نویسنده: مارتین گریفیتس
مترجم: علیرضا طیب
مترجم: علیرضا طیب
North Atlantic Treaty organization (NATO)
اتحادی نظامی که در 4 آوریل 1949 با حضور ایالات متحده، کانادا و ده دولت اروپای غربی (انگلستان، فرانسه، بلژیک، هلند، لوکزامبورگ، دانمارک، ایتالیا، نروژ، پرتغال و ایسلند) برای بازداشتن تجاوزات بالقوه ی اردوگاه شوروی در اروپا یا در صورت لزوم دفاع در برابر آن ها تشکیل شد. گرچه با پایان یافتن جنگ سرد، انگیزه ی اولیه تشکیل این اتحاد از بین رفت، ناتو همچنان نقش مهمی در امنیت اروپا و سیاست جهان بازی می کند. ناتو در حال حاضر بیست و شش عضو دارد. این سازمان گذشته از نقشی که به مثابه یک اتحاد نظامی دفاعی دارد در برقراری پیوندهای نزدیک تر میان اعضای خود و دولت های عضو اردوگاه شوروی سابق هم نقش فعالی داشته است.
پیمان آتلانتیک شمالی یک اتحاد دفاعی است یعنی تعهدات اعضای آن منوط به انجام حمله مسلحانه بر ضد یک یا چند عضو اروپایی یا امریکای شمالی آن (به عبارت دیگر بر ضد سرزمین یا آب های سرزمینی آن ها) است. ماده ی 5 این پیمان مقرر می دارد که «اعضای پیمان توافق می کنند که حمله مسلحانه بر یک یا چند عضو اروپایی یا امریکای شمالی را به منزله ی حمله به کل اعضا تلقی کنند و در نتیجه می پذیرند که در صورت وقوع چنین حمله ای هر یک از آن ها... با اتخاذ اقدامات ضروری از جمله توسل به نیروهای مسلح، به عضو یا اعضایی که مورد حمله قرار گرفته اند یاری رسانند تا امنیت حوزه شمال اقیانوس اطلس از نو برقرار و حفظ شود». هدف اولیه و اصلی پایه گذاران این سازمان بازداشتن اتحاد شوروی یا هر دولت دیگری از حمله به یکی از اعضا از طریق مطرح ساختن چشم انداز واکنش نظامی مشترک خودشان بود. در صورت ناکام ماندن بازدارندگی، هدف سازمان فراهم آوردن نیرویی نظامی بود که بتواند هر حمله کننده ای را شکست دهد. لازم نیست هیچ یک از دولت های عضو برای تضمین امنیت خودش تنها به نیروی های ملی خود متکی باشد بلکه دولت ها می توانند به دفاع دستجمعی تکیه کنند.
اندکی پس از تشکیل ناتو، گام هایی برای نهادینه ساختن همکاری های نظامی و سیاسی دولت های عضو آن برداشته شد. تا 1951یک مرکز فرماندهی به همراه فرماندهی یکپارچه نیروهای ایجاد شده و همراه با آن قواعدی برای یکسان سازی رویّه ها و تجهیزات مقرر گردیده و یک نهاد حاکم فعال با کارکنانی دائمی نیز تشکیل شده بود. دولت های عضو برای سامان بخشیدن به کمک های نظامی و استقرار نیروها در خاک یکدیگر موافقت نامه های دو جانبه چندی به امضا رساندند. از این گذشته ناتو به سرعت دامنه پیدا کرد و ترکیه و یونان را در جنوب اروپا (در 1952) و جمهوری فدرال تازه رسمیت یافته آملان را در (1955) و جمهور فدرال تازه رسمیت یافته ی آلمان را در (1955) در برگرفت. اعضای این اتحادیه ساختاری یکپارچه پدید آوردند که همکاری نظامی مؤثر را بین اعضا ترویج و کمک کرد تا وعده ی دفاع دستجمعی آن ها باور کردنی و قابل اتکا شود.
در دهه 1960 بین اعضای این اتحاد درگیری هایی در سر موضوع سیاست خارجی و مدیریت اتحادیه بروز کرد که باعث کنار کشیدن فرانسه و یونان (به طور جدا از هم) از فرماندهی یکپارچه نیروها شد. اما هیچ یک از دولت های عضو با ناتو قطع رابطه نکرد و این اتحادیه در سراسر سال های جنگ سرد همچنان فعال ماند. با پایان یافتن جنگ سرد، آینده ناتو نامعلوم به نظر می رسید زیرا دیگر این سازمان دلیل وجودی خود را از دست داده بود. اما با این که پیمان ورشو به مثابه رقیب ناتو در شرق از هم فروپاشید ناتو همچنان فعال ماند. اعضای این سازمان راه های تازه ای برای استفاده از ساختار ناتو به منظور تقویت امنیت اروپا و امریکای شمالی پیدا کردند.
از جمله اهداف اصلی اعضای ناتو در دوران پس از جنگ سرد، تشویق مناسبات همیارانه با دولت های عضو اردوگاه شوروی سابق است. به موازات تدابیری که تحت نظارت سازمان امنیت و همکاری اروپا برای رایزنی و اعتمادزایی اتخاذ شد ناتو در 1991 شورای همکاری آتلانتیک شمالی و به دنبال آن در 1994 برنامه مشارکت برای صلح و در 1997 شورای مشارکت اروپا-آتلانتیک را تشکیل داد. هدف از تشکیل این نهادها، ترویج رایزنی و بحث سیاسی میان همه دولت های اروپا و امریکای شمالی، تشویق شفافیت در زمینه برنامه ها و نیات نظامی، و برداشتن گامی در جهت ادغام برنامه های تازه در ساختار ناتوست. در 1999 جمهوری چک، لهستان، و مجارستان به عنوان هفدهمین، هجدهمین و نوزدهمین عضو ناتو پذیرفته شدند (اسپانیا در 1982 به این سازمان پیوسته بود) و در سال 2003 نیز استونی، لتونی، لیتوانی، بلغارستان، رومانی، اسلوونی و جمهوری اسلواکی با امضای پروتکل های الحاقی امکان این را یافتند که در صورت تصویب آن پروتکل ها به عضویت کامل ناتو درآیند.
روسیه با گسترش ناتو به سمت شرق به شدت مخالف بود و اعضای ناتو در پاسخ، اطمینان دادند که این گسترش با افزایش چشمگیر سطح نیروها یا انتقال جنگ افزارهای هسته ای به سمت شرق همراه نخواهد بود. در 1997 ناتو و روسیه برای رایزنی مستمر میان خودشان یک شورای مشترک دائمی تشکیل دادند. از این گذشته، روسیه در برنامه مشارکت برای صلح و شورای مشارکت اروپا-آتلانتیک هم فعالانه شرکت دارد.
از زمان پایان یافتن جنگ سرد، ناتو به منزله ی یک نیروی صلح بان (ـــ صلح بانی) و گاه نیز صلح ساز نقش تازه ای پیدا کرده است. بحران یوگسلاوی سابق ناتو را بر آن داشت تا مهار مدیریت بحران ها را در زمره ی هدف های اصلی خود قرار دهد. در جریان جنگ بوسنی هرزگوین در اوایل دهه 1990، نیروهای ناتو برای اجرای مجازات های مقرر شده از سوی سازمان ملل متحد و حمایت از صلح بانان این سازمان تلاش کردند. در پی امضای توافقات دیتون در 1995، ناتو برای کمک به اجرای این توافقات یک نیروی صلح بان تشکیل داد. اهداف این نیرو، غیرنظامی کردن منطقه، جلوگیری از به راه افتادن دوباره جنگ، و تضمین رعایت تعهدات دیتون توسط امضا کنندگان توافقات یادشده بود. ناتو برای پایان بخشیدن به جنگ حکومت صربستان و آلبانی تباران، دست به حملات هوایی بر ضد نیروهای صرب زد. با عقب نشینی نیروهای حکومت صربستان از کوزوو، نیروهای ناتو نقش صلح بان را به عهده گرفتند.
در 2001 برای نخستین بار به ماده 5 پیمان آتلانتیک شمالی استناد شد. اعضای ناتو اعلام کردند که حملات تروریستی 11 سپتامبر بر ضد همه اعضای ناتو صورت گرفته است. در 2003 ناتو فرماندهی نیروی صلح بان مستقر در افغانستان را که با مجوز سازمان ملل تشکیل شده بود به عهده گرفت.
گرچه در پیمان آتلانتیک شمالی سخنی از رایزنی سیاسی با دولت های غیرعضو، اعتماد زایی، صلح بانی، و مهار و مدیریت بحران ها به میان نیامده است و ظاهراً پایه گذاران ناتو به هیچ وجه انتظار چنین نقش هایی را برای این سازمان نداشته اند اعضای فعلی ناتو این سازمان ها را برای این مقاصد کارساز شناخته و برای تغییر دادن و سازگار کردن ساختار آن با این هدف ها تلاش کرده اند. رسالت اصلی ناتو بازداشتن تهدیدهایی که متوجه دولت های عضو است و آمادگی برای دفاع از این دولت ها در صورت وقوع حمله است؛ ناتو نخست و بیش از همه همچنان یک اتحادیه دفاعی است. اما پایان یافتن جنگ سرد، زمینه های تازه ای برای بهره گیری جدید از این سازمان امنیتی کاملاً یکپارچه فراهم ساخته است.
ـــ اتحاد؛ امنیت دستجمعی؛ جنگ سرد؛ سازمان امنیت و همکاری اروپا؛ همبود امنیتی
-2001 Mattox,G.and Rachwald,A.(eds) Enlarging NATO:The National Debates,Boulder,CO:Lynne Rienner.
-1999 Sandler,T.and Hartley.K.The Political Economy of NATO,Cambridge:Cambridge University Press.
-2001 Schmidt,G.(ed)A History of NATO-The First Fifty Years,Basingstoke:palgrave.
بِرِت اَشلی لیدز
منبع مقاله: گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390.
اتحادی نظامی که در 4 آوریل 1949 با حضور ایالات متحده، کانادا و ده دولت اروپای غربی (انگلستان، فرانسه، بلژیک، هلند، لوکزامبورگ، دانمارک، ایتالیا، نروژ، پرتغال و ایسلند) برای بازداشتن تجاوزات بالقوه ی اردوگاه شوروی در اروپا یا در صورت لزوم دفاع در برابر آن ها تشکیل شد. گرچه با پایان یافتن جنگ سرد، انگیزه ی اولیه تشکیل این اتحاد از بین رفت، ناتو همچنان نقش مهمی در امنیت اروپا و سیاست جهان بازی می کند. ناتو در حال حاضر بیست و شش عضو دارد. این سازمان گذشته از نقشی که به مثابه یک اتحاد نظامی دفاعی دارد در برقراری پیوندهای نزدیک تر میان اعضای خود و دولت های عضو اردوگاه شوروی سابق هم نقش فعالی داشته است.
پیمان آتلانتیک شمالی یک اتحاد دفاعی است یعنی تعهدات اعضای آن منوط به انجام حمله مسلحانه بر ضد یک یا چند عضو اروپایی یا امریکای شمالی آن (به عبارت دیگر بر ضد سرزمین یا آب های سرزمینی آن ها) است. ماده ی 5 این پیمان مقرر می دارد که «اعضای پیمان توافق می کنند که حمله مسلحانه بر یک یا چند عضو اروپایی یا امریکای شمالی را به منزله ی حمله به کل اعضا تلقی کنند و در نتیجه می پذیرند که در صورت وقوع چنین حمله ای هر یک از آن ها... با اتخاذ اقدامات ضروری از جمله توسل به نیروهای مسلح، به عضو یا اعضایی که مورد حمله قرار گرفته اند یاری رسانند تا امنیت حوزه شمال اقیانوس اطلس از نو برقرار و حفظ شود». هدف اولیه و اصلی پایه گذاران این سازمان بازداشتن اتحاد شوروی یا هر دولت دیگری از حمله به یکی از اعضا از طریق مطرح ساختن چشم انداز واکنش نظامی مشترک خودشان بود. در صورت ناکام ماندن بازدارندگی، هدف سازمان فراهم آوردن نیرویی نظامی بود که بتواند هر حمله کننده ای را شکست دهد. لازم نیست هیچ یک از دولت های عضو برای تضمین امنیت خودش تنها به نیروی های ملی خود متکی باشد بلکه دولت ها می توانند به دفاع دستجمعی تکیه کنند.
اندکی پس از تشکیل ناتو، گام هایی برای نهادینه ساختن همکاری های نظامی و سیاسی دولت های عضو آن برداشته شد. تا 1951یک مرکز فرماندهی به همراه فرماندهی یکپارچه نیروهای ایجاد شده و همراه با آن قواعدی برای یکسان سازی رویّه ها و تجهیزات مقرر گردیده و یک نهاد حاکم فعال با کارکنانی دائمی نیز تشکیل شده بود. دولت های عضو برای سامان بخشیدن به کمک های نظامی و استقرار نیروها در خاک یکدیگر موافقت نامه های دو جانبه چندی به امضا رساندند. از این گذشته ناتو به سرعت دامنه پیدا کرد و ترکیه و یونان را در جنوب اروپا (در 1952) و جمهوری فدرال تازه رسمیت یافته آملان را در (1955) و جمهور فدرال تازه رسمیت یافته ی آلمان را در (1955) در برگرفت. اعضای این اتحادیه ساختاری یکپارچه پدید آوردند که همکاری نظامی مؤثر را بین اعضا ترویج و کمک کرد تا وعده ی دفاع دستجمعی آن ها باور کردنی و قابل اتکا شود.
در دهه 1960 بین اعضای این اتحاد درگیری هایی در سر موضوع سیاست خارجی و مدیریت اتحادیه بروز کرد که باعث کنار کشیدن فرانسه و یونان (به طور جدا از هم) از فرماندهی یکپارچه نیروها شد. اما هیچ یک از دولت های عضو با ناتو قطع رابطه نکرد و این اتحادیه در سراسر سال های جنگ سرد همچنان فعال ماند. با پایان یافتن جنگ سرد، آینده ناتو نامعلوم به نظر می رسید زیرا دیگر این سازمان دلیل وجودی خود را از دست داده بود. اما با این که پیمان ورشو به مثابه رقیب ناتو در شرق از هم فروپاشید ناتو همچنان فعال ماند. اعضای این سازمان راه های تازه ای برای استفاده از ساختار ناتو به منظور تقویت امنیت اروپا و امریکای شمالی پیدا کردند.
از جمله اهداف اصلی اعضای ناتو در دوران پس از جنگ سرد، تشویق مناسبات همیارانه با دولت های عضو اردوگاه شوروی سابق است. به موازات تدابیری که تحت نظارت سازمان امنیت و همکاری اروپا برای رایزنی و اعتمادزایی اتخاذ شد ناتو در 1991 شورای همکاری آتلانتیک شمالی و به دنبال آن در 1994 برنامه مشارکت برای صلح و در 1997 شورای مشارکت اروپا-آتلانتیک را تشکیل داد. هدف از تشکیل این نهادها، ترویج رایزنی و بحث سیاسی میان همه دولت های اروپا و امریکای شمالی، تشویق شفافیت در زمینه برنامه ها و نیات نظامی، و برداشتن گامی در جهت ادغام برنامه های تازه در ساختار ناتوست. در 1999 جمهوری چک، لهستان، و مجارستان به عنوان هفدهمین، هجدهمین و نوزدهمین عضو ناتو پذیرفته شدند (اسپانیا در 1982 به این سازمان پیوسته بود) و در سال 2003 نیز استونی، لتونی، لیتوانی، بلغارستان، رومانی، اسلوونی و جمهوری اسلواکی با امضای پروتکل های الحاقی امکان این را یافتند که در صورت تصویب آن پروتکل ها به عضویت کامل ناتو درآیند.
روسیه با گسترش ناتو به سمت شرق به شدت مخالف بود و اعضای ناتو در پاسخ، اطمینان دادند که این گسترش با افزایش چشمگیر سطح نیروها یا انتقال جنگ افزارهای هسته ای به سمت شرق همراه نخواهد بود. در 1997 ناتو و روسیه برای رایزنی مستمر میان خودشان یک شورای مشترک دائمی تشکیل دادند. از این گذشته، روسیه در برنامه مشارکت برای صلح و شورای مشارکت اروپا-آتلانتیک هم فعالانه شرکت دارد.
از زمان پایان یافتن جنگ سرد، ناتو به منزله ی یک نیروی صلح بان (ـــ صلح بانی) و گاه نیز صلح ساز نقش تازه ای پیدا کرده است. بحران یوگسلاوی سابق ناتو را بر آن داشت تا مهار مدیریت بحران ها را در زمره ی هدف های اصلی خود قرار دهد. در جریان جنگ بوسنی هرزگوین در اوایل دهه 1990، نیروهای ناتو برای اجرای مجازات های مقرر شده از سوی سازمان ملل متحد و حمایت از صلح بانان این سازمان تلاش کردند. در پی امضای توافقات دیتون در 1995، ناتو برای کمک به اجرای این توافقات یک نیروی صلح بان تشکیل داد. اهداف این نیرو، غیرنظامی کردن منطقه، جلوگیری از به راه افتادن دوباره جنگ، و تضمین رعایت تعهدات دیتون توسط امضا کنندگان توافقات یادشده بود. ناتو برای پایان بخشیدن به جنگ حکومت صربستان و آلبانی تباران، دست به حملات هوایی بر ضد نیروهای صرب زد. با عقب نشینی نیروهای حکومت صربستان از کوزوو، نیروهای ناتو نقش صلح بان را به عهده گرفتند.
در 2001 برای نخستین بار به ماده 5 پیمان آتلانتیک شمالی استناد شد. اعضای ناتو اعلام کردند که حملات تروریستی 11 سپتامبر بر ضد همه اعضای ناتو صورت گرفته است. در 2003 ناتو فرماندهی نیروی صلح بان مستقر در افغانستان را که با مجوز سازمان ملل تشکیل شده بود به عهده گرفت.
گرچه در پیمان آتلانتیک شمالی سخنی از رایزنی سیاسی با دولت های غیرعضو، اعتماد زایی، صلح بانی، و مهار و مدیریت بحران ها به میان نیامده است و ظاهراً پایه گذاران ناتو به هیچ وجه انتظار چنین نقش هایی را برای این سازمان نداشته اند اعضای فعلی ناتو این سازمان ها را برای این مقاصد کارساز شناخته و برای تغییر دادن و سازگار کردن ساختار آن با این هدف ها تلاش کرده اند. رسالت اصلی ناتو بازداشتن تهدیدهایی که متوجه دولت های عضو است و آمادگی برای دفاع از این دولت ها در صورت وقوع حمله است؛ ناتو نخست و بیش از همه همچنان یک اتحادیه دفاعی است. اما پایان یافتن جنگ سرد، زمینه های تازه ای برای بهره گیری جدید از این سازمان امنیتی کاملاً یکپارچه فراهم ساخته است.
ـــ اتحاد؛ امنیت دستجمعی؛ جنگ سرد؛ سازمان امنیت و همکاری اروپا؛ همبود امنیتی
خواندنی های پیشنهادی
-1999 Haftendorn,H.keohane,R.O.and Wallander,C.A.(eds) Imperfect Unions:security Institutions Over Time and Space,New York:Oxford University Press.-2001 Mattox,G.and Rachwald,A.(eds) Enlarging NATO:The National Debates,Boulder,CO:Lynne Rienner.
-1999 Sandler,T.and Hartley.K.The Political Economy of NATO,Cambridge:Cambridge University Press.
-2001 Schmidt,G.(ed)A History of NATO-The First Fifty Years,Basingstoke:palgrave.
بِرِت اَشلی لیدز
منبع مقاله: گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390.
/م