پيش داستان در فيلمنامه

هر حادثه مهمي که قبل از شروع داستان اتفاق افتاده و نويسنده مي تواند از آن براي پيش برد داستان استفاده کند. پيش داستان عبارت است از حوادثي در گذشته شخصيت که زمينه ساز وقايع داستان است، بر چرايي و چگونگي امور در
شنبه، 15 شهريور 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پيش داستان در فيلمنامه
پيش داستان در فيلمنامه

 

نويسنده: محمد گذرآبادي




 

پيش داستان (back-story):

هر حادثه مهمي که قبل از شروع داستان اتفاق افتاده و نويسنده مي تواند از آن براي پيش برد داستان استفاده کند. پيش داستان عبارت است از حوادثي در گذشته شخصيت که زمينه ساز وقايع داستان است، بر چرايي و چگونگي امور در زمان حال تأثير مي گذارد و منشأ انگيزه ها و واکنش هاي شخصيت است.
پيش داستان توضيح مي دهد که شخصيت چگونه به موقعيتش در ابتداي داستان رسيده است. بديهي است که پيش داستان شخصيت اصلي از همه مهم تر است، اما مي توانيم با تکه هايي از گذشته شخصيت هاي ديگر نيز آشنا شويم و به واسطه اتفاقي که قبلاً افتاده، شخصيت ها را بهتر درک کنيم يا با آن ها هم دلي کنيم يا ازشان متنفر باشيم يا برايشان دل بسوزانيم يا ستايششان کنيم.
پيش داستان معمولاً اتفاقي مهم و تلخ است که در گذشته براي شخصيت اصلي داستان روي داده و هنوز در زمان حال او را در تسخير خود دارد. اين اتفاق خاص را اصطلاحاً «جراحت » يا «خاطره تلخ» مي ناميم. خاطره تلخ اتفاقي است در گذشته که شخصيت نمي تواند از آن بگريزد. در واقع بخشي از خودِ اوست که براي غلبه بر بزرگ ترين مانع، بايد از شر آن خلاص شود. خاطره تلخ مي تواند اشتباهي مرگ بار، شکست در غلبه بر حريفي در گذشته، ضعف نفس، يا از خود بيزاري باشد. به لحاظ ساختاري، خاطره تلخ به صورت ضد آرزو عمل مي کند. آرزوي قهرمان، او را پيش مي راند، در حالي که خاطره تلخ، مانع پيش روي اش مي شود.
هنريک ايبسن که در نمايشنامه هايش تأکيد زيادي روي خاطره تلخ دارد، اين مرحله ساختاري را « قايق راني با جسدي ميان بارها » تعريف مي کند. مثلاً در فيلم مردم عادي، خاطره تلخ غرق شدن يکي از دو برادر در حادثه قايق راني است. برادري که زنده مانده خودش را سرزنش مي کند و دست به خودکشي مي زند. فيلمنامه از جايي شروع مي شود که او از تيمارستان برگشته است. در فيلم بي خوابي در سياتل، خاطره تلخ مرگ همسر سَم است.
چهار روش اصلي براي آشکار کردن پيش داستان وجود دارد:

1. استفاده از فلاش بک

به دو طريق عمده انجام مي شود: گاهي فيلم با فلاش بک شروع مي شود ( داستان فيلادلفيا، سرگيجه، حس ششم ). اما در اکثر مواقع، در ميانه فيلم، يک يا چند بار به گذشته ارجاع داده مي شود ( کازابلانکا ).

2. بازگويي پيش داستان در گفت و گو

دو شکل مختلف دارد: يا خود شخصيت درباره گذشته اش حرف مي زند ( سکوت بره ها ) يا شخصيتي ديگر، معمولاً دوست و متحد قهرمان، درباره گذشته او توضيح مي دهد ( حکم دادگاه ).

3. نمايش بقاياي پيش داستان در زمان حال يا زخمي که از آن بر جاي مانده

در فيلم لوک خودش دست، صحنه اي پيش از تيتراژ، انتقام گرفتن لوک را از چيزي که قاعدتاً بايد دشمن قديمي اش باشد، يعني دستگاه پارکومتر، نشان مي دهد. او در اين صحنه خيلي مست و خيلي مصمم است و ما همه چيز را درباره جرم و گذشته او مي فهميم.

4- اشاره ضمني به پيش داستان

در تلما و لوييز، هرگز دقيقاً نمي فهميم در تگزاس چه اتفاقي براي لوييز افتاده؛ فقط اشاره هاي مبهمي به آن مي شود. اما وقتي تير اندازي به مرد متجاوز و واکنشش به پيشنهاد عبور از تگزاس با ماشين را کنار هم مي گذاريم، حدس مي زنيم در گذشته اتفاق مهمي برايش افتاده است. دقيقاً نمي دانيم چه اتفاقي، اما مي فهميم اين حادثه ناشناخته تأثير زيادي بر او داشته و آگاهي از اين تأثير کافي است.
پيش داستاني که دراماتيزه مي شود ( يعني روي پرده به نمايش در مي آيد )، در مقايسه با پيش داستاني که فقط درباره آن حرف زده مي شود، براي مخاطب احساسي تر و واقعي تر است. اما ممکن است با اهميتي که در داستان دارد، تناسب نداشته باشد و باعث انحراف از مسير اصلي شود. از اين رو، نقل آن يا اشاره به آن يا نشان دادن زخمي که از آن به جا مانده، ممکن است با داستان بيشتر تناسب داشته باشد.
گر چه تمام جزئيات گذشته شخصيت يا به اصطلاح زندگي او در « خارج پرده » مستقيماً در فيلمنامه مورد اشاره قرار نمي گيرد، اين جزئيات به نويسنده کمک مي کنند شخصيت را «حس» کند. شناخت دقيق اين جزئيات، هم چنين به نويسنده کمک مي کند درباره گفتار و کردار شخصيت ها در واکنش به موقعيت ها و وقايع داستان، تصميم بگيرد.
بهترين شيوه ارائه پيش داستان اين است که آن را نه تنها تکه تکه، بلکه بدون نظم نشان دهيم، به نحوي که مخاطب مجبور شود در نهايت اين تکه ها را سر هم و معمايي را حل کند که براي حل مسئله خودِ داستان ضروري است.

تذکر:

اين مقاله مدخل پيش داستان از کتاب فرهنگ تحليلي فيلمنامه، تأليف محمد گذرآبادي است که به زودي در انتشارات فارابي منتشر خواهد شد.
منبع مقاله :
ماهنامه فيلم نگار، شماره 135 و 136



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.