به کوشش: محمد کمالي نژاد
نام رايج:
سرکهعربي:
خَلّنام هاي ديگر:
سرکاماهيت:
از اکثر چيزها مانند انگور و مويز و خرما و انجير و شکر و آب نيشکر و تاري و عسل و امثال اينها و هر ميوه آب دار شيرين و از حبوب نيز مانند برنج و غيره ترتيب مي دهند.طبيعت:
مرکب القوي و در دوم سرد و خشک، البته بر حسب نوع سرکه متفاوت است.افعال و خواص:
قابض و بسيار مجفف و سريع النفوذ و رساننده قواي ادويه به اعضاء و ملطف و قاطع اخلاط غليظه، طلا و نطول آن به تنهايي يا با روغن زيت و يا روغن گل ممزوج با هم جهت صداع حار و صداعي که از آفتاب به هم رسيده باشد و يا از صفرا و يا بخارات حار و يا حمام گرم مفيد است. مضمضه سرکه آميخته با نمک جهت قطع خون بن دندان که گنده شده باشد. خوردن سرکه جهت رفع تشنگي و اعانت بر هضم و قطع نزف الدم اعضاي باطني و تحريک اشتها و گداختن بلغم و سپرز و تقطيع صفرا و تفتيح سدّه ماساريقا و سپرز و رساننده اثر ادويه به طحال به مناسبت ترشي طعم سودا که در طحال است و آشاميدن سرکه که انجير يا مويز يا پوست بيخ کبر در آن خيسانيده باشند ناشتا جهت تحليل سپرزبدل:
در بعضي امور آب ليمومضر:
مضر پيران و سوداوي مزاجان و صاحبان امراض ريه مانند سرفه تازه و خشک و غيرها و رياح غليظه و درد مفاصل و ضعف احشا و باه و رحم، مضر اعصاب و اعضاي عصباني و باه و ناقهين و مبرودين و مداومت آن مورث استسقاء و ضعف بصر و زردي رنگ رخسار و سحج و لاغري بدنمصلح:
شيريني ها و گوشت آب چرب و در رفع ضرر سرفه شيريني و روغن بادام و ادويه ضعيف الحراره و در ضعف اعصاب عسل و ادويه حاره و در سحج لعاب ها.مقدار شربت:
تا هفت مثقالمنبع مقاله :
کمالي نژاد، محمد، (1390)؛ برگ کهن، تهران: چوگان، چاپ اول