شناخت واقعیت دنیا، مقدمه ی آرامش

هرچند زندگی انسان، محدود به دنیا نیست، اما ما انسان ها، اکنون در این دنیا زندگی می کنیم و شرط موفقیت در زندگی، این است که شرایط زندگی در دنیا را درک کنیم. تصور شما از«دنیا»و «زندگی»چیست و چه انتظاری از آنها
يکشنبه، 25 خرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شناخت واقعیت دنیا، مقدمه ی آرامش
شناخت واقعیت دنیا، مقدمه ی آرامش

 

نویسنده: عباس پسندیده




 

هرچند زندگی انسان، محدود به دنیا نیست، اما ما انسان ها، اکنون در این دنیا زندگی می کنیم و شرط موفقیت در زندگی، این است که شرایط زندگی در دنیا را درک کنیم. تصور شما از«دنیا»و «زندگی»چیست و چه انتظاری از آنها دارید؟ آیا تصورها و انتظارهای شما مطابق واقع است؟ آیا دنیا را آن گونه که می خواهید، تصور می کنید و یا آن گونه که هست، می بینید؟

1. این جا دنیاست!

همیشه به یاد داشته باشید که این جا دنیاست و بهشت نیست. افراد ناراضی معمولاً کسانی اند که از دنیا انتظار بهشت را دارند.
اگر انسان از دنیا انتظار بهشت داشته باشد، میان انتظارات و واقعیت های زندگی، ناهماهنگی به وجود خواهد آمد و این ناهماهنگی، به ناکامی می انجامد و ناکامی، فشار روانی (تنیدگی) (1)انسان را به شدت افزایش می دهد و در نتیجه، موجب احساس نارضایتی از زندگی می گردد. اما اگر دنیا را آن گونه که هست بشناسیم و بپذیریم و براساس شرایط موجود، به برنامه ریزی و فعالیت بپردازیم، می توانیم امیدوار باشیم که به رضایت از زندگی دست یابیم. در بهشت، آنچه را بخواهیم می شود؛ اما در دنیا آنچه را می شود باید خواست. این، یک اصل در احساس رضایت از زندگی است. امام علی علیه السلام در این باره سه جمله پر معنی دارد که می فرماید:
هرگاه آنچه را خواستی نشد، آنچه را شد، بخواه (2).
و:
هرگاه آنچه را خواستی نشد، آنچه را هست، سخت مگیر. (3)
و:
اگر آنچه را خواستی نشد، اهمیت نده که چگونه هستی (4).
اگر انسان زندگی را سخت نگیرد و آنچه را هست بپذیرد، اولاً توان واکنش مثبت را به دست می آورد و ثانیاً در یک آرامش خاصی زندگی خواهد کرد.

2. دنیا گذرگاه موقت است، نه خانه ی دائم!

نسبت میان ما و دنیا چیست؟ اگر انسان را موجودی بدانیم که دنیا، انتهای زندگی او باشد و بشر، ظرف دیگری برای زندگی نداشته باشد و اگر دنیا را جایگاهی بدانیم که برای خود اصالت دارد و کمالش در فراهم بودن نعمت هایش باشد، در ان صورت، کاستی ها و فقدان هایش بسیار دردناک و غیرقابل تحمل می شود. زندگی هنگامی بی معنا و غیرقابل تحمل می گردد که برای انسان، چیزی جز زندگی این دنیا وجود نداشته باشد و دنیا همه ی ظرف زندگی او باشد؛ اما آیا این تصور، با واقعیت، هماهنگ است؟ واقعیت، این است که نه دنیا همه ی هستی است و نه حیات انسان، محدود به این دنیاست. دنیا نه تنها قطعه ای از حیات و بلکه مقدمه و زمینه ساز حیات اصیل و پایدار بشر است.
اگر زندگی انسان، محدود به این دنیا نیست و دنیا توقفگاهی برای حیات جاوید است، پس کاستی های آن، آزاردهنده و غیرقابل تحمل نخواهند بود. اگر سالن های انتظار بیمارستان ها، مطب پزشکان، ایستگاه های اتوبوس و... از وضع مناسبی برخوردار نباشند، هرچند برای ما ناراحت کننده است، اما قابل تحمل اند؛ چون این اماکن، محل دائمی زندگی انسان ها نیستند. نامرتبی و کثیفی خانه ی شخصی و محل دائمی زندگی و کار، قابل تحمل نیست؛ اما کاستی های محل های موقت را می توان تحمل نمود. دنیا نیز همین گونه است. کسانی نمی توانند کاستی ها و سختی های دنیا را تحمل کنند که دنیا را همه چیز می دانند و حیات، برای آنها معنایی جز زندگی دنیا ندارد. اما این، مطابق واقع نیست. دنیا محل زندگی دائمی نیست. امام علی علیه السلام در این باره می فرماید:
همانا دنیا منزلی است که هر لحظه باید آماده ی کوچ کردن از آن باشی و جایگاه اقامت نیست. خوبی آن اندک و بدی اش آماده است و حکومتش رو به نیستی می رود و آبادی اش ویران می شود. (5)
دنیا را باید گذرگاه آخرت دانست، نه خانه ی زندگی و قرارگاه حیات. اگر به این واقعیت، واقف شویم و آن را باور کنیم، کاستی ها و سختی های آن را تحمل خواهیم کرد. آنچه تحمل ناپذیر است، کاستی های سرای جاوید و اصیل است. پس برای این که راحت زندگی کنیم، بهتر است خود را در دنیا این گونه فرض کنیم:

یک. خود را میهمانی بدانیم که باید از خانه ی میزبان، کوچ کند

کسی که در دنیا، خود را «مهمان» و مال را«عاریه»بداند، نه نسبت به مدت اقامت در دنیا نالان می شود و نه نسبت به آنچه ندارد یا از دست داده، شکایت می کند.
پیامبرخدا صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید:
در دنیا مهمان باشید... می سازید آنچه را ساکن نمی شوید و جمع می کنید آنچه را نمی خورید و آرزو می کنید آنچه را به دست نمی آورید. (6)
همانا مردم در دنیا مهمان اند و آنچه در دستشان است، امانت است و همانا مهمان، کوچ کننده است و امانت، بازگردانده می شود. (7)
هیچ کس در دنیا نیست مگر این که مهمان است و مال او امانت؛ پس مِهمان می رود و امانت، برگردانده می شود. (8)

دو. خود را غریب یا رهگذر بدانیم

اگر انسان، خود را در این دنیا غریب و ناآشنا و رهگذری بداند که لحظاتی را در آن سپری می کند، ناملایمات و سختی های آن را آزار دهنده نمی بیند. پیامبرخدا در این باره می فرماید:
در دنیا به گونه ای باش که گویا ناآشنا یا رهگذر هستی و خود را در زمره ی اهل قبور قرار ده. (9)
پس بیاییم خودمان را رهگذر بدانیم تا راحت تر زندگی کنیم.

سه. دنیا را مثل یک خواب خوش بدانیم

امام باقر علیه السلام می فرماید:
دنیا را همانند منزلی قرار ده که در آن فرود آمدی، سپس از آن کوچ کردی، یا همانند مالی قرار ده که در خوابت آن را یافته ای و چون بیدار شدی، چیزی از آن را با خود ندیدی. همانا من این را به عنوان مثَل برایت نقل کردم؛ چون دنیا نزد اهل خِرَد و آگاه از خدا همانند سایه است. (10)
در کلام دیگری از امام صادق علیه السلام چنین نقل شده که آن حضرت می فرماید:
دنیا را همانند منزلی قرار ده که در آن فرود آمدی، سپس از آن کوچ کردی، یا همانند مالی قرار ده که در خوابت آن را یافته ای و چون بیدار شدی، چیزی از آن را در دست خود ندیدی. چه بسا کسی که نسبت به چیزی حریص بوده و چون آن را یافته، بدبخت شده و چه بسا کسی که چیزی را ترک کرده و چون به آن رسیده، خوش بخت شده است. (11)

چهار. دنیا را پلی بدانیم که از آن می گذریم و دیگر به آن بازنمی گردیم

امام صادق علیه السلام یکی از موعظه های لقمان به فرزندش را این چنین نقل می کند:
دنیا را همانند پلی بر نهری بدانید که از آن می گذرید و آن را ترک می کنید و تا پایان روزگار، دیگر به آن برنمی گردید (12).
برای کسی که به این واقعیت واقف شود، مهم این نیست که پل چگونه است و در روی پل، چه بر او می گذرد؛ مهم این است که بتواند از آن بگذرد و به مقصد برسد. اساساً به ظواهر و تزیینات امور موقتی و یک بار مصرف، آن قدر اهمیت داده نمی شود؛ و لذا نه نبود آن مشکل ساز می شود و نه از دست دادن آن مسئله ساز.

پنج. خود را در این دنیا مسافر بدانیم

سفر، وسیله است نه هدف و زمان آن، کوتاه است نه دائمی. از این رو با این که سفر، ناملایماتی دارد، اما برای رسیدن به مقصد و به جهت موقتی بودن آن، تحمل می شود. اگر انسان، دنیا را یک«سفر» و خود را «مسافر»آن بداند، سختی های آن، او را بی تاب و رنجور نمی سازد. در این باره، کلام زیبایی از پیامبرخدا صلی الله علیه و آله روایت شده که با هم مرور می کنیم:
از پیامبرخدا صلی الله علیه و آله پرسیدند: انسان در دنیا چگونه است؟
فرمود: همانند جوینده ی قافله ای که دامن، بالا زده است.
پرسیدند: چه قدر در این دنیا اقامت دارد؟
فرمود: به اندازه ی کسی که از قافله، جامانده است.
پرسیدند: پس فاصله ی دنیا و آخرت چه قدر است؟
فرمود: یک چشم برهم زدن. خداوند عزوجل می فرماید:«آن روز پندارند که گویا به جز ساعتی از روز، درنگ نداشته اند. » (13) (14).
در سفارش امام علی علیه السلام به فرزندشان امام حسن علیه السلام آمده است:
ای فرزندم! همانا من تو را از دنیا و حالات آن و زوالش و دگرگونی اش آگاه ساختم، و از آخرت و آنچه برای اهلش در آن مهیا شده، باخبر نمودم و درباره ی این دو،‌برایت مثال هایی زدم تا از آنها عبرت بگیری و در راه صحیح، گام نهی. مثَل کسانی که دنیا را خوب آزموده اند، همانند مسافرانی است که در سر منزلی بی آب و آبادی و پرمشقّت که قابل ماندن نیست، قرار گرفته اند و قصد دارند به منزلی پرنعمت و به ناحیه ای که در آن آسایش و راحتی است، کوچ نمایند. پس مشقت های راه و دوری دوستان و سختی سفر و ناگواری غذاها را تحمل کردند تا به خانه ی وسیع خویش و سر منزل قرار و آسایش خویش درآیند و از هیچ یک از این مشکلات، احساس درد نمی کنند و هزینه های مصرف شده را خسارت نمی شمرند و هیچ چیز برایشان محبوب تر از آن چیزی نیست که آنان را به منزلشان نزدیک تر سازد و به محلشان برساند. (15)
در این کلام، به خوبی روشن است که شناخت واقعیت دنیا چه نقش مهمّی در افزایش توان تحمل و مقاومت در برابر سختی ها و مشکلات دارد؛ به اندازه ای که گویا آن که دنیا را بشناسد، هیچ درد و رنجی نمی بیند و هر چیزی که او را به مقصدش برساند، برایش دوست داشتنی و شیرین است، هرچند سخت و تلخ باشد.

شش. خود را همانند مستأجری بدانیم که باید از خانه ی استیجاری کوچ کند

کسانی از ناملایمات دنیا رنجور می شوند که آن را خانه ی خود و منزلگاه همیشگی شان پنداشته اند و از این واقعیت، غافل اند که خانه ی دنیا موقتی است و ما هیچ مالکیتی نسبت به آن نداریم. کسانی که به این واقعیت توجه دارند، در برابر سختی های آن، بردبار و مقاوم می شوند.
امام کاظم علیه السلام در این باره می فرماید:
در دنیا همانند ساکن خانه ای باش که مال او نبوده، همانا منتظر کوچ است. (16)

3. دنیا ناچیز است

اگر انسان، چیزی را بسیار مهم بداند، به خاطر به دست نیاوردن و یا از دست دادن آن به شدت غمین و اندوهگین می گردد. لذا کسی که دنیا و بهره های دنیا را بزرگ بشمارد، تحمل فقدان آن را ندارد. اما این تصور، مطابق واقع نیست. قرآن کریم می گوید:
«قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقَى (17)
بگو کالای دنیا اندک است و آخرت برای پرهیزکاران، بهتر است. »
این آیه، هنگامی نازل شد که مردم در آستانه ی یک جنگ قرار گرفته بودند و به خاطر دشواری ها و تبعاتی که جنگ دارد، ناراضی بودند. خداوند متعال، آنان را به قلیل بودن متاع دنیا و بهتر بودن متاع آخرت متوجه می سازد. بدیهی است که جنگ، ویرانگر و زیان بار است؛ اما اگر انسان به این نکته توجه کند که آنچه از دنیا در دست دارد، چیز مهمی نیست، در برابر فقدان و زیان ناشی از جنگ، مقاوم خواهد شد. این، اختصاص به جنگ نداشته، در همه جا کاربرد دارد.

4. دنیا ناپایدار است

وقتی کشتی بخواهد در ساحل، پهلو بگیرد، لنگر می اندازند و آن را به محلی محکم و ثابت می بندند. کشتی زندگی نیز همین گونه است.
اگر می خواهید زندگی موفق و رضایت بخشی داشته باشید، باید به چیزی و جایی دل ببندید که پایدار و تغییرناپذیر باشد. به یاد داشته باشید که:«آنچه نپاید، دل بستگی را نشاید».
یکی از ویژگی های مهم دنیا ناپایداری آن است. امام علی علیه السلام در توصیف ناپایداری دنیا می فرماید:
[دنیا]سرایی است به بلا آمیخته و به نیرنگ، شناخته شده. احوال آن ناپایدار است و ساکنان آن، ایمن نیستند. احوالش گوناگون و حالاتش گذرنده است... (18)
و به فرموده پیامبراکرم صلی الله علیه و آله پیامد دل بستن به چنین دنیایی افزایش حزن و اندوه است (19). ایشان همچنین می فرماید:
من سه چیز را برای کسی که دل به دنیا بسته است تضمین می کنم: فقری که بی نیازی برای آن نیست، گرفتاری ای که آسودگی برای آن نیست و حزن و اندوهی که پایان ندارد. (20)
بنابراین، محنت و رنج، با دل بستگیِ به دنیا مقرون است (21). پیام این بخش از متون دینی- که کم هم نیست- دنیاستیزی و تشویق به گریز از زندگی نیست؛ پیام آن، روشن کردن ماهیت دل بستگی به دنیا و نقش آن در تخریب زندگی است. کسی که از این حقایق، آگاهی داشته باشد، برای آن که راحت زندگی کند، به دنیا دل نمی بندد.

دل بسته نباش؛ آسوده باش

برای رضایت بخش کردن زندگی، لازم نیست دنیا را تغییر دهیم و یا دنیای دیگری را آرزو کنیم و بیافرینیم. می توان در همین دنیای ناپایدار، راحت زندگی کرد؛ به شرط آن که راه آن را بدانیم و یکی از راه های آن، دل نبستن به دنیاست. در ادبیات دین برای دل بسته نبودن به دنیا از واژه ی«زهد»استفاده می شود. هر جا سخن از زهد است، به معنای دل بسته نبودن به دنیاست.
دل بسته نبودن، یکی از کلیدهای رضایت از زندگی است.
در روایات، تصریح شده که زهد، مایه ی آسایش تن و روان انسان است. پیامبرخدا صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید:
دل بسته نبودن به دنیا، جان و بدن را آسوده می کند. (22)
گذشته از این، چشیدن شیرینی ایمان نیز متوقف بر دل بسته نبودن به دنیاست. یکی از لذت های زندگی، چشیدن شیرینی ایمان است. راه چشیدن شیرینی ایمان و لذت بردن از آن، دل بسته نبودن به دنیاست. امام صادق علیه السلام در این رابطه می فرماید:
بر قلب های شما حرام است که شیرینی ایمان را درک کند، تا این که از دنیا دل برکند. (23)
بنابراین، آسایش تن و روان و لذت ایمان، در دل بسته نبودن به دنیاست. (24)

پی‌نوشت‌ها:

1. تنیدگی: فشار روانی (Strees)
2. غررالحکم، ح9007.
3. نهج البلاغه، حکمت 69.
4. غررالحکم، ح11038.
5. غررالحکم، ح2274؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 145.
6. کنز الفوائد، ج1، ص 344.
7. ارشاد القلوب، ص23؛ أعلام الدین، ص 344؛ بحارالانوار، ج77، ص 187، ح10.
8. الفردوس، ج4، ص 63، ح6197.
9. الامالی، طوسی، ص 381، ح819؛ مشکاه الانوار، ص 304.
10. الکافی، ج2، ص 133، ح16.
11. تحف العقول، ص 377؛ ر. ک:همان، ص 287.
12. الکافی، ج2، ص 135، ح20؛ بحارالانوار، ج13، ص 425، ح19.
13. سوره ی احقاف، آیه ی 35.
14. روضه الواعظین، ص 491؛ بحارالانوار، ج73، ص 122، ح110.
15. نهج البلاغه، نامه ی 31؛ تحف العقول، ص 73؛ بحارالانوار، ج77، ص 202، ح1.
16. تحف العقول، ص 398؛ بحارالانوار، ج78، ص 313، ح1.
17. سوره ی نساء، آیه ی 77.
18. نهج البلاغه، خطبه ی 226؛ ر. ک:عیون الحکم و المواعظ، ص 91.
19. الخصال، ج1، ص 73؛ بحارالانوار، ج73، ص91، ح65.
20. بحارالانوار، ج73، ص81؛ کنزالفوائد، ج1،ص 344.
21. غررالحکم، ح2447؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 43.
22. الخصال، ج1، ص 73؛ نثرالدرّ، ج1، ص 170.
23. الکافی، ج2، ص 128 و 130؛ تنبیه الخواطر، ج2، ص 191.
24. درباره ی زهد، در مباحث آینده بیشتر سخن خواهیم گفت.

منبع مقاله: پسندیده، عباس؛ (بی تا)، هنر رضایت از زندگی، قم: دفتر نشر معارف، چاپ نهم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها