آثار علمی طبری

در میان علمای ایران و اسلام کمتر کسی باندازه ی ابوجعفر طبری در زمینه های گوناگون کتب و رسالات تألیف و تصنیف کرده است. در میان آثار علمی طبری دو کتاب از همه مشهورتر است و بعد از طبری همواره در میان ارباب فضل
يکشنبه، 25 خرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آثار علمی طبری
 آثار علمی طبری

 

نویسنده: علی اکبر شهابی




 

در میان علمای ایران و اسلام کمتر کسی باندازه ی ابوجعفر طبری در زمینه های گوناگون کتب و رسالات تألیف و تصنیف کرده است. در میان آثار علمی طبری دو کتاب از همه مشهورتر است و بعد از طبری همواره در میان ارباب فضل و دانش مورد استفاده بوده است و بمطالب آن استناد میجسته اند. این دو کتاب گذشته از جهت امتیازات و اختصاصات معانی و مطالب، از حیث کمیت و مقدار نیز بر سایر مؤلفات طبری برتری دارند. دو کتاب مذکور عبارتند از:
1- التاریخ الکبیر یا تاریخ بزرگ مسمی به «تاریخ الرسل والملوک و اخبارهم و من کان فی زمن کل واحد منهم»
2- تفسیر بزرگ مسمی به «جامع البیان عن تأویل القرآن».
در آغاز، در باره ی دو کتاب مذکور به تفصیل سخن می رانیم و در باره ی دیگر کتب و رسالات و مؤلفات طبری نسبت به اهمیت موضوعات در باره ی بعضی توضیح و شرح مختصری ایراد و در باره ی بعضی فقط به ذکر نام و عنوان قناعت می کنیم.

1- تاریخ بزرگ:

کتاب نامبرده از کتب اولیه ای است که در تاریخ عمومی دنیا از ابتدای خلقت تا زمانی که مؤلف می زیسته، به رشته ی تحریر در آمده است. کتاب تاریخ طبری از کتب بسیار سودمند است که در تاریخ عمومی جهان و در تاریخ اسلام نوشته شده است. این کتاب از نظر صحت و اتقان مطالب در تمام قرون اسلامی، پس از مؤلف، مورد استناد و استفاده ی مورخان و مرجع افاضل و دانشمندان بوده است. تاریخ طبری مشتمل است بر اخبار و حوادث پادشاهان و پیغمبران سلف و وقایع ایام و روزگار آنان از ابتدای این جهان تا سال 302 هجری (1)
در حوادث و وقایع قبل از اسلام، شرحی مبسوط و ممتع در باره ی سلسله ی پادشاهان ایران از ابتدای تاریخ ایران و ذکر تاریخ هر یک از سلسله ها و نام هر یک از پادشاهان مطابق کتب سیرالملوک یا شاهنامه ایراد کرده است. در باره ی سلسله ی ساسانیان که نزدیک تر به زمان مؤلف بوده اند و مآخذ و روایات بیشتری در باره ی آنان در دست بوده است، مفصل تر بحث کرده و مطالب این قسمت روشن تر و سودمندتر است.
مصنف در آغاز کتاب پس از ذکر خطبه و ستایش آفریدگار دو جهان و مدح خاتم پیغمبران و خاندان و اصحاب و جانشینان آن بزرگوار چنین گفته است:
«خواننده ی این کتاب بداند که استناد ما بدانچه درین کتاب می آوریم، به روایات و اسنادی است که از دیگران، یکی پس از دیگری، به ما رسیده و من نیز خود از آنان روایت می کنم و یا سند روایت را به ایشان می رسانم، نه آن که در آوردن مطالب تاریخ استنباط فکری و استخراج عقلی شده باشد...»
چنانکه ملاحظه می شود مؤلف کتاب کمال امانت و صداقت را از خود نشان می دهد و نسبت بتاریخ امم و ملل قدیمه که جز نقل سینه به سینه از گذشتگان به آیندگان و حفظ کردن نسلهای بعدی آنچه را از نسلهای قبلی شنیده اند راه دیگری برای ضبط قضایا و حوادث تاریخی نبوده، خودش باین موضوع تصریح کرده است، و نیز چون در روایات و اخبار تاریخ قدیم بسیاری مطالب غریب و دور از ذهن و خارج از موازین طبیعی دیده می شود از این رو مؤلف کتاب نیز چون خود متوجه این معنی بوده است در مقام اعتذار از ذکر این مطالب چنین می گوید:
«اگر ناظران و شنوندگان اخبار این کتاب ببرخی داستانها و قصه ها برخورند که عقل وجود آنها را انکار کند و سامعه از شنیدن آنها تنفر حاصل نماید، نباید بمن خرده گیری و عیبجوئی کنند چه آنکه اینگونه اخبار را دیگران و پیشینیان برای ما نقل کرده اند و ما نیز آنها را چنانکه شنیده ایم در کتاب خود آوردیم.»
مؤلف در ابتدای کتاب شرحی مفید در خصوص کیفیت و کمیت زمان و تعریف آن ذکر کرده پس از آن ببیان حادث بودن زمان پرداخته و ثابت کرده که محدث آن خداوند می باشد، سپس در باره ی نخستین مخلوق بر وفق احادیث و اخبار که قلم است سخن گفته و داستان حضرت آدم و حوا و چگونگی فریب دادن ابلیس آنان را بیان کرده است. بعد بذکر قصص و تاریخ یکی یکی از پیغمبران اولوالعزم و غیر اولوالعزم و پادشاهان ایران و روم و ملوک الطوائف پرداخته تا آنکه رشته ی تاریخ را بمولد و مبعث حضرت رسول اکرم و نبی خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسانده است. پس از آن تاریخ حیات حضرت پیغمبر اکرم و نسبت شریف آن بزرگوار و ازواج و اولاد و جنگها و حوادث و قضایای زمان آن حضرت و سیره ی آن بزرگوار و خلفا و صحابه و تاریخ اسلام را بتفصیل تا سال 302 هجری قمری شرح داده است (2) روش تاریخ طبری در ذکر حوادث و وقایع بعد از اسلام سال بسال است از روی تاریخ هجری.
طبری خود کتاب مذکور را تا حوادث سال 294 برای شاگردان و اصحابش تدریس کرده و بآنان اجازه ی نقل داده است.
ابن جوزی - به نقل صاحب کشف الظنون - گفته است: «تاریخ طبری دارای مجلدات بسیار بوده و آنچه بما رسیده است مختصری از مفصل است.»
طبری هر یک از تفسیر و تاریخ بزرگ را نخست در سی هزار ورق نوشته بود و چون شاگردانش از درازی آن تعجب کردند و خواستار اختصار شدند هر یک از آن دو کتاب را در سه هزار ورق خلاصه کرد...
یاقوت حموی در کتاب معجم الادباء گفته است: «... این کتاب از جهت شرف و بزرگی در دنیا بی نظیر است و درین کتاب بسیاری از علوم دین و دنیا فراهم شده است و اوراق نزدیک به پنج هزار می باشد.»
طبری کتاب دیگری در تاریخ تألیف کرده و نام آن را ذیل المذیل گذارده است، این کتاب در حقیقت دنباله ی کتاب تاریخ بزرگ او و جزء اخیر آن کتاب محسوب می گردد. کتاب اخیر در باره ی شرح حال اصحاب حضرت پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است که در حال حیات آن حضرت یا بعد از آن وفات یافته و یا بقتل رسیده اند بعد بذکر تابعان و کسانی که بعد از آنان آمده اند پرداخته است تا می رسد باساتید و شیوخی که خود از آنان حدیث و روایت شنیده است. در باره ی هر یک مختصری از اخبار و عقاید و مذاهب آنان نیز آورده است و از ارباب فضل و دانش که بمذهب و عقیده ی ناشایستی منسوب شده اند و در واقع از آن عقیده و مذهب بری می باشند از قبیل حسن بصری، قناده و عکرمه و غیر آنان دفاع کرده است. طبری در سال 300 هجری از نوشتن این کتاب فراغ یافته است.
بگفته ی یاقوت حموی ذیل المذیل بهترین و سودمندترین کتابی است که در نوع خود نوشته شده است و طلاب و افاضل اهل علم در آن میل و رغبت زیاد دارند و عدد اوراق آن به هزار ورق می رسد.
کتاب تاریخ طبری از جمله کتب پر ارزش و سودمندی است که از زمان تألیف تاکنون همواره ارزش و مقام خود را حفظ کرده و مورد توجه و استناد و استشهاد دانشمندان و مورخان بوده است. مورخان اسلام وغیر اسلام در تمام این مدت که متجاوز از هزار سال می شود از کتاب مذکور استفاده نموده و آن را مرجع و مأخذ خود قرار داده اند.
مسعودی درمقدمه ی کتاب نفیس و پر ارزش خود بنام مروج الذهب پس از نام بردن جمع بسیاری از مورخان و شمردن کتب هر یک از آنان با ذکر مزایا و اختصاصات آنها چنین می نویسد:
«... و اما تاریخ ابوجعفر طبری که برتری بر کتب دیگر تاریخ دارد و افزونتر از آنهاست، جامع انواع خبرها و آثار و حاوی اقسام فنون وعلوم می باشد.
این کتاب دارای محسنات و فواید زیاد است و نفعش بتمام طالبان و پژوهندگان تاریخ و آثار گذشتگان می رسد. مؤلف این کتاب فقیه عصر و زاهد و پرهیزکار زمان خود بوده است و علوم فقهاء و دانشمندان شهرها و اخبار محققان سیر و آثار بوی منتهی گردیده بوده است...»(3) مورخ علامه ابوالحسن علی بن ابوالکرم معروف به این اثیرجزری در مقدمه کامل التواریخ خود نوشته است:
«... و ابتدا کردم بتاریخ بزرگ تألیف امام ابوجعقفر طبری زیرا کتاب مذکور در نزد عموم محقان مورد اعتماد و درموارد اختلاف محل رجوع می باشد...
ومن از میان همگی مورخان بطبری اعتماد کردم زیرا وی از روی حق و صواب درین فن پیشوا و از روی حقیقت و واقع جامع علوم و فنون می باشد...»(4)
شهرت و رواج کتاب تاریخ طبری تنها در میان مسلمانان و استفاده از آن منحصر بآنان نبوده است بلکه از زمانی که غریبان بعلوم و فرهنگ و آثار درخشان اسلامی و شرقی آشنا شدند و در صدد کسب و اقتباس بر آمدند کتاب مذکور نیز مورد استفاده ی آنان قرار گرفت و برای بحث و تحقیق از تاریخ عالم و تاریخ اسلام بدان کتاب مراجعه کردند. گروهی از مستشرقین کتاب تاریخ طبری را بزبانهای اروپائی ترجمه و تلخیص کردند تا دانشمندان و محققان کشورهای آنان بیشتر از آن استفاده کنند. مستشرق معروف دخویه M. D. Goeje با جمعی از محققان و علمای هلاند در سال 1879 میلادی بطبع و نشر این اثر بزرگ پرداختند و در سال 1901 میلادی چاپ آن در ده مجلد بپایان رسید. جلد دهم مشتمل بر مدخل و حواشی و نسخه بدلها و تصحیحات و تعلیقات می باشد. در همین تاریخ مستشرق دانشمند دیگر نولد که M. Noldeke از کتاب مذکور قسمت مربوط بتاریخ ایران قبل از اسلام یعنی سلسله ی ساسانیان را استخراج کرد و ترجمه نمود. ترجمه ی مذکور خود کتابی سودمند می باشد.(5)
کتاب تاریخ طبری را ابوعلی محمد بن محمد بلعمی وزیر منصور بن نوح سامانی در سال 352 که هنوز نیم قرن از وفات طبری نگذشته بوده است بفارسی ترجمه و تلخیص کرده است(6)
«این کتاب چنانکه در مقدمه ی آن اشاره شده است بفارسی هر چه نیکوتر ترجمه شده است و تمام تاریخ محمد جریر را شامل بوده است مگر انکه نام روات و اسناد پیاپی از آن افکنده شده است و از ذکر روایات مختلف در یک مورد که در اصل عربی ذکر شده مترجم احتراز کرده و از اختلاف روایتها، بر یک روایت که در نزد مؤلف یا مترجمه مرجح بنظر رسیده اکتفا جسته است و نیز هر جا که روایتی ناقص یافته است آن را از مأخذهای دیگر در متن کتاب نقل کرده و اشاره نموده است که پسر جریر این روایت را نیاورده بود و ما آن را آوردیم مانند مقدمه ی مفصلی از بدو تاریخ یا داستان بهرام چوبین در سلطنت هرمز و نظایر اینها..»(7)
از آن چه گفته شد روشن گردید که ابوعلی بلعمی وزیر دانشمند در حقیقت بترجمه خشک و مقید اکتفا نکرده و برخی فصول را نسبت باصل کتاب مقدم و مؤخر قرار داده است هم چنین بتعبیر خود گاهی «بیرون از کتاب پسر جریر» اخبار و تاویلات فلسفی و حکایات و قصصی در باره ی پیغمبران آورده است.
ترجمه ی فارسی تاریخ طبری مأخذ و مرجع بسیاری از ترجمه های دیگر تاریخ طبری مانند ترجمه بترکی و ترجمه بعربی شده است زیرا بواسطه ی اطناب و تفصیل تاریخ طبری و زیادی حجم آن و اختصار و شیوائی ترجمه ی بلعمی اولی موجب زحمت و عسرت استنساخ و کسالت و ملالت خوانندگان و دومی سهل التناول برای نوشتن و شیرین و شیوه برای خواننده است.
یکی از مستشرقان فرانسوی به نام دوبو Dubeaux بران شد که ترجمه ی بوعلی را بفرانسه ترجمه کند و این کار را شروع کرد و مستشرق دیگر فرانسوی به نام زوتامبرک M. Zotemberg کار ناتمام او را دنبال کرد و بانجام رسانید.(8)
مؤلف کتاب متفکران اسلام در باره ی ارزش این کتاب چنین نوشته است:
«عبارات کتاب ترجمه ی تاریخ طبری فصیح تر و شیواتر از متن عربی است و یکی از گنجینه های نفیس نثر قدیم فارسی شمرده می شود. بلعمی در مجلد اول و قسمتی از مجلد دوم کتاب خود تا اندازه ای بحوادث و قضایای تاریخی صورت داستان و قصه داده است و ازینرو خواننده با کمال میل و رغبت بخواندن آن می پردازد. باقی مجلدات شامل مطالب تاریخ و حاوی فوائد مهمی است.

2- تفسیر بزرگ طبری و گفتار بزرگان در باره ی آن

تفسیر بزرگ طبری مسمی به «جامع البیان عن تأویل القرآن» می باشد دانشمندان و محققان اسلامی، این اثر سودمند و نفیس محمد بن جریر را بهترین و بزرگترین آثار او دانسته اند.

ابوحامد اسفراینی

که یکی از دانشمندان و فقهای بنام اسلام است در باره ی تفسیر طبری چنین گفته است:
«اگر کسی برای بدست آوردن تفسیر طبری به چین مسافرت کند کاری بزرگ نکرده است!»
سیوطی در کتاب اتقان گفته است:
«کتاب تفسیر طبری بهترین و بزرگترین تفسیر است زیرا طبری در آن کتاب گفته و روایات مختلف را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و آنچه را صحیح بنظرش آمده انتخاب و همچنین در باره ی اعراب و قراآت بهترین اقوال را پیروی کرده است. ازین جهت کتاب او بر کتب پیشینیان ترجیح دارد.»
نووی گفته است: «تمام علمای اسلامی اتفاق دارند که کتابی در تفسیر مانند کتاب تفسیر طبری تألیف نشده است!»(9)
کتاب تفسیر طبری در سال 270 بپایان رسید و بزودی صیت شهرت و آوازه ی آن در ممالک غربی و شرقی اسلام بلند شد و تمام کتب و آثار دیگر طبری تحت الشعاع آن قرار گرفت.(10)
فقها و علمای شهرهای مختلف، کتاب مذکور را قرائت و مطالعه کردند و همگی تصدیق کردند که این کتاب بر سایر آثار و مؤلفات طبری برتری و فضیلت دارد.
ابوجعفر طبری خود در باره ی این اثر نفیس چنین گفته است:
«...از زمان کوچکی این معنی بذهن من خطور کرده بود... سه سال پیش از آنکه بتألیف تفسیر خود بپردازم، با خدای استخاره کردم و ازو مدد خواستم و آنگاه بنوشتن پرداختم و خدا مرا در تألیف آن یاری کرد...»
نوشته اند که یکی از بزرگان در خواب دید که گویا در مجلس درس ابوجعفر طبری نشسته است و مردم برو کتاب تفسیر می خوانند. درین میان شنید که هاتفی در میان زمین و آسمان می گوید: «هر کس می خواهد قرآن را چنانکه نازل شده است بشنود باید این کتاب را گوش دهد.»
ابوبکر بن مجاهد همواره مقام بلند طبری را در علوم ستایش می کرد و می گفت کتابی در تفسیر مانند کتاب طبری نوشته نشده است و همو می گفت: «هیچکس را در محراب نماز از ابوجعفر طبری عالمتر بقرائت قرآن ندیدم»
صاحب قاموس الاعلام گفته است: «کتاب تفسیر حاوی مطالبی است که حکایت از فراوانی علم و تحقیق و تتبع طبری می کند.»
طبری در کتاب تفسیر نخست بر عادت و رسم مؤلفان اسلامی خطبه ای در ستایش خدای یگانه و نعت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و خاندان و عترت آن بزرگوار آورده، آنگاه شرحی در باره ی اختصاصات و مزایای قرآن مجید از بلاغت و فصاحت و اعجاز ذکر کرده است. پس از آن شرحی بعنوان مقدمه در باره ی تفسیر قرآن و انواع و اقسام تأویل و آنچه تأویل آن بر ما معلوم است و آنچه در باره ی جواز و منع تفسیر وارد شده و نیز در باره ی کلام منسوب بحضرت نبی اکرم صلی الله علیه و آله که «قرآن به هفت حرف نازل گشته» و در خصوص اینکه بچه زبانی نازل شده ورد بر کسی که گفته است در قرآن کلام غیر عربی وجود دارد و مطالب و کلیات دیگر ایراد کرده است.
طبری در کتاب تفسیر باقوال و آراء و اخبار کسانی که در نزد او امین وثقه نبوده اند از قبیل: محمد بن سائب کلبی، مقاتل بن سلیمان و محمد بن عمرو اقدی اعتماد نکرده و فقط باخبار و احادیث صحاح و مورد وثوق اکتفا کرده است ولی در نقل تواریخ و سیر و اخبار عرب از قول مورخان مذکور و نظایر آنان استفاده کرده است.
یاقوت حموی نوشته است: «کتاب تفسیر مشتمل است بر ده هزار ورق یا کمتر از آن برحسب گشادی یا تنگی خط»! و همو از قول عبدالعزیز بن محمد طبری نقل کرده که وی گفته است: «نسخه ای از تفسیر را در بغداد دیدم که مشتمل بر چهار هزار ورقه بود.»
طبری در کتاب تفسیر خود، از کتب تفسیری که قبل ازو تألیف شده بوده است نام می برد و بدانها استناد می جوید از جمله از ابن عباس پنج طریق و از سیعد بن جبیر دو طریق و از مجاهدبن جبیر سه طریق و از قتادة بن دعامه سه طریق و از حسن بصری سه طریق و ازعکرمه سه طریق و از ضحاک بن مزاحم دو طریق و از عبدالله بن مسعود یک طریق نقل می کند.
همچنین از تفسیر عبدالرحمن ابن زید و از تفسیر ابن جریح واز تفسیر مقاتل بن حیان و از چند تفسیر دیگر نام می برد:

ترجمه ی فارسی تفسیر طبری

کتاب تفسیر بزرگ در مصر چاپ شده و دارای 30 جزء است در 7 مجلد بزرگ، این کتاب نیز مانند کتاب تاریخ بزرگ در زمان امرای دانشمند و دانش پرور سامانی و بفرمان منصور بن نوح ( 350- 365 هـ. ق) بهمکاری جمعی از دانشمندان و فضلای عصر بفارسی ترجمه شده است و خوشبختانه ترجمه ی مذکور که از قدیمترین آثار نثر فارسی است در دست می باشد.
«این کار یعنی ترجمه ی تفسیر محمد بن جریر با ترجمه ی تاریخ ظاهراً در یک زمان ابتدا شده و باید در حدود 352 یا سالی پیش و پس باشد. این ترجمه در 14 مجلد گرد آمده و سپس آنرا بهفت مجلد کرده اند، هر مجلدی سبعی از قرآن و نسخه ی نفیسی از آن که تحریرش سال 606 هجری است در هفت مجلد در کتابخانه ی سلطنتی ایران موجود است که از کتب مقبره ی شیخ صفی الدین بوده و جلد چهارم آن مفقود است»(11)

3- کتاب اختلاف علماء الامصارفی احکام شرائع الاسلام،

مشهور به کتاب اختلاف الفقهاء. این کتاب چنانکه یاقوت حموی نوشته است از جهت فضل و بلندی مقام در میان علمای شرق و غرب شهرت دارد. طبری در این کتاب اراده کرده است که اقوال و عقاید فقهای مشهور را که مورد اعتماد او بوده اند بیان کند و آنان عبارتند از:
مالک بن انس فقیه مدینه و عبدالرحمن بن عمر واوزاعی فقیه شام و سفیان ثوری فقیه کوفه پس از آنان محمد بن ادریس شافعی آنگاه از اهل کوفه ابوحنیفه نعمان بن ثابت وابویوسف یعقوب بن محمد انصاری وابوعبدالله محمد بن حسن شیبانی، پس از آنان ابراهیم بن خالد کلبی.
طبری درین کتاب موارد اجماع و موارد اختلاف فقها را بیان می کند مثلا در باب جهاد و قتال با اهل شرک، فصول و مباحثی بدین ترتیب دارد.
اجماع فقهاء در باره ی سیرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در دعوت مشرکان.
اختلاف آنان در واجب بودن دعوت برای مسلمانانی که در عصر پیغمبر بوده اند در هنگام جنگ با اهل شرک.
اجماع آنان در اینکه مسلمان می توانند مشرکان را تیر باران کنند هر گاه در میان مشرکان اسیر و یا کودکان و زنان بناشند.
اختلاف آنان درین مسئله که اگر با مشرکان کودکانی از کودکان مسلمانان و یا اسرائی از مسلمانان باشند. و هم چنین در موردی که ممکن باشد تیر بکسانی بخورد که قتل آنان عمداً جایز نیست.
اختلاف آنان درین موضوع هر گاه مسلمانان با مشرکان در جنگ باشند.
اجماع آنان درینکه کشتن مشرکان محارب جائز است الخ (12)
طبری در این کتاب از بیان عقیده ی خود خودداری کرده است زیرا مذهب و عقیده ی خود را در کتاب دیگرش به نام لطیف القول ذکر کرده است.
کتاب اختلاف نخستین تألیف طبری است و خود وی بسیار می گفته است: «برای من دو کتاب است که هیچ فقیهی بی نیاز از آن دو نیست: یکی الاختلاف و دیگری اللطیف.». کتاب مذکور در حدود سه هزار ورق بوده است.
این کتاب به اهتمام و تصحیح مستشرق آلمانی یوزف شاخت Joseph Schacht در لیدن به سال 1933 چاپ شده است.
4- کتاب لطیف القول فی احکام شرائع الاسلام این کتاب شامل مجموع عقاید و آراء مخصوص محمد بن جریر طبری است که پیروان و اصحاب او بر آنها اعتماد و استناد دارند. چنان که خود طبری نیز گفته است این کتاب از آثار بسیار نفیس و سودمند او می باشد. هر کس بدقت و تحقیق این کتاب را مطالعه کند، اذعان می کند که در میان کتب فقها کمتر کتابی از حیث اشتمال بر اصول و امهات عقیده و مذهب بخوبی و نفاست این کتاب نوشته شده است.
ابوبکر بن رامید گفته است: تاکنون کتابی در باره ی مذهب و عقاید مانند کتاب طبری که در باره ی عقاید و مذهب خود نوشته، تألیف نشده است.
این کتاب نسبت بکتاب اختلاف کتب و ابواب ذیل را اضافه دارد:
کتاب لباس - کتاب امهات اولاد - کتاب شرب.
نباید توهم شود که مقصود طبری از تعبیر «لطیف» کمی اوراق و کوچکی حجم کتاب است بلکه مقصود وی دقت در معانی و تحقیق در مطالب و مباحث آن است.
این کتاب مشتمل بر مبحث بسیار سودمندی است در شروط بنام امثله عدول و درین کتاب رساله ای است که در آن از اصول فقه و از اجماع و اخبار آحاد و ناسخ و منسوخ در احکام و مجمل و مفسر اخبار و اوامر و نواهی و خصوص و عموم و اجتهاد و ابطال استحسان و نظایر اینها بحث شده است.

5- کتاب الخفیف فی احکام شرائع الاسلام.

این کتاب مختصر کتاب اللطیف است واز کتب خوب و سودمند طبری می باشد.
این کتاب را طبری بخواهش یکی از دوستانش به نام ابواحمد عباس بن حسن عزیزی که می خواست خلاصه ای از احکام را در دست باشد تا مورد مطالعه و استفاده اش باشد تألیف کرد. این کتاب برای هر خواننده ای اعم از عالم و مبتدی قابل استفاده و سهل التناول است و مشتمل بر اصول احکام و مسائل می باشد. عدد اوراق کتاب خفیف درحدود چهار صد ورقه است.

6- کتاب بسیط القول فی احکام شرائع الاسلام.

طبری کتاب سودمند دیگری بعنوان کتاب مراتب العلماء بعنوان مقدمه این کتاب نوشته و در آن پس از خطبه ی شرحی در باره ی فواید طلب علم و تفقه در احکام و اخبار نوشته و از کسانی که فقط بنقل مطالب کتاب اوبی آن که در آنها تعمق و تفقه کنند اکتفا کرده اند نکوهش کرده است. پس از آن بذکر علما و فقهائی که به مذهب او تفقه کرده اند پرداخته و ابتدا کرده است از علمای مدینه زیرا پیغمبر صلی الله علیه و آله از آن شهر مقدس هجرت فرمود، پس از آن بذکر علمای مکه پرداخته است زیرا در آنجا حرم شریف قرار دارد. آن گاه بذکر علمای عراقین (کوفه و بصره) و بعد بذکر علمای شام و خراسان پرداخته است.
درین کتاب بذکر اختلاف و اتفاق فقهاء در موارد استفصاء و تبیین و دلائل هر یک اشاره کرده و آنچه در نظر خودش صواب بوده اختیار کرده است: این کتاب در حدود دو هزار ورق بوده است.
از کتاب مذکور کتابی به نام «آداب قضات» استخراج کرد و این از کتب بسیار مفید و مشهور بفضل و خوبی است.
پس از بیان خطبه شرحی در مدح قضات خوب و نویسندگان آنان و آنچه باید قاضی در مسند قضاء بدان عمل کند آورده و نیز در باره ی سجلات و شهادات و دعاوی گواهان بتفصیل بحث کرده است.
این کتاب در حدود هزار ورق بوده است.
طبری باصحاب خود سفارش و تأکید می کرد که همواره دو کتاب بسیط و تهذیب را با خود داشته باشند و در مطالعه و فهمیدن مطالب آن دو کوشش کنند.

7- کتاب تهذیب الاثار و تفصیل الثابت عن رسول الله (صلی الله علیه و آله) من الاخبار:

در باره ی این کتاب نوشته اند که بر علما دشوار است که بتوانند مثل آن را تألیف و یا آن را تمام و تکمیل کنند.
ابوبکر بن کامل گفته است: پس از ابوجعفر طبری دانشمندی را نیافتم که از و جامع تر در علوم و کتب علما و شناسائی موارد اختلاف فقهاء باشد. خود من سالها ریاضت کشیدم و رنج بردم تا در مسند عبدالله بن مسعود در باره ی حدیثی از آن نظیر آنچه ابوجعفر فراهم آورده بود، بنویسم و موفق بانجام آن نشدم و فکرم یاری نکرد.

8- کتاب: ادب النفوس الجیدة و الاخلاق النفیسة:

که گاهی به نام ادب النفس الشریفة و الاخلاق الحمیدة خوانده شده است. این کتاب چنانکه از نامش هویداست در باره ی تهذیب نفس و تزکیه ی اخلاق است و در نوع خود کم نظیر بوده است.
طبری درین اثر نفیس و ممتع خود از علوم دین و فضل و پارسائی و اخلاص و شکر سخن گفته و نیز در باره ی ریاء و کبر و خضوع و صبر و امر بمعروف و نهی از منکر بحث کرده است.
در ابتدای کتاب شرحی در معنی وسوسه و اعمال قلوب و دعاء و فضیلت قرآن و اوقات اجابت دعا و دلائل آن و آنچه درباره مستحبات و سنن از صحابه و تابعان روایت شده ذکر کرده است. آنچه از این کتاب پاکنویس شده در حدود پانصد ورق بوده است.

9- کتاب فضائل علی بن ابی طالب علیه السلام:

درین کتاب طبری از صحیح بودن حدیث غدیر خم(13) سخن رانده و پس از آن بذکر فضائل حضرت علی السلام پرداخته ولی موفق باتمام کتاب نشده است.

10- کتاب فضائل ابی بکر و عمر.

این کتاب نیز ناتمام مانده است و علت تألیف کتاب مذکور آن بود که چون طبری بطبرستان برگشت، دید شیعیان آنجا در مذهب تشیع غلو کرده و بصحابه و خلفا سب می کنند، ازینرو بتألیف کتاب مذکور پرداخت.
کتاب دیگر نیز در فضائل عباس نوشت ولی آن هم ناتمام ماند.

11- کتاب رد بر صاحب اسفار (الرد علی ذی الاسفار).

طبری درین کتاب آراء و عقاید سست داود بن علی اصفهانی را رد کرده است. داود بن علی از دانشمندان و فقهای همزمان با طبری و از علوم نظری و فقه و حدیث و سنن باخبر بود ولی در آنها زیاد تبحر و تعمق نداشت در مقابل زبانی فصیح و بیانی شیوا و دلنشین داشت بر خلاف طبری که از تمام علوم زمان خود باخبر بود و در آنها تبحر و مهارت کامل داشت.
یکی از اصحاب داود نقل کرده است که داود سخن کسی را که بابوجعفر اهانت کرده بود قطع کرد و یک سال با او سخن نگفت.
بعد از داود، پسرش بنام محمد کتابی در رد کتاب طبری بطرفداری از پدرش نوشت بنام الرد علی ابی جعفر بن جریر.
خود محمد بن داود گفته است که از آنچه میان پدرم و ابوجعفر طبری گذشته بود، همواره در خاطرم چیزی بود تا آنکه روزی بر ابوبکر بن ابوحامد وارد شدم و ابوجعفر طبری را نزد او دیدم. ابوبکر بطبری گفت این محمد بن داود اصفهانی است. طبری چون مرا شناخت، بمن خوش آمد گفت و شروع کرد بستایش پدرم چنانکه من از آنچه در دل داشتم و می خواستم بطبری بگویم، خودداری کردم.

12- کتاب رسالة البصیر فی معالم الدین

این کتاب را برای اهل طبرستان که در باره اسم و مسمی اختلاف کرده بودند و در رد مذاهب بدعت تألیف کرد.

13- رساله ی معروف به کتاب صریح السنة:
درین رساله طبری مذهب و معتقدات خود را نوشته است.

14- کتاب المسرشد فی علوم الدین و القراآت.(14)
15- کتابی در تعبیر رؤیا (ناتمام).
16- کتاب مختصر مناسک حج.
17- کتاب مختصر الفرائض.
18- کتاب الموجز فی الاصول.

پی نوشت ها :

1- در کشف الظنون تا سال 309 یعنی یک سال قبل از وفات طبری نوشته شده است.
2- معجم الادباء یاقوت حموی.
3- مروج الذهب مسعودی چاپ پاریس.
4- کامل التواریخ ابن اثیر جلد اول چاپ مصر.
5- کتاب: متفکران اسلام تألیف بارون کاررای فرانسوی- Les Penseurs de l" is Lam" - Par :Barron Carra de Vaau
6- نویسنده ی این رساله در باره ی «خاندان بلعمیان» رساله ی جدا گانه نوشته و در آن راجع به مزایا و اختصاصات ترجمه ی تاریخ طبری که به وسیله ی وزیر دانشمند ابوعلی بلعمی به فارسی ترجمه شده به تفصیل بحث کرده است.
7- جلد دوم سبک شناسی تألیف ملک الشعراء بهار.
8- متفکران اسلام.
9- کشف الظنون.
10- متفکران اسلام.
11- جلد دوم سبک شناسی ملک الشعراء بهار
12- نقل از کتاب اختلاف الفقهاء چاپ لیدن.
13- موضعی در میان مکه و مدینه بوده است.
14- قاموس الأعلام.

منبع مقاله :
شهابی، علی اکبر، (1383)، احوال و آثار محمد بن جریر طبری، تهران: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ، چاپ سوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.