نويسنده: آيت الله سيدمحمّدتقي مدرسي
مترجم: محمد تقدمي صابري
مترجم: محمد تقدمي صابري
نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي طلاق
در نگاه نخست به نظر مي رسد سوره ي طلاق از قانون طلاق سخن مي گويد، ليک هنگامي که در سياق آن انديشه مي کنيم درمي يابيم سخن اين سوره در پيرامون پرهيزگاري است و سخن از قانون طلاق و سنتهاي الهي در پيشينيان و ... جز چارچوبي براي اين محور نمي باشد. اينک پرسشي مطرح است و آن اينکه: سبب درهم آميختن سياق، ميان احکام شرعي و فرمانهايي که بر پرهيزگاري تأکيد دارند، چيست؟ در پاسخ بايد گفت:
1- پرهيزگاري برترين ضمانت براي اجراي احکام شرعي و پايبندي به حدود الهي و اندرزآموزي و عمل به ارزشهاي قرآن است، به ويژه در اين دوگونه:
الف: موضوعات شخصي که به نظام سياسي امّت به اندازه ي نظام اجتماعي و تصميمات شخصي انسان پيوندي ندارد.
ب: نبودن نظام اسلامي پيشرفته (جامعه اسلامي و حکومت الهي)، زيرا با وجود اين نظام بر انسان دشوار است که از حدود الهي پا را فراتر بگذارد، چه، او کسي را مي يابد که در برابرش مي ايستد و راه را بر او مي بندد، به ويژه در مسائل اجتماعي. از اين رو انسان از ترس مردم و قانون به احکام پايبند مي گردد، امّا اگر روحيه پرهيزگاري در وجود او رشد يابد، ترس او از پروردگار از هر چيزي فزونتر خواهد بود و اين ترس او را در هر زمان و مکاني فرا مي خواند تا از حق پيروي کند، حتي اگر نظامي اسلامي برپا نباشد و يا اگر خود به تنهايي زندگي کند به گونه اي که کسي او را نبيند.
2- حقيقت پرهيزگاري در وجود آدمي رشد نمي کند، مگر اينکه به رفتارهاي او پيوند خورد، پرهيزگاري مفهومي ذهني يا مادّه اي معرفتي نيست، بلکه راه و رسم زندگاني و آب و رنگ و شيوه تکامل و موضعگيري آدمي در برابر رخدادهاي پيرامون اوست. از اين رو قرآن از رهگذر جريانهاي زندگي، دگرگونيها و خيزابه هاي فشارهاي گونه گون آن با ما از پرهيزگاري سخن مي گويد تا آن را همچون موضوعي انتزاعي که با موضوعات روزانه ي ما کنش متقابل ندارد، ننگريم.
بدين روي، پرهيزگاري به تمامي آموزه هاي ديني پيوند مي خورد، پس اگر پروردگار هنگام سخن گفتن از قانون طلاق به پرهيزگاري فرمان مي دهد، معناي آن اين است که بايد به احکام خدا و حدودي که در آن احکام مشخص ساخته، پايبند بود... .
منبع مقاله :
مدرسي، سيد محمدتقي؛ (1386)، سوره هاي قرآن: درونمايه ها و محورها، ترجمه: محمد تقدمي صابري، مشهد: مؤسسه چاپ آستان قدس رضوي، چاپ اول.
/ج