مترجم: مريم اميراحمدي
اداره ي پست و بازرسي دولتي در ايران اسلامي
شرط فعاليت پست [بريد]، با وجودي که امور اداري واقعاً در دست سلسله هاي مستقل بود، برقراري ارتباط نزديک هر يک از بخشهاي محدوده ايران با بغداد بود. نظام پستي به نمونه هاي قديمي خود، به ويزه به نمونه ايراني آن در زمان هخامنشيان- هر چند که در همان دوره نيز گهگاه ارزش خود را از دست مي داد- بازمي گشت. بدين وسيله مشخص مي شود که نه فقط نام پست در عربي(بريد)، بلکه اصطلاحات بي شمار ديگري نيز در اين زمينه از زبان ايراني اخذ شده است.(1) واحد مقياس راه در شرق خلافت پرسنگ(فرسخ) بود، که حدوداً 6 کيلومتر محسوب مي شد، (2) اما در واقع مقياس زماني مسافت مطرح بود بدين معني که مثلاً مي گفتند: «يک ساعت راه» است)؛ اين مقياس در مقياس «ميل» در حوزه بيزانسي-رومي متقدم بود قرار مي گرفت.(3)در شرق جاده هاي پستي را همواره خوب مي ساختند(4) و در هر دو پرسنگ ايستگاه هاي پستي منظور مي کردند، براي اهداف پستي نه فقط از اسب، بلکه از قاطر، و گاه شترهاي سواري(جمّازات)، (5) و علاوه بر آن از قاصدان پياده استفاده مي شد.(6)
پست در وهله ي اوّل در خدمت حکومت بود، يکي براي اينکه کالا براي خليفه و مأموران عاليرتبه دولت حمل کند، (7) ديگر اينکه مأموران حکومت را به مقصدشان برساند(8) و دستورات حاکم را اطلاع دهد. مرجع مرکزي، «ديوان پست»(ديوان البريد)(9) بود، که براي هر ايالت رئيس پست ويژه اي اعزام مي داشت،(10) که از ميان آنها ما به طور مثال از خراسان مطلع هستيم.(11)
در وهله دوّم، وظيفه به خصوص مهمّ و به طور کلي معروف مأموران پست ارسال اخبار(12) به دربار خليفه بود (به همين سبب نام آنها «صاحب البريد و الخبر» و «مُشرِف»= بازرس)(13) بود. نبردها و پيروزيها(14)، تهاجمات اقوام کوچ نشين، (15) و نيز محتواي نامه ها [در بين راه] توقيف شده(16) تا دجله و همچنين تا دربار حکمرانان محلي اطلاع داده مي شد: اينکه به خصوص براي سرعت در پست ارزش قايل مي شدند، قابل درک بود. در سال 6-195هـ/11-810 م از فعاليتّ خاصّي در اين زمينه گزارش شده، که بر اساس آن خبر فتحي از بيش از 250 پرسنگي در ظرف سه روز اطلاع داده شده است.(17) عضدالدوله پس از تنبيه يکي از قاصدان پستي که تأخير کرده بود، متوسط پيمودن مسافت را به 150 پرسنگ در روز افزايش داد. (18) اخبار فوري، از جمله اخبار فوري ايران به ويژه توسط کبوتران نامه بر فرستاده مي شد.(19) طبيعتاً مأموران پستي تحت اين شرايط مي بايستي به خصوص امين و درستکار باشند. اين افراد با دقت لازم برگزيده، (20) و ترجيحاً از خانواده هاي رؤساي قديمي پست انتخاب مي شدند (21) و از جواني براي خدمات جاسوسي تعليم مي ديدند (22) و (به ويژه در زمان آل بويه) از جانب جاسوسان حرفه اي حمايت مي شدند.(23) آنان به خصوص خطرناک بودند، هر سياستمدار شورشي، مثلاً مانند طاهر اول پس از حذف نام خليفه در خطبه سال 205هـ/821م، مي بايستي اين واهمه را داشته باشد که توسط آنان لو داده شود. مأموران پستي از اين امر آگاهي داشتند و به همين سبب همواره با احتياط کامل رفتار مي کردند.(24)
درباره جزئيات اداره ي پست، (25) اين وسيله مهمّ مديريت امپراتوري، به خصوص در رابطه با ايران در قرون نخستين اسلامي چيزي به ما نرسيده است. برعکس درباره جاده هاي پستي اطلاع دقيق داريم زيرا که بر روي نقشه ها مشخص شده است.
پي نوشت ها :
1. جزئيات را در اين منابع مي يابيد: مفاتيح العلوم(خوارزمي)، ص 63 و بعد و نيز به Mez Fries 68-88,464 و سمعاني، کتاب الانساب، ص77 از بالا.
2. مقدسي: احسن التقاسيم، ص 65: ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، ص 83.
3. Mez 464 mit Anm.1.
4. مقايسه کنيد با: Sprenger: Post-und Reiserouten passim طبري، تاريخ 2، ص 1453(ساله 104هـ/ 23-722م).pedersen 61f
5. ابن اثير: الکامل/چاپ تورنبرگ، ج8، ص 480(سال 364هـ/975م): بيهقي، تاريخ، ص 67 و بعد(سال 421 هـ/1030م).
6. Mez 646 mit Anm7, Sprenger, Postr: 2:Barthold,Türk,230 f,Kremer,C.G.II 195f.
7. بلاذري: فتوح البلدان، ص 402: جهشياري، کتاب الوزراء، ص 197(سال 9-168هـ/785م).
8. ابن اثير: الکامل، ج4، ص 173(سال 78 هـ/98-697م)، ج5،ص 57(سال 111هـ/ 30-729م).
رجوع کنيد به نامه ي حکمران سغدي ديواستي(چ) به امير چرّاح در ماوراء النهر سال 100 هـ/19-718 در:
Sogd. Sbornik ص56 و بعد(سطر 12/13 نامه)، از: Ignatij Jul 'janoviċ Kraċkovskij.
9. براي جزئيات راجع به آن نگاه کنيد به: قدامه، کتاب الخراج، ص 184 و بعد (در حدود سال 925م)-Lökk 151.
10. «صاحب البريد»(بيهقي: تاريخ، ص 153): همچنين«متصرف في الاعمال البريد»: ابن حوقل: المسالک و الممالک، ص 369.
11. طبري، تاريخ 3، ص 712(سال 191 هـ/807م): ابن حوقل: المسالک و الممالک، ج2، ص 369(حدود سال 339هـ/950م)، همان کتاب، 430(حدود سال 8-367 هـ/978م): بيهقي، تاريخ، ص 153(حدود سال 430هـ/1039م در بلخ).
12. به همين وضوح نزد بيهقي: تاريخ، ص 429 (حدود سال 426 هـ/1035م).
13. ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، 8 و بعد: يعقوبي: تاريخ، ج2، ص 556: «صاحب الخبر»: Barbier de Meynard im J.AS.1865,S.9,Cornelis van Arendonk in der EI,II 422.
سياست نامه، ص 65-57 مطالب ديگري درباره بازرسان را داراست
14. ابن اثير: الکامل، ج6، ص 81(سال 194هـ/ 11-810م).
15. بيهقي: تاريخ، ص 506، 515 (سال 426هـ/1035م).
16. طبري، تاريخ 3، ص 1583(سال 251هـ/865م).
17. ابن اثير: الکامل، ج6، ص 81.
18. ابن جوزي BI.120 بر اساس Mez22.
19. ابن اسفنديار: تاريخ طبرستان، ص 155(در حدود سال 223هـ/838م)، معهذا وجود «خانه هاي کبوتران» (کفترخانه، به فارسي کبوتر) به عنوان نوعي فضاي مسکوني و انباري(و نه به صورت برج کبوتر) محقق شده است(توسط حفريات): Field-prostov 141
20. قدامه: کتاب الخراج، ص 184 به بعد.
21. بيهقي: تاريخ ص 140 و بعد (سال 411هـ/1020م).
22. (بر اساس گرديزي: زين الاخبار، زيرنام عمروليث)krymṡkyjI 61
درباره چنین بازرسانی در آثار سعدی نیز نکاتی ذکر شده است.
23. سياست نامه، ص 70-68.
24. کتاب الاغاني/ بولاق، ج14، ص 38؛ ابن اثير، الکامل، ج6، ص120 و نيز:
Goeje,Fragm,Hist. ar.
.453-Kremer, C.G.I 194 f.de
25. در اين باره رجوع کنيد به: قدامه: کتاب الخراج، ص 226 و بعد.
اشپولر، برتولد؛ (1386)، تاريخ ايران در قرون نخستين اسلامي(جلد دوم)، ترجمه ي مريم ميراحمدي، تهران: شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ پنجم