يگانگي اقتصادي جهاني

شرکتهاي فرامليتي به ايجاد تقسيم کار بين المللي جديد- وابستگي متقابل اقتصادي بين جوامع- کمک کرده اند که اکنون همه کشورهاي جهان را عميقاً تحت تأثير قرار مي دهد. ( Frobel et al., 1980; Nyilas, 1982 ) اگرچه درست
يکشنبه، 2 شهريور 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
يگانگي اقتصادي جهاني
يگانگي اقتصادي جهاني

 

نويسنده: آنتوني گيدنز
مترجم: منوچهر صبوري



 

شرکتهاي فرامليتي به ايجاد تقسيم کار بين المللي جديد- وابستگي متقابل اقتصادي بين جوامع- کمک کرده اند که اکنون همه کشورهاي جهان را عميقاً تحت تأثير قرار مي دهد. ( Frobel et al., 1980; Nyilas, 1982 ) اگرچه درست است که کشورهاي جهان سوم بسيار بيشتر از جوامع صنعتي وابسته به تحرکات بعضي بازارهاي جهاني- و يا در برابر اين تحرکات آسيب پذير- هستند، اما به يک معنا همه ي اقتصادها بيشتر به يکديگر وابسته گرديده اند. زيرا حتي صنعتي ترين کشورها قادر نيستند توسعه ي اقتصادي خود را به ميزاني که سابقاً مي توانستند کنترل کنند. ( Kahn, 1986 )
شرکتهاي فرامليتي از يک طرف صرفاً به واسطه ي مقياس فعاليتهايشان و از طرف ديگر به واسطه ي شيوه اي که بزرگترين شرکتها سيستمهاي اداري و توليد خود را در سراسر جهان يکپارچه ساخته اند، به وابستگي متقابل اقتصاد جهاني کمک کرده اند.

مثال: صنعت اتومبيل

ساختن اتومبيل همراه با کالاها و خدمات مرتبط با آن- توليد و تصفيه نفت، ايجاد ايستگاههاي سوختگيري، هتلها و متلها و ساختمان بزرگراهها- در توسعه ي بعد از جنگ غرب نقش اساسي داشته است. صنعت اتومبيل تقريباً يک نفر در هر ده نفر از مجموع کارگران صنعتي در فرانسه و ژاپن، و يک نفر در هر بيست نفر در بريتانيا و ايالات متحده را مستقيماً استخدام مي کند، و صنايع و خدمات مرتبط با آن ميليونها نفر ديگر را استخدام مي کنند.
اين صنعت به وسيله ي تعداد اندکي از شرکتهاي بزرگ، که همه ي آنها فرامليتي هستند کنترل مي شود. در اوايل دهه ي 1980، بيست و دو شرکت در حدود 90 درصد توليد اتومبيل جهان را فراهم مي کردند. ( Tolliday & Zeitlin, 1986 ). پيشتر ايالات متحده آمريکا عمده ترين توليدکننده اتومبيل در جهان بود؛ در سال 1980 ژاپن آن کشور را پشت سر گذاشت. هم اکنون سهم ايالات متحده آمريکا 18 درصد است، در مقايسه با 25 درصد که توسط سازندگان ژاپني توليد مي شود. بيش از 50 درصد اتومبيلهاي ساخته شده به وسيله ي شرکتهاي ژاپني صادر مي شوند.
توليدکنندگان اتومبيل نخستين گروهي بودند که يکپارچه سازي عمودي شرکتهايشان و شعبات آنها را آغاز کرده و انواع گوناگوني از کارخانه ها و شرکتها را که در مناطق مختلف جهان فعاليت مي کردند در درون يک چارچوب واحد اداري به هم پيوستند. شرکت فورد بيشترين تعداد شرکتهاي فرعي را دارد، که بر اساس همکاريهاي مشترک سازمان يافته اند. توليد فورد اسکورت به منظور ساخت اتومبيلي طرح ريزي شده بود که از قطعات ساخته شده و مونتاژ شده در کشورهاي مختلف توليد گرديده، و براي اتومبيل راني در تمام قاره ها مناسب باشد. در اروپا، اين اتومبيل از قطعات توليد شده به وسيله ي شرکتهاي فرعي فورد در دوازده کشور اروپايي، کانادا، آمريکا و ژاپن ساخته مي شود. مونتاژ نهايي در آلمان، انگلستان و اسپانيا انجام مي شود. اما اين اتومبيل هنوز حقيقتاً يک " اتومبيل جهاني " نيست، زيرا ميزان يکپارچه سازي بين توليد اروپايي و آمريکاي شمالي نسبتاً کم است. اتومبيل اسکورت در آمريکا و کانادا اساساً با قطعاتي که در آمريکاي شمالي ساخته شده اند مونتاژ مي شود.
يگانگي اقتصادي جهاني
شکل 1- توليد جهاني: شبکه ي توليد قسمتهاي مختلف مدل اروپايي اتومبيل فورداسکورت
منبع: Peter Dicken, Global Shift ( New York: Harper and Row, 1986 ), p. 304.
شرکتهاي اتومبيل سازي ژاپني مانند شرکتهاي غربي سيستمهاي توليد را که در کشورهاي مختلف پراکنده و اساساً در شرق متمرکز است يکپارچه ساخته اند. اما در دهه هاي 1970 و 1980 آنها اقدام به تأسيس کارخانه هاي توليد اتومبيل در ايالات متحده و اروپا کردند، تا اندازه ي زيادي به اين علت که بسياري از کشورها تعداد اتومبيلهاي ژاپني را که هر سال مي تواند وارد شود محدود مي کنند. هوندا (1) در سال 1982 کارخانه اي در اوهايو داير کرد، و به دنبال آن نيسان (2) در تنسي؛ تويوتا (3)، مزدا (4) و ميتسوبيشي نيز بعداً کارخانه هايي در ايالات متحده ايجاد کردند. تويوتا و نيسان همچنين در استراليا و اروپا کارخانه هاي مونتاژ اتومبيل تأسيس کرده اند. اکنون در کره ي جنوبي نيز اتومبيلهايي به وسيله ي گروه هيونداي توليد مي شود که يک شرکت ترکيبي بزرگ است و نخستين بار تحت پروانه از شرکت فورد شروع به ساختن اتومبيل کرد. اين شرکت از آن پس مدلهاي خاص خود را توسعه داده و بخش قابل ملاحظه اي از بازار واردات اتومبيل آمريکاي شمالي را تسخير کرده است.

تحولات جاري

تغييراتي که در صنعت اتومبيل رخ مي دهد بخشي از يک فرايند جهاني تجديد سازمان فضايي صنعت است که در حال شتاب گرفتن است. اين تحولات پيامدهاي ژرفي براي کشورهاي غربي دارند. ( Morgan & Sayer, 1988 ) نسبت کلي مشاغل صنعتي در اقتصاد جهان در دوره اي که نرخهاي بيکاري در بسياري از کشورهاي غرب به سرعت افزايش يافته بالا رفته است. به سخن ديگر، ايجاد شغل در صنعت در کشورهاي غيرغربي ( به ويژه کشورهاي تازه صنعتي شونده )- يا در مواردي که فرامليتيها توليدکننده هستند يا حکومت محلي به طور موفقيت آميز به توسعه ي اقتصادي کمک کرده است و يا ترکيبي از اين دو محور داشته، در حال پيشرفت است.
با در نظر گرفتن موفقيت اقتصادي حيرت انگيز ژاپن، پيشرفت فزاينده ساير کشورهاي آسيايي کوچکتر- و احتمال اين که چنين بالقوه مي تواند به پيشرفت اقتصادي سريع دست يابد- آيا مرکز قدرت جهاني دوباره به جايي که پيش از ترقي اروپا وجود داشت انتقال مي يابد؟ آيا آسيا و اقيانوس آرام "هسته" جديد روابط اجتماعي و اقتصادي جهاني را تشکيل خواهند داد، و ايالات متحده آمريکا و اروپا بيشتر به صورت حاشيه اي در مي آيند؟ اين امکان وجود دارد، اما عوامل ديگري نيز در کار هستند. همه ي پيشرفتهاي عمده در خاور دور رخ نمي دهد. ممکن است برخي کشورهاي آمريکاي جنوبي، و به ويژه برزيل به صورت قدرتهاي برجسته اي در جهان درآيند. به علاوه، آنچه در طول چند دهه ي آينده رخ خواهد داد تنها به دگرگونيهاي اقتصادي وابسته نبوده، بلکه به تحولات سياسي و نظامي نيز بستگي خواهد داشت. نيروي نظامي و سياسي ايالات متحده و اروپا ممکن است ميزان " چرخش به شرق " بنياديني را که ممکن است در قدرت جهاني رخ دهد محدود کند.

پي نوشت ها :

1. Honda
2. Nissan
3. Toyota
4. Mazda

منبع مقاله :
گيدنز، آنتوني، (1376)، جامعه شناسي، ترجمه ي منوچهر صبوري، تهران: نشر ني، چاپ بيست و هفتم: 1391



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط