آيا جامعه شناسي علم است؟

جامعه شناسي جايگاه نخستين را در ميان گروهي از رشته هاي علمي (از جمله انسان شناسي، اقتصاد و علوم سياسي) که معمولاً علوم اجتماعي ناميده مي شوند اشغال مي کند. اما آيا ما واقعاً مي توانيم زندگي اجتماعي انسان را به شيوه اي
شنبه، 11 مرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آيا جامعه شناسي علم است؟
آيا جامعه شناسي علم است؟

 

نويسنده: آنتوني گيدنز




 

جامعه شناسي جايگاه نخستين را در ميان گروهي از رشته هاي علمي (از جمله انسان شناسي، اقتصاد و علوم سياسي) که معمولاً علوم اجتماعي ناميده مي شوند اشغال مي کند. اما آيا ما واقعاً مي توانيم زندگي اجتماعي انسان را به شيوه اي علمي مطالعه کنيم؟ براي پاسخ به اين پرسش، بايد پيش از همه ويژگيهاي اصلي علم را به عنوان شکلي از کوشش انديشمندانه بشناسيم. علم چيست؟
علم کاربرد روشهاي منظم پژوهش، تفکر نظري، و ارزيابي منطقي استدلالها، براي توسعه ي مجموعه اي از آگاهيها درباره ي موضوع خاصي است. کار علمي به ترکيب تفکر بدعت آميز جسورانه و تنظيم دقيق مدارک و دلايل براي تأييد يا رد فرضيه ها و نظريه ها بستگي دارد. اطلاعات و بصيرتهايي که از طريق مطالعه و بحث علمي انباشته مي شود هميشه تا اندازه اي آزمايشي است- ممکن است در پرتو مدارک يا دلايل جديد مورد تجديدنظر قرار گرفته، يا حتي کاملاً رد شود.
هنگامي که ما مي پرسيم، "آيا جامعه شناسي علم است؟ "منظور ما دو چيز است:" آيا اين رشته مي تواند دقيقاً بر پايه ي روشهاي علوم طبيعي طرح ريزي شود؟" و "آيا مي توان اميدوار بود که جامعه شناسي به همان نوع آگاهي دقيق و مطمئن دست يابد که علماي طبيعي نسبت به جهان فيزيکي پيدا کرده اند؟" اين مسائل همواره تا اندازه اي مورد اختلاف بوده اند، اما طي دوره اي طولاني اکثر جامعه شناسان به آنها پاسخ مثبت مي دادند. آنها معتقد بودند که جامعه شناسي مي تواند و بايد هم از نظر اسلوبها و هم به لحاظ خصلت يافته هايش همانند علوم طبيعي باشد (ديدگاهي که زماني به عنوان اثبات گرايي شناخته مي شد).
اين نظر اکنون خام مي نمايد. مانند ديگر "علوم" اجتماعي، جامعه شناسي رشته اي علمي هست به اين معنا که متضمن روشهاي منظم پژوهش، تحليل داده ها، و ارزيابي نظريه ها در پرتو مدارک و دلايل منطقي است. اما مطالعه ي انسانها با مشاهده ي رويدادها در جهان فيزيکي تفاوت دارد، نه چارچوب منطقي و نه نتايج مطالعات جامعه شناسي هيچ يک فقط بر حسب مقايسه با علوم طبيعي نمي تواند چنانکه بايد درک شود. در بررسي زندگي اجتماعي ما با فعاليتهايي سر و کار داريم که براي مردمي که به آن فعاليتها مي پردازند معني دار هستند. برخلاف اشيا در طبيعت، انسانها موجوداتي خود آگاهند، که به اعمال خود معنا و هدف مي بخشند. ما حتي نمي توانيم زندگي اجتماعي را به درستي توصيف کنيم مگر اينکه پيش از هر چيز معناهايي را که مردم به رفتارشان مي دهند دريابيم. براي مثال، توصيف يک مرگ به عنوان خودکشي مستلزم آگاهي يافتن از اين امر است که شخص موردنظر هنگامي که کشته شد چه انديشه اي در سر داشته است. خودکشي فقط در جايي مي تواند رخ دهد که فردي به طور جدي قصد نابودي سازي خود را داشته باشد. به شخصي که تصادفاً جلوي اتومبيلي قدم مي گذارد و کشته مي شود نمي توان گفت مرتکب خودکشي گرديده، اين مرگ به اراده آن شخص صورت نگرفته است.
اين واقعيت که ما نمي توانيم انسانها را درست همانند اشيا در طبيعت مورد مطالعه قرار دهيم از بعضي لحاظ امتيازي براي جامعه شناسي به شمار مي رود، و از جنبه هاي ديگر دشواريهايي مي آفريند که علماي طبيعي با آنها روبه رو نمي شوند. پژوهشگران جامعه شناس از اينکه مي توانند مستقيماً سئوالاتي را براي افرادي که مورد مطالعه قرار مي دهند- انسانهاي ديگر- مطرح کنند، سود مي برند. از طرف ديگر، مردمي که مي دانند فعاليتهايشان تحت بررسي است اغلب همان گونه که معمولاً رفتار مي کنند رفتار نخواهند کرد. به عنوان مثال هنگامي که افراد به پرسشنامه ها پاسخ مي دهند، ممکن است آگاهانه يا ناآگاهانه نظري درباره ي خودشان ابراز کنند که با نگرشهاي معمولي آنان فرق مي کند. آنها حتي ممکن است سعي کنند با دادن پاسخهايي که گمان مي کنند پژوهشگر خواستار آن است به او کمک کنند.

عينيت

جامعه شناسان کوشش مي کنند در پژوهشها و تفکرات نظريشان مستقل بوده و زندگي اجتماعي را به شيوه اي آزادانديشانه مطالعه کنند. جامعه شناس خود تلاش خواهد کرد تعصباتي را که ممکن است مانع ارزيابي منصفانه انديشه ها يا مدارک و شواهد گردد، کنار بگذارد. اما هيچ کس در مورد همه ي مسائل کاملاً آزادانديش نيست، و ميزان موفقيت هر فرد در ايجاد چنين نگرشهايي نسبت به مسائل مورد اختلاف به ناچار محدود است. با وجود اين، عينيت فقط، يا حتي اساساً، به بينش پژوهشگران خاص بستگي ندارد، و به روشهاي مشاهده و استدلال مربوط است. در اينجا خصلت عمومي اين رشته بسيار مهم است. از آنجا که نتايج و گزارشهاي تحقيق براي بررسي در دسترس اند- در مقالات تک نگاريها يا کتابها منتشر مي شوند- ديگران مي توانند نتيجه گيريها را مورد رسيدگي قرار دهند. ادعاهايي که بر اساس نتايج تحقيق مطرح شده است، مي تواند توسط ديگران با نظر انتقادي ارزيابي گرديده و تمايلات شخصي در نظر گرفته نشود.
عينيت در جامعه شناسي به اين ترتيب تا حد زيادي از طريق اثرات انتقاد متقابل توسط اعضاي اجتماع جامعه شناسان به دست مي آيد. بسياري از موضوعاتي که در جامعه شناسي مورد مطالعه قرار مي نگيرند مورد اختلاف هستند، زيرا مستقيماً به ستيزه ها و منازعات در خود جامعه مربوط مي شوند. اما از طريق بحث عمومي، بررسي مدارک و شواهد و ساخت منطقي استدلال، اين گونه موضوعات مي توانند به طور ثمربخش و مؤثر تحليل شوند. (Habermas, 1979) .
منبع مقاله:
گيدنز، آنتوني، (1376)، جامعه شناسي، ترجمه ي منوچهر صبوري، تهران: نشر ني، چاپ بيست و هفتم: 1391.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط