ابعاد نه چندان بزرگ دبیرخانه، بیانگر تمایلی آگاهانه به پرهیز از الگوبرداری از دستگاه اجرایی قدرتمند اتحادیه اروپا و لطمه ای بود که چنین تشکیلاتی می توانست به حاکمیت تک تک اعضا بزند.
با همه این ها، نه تنها به دلیل بحران های اخیر بلکه همچنین در نتیجه بزرگ تر شدن سازمان اولیه آسه آن موضوع امکان مداخله در امور داخلی تک تک اعضا هر چه مبهم تر شده است. برونئی در سال 1984 به آسه آن پیوست ولی آن چه اهمیت بلندمدت بیشتری داشت ورود برمه، ویتنام، لائوس و کامبوج به این اتحادیه در دهه 1990 بود. گرچه گسترش دامنه اتحادیه به تحقق هدف بلندمدت در برگرفتن همه کشورهای جنوب شرقی آسیا در دل سازمانی واحد کمک کرد ولی پرونده سیاه برمه در زمینه حقوق بشر موقعیت آسه آن را تضعیف کرد و در نتیجه مناسبات اتحادیه با بقیه جهان با مشکلات بیش تری همراه شد. امید آسه آن در این مورد که آن چه «رابطه سازنده» می خواند تأثیر سودبخشی بر برمه داشته باشد تحقق نیافته است. اما این بدان معنی نیست که آسه آن فاقد هرگونه نفوذی است. تجدید رابطه قبلی آسه آن با ویتنام تا اندازه ای گواهی بود و بر نقشی که این اتحادیه در حل بحران کامبوج ایفا کرد و ویتنام را متقاعد ساخت به شکل مسالمت آمیز از کامبوج عقب نشیند.
اما باید درباره موقعیت آسه آن چند هشدار را خاطر نشان بسازیم. نخست، با این که حل بحران کامبوج را عموماً موفق ترین تلاش دیپلماتیک آسه آن به شمار می آورند ولی باید دانست آن چه این راه حل را ممکن ساخت همسو بودن آن با منافع ایالات متحده و چین بود. دوم، از لحاظ توسعه یافتگی اقتصادی و کارآمدی حکومت های تفاوت های ماندگاری به ویژه میان آخرین تازه واردان به این سازمان و اعضای بنیان گذار آن که نسبتاً جا افتاده هستند وجود دارد و همین، تنظیم و اجرای سیاست های منسجم را در مقایسه با زمانی که این سازمان کوچک تر بود دشوارتر می سازد. وانگهی، مسأله «مداخله» در دولت های عضو به ویژه در نتیجه بروز مشکلات فرامرزی مانند مدیریت محیط زیست ضرورت بیشتری پیدا کرده است. از همین رو برخی از دولت های لیبرال عضو آسه آن مانند تایلند و فیلیپین خواهان مداخلات بیش تر اتحادیه در امور داخلی اعضا هستند ولی برخی دولت های محافظه کار مانند برمه و مالزی همچنان سرسختانه با هرگونه تغییری در «روش آسه آن» مخالفت می کنند.
پس از پایان جنگ سرد و کم خطر شدن محیط امنیتی (-امنیت)، آسه آن به پیگیری برخی ابتکارات تازه و مهم پرداختم. در تلاش برای بالابردن سطوح نسبتاً پایین مبادلات تجاری درون منطقه، آسه آن در سال 1992 منطقه تجارت آزاد آسه آن (آفتا) را تشکیل داد که هدف آن ایجاد یک حوزه تجارت آزاد در درون منطقه ظرف مدت پانزده سال بود. با وجود بروز بحران سال 1997 و برخی موانع داخلی بزرگی که صنایع واجد اهمیت سیاسی و اقتصادی در برابر آزادسازی بازرگانی ایجاد کردند هنوز دست کم پای بندی لفظی به هدف های آفتا وجود دارد. اما از یک سو با توجه به وجود گروه های ذی نفوذ و قدرتمند داخلی که مخالف آزادسازی هستند و از سوی دیگر رقابت نهادهای خارجی مانند آپک و سازمان جهانی بازرگانی، همچنان روشن نیست که آفتا در زمینه پیگیری هدف خود تا چه اندازه موفق یا وجود آن ضروری خواهد بود (مجمع همکاری اقتصادی آسیا و اقیانوس آرام، سازمان جهانی بازرگانی).
جدای از این ها، آسه آن محور مجمع منطقه ای آسه آن نیز بوده است. این مجمع سازمانی امنیتی است که گذشته از ده دولت عضو آسه آن، برخی از دولت های کلیدی منطقه مانند چین، ژاپن و ایالات متحده را نیز به عنوان شریک گفت و گوها در بر می گیرد. یکی از هدف های محوری مجمع منطقه ای آسه آن، نهادینه ساختن رابطه چین با منطقه و تشویق همکاری درباره موضوعات بالقوه بحران زای منطقه ای مانند جزایر مورد اختلاف اسپراتلی بود. این مجمع در پی استوارتر ساختن مناسبات بهبودیافته آسه آن با چین از طریق تشکیل یک منطقه تجارت آزاد گسترده است.
درگروه بندی «آسه آن+3» هم که می تواند یکی از مهم ترین گروه بندی های پدید آمده از دل آسه آن باشد چین یکی از چهره های برجسته است. گروه یاد شده جدای از کشورهای عضو آسه آن، چین و نیز ژاپن و کره جنوبی را به عنوان دو شاهراه دیگر شرق آسیا در بر می گیرد. در صورتی که این گروه بندی تازه با موفقیت توسعه یابد می توان حضور بین المللی چشمگیری را برای منطقه تضمین کند. «آسه آن+3» باید بر برخی موانع درون منطقه و میان این منطقه و مناطق دیگر فائق آید که از جمله آنها می توان به سوداهای متعارض چین و ژاپن برای به دست گرفتن رهبری منطقه، و ایستارهای متفاوت اعضا در قبال نقش ایالات متحده در منطقه اشاره کرد. اما از دید کشورهای اصلی عضو آسه آن حتی اگر بتوان بر این تنش ها غلبه کرد باز هم مشکلاتی وجود دارد زیرا کشورهای جنوب شرقی آسیا ناگزیر زیر سایه سنگین همسایگان قدرتمندتر خود خواهند بود. بنابراین با وجود مدت طولانی که از عمر آسه آن می گذرد این سازمان نتوانسته است بر نابرابری های ماندگاری که از نظر قدرت و نفوذ در آسیای جنوب شرقی وجود دارد و وجه مشخصه توسعه سیاسی و اقتصادی آن را تشکیل می دهد فائق آید.
ــــ اتحاد تجاری منطقه ای؛ حاکمیت؛ کشورهای نوصنعتی؛ منطقه گرایی
خواندنی های پیشنهادی
-2001 Acharya,A.Consturcting a SecurityCommunity in Southeast Asia:ASEAN and the Problem of Regional order,London:Routledge.
-2003 Haacke,J.ASEAN's Diplomatic and Security Culture,London:Routledge.
-1999 Henderson,J.Reassessing ASEAN,
Adelphi paper 328,New york:Oxford University press
-1999 Narine,S.ASEAN into the Twenty-First Century:problems and prospects,pacific Review 12,3:357-80.
-2002 Stubbs,R.ASEAN plus Three:Emerging East Asian Regionalism? Asian Survey 42,3:440-55
منبع مقاله :
گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390