ماليات ايالت هاي ايران در عصر عبّاسي

سال 21هـ/642م سالانه800.000 درهم (بلاذري: فتوح البلدان، ص 326). در حدود سال 60هـ/680م: 30.000.000 درهم(يعقوبي: تاريخ، ج2، ص 277). در حدود سال 169هـ/785م: 4000.000 درهم ابن خلدون: العبر، ج1، ص 322 و بعد؛...
يکشنبه، 8 تير 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ماليات ايالت هاي ايران در عصر عبّاسي
 ماليات ايالت هاي ايران در عصر عبّاسي

 

نويسنده: برتولد اشپولر
مترجم: مريم اميراحمدي



 

آذربایجان(1)

سال 21هـ/642م سالانه800.000 درهم (بلاذري: فتوح البلدان، ص 326).
در حدود سال 60هـ/680م: 30.000.000 درهم(يعقوبي: تاريخ، ج2، ص 277). در حدود سال 169هـ/785م: 4000.000 درهم ابن خلدون: العبر، ج1، ص 322 و بعد؛ Kremer,C.G.I 341.
در حدود سال 184هـ/800م: 4000.000 درهم(جهشياري: کتاب الوزراء، ص 362).
سال 4-203هـ/819م(با ارّان): 4.500.000 درهم (قدامه: کتاب الخراج، ص 244؛ وصاف: تاريخ وصاف/ چاپ بمبئي، ص 444).
در حدود سال 231 ه/846 م(پس از قیام پاپک!): 2,000,000 درهم (ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، ص 121؛ ابن فقيه: البلدان، ص 286).
سال 278هـ/891م: 4.00000 درهم(يا کمي بيشتر و کمتر)(يعقوبي: کتاب البلدان، ص 272).
سال 344هـ/56-955م: شروانشاه(همچنين براي شکّي): 1.000.000 درهم پرداخت (ابن حوقل: المسالک و الممالک، ص 354 و بعد).

دينور(ماه الکوفه) و نهاوند(ماه البصره)

در حدود سال 169هـ/785م: 10.000.000(ابن خلدون: العبر، ج1،ص 322 و بعد).(رجوع کنيد به: Schwarz VII 945f).
در حدود سال 205هـ/820م: ماه الکوفه: 5.000.000، ماه البصره: 4.800.000 درهم(قدامه: کتاب الخراج، ص 244).
در حدود سال 235ه/850م: 3,800,000 [ در مرتبه دوم با 1,000,000درهم] (ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، ص 121؛ Schwarz VII 950) سال 278 هـ/891م(«صرف نظر از رساتيق سلطان»: 5.700.000 درهم(يعقوبي: کتاب البلدان، ص 271).
سال 306هـ/9-918م(«غير از ضياع الرياسه [رجوع کنيد به Kremer,Ein] 325، املاک مستحدثه و طعمه»): 105678(درهم؟) و 89500 براي «ضياع»
(وصاف: تاريخ وصاف/ چاپ بمبئي، ص 444؛ Kremer,Ein.309-315)
در حدود سال 328هـ/940م: 30.000.000 درهم(مقدسي: احسن التقاسيم، ص 400).[اين دو رقم اخير مي بايست بر اساس مالياتهاي مختلف و زمينهاي مالياتي مختلف بوده باشد.]

فارس

در حدود سال 600م: 40.000.000 درهم: ياقوت: معجم البلدان، ج4، ص 265، (احتمالاً بر اساس داده هاي ساسانيان).
در حدود سال 60هـ/680م: 70.000.000 درهم(يعقوبي: تاريخ، ج2، ص 277).
در حدود سال 81هـ/700م: معاملات شيراز: 30.000 درهم(زرکوب: شيرازنامه، ص 25[ آيا به عنوان منبع بعدي قابل اطمينان است؟]).
در حدود سال 169هـ/785م(با عمّان): 2.600.000 دينار(!)(ابن بلخي: فارس نامه، 171).
در حدود سال 184هـ/800م: معاملات شيراز: 60.000 درهم(زرکوب: شيرازنامه، ص 25).
در حدود سال 184هـ/800م: (با کرمان و عمّان): 2.000.000 دينار(!).
در حدود سال 184هـ/800م: 27.000.000 درهم- علاوه بر آن نيز مواد طبيعي:(2) 20.000 رطل شيره انگور سياه؛ 150.000 رطل انار و به: 30.000 بطري(قارُورَه) گلاب؛ 15.000 رطل حلويات؛ 50.000 رطل قطعات پنير (؟ طَبَق(3) سيرافي)؛ (4) 3 «بار الاغ» انگور(جهشياري: کتاب الوزراء، ص 358؛ ثعالبي: لطايف المعارف، ص 110 مقادير ديگري ذکر مي کند!).
سال 200هـ/16-815م: که مقررات جديدي براي فارس، کرمان و عمّان پس از جنگهاي داخلي بين امين و مأمون وضع شد: 2.600.000 دينار(ابن بلخي: فارس نامه، ص 171).
در حدود سال 205هـ/820م: 27.000.000درهم، به علاوه 30.000 قاروره گلاب؛ 20.000 رطل کشمش(ابن خلدون: العبر، ج1، ص 322 و بعد).
در حدود سال 231هـ/846م: 35.000.000-33.000.000 درهم(ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، ص 48).
سال 255هـ/869م و بعد: يعقوب صفّار پس از تسلّط 30.000.000 درهم وصول کرد (ابن خلّکان: وفيات الاعيان/gä، ج2، ص 315؛ Kremer C.G.I,306,Krymśkyj I 53).
سال 399هـ/12-911م تا 320هـ/932م: درآمد خراج، املاک دولتي و املاک اميران سالانه 18.000.000 درهم: مسکويه: تجارب الامم، ج1، ص 238و بعد.
سال 306هـ/19-918م، پس از محاسبه تخفيف مالياتي مورد توافق، همچنين دادن «هدايا» به رؤساي قوم: 1.634.520 دينار، به علاوه ي درآمد «حکومتهاي اميرنشين» و عوارض بندر سيراف: 258.040 دينار(ابن بلخي: فارس نامه، ص 171؛ وصاف تاريخ وصاف/ چاپ بمبئي، ص 444؛ (Kremer,Ein.308-313f,324).
در حدود سال 308هـ/920م: از 23.000.000 درهم، که وصول شد، تنها 4.000.000 درهم به خزانه دولتي، و 19.000.000 به گنجينه هاي خصوصي خليفه واريز گرديد. البتّه خليفه نيز براي اهداف نظامي در اين استان(مثلاً سال 303هـ/915م) 7.000.000 دينار(!) خرج کرد. رجوع کنيد به: Wuz,290 و نيز به Mez 115 با پاورقي 3.
در حدود سال 320 هـ/932م: 24.000.000 درهم(قدامه: کتاب الخراج، ص 249).
در حدود سال 339هـ/950م: فارس به علاوه ماليات عشر از درآمد کشتيهاي سيراف 2.150.000 دينار، که 316000 دينار آن ماليات شيراز با نواحي اطراف پنا(ه) خسرو بود(زرکوب: شيرازنامه، ص 172).

غزنه و کابل

در حدود سال 364هـ/975م به انضمام «بخش واقع در همسايگي هندوستان»: 100.000 دينار به علاوه 600.000 درهم(!) پول نقد(ابن حوقل: المسالک و الممالک، چ2، ص 425).

گيلان

در حدود سال 169هـ/785م: 5.000.000 درهم.- به علاوه 1000 برده، 12000 مَشک عسل، 10 بازشکاري، 20 لباس(ابن خلدون: العبر، ج1، ص 322 و بعد؛ وصاف تاريخ وصاف/چاپ بمبئي ص 444 و بعد- Kremer,C.G.I 342).
در حدود سال 184هـ/800 م(با الباب و طيلسان): 100 برده، 12 مشک عسل، 10 بازشکاري، 20 لباس: جهشياري: کتاب الوزراء، ص 364).

گوزگان(ان)

در حدود سال 364هـ/975م: 100.000 دينار، به علاوه 400.000 درهم پول نقد(؟ وَرَق) و ديگر(ابن حوقل: المسالک و الممالک، چ2، ص 425).

گرگان

در حدود سال 169هـ/785م: 12.000.000 درهم، 1000 من پارچه هاي ابريشمي (ابن خلدون: العبر، ج1، ص 322؛ جهشياري: کتاب الوزراء، ص 358 و بعد- Kremer,C.G.I 332).
در حدود سال 235هـ/850م: 10.176.800 درهم (ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، ص 35-Kremer,C.G.I 332).
در حدود سال 278هـ/891م: 10.000.000 درهم(يعقوبي: کتاب البلدان، ص 277).
سال 295هـ/8-907م: مقايسه کنيد با ري.
در حدود سال 320هـ/932م: 4.000.000 درهم(قدامه: کتاب الخراج، ص 250).
در حدود سال 375هـ/985م: 10.196.800 درهم: (مقدسي: احسن التقاسيم، ص 371).

همدان

در حدود سال 169هـ/785م: 11.800.000 درهم-1000 رطل ربّ انار، 12000 رطل عسل(ابن خلدون: العبر، ج1، ص 322 و بعد-Kremer,C.G.I 336).
در حدود سال 184هـ/800م: 11.800.000 درهم-1000 من آب زرشک؛ 20.000 من عسل اروندي(عسل به ويژه خوب؟)(جهشياري: کتاب الوزراء، ص 361).
در حدود سال 205هـ/820م: به طور متوسط 1.700.000 درهم(قدامه: کتاب الخراج، ص 244).
سال 278هـ/891م: 6.000.000 درهم(براي مردم بصره): يعقوبي: کتاب البلدان،ص 272، Schwarz VII 952.
سال 306هـ/19-918م: 150.480 دينار خراج، 789 ،55 دينار از «ضياع»(وصاف، تاريخ وصاف، ص 444-Kremer,Einn 308-314)

خراسان(5)

سال 123هـ/741م: براي پارياب 70.000 درهم: (ابن اثير: الکامل، ج5، 93)
در حدود سال 170هـ/786م: 28.000.000 درهم-(به انضمام ماوراء النهر:)
2000 شمش نقره؛ 4000 حيوان بارکش؛ 1000 برده؛ 27000 طاقه(يا متاع پارچه اي)، 3000 رطل اهليلج(يهليلج)(6)(هليله Myrobalan، گياهان طبّي)(جهشياري: کتاب الوزراء، ص 359 و بعد، ابن خلدون: العبر، م1، ص 322).
سال 211هـ/28-826م: 38.000.000 درهم(قدامه: کتاب الخراج، 243: تاريخ سيستان، ص 26؛ ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، ص 39-34) با توضيحات دقيق درباره هر ناحيه.
سال 229هـ/844م: (خراسان با ري، طبرستان و کرمان): 48.000.000 درهم.
(طبري: تاريخ 3، ص 1338 و بعد؛ ابن اثير: الکامل، ج7، ص 5).
سال 232هـ/846م: 200 .729 .10 درهم(پس از کسري ري، گرگان، قومس، کرمان و سيستان) (ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، ص 43-41.-Kremer C.G.I 331).
سال 278هـ/891م: شهر سرخس 1.000.000 درهم خراج آن جزو خراج خراسان است؛ مانند طوس/نيشاپور، مرو و هرات)(يعقوبي: کتاب البلدان، ص 279).
در حدود سال 303هـ/915م: 38.000.000-37.000.000 درهم(قدامه: کتاب الخراج، ص 250).«در برخي کتب» به عنوان مبلغ خراج از خراسان 44 .800 .93. درهم به علاوه 20 حيوان سواري، 100 گوسفند، 1012 برده، 1300 بار الاغ پارچه ذکر شده است(مقدسي: احسن التقاسيم، ص 339 و بعد).

خوزستان

در حدود سال 60هـ/680م: اهواز با متعلقات: 40.000.000 درهم(يعقوبِ: تاريخ، ج2،ص 277).
سال 159هـ/76-775م: 25.000.000 درهم-30.000 رطل شکر(ثعالبي: لطايف المعارف، ص 107؛ ابن خلدون: العبر، ج1، ص 322 و بعد).
سال 204هـ/20-819م: 23.000.000 درهم(قدامه: کتاب الخراج، ص 243).
در حدود سال 225هـ/840م: 30.000.000 درهم(ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، ص 42؛ -Kremer,C.G.I 295-).
سال 307هـ/20-919م: 11.000.000 درهم براي اهواز، به علاوه 2.900.000 درهم از املاک دولتي، که شامل «مبلغ جمع آوري شده جديد» عباسيان و مصادره املاک ابن الفرات [رجوع کنيد به اجاره ماليات] بود: 1.260.922 دينار(مسکويه: تجارب الامم، ج1، ص 70).
در حدود سال 328هـ/940م: اهواز 30.000.000 درهم(مقدسي: احسن التقاسيم، ص 418V-Schwarz IV 442).

حُلوان

در حدود سال 205هـ/820م: 9.000.000(درهم؟؛ متن مخطوط است)
(قدامه: کتاب الخراج، 250) سال 306هـ/19-918م(خراج و ضياع): 30015 دينار(وصّاف، ص 444 و بعد- Kremer,Ein.309-315).

اسپهان

در حدود سال 184هـ/800 م: 11.000.000 درهم-20.000 رطل عسل. 20.000 رطل موم(جهشياري: کتاب الوزراء؛ ص 361؛ ثعالبي: لطايف المعارف، ص 110 و بعد) (بنابر قم31 (7) پس از جدايي از قم: 12.000.000 درهم).
در حدود سال 205هـ/820م: 10.500.000 درهم(قدامه: کتاب الخراج، 242-Kremer,C.G.I 337).
در حدود سال 278هـ/891م: 10.000.000 درهم(يعقوبي: کتاب البلدان، ص 275).
در حدود سال 287هـ/900م؟: 12.000.000 درهم(ابن حوقل: المسالک و الممالک، ص 367؛ حسيني: اخبارالدولة السلجوقيه/ چاپ براون، ص 23-Schwarz VII 942).
در حدود سال 292هـ/905م: 10.300.000 درهم غير از درآمدي بنام «شرطيه» که از قراء معروف و ديگر جاهايي که به بزرگي يک شهر بودند وصول مي کردند (ابن رسته: الاعلاق النفيسه، ص 154.- Schwarz VII 953)(براي اسپهان خراج قم و کرج منظور مي شد).- کارگاههاي فلزات نزديک اسپهان ساليانه 10.000 درهم به دست داد(ابن رسته: الاعلاق النفيسه، ص 156).
سال 306هـ/19-918 م: خراج پس از تجديد قرارداد، همراه با خراج کُردان و عوارض محصولات (فروخته شده؟) زمينهاي آزاد(ايغار) و ضياع السلطان: 410178+189334 دينار(وصاف، ص 444؛ Kremer,Ein.308-314).
سال 307هـ/20-919م: 2.100.000 درهم سالانه(مسکويه: تجارب الامم، ج1، ص 70).
سال 368هـ/978م: باغي نزديک اسپهان مي بايست سالانه 100.000 درهم خراج به دست مي داد(ابن حوقل: المسالک و الممالک، ص 364).
سال 370هـ/980م: خراج و جزيه با هم 40.000.000 درهم(پس از تسلّط آل بويه به وسيله ي مؤيد الدوله)(حسيني: اخبارالدولة السلجوقيه/ چاپ براون، ص 23).

کرج

در حدود سال 169هـ/785م: 300.000 درهم(ابن خلدون: العبر، ج1، ص 322 و بعد)(صحيح آن 3.000.000؟).
در حدود سال 215هـ/830م: 3.400.000 درهم(از آن 1.000.000 درهم از رساتيق). علاوه بر آن 400.000 درهم از «اشربه»(مناطق آبياري شده، رجوع کنيد به: جهشياري: کتاب الوزراء، ص 5 و بعد).
در حدود سال 230هـ/845م: خراج به 3.300.000 درهم تخفيف داده شد: يعقوبي: کتاب البلدان، ص 273.

کاشان

در حدود سال 328هـ/940م: 1.000.000 درهم (مقدسي: احسن التقاسيم، ص 400).

کرمان

در حدود سال 600م: 60.000.000 درهم(ياقوت: معجم البلدان، ج4، ص 265، احتمالاً بر اساس گزارشهاي عصر ساسانيان).
در حدود سال 170هـ/786م: 4.000.000 درهم-500 قطعه پارچه يمني: 20.000 رطل خرما؛ 1000 رطل زيره (جهشياري: کتاب الوزراء، ص 358 و بعد؛ ابن خلدون: العبر، ج1، ص 322 و بعد).
در حدود سال 204هـ/20-819م: 6.000.000 درهم(قدامه: کتاب الخراج، ص 242). سال 229هـ/844م: رجوع کنيد به خراسان.
سال 298هـ/12-911م تا 321هـ/932م سالانه: 5.000.000 درهم (مسکويه: تجارب الامم، ص 238 و بعد؛ ابن خرداذبه: المسالک و الممالک. ص 35.- Schwarz III 286,Kremer,C.G.I 309)
سال 306هـ19-918م: ماليات با «امير» نشينها امّا به استثناي «عَهد» و «وَرَح»(= وَرج: بارگاه؟)، دهات ويران و ارثيه ها: 364.800 دينار(وصّاف، ص 444.- Kremer,Ein.308-314).
در حدود سال 307هـ/20-919م: 6.000.000 درهم (قدامه: کتاب الخراج، ص 250).
در حدود سال 328 هـ/940م: 60,000,000 درهم(مسلماً منظور: 6000.000 درهم است) (مقدسي: احسن التقاسيم، ص 473).
در حدود سال 339هـ/950م کرمان با تيز، و بلوک آن): 750.000 دينار (زرکوب: شيرازنامه، ص 172).
سال 351هـ/2-961م: 1.100.000 درهم(ابن حوقل: المسالک و الممالک، ص 226).

مکران

در حدود سال 168هـ/785م: 400.000 درهم(جهشياري: کتاب الوزراء، ص 358 و بعد؛ ابن خلدون: العبر، ج1، ص 322 و بعد).

ماسبذان

در حدود سال 205هـ/820م: 1.100.000 درهم (قدامه: کتاب الخراج، ص 244).
سال 306هـ/19-918 م: خراج 57.746، ضياع 16.750 دينار(وصّاف، ص 444-Kremer,Ein.309-314؛ رجوع کنيد به Schwarz VII 947).

نيشاپور

در حدود سال 278هـ/891م: 4.000.000 درهم(با طوس محاسبه مي شد)(يعقوبي: کتاب البلدان، ص 278).
در حدود سال 328هـ/940م: ماليات بيجار(غرب نيشاپور) در ازاء هديه اي از جانب اهالي، از 26.000 درهم به 6.000 درهم تقليل يافت و به حساب نيشاپور منضم شد(مقدسي: احسن التقاسيم، ص 371).

نهاوند

در حدود سال 60هـ/680م (با ماه الکوفه [دينور] و ماه البصره[همدان با متعلقات الجبال]): 40.000.000 درهم (يعقوبي: تاريخ، ج2، ص 277).
سال 278هـ/891م(باستثناي «مال الضياع»): 1.000.000 درهم (يعقوبي: کتاب البلدان، ص 272).
سال 306هـ/19-918 م(با هر دو «ايغار»): خراج 185.636، ضياع: 267.520 دينار(وصّاف، ص 444.-Kremer,Ein,308-314).

قزوين(8)

در حدود سال 205هـ/820م: 1.628.000 درهم (قدامه: کتاب الخراج، ص 244.-Kremer,C.G.I 1355).
در حدود سال 231 هـ/846 م: (قزوين: بر اساس دستنويس ديگري قزوين و زنجان): 1.200.000 درهم (ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، ص 57.-Schwarz VII 950).
سال 278هـ/891م: قزوين و زنجان 1.500.000 درهم (يعقوبي: کتاب البلدان، ص 271).
سال 306هـ/19-918م: قزوين، زنجان و ابهر: خراج 115.710 دينار، ضياع 58.290 دينار(وصّاف، ص 444 Kremer,Ein,308-314.325)

قومس(کومش)(مرکز آن: دامغان)

در حدود سال 169هـ/785م: 1.500.000 درهم-1000 (نزد جهشياري: کتاب الوزراء، 2000) شمس نقره (ابن خلدون: العبر ج1، ص 322)، جهشياري: کتاب الوزراء، ص 360 همچنين: 70 لباس، و 40.000 انار ذکر مي کند.
در حدود سال 205هـ/820م: 1.050.000 درهم (قدامه: کتاب الخراج، ص 244، 250.-Kremer,C.G.1333).
در حدود سال 235هـ/850 م: 2.196.000 درهم (ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، ص 35.--Kremer,C.G.1333).
در حدود سال 278هـ/891م: 1.500.000 درهم (با خراج خراسان يکجا محاسبه شده است)(يعقوبي: کتاب البلدان، ص 276.-Schwarz VII 952).
در حدود سال 375هـ/985م: 1.196.000 درهم (مقدسي: احسن التقاسيم، ص 371).

قم

در حدود سال 184هـ/800م(پس از تفکيک از اسپهان): 3.500.000 درهم (قمي: تاريخ قم، ص 31).
در حدود سال 205هـ/820م: 2.000.000 درهم. پس از سرکوبي قيام مردم که خواستار تخفيف مالياتي بودند، به جاي آن 7.000.000 درهم مقرر شد (بلاذري: فتوح البلدان، ص 314؛ طبري: تاريخ 3، ص 1092 و بعد؛ ابن اثير: الکامل، ج6، ص 135).
سال 4-233هـ/847م(با عوارض زمينهاي ضياع-وصول مطالبات و جزيه): 3.213.033 درهم (قمي: تاريخ قم، ص 126 و بعد).
در حدود سال 6-235هـ/850م: 3.800.000 درهم(ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، ص 41.-Schwarz VII 950,Kremer,C.G.I 1337).
در حدود سال 278هـ/891م: 4.500.000 درهم(؟، يعقوبي: کتاب البلدان، ص 274: به سختي با قبل و بعد آن تطابق دارد؛ امّا شايد يعقوبي مناطق ديگر را به حساب مي آورد).
سال 282هـ/895م: 3.479.895 درهم (قمي: تاريخ قم، ص 125).
سال 284هـ.897م(با «مال منقول، مال سيلقاني [رمه ها؟] و جزيه»): 3.273.874 درهم(قمي: تاريخ قم، ص 128).
سال 288هـ/900م: 3.370438/5 درهم (قمي: تاريخ قم، ص 122).(9) در حدود سال 292هـ/905م: قم با کرج در اسپهان منظور مي شود(ابن رسته: الاعلاق النفيسه، ص 152، قدامه: کتاب الخراج، ص 20).
سال 306هـ/19-918م قم تنها، 197.229 دينار خراج و 80.229 ماليات ضياع (عدد پاياني هر دو مقدار واقعاً با وصّاف، ص 444 تطابق دارد.- و Kremer,Ein,308-314).
در حدود سال 308هـ/920م: 2.000.000(قدامه: کتاب الخراج، ص 250.-Kremer.C.G.I 337).
در حدود سال 328هـ/940م: قم 1.000.000 درهم، «قم و زنجان»(کذا!)1.628.000 درهم: مقدسي: احسن التقاسيم، ص 400.
سال 353هـ/964م: 2.900.000 درهم(قمي: تاريخ قم، ص 132؛ از اينجا تا صفحه 142 سهم هر يک از رساتيق در پرداخت ماليات به طور عليحده گزارش مي شود).

ري

در حدود سال 60هـ/680 م(«با متعلقات»): 30.000.000 درهم (يعقوبي: تاريخ، ج2، ص 277).
در حدود سال 169هـ/785م: 12.000.000 درهم.-20.000 رطل عسل(ابن خلدون: العبر، ص 322 و بعد).
در حدود سال 184هـ/800م: 12.000.000 درهم- 100.000 انار؛ 1000 رطل هلو(جهشياري: کتاب الوزراء، ص 360 و بعد؛ ثعالبي: لطايف المعارف، ص 111).
در حدود سال 197هـ/813م: مأمون خراج را به 2.000.000 درهم تقليل داد (بلاذري: فتوح البلدان، ص 320؛ طبري: تاريخ 3، ص 1030؛ ابن اثير: الکامل، ج6، ص 135، Schwarz VII 948f).
در حدود سال 205هـ/820م(با دماوند) 20.200.000 درهم (قدامه: کتاب الخراج، ص 244، 250).
سال 229هـ/844م مقايسه کنيد با خراسان.
در حدود سال 235هـ/850م 10.000.000 درهم (ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، ص 22، 34-Kremer,C.G.I 335,Schwarz VII 951).
در حدود سال 278هـ/891م: 10.000.000 درهم(يعقوبي: کتاب البلدان، ص 276).
سال 295هـ/8-907م: ري، طبرستان و گرگان: 80 «بار»(وِقر)... (ابن اثير: (الکامل، ج8، ص 3).
سال 306هـ/19-918م: ري و دماوند: ماليات زمين و عوارض کالا (نه براي صاحب امتيازان) بر اساس قوانين تعيين شده مالياتي(خراج، عشر، خمس)(10) با مالياتهاي ويژه پرداخت شده 465078 دينار، ضياع 122644 دينار(وصّاف 444؛ Kremer,Ein.308-314)
درحدود سال 328هـ/940م: 10.000.000 درهم (مقدسي: احسن التقاسيم، ص 400).

شهرزور، سمغان و درآباذ

(شمال مهرجان قَذَق و ماسبذان)
در حدود سال 169هـ/785م: هنوز در حساب استان موصل منظور مي شد(ابن خلدون: العبر، ج1، ص 322).
در حدود سال 205هـ/820م: 2.750.000 درهم (قدامه: کتاب الخراج، ص 245.-Kremer,C.G.I 339).
در حدود سال 235هـ/850م: 2.750.000 درهم (ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، ص 41-Kremer، همان جا).

صيمَره

(اراضي مهرجان قذق و ماسبذان)
در حدود سال 169هـ/785م: 4.000.000 درهم (ابن خلدون: العبر، ج1، ص 322 و بعد).
در حدود سال 235هـ/850م 3.500.000 درهم(ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، ص 41.-Kremer همان جا).
سال 278هـ/891م: «صيمره و ماسبذان»- (با شهر سيروان): 2.500.000 درهم (يعقوبي: کتاب البلدان، ص 270.-Schwarz VII 952).
در حدود سال 308هـ/920م: 1.200.000+1.100.000درهم(قدامه: کتاب الخراج، ص 250.-Kremer,C.G.I 339).
در حدود سال 328هـ/940م: 3.100.000 درهم (مقدسي: احسن التقاسيم،ص 400).

ساوه(«با اماکن ضرب سکه»)

سال 306هـ/19-918م: 17625 دينار(وصّاف، ص 444-.Kremer,Ein.309-314).

سيستان

در حدود سال 30هـ/650م؟(با بُست رِخّج، کابل، زابلستان، نوشاد، زمين داور، اسپزار و خجستان): 1.000.000 درهم (تاريخ سيستان، ص 26).
در حدودسال 169هـ/86-785م: 4.000.000 درهم، 300 قطعه بافته ابريشمي، 20.000 رطل شکر تصفيه شده (پانيذ)(ابن خلدون: العبر، ج1، ص 322 و بعد).
سال 179هـ/95-794م: 400.000 درهم ارسالي براي خليفه، به علاوه 7.000.000 درهم از کابل فتح شده (طبري: تاريخ 3، ص 634).
در حدود سال 184هـ/800م: 4.600.000 درهم-با لباسهاي «به ويژه تشريفاتي»: 30.000 دست؛ که از ان 2.000 دست با نيل رنگ شده بود و 20.000 آن از اطلس بود(جهشياري: کتاب الوزراء، ص 358 و بعد).
در حدود سال 235هـ/850م: 6.776.000 درهم (ابن خرداذبه: المسالک و الممالک، ص 35-Kremer,C.G.I 315).
قرن سوّم هجري قمري/ نهم ميلادي؟: 3.512.000 درهم(تاريخ سيستان: ص 30).
سال 300هـ/912م: درآمد منظم قريب 1.000.000 درهم(تاريخ سيستان، ص 297).
در حدود سال 308هـ/920م: 1.000.000 درهم (قدامه: کتاب الخراج، ص 250).
در حدود سال 364هـ/975م: سيستان و رخّج(باستثناي بُست) با جِبايات، قوانين و «اَدايي ها» 100.000 دينار، بعدها پول نيز 300.000 درهم(ابن حوقل: المسالک و الممالک، چ2، ص 425).
در حدود سال 364هـ/975م: بُست با جباياتي مختلف از اموال، از زمينهاي کشاورزي مشمول ماليات (مقاسمات)، همچنين با «خراجات و توابي ها» 100.000 دينار، با پول نقد 800.000 درهم(ابن حوقل: المسالک و الممالک، چ2، ص 245).

طبرستان

در حدود سال 169هـ/785م: 6.300.000درهم-600 قالي طبرستاني، 200 لباس، 500 لباس زير، 300 دستار(منديل)، 600 جام بلورين(جهشياري: کتاب الوزراء، ص 360؛ همچنين ابن خلدون: العبر، ج1، ص 322 و بعد که فقط به جاي 600 جام بورين، 300 فنجان نقره اي ذکر مي کند.
در حدود سال 184هـ/800م: ماليات روذ/يان توسط هارون الرشيد 450.000 درهم تعيين شد (ابن رسته: الاعلاق النفيسه، ص 150).
در حدود سال 205هـ/820م: شهر جديدالتأسيس چالوس مي بايست 500.000 درهم بپردازد (ابن رسته: الاعلاق النفيسه، 151).
در حدود سال 205هـ/820م: 1.163.000 درهم (قدامه: کتاب الخراج، ص 250.-Kremer,C.G.I 334).
سال 229هـ/844م: مقايسه کنيد با خراسان.
اواسط قرن سوم هجري قمري/ نهم ميلادي (در زمان طاهريان): 5.830.000 درهم (با حاصل جمع اجزاء تطابق ندارد!).- ضياع طبرستان در آن زمان به چند رديف تقسيم مي شد، و در زمان طاهر (متوفي 207هـ/822م) 7.000.900 درهم به دست مي داد(در حالي که از رديفهاي ذيل فقط 6.100.300 درهم به دست مي آمد). اين رديفها عبارت بودند از:
1- تفصيل معروف با ضياع خريداري شده خليفه از اسپاهبذ و ملکي ديگر؛
2- عوايد به دست آمده از شکار پرندگان و ماهيگيري؛
3- عرق(11)(؟) از دو مِلک؛
4- ضياع که محمدبن عبدالله طاهري به عنوان «اقطاع» دريافت داشت، و ديگر ضياع اين خاندان. -بايد دانست که مبلغ ضياع، «خوارج» و «طاهريه» روي هم رفته 13.300.000 درهم مي شد(ابن اسفنديار: تاريخ طبرستان، ص 29 و بعد).
سال 278هـ/891م: 4.000.000 درهم (يعقوبي: کتاب البلدان، ص 277). سال 294هـ/8-907م: مقايسه کنيد با ري.
درحدد سال 308هـ/920م: 1.163.070 يا 4.280.700 درهم(قدامه: کتاب الخراج، ص 245 در مقايسه با، ص 250).
در حدود سال 364 هـ/975م: 200.000+2.000.000 درهم (پس از «تنزل» زمين). «درآمد به شدت تغيير مي کرد. در برخي سنوات، در سرزميني معين ماليات اصولاً وصول نمي شد، زيرا صاحبان قدرت در آن سرزمين پي در پي عوض مي شدند».«قبلاً ميزان درآمد تا حد گرگان بالا بود، زيرا که محصول زيادي از کشاورزي- به ويژه از کشت گندم و جو- به دست مي آمد»(ابن حوقل: المسالک و الممالک، ص 385).

ماوراء النهر

سال 88هـ/707م: بخارا مي بايست پس از چهارمين استيلاي اعراب (در زمان قتيبة بن مسلم) سالانه 200.000 درهم به خلفاء و 10.000 درهم به حکام خراسان مي پرداخت (نرشخي: تاريخ بخارا، ص 51)
سال 185هـ/801م: به دنبال اصلاحات پولي که «درهم غطريفي» به جريان درآمد، خراج بخارا، که قبلاً کمي کمتر از 200.000 درهم (نقره/nākartak)بود، مي بايست بار سنگيني را تحمل مي کرد. اين بار در آغاز 1.068.567 (کذا!) درهم بود، (12) که البته بعدها کمتر شد (نرشخي: تاريخ بخار، ص 31 و 35).
قرن سوم هجري قمري/ نهم ميلادي: در آغاز 1.168.566(کذا!) درهم و 5/5 دانق[دانگ]، بعدها کمتر (نرشخي: تاريخ بخارا، ص 31).
در حدود سال 235هـ/850م: خلاصه اي از درآمد هر يک از شهرها در: Kremer,C.G.I 326-331.
در حدود سال 278هـ/891م: بخارا: 1,000,000درهم( یعقوبی: کتاب البلدان، ص 293).
در حدود سال 297هـ/910م: بخارا« به علت ويرانيهاي دوره قبل» بنابر توضيحات امير سامانيان، فقط 20.000(کذا!) (مسلماً به عمد کمتر ذکر کرده اند، تا مجبور نباشند مبلغ زيادي به بغداد ارسال دارند)(نرشخي: تاريخ بخارا، ص 10).
در حدود سال 375هـ/985م: فرغانه 280.000 درهم محمّديه/ چاچ(شاش/ تاشکند) 180.000 درهم مصيبيّه/ خجند به «مقاطعات الاعشار» 100.000 درهم / سغد، کش، نخشب، اسروشنه 1.039.031 درهم محمديه/ اسپيجاب سالانه 4 دانق و نيز جارويي (به عنوان سمبل پرداخت ماليات)/ بخارا 1.166.897 درهم غطريفي/ چغانيان 48.529 درهم/ وَخان 40.000/ خوارزم 420.120 درهم و 4/5 دانق.

پي نوشت ها :
 

1. اين جدول به خصوص دوران شکوفايي اقتصادي در قلمرو نسبتاً يگانه خليفه را در نظر دارد، زيرا که بعد، از اين دوران هر يک از دولتها به حد وسيعي درآمد خود را مخفي نگاه مي داشتند، رجوع کنيد به:
Kremer.C.G.I 265,A.Z.V.Togan in der EI,türk,II 108f.-
براي بقيه موارد نگاه کنيد به جدول: Levy,Soc.I 343-346
2. در مورد قطع مواد طبيعي در حدود سال 287هـ/900م (در بين النهرين بين سالهاي 260هـ/874م و 303هـ/915م)، مقايسه کنيد با Mez445.
3. و چنين است براي طين در متن.
4. به جاي سورابي؟
5. اگر حاکم اموي اين ايالت (در آغاز قرن 2هـ/8 م) اعلام مي کند که درآمد مالياتي اين ايالت کفاف مخارج آشپزخانه او را هم نمي کند(کتاب الاغاني/ چاپ بولاق، ج13، ص 56)، طبيعتاً اين امر بايد به عنوان اغراقي تلقي کرد.- در مورد جزييات عايدي شهرها رجوع کنيد به: Kremer.C.G.1320-325.
6. فرهنگ لغتSiggel ص 17 سمت راست.
7. [مسلماً در اينجا منظور کتاب معروف قمي: تاريخ قم،ص 31 است که چنين مي گويد: «پس خراج اصفهان و کرج بعد از جدا کردن قم از اصفهان چنانچه اوّل مقرر شد، بر دوازده هزار هزار درهم و کسري بود...»- مترجم].
8. بلاذري: فتوح البلدان، ص 323 از تقليل ماليات سالانه قزوين به 10.000 درهم گزارش داده است. اين اقدام به هر حال پايدار نبوده است.
9. از آن بعداً مبلغ کمي (50723 و يا 90971/5 درهم) از اسپهان به حساب کرج انتقال دادند: قمي: تاريخ قم، ص 122(در اينجا تقسيم بندي بيشتر در مبالغ اصلي- اصل، اضافات- و ماليات رساتيق است).
10. «صاحبان اراضي بزرگ» فقط عشريه مي پرداختند در حالي که براي زمينهاي کشاورزي معمولي، خراج عادي با انواع اضافات دريافت مي شد.
11. سفجیه، بر اساس لغت نامه Vullers= سِيِکي، مشخصات لغت نامه Vullers اين است:
Vullers,Johann August: Lexicon Persico- Latinum Etymologicum,2Bände,(Bonn 1855)(mit Supplementum 1967).
12. در ص 31، و نيز 35 تاريخ بخارا: 1.168.566درهم و 5/5 دانق.

منبع مقاله :
اشپولر، برتولد؛ (1386)، تاريخ ايران در قرون نخستين اسلامي(جلد دوم)، ترجمه ي مريم ميراحمدي، تهران: شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ پنجم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط