نويسنده: گريگوري منکيو
مترجم: دکتر حميدرضا ارباب
مترجم: دکتر حميدرضا ارباب
تمايل به پرداخت
فرض کنيد شما مالک مجموعه اي کامل از نوارهاي کمياب موسيقي سنتي هستيد و چون ديگر علاقه اي به استفاده از آن ها نداريد تصميم به فروش مجموعه تان مي گيريد. يک روش فروش آن ها چاپ آگهي و اعلام فروش نوارها به بالاترين پيشنهاد است.پس از چاپ آگهي فروش، 4 نفر قيمت هاي پيشنهادي خود را به صورت جدول 1 اعلام مي کنند. اين جدول حداکثر قيمت پيشنهادي هر فرد را نشان مي دهد. قيمت هاي پيشنهادي هر فرد را تمايل به پرداخت مي ناميم، تمايل به پرداخت نشان مي دهد که هر مصرف کننده چه ارزشي براي يک کالا قائل است. هر يک از خريداران مي خواهند کالا را ارزان تر از قيمتي که تمايل به پرداخت دارند، خريداري کنند، اما هرگز حاضر نيستند قيمتي بالاتر از قيمت مورد نظر (تمايل به پرداخت) بپردازند.
جدول 1 تمایل به پرداخت 4 خریدار.
خریدار |
تمایل به پرداخت |
خریدار نخست |
100 دلار |
شما براي فروش آلبوم نوارهاي سنتي خود قيمت پايه اي 10 دلار را اعلام کنيد. از آن جا که قيمت هاي پيشنهادي هر 4 نفر بيش از اين قيمت است، قيمت 10 دلار به سرعت افزايش مي يابد، اين حراج يا مزايده زماني متوقف مي شود که خريداران، قيمت 80 دلار (يا کمي بيش تر) را پيشنهاد مي دهند. در اين مرحله سه خريدارِ ديگر از حراج خارج مي شوند، زيرا آن ها علاقه اي به خريد آلبوم به قيمت بيش از 80 دلار ندارند. بنابراين نخستين خريدار 80 دلار مي پردازد و آلبوم را تصاحب مي کند. دقت کنيد که آلبوم نهايتاً در تملک کسي قرار گرفته که بالاترين قيمت را پيشنهاد کرده است.
خريدار نخست از اين خريد چه نفعي مي برد؟ او در يک چانه زني واقعي شرکت کرده و منافعي به دست آورده است زيرا: او حاضر بود براي اين آلبوم 100 دلار بپردازد ولي عملاً 80 دلار پرداخته است. در اين جا مي گوييم اين خريدار يک اضافه رفاه (مصرف کننده) معادل 20 دلار به دست آورده است. اضافه رفاه مصرف کننده برابر است با تفاوت ميان قيمتي که مصرف کننده حاضر است براي خريد يک کالا (يا مقدار معيني از آن کالا) بپردازد با قيمتي که عملاً مي پردازد.
اضافه رفاه مصرف کننده منافع شرکت يا حضور خريداران در بازار را اندازه گيري مي کند. در مثال بالا خريدار نخست از مشارکت خود در مزايده 20 دلار سود برد زيرا او حاضر بود براي آلبوم 100 دلار بپردازد ولي عملاً 80 دلار پرداخته است. سه خريدار ديگر از شرکت در مزايده هيچ اضافه رفاهي به دست نياورده اند، زيرا نه پولي پرداخت، و نه کالايي دريافت کردند.
حال مثال بالا را اندکي تغيير مي دهيم. فرض کنيد شما دو مجوعه کاملِ مشابه از نوارهاي کمياب موسيقي سنتي براي فروش در اختيار داريد. بار ديگر اين مجموعه ها را از طريق حراج و مزايده به 4 خريدار عرضه مي کنيد. براي سادگي فرض مي کنيم که هر دو مجموعه آلبوم به يک قيمت فروش مي روند و هيچ خريداري بيش از يک آلبوم نمي خرد. بنابراين با وجود دو آلبوم نوارِ يکسان، تا زماني که دو خريدار هم باشد قيمت افزايش مي يابد.
زماني مزايده متوقف مي شود که خريدار نخست قيمت 70 دلار يا کمي بيش تر را پيشنهاد دهد.
در اين قيمت، خريدار نخست و خريدار دوم هر دو اميدوارند که بتوانند يکي از آلبوم ها را به دست آورند، خريدار سوم و خريدار چهارم تمايلي به پرداخت مبلغي بيش تر ندارند. اضافه رفاه مصرف کننده براي خريدار نخست و دوم برابر است با مبلغي که حاضرند براي آلبوم بپردازند منهاي قيمت پرداختي. اضافه رفاه مصرف کننده براي خريدار نخست 30 دلار و براي خريدار دوم 10 دلار است. اضافه رفاه خريدار نخست نسبت به گذشته بيش تر است زيرا در حالت دوم براي خريد همان آلبوم قبلي 70 دلار پرداخته است. اضافه رفاه کلِ مصرف کننده در اين حالت 40 دلار است.
استفاده از منحني تقاضا براي اندازه گيري اضافه رفاه مصرف کننده
اضافه رفاه مصرف کننده با منحني تقاضاي محصول ارتباط نزديک دارد. براي درک ارتباط اين دو از همان مثال قبلي جدول 1 استفاده، و منحني تقاضاي خريد آلبوم نوارهاي موسيقي سنتي را بررسي مي کنيم.با استفاده از تمايل به پرداخت 4 خريدار ممکن، جدول تقاضاي آلبوم را استخراج مي کنيم. جدول 2 جدول تقاضاي مربوط به جدول 1است. اگر قيمت بيش از 100 دلار باشد، تقاضاي بازار صفر است زيرا هيچ خريداري وجود ندارد که تمايل به پرداخت چنين مبلغي داشته باشد. اگر قيمت بين 80 تا 100 دلار باشد، تنها خريدار نخست تمايل دارد چنين قيمتي را بپردازد، بنابراين تقاضا 1 است. اگر قيمت بين 70 تا 80 دلار باشد، دو خريدار به پرداخت چنين قيمتي تمايل دارند و از اين رو تقاضا 2 است. با ادامه چنين تحليلي براي ساير قيمت ها، جدول تقاضا از جدول 1 (تمايل به پرداخت 4 خريدار) به دست مي آيد.
نمودار 1، منحني تقاضاي مربوط به جدول تقاضاي 2 است. به ارتفاع يا فاصله عمودي منحني تقاضا از تمايل به پرداخت خريداران دقت کنيد. در هر سطح از تقاضا، قيمتي که منحني نشان مي دهد همان تمايل به پرداخت خريدارنهايي (يا آخرين خريدار) است، خريدار نهايي همان خريداري است که با اندکي افزايش قيمت، نخستين کسي است که بازار را ترک مي کند. وقتي مقدار تقاضاي خريد آلبوم 4 است. ارتفاع يا فاصله عمودي منحني تقاضا 50 دلار است، 50 دلار قيمتي است که خريدار چهارم (خريدار نهايي) حاضر است براي خريد آلبوم بپردازد. اگر مقدار تقاضا 3 باشد، ارتفاع منحني تقاضا 70 دلار است، قيمتي که خريدار سوم (که در اين جا خريدار نهايي است) حاضر است پرداخت کند.
جدول 2 جدول تقاضای 4 خریدار.
قیمت (دلار) |
خریدار |
مقدار تقاضا |
بیش از 100 |
خریدار نخست |
0 |
از آن جا که منحني، تقاضا به پرداخت هر خريدار را نشان مي دهد، مي توانيم از آن براي محاسبه اضافه رفاه مصرف کننده استفاده کنيم. در نمودار 2 با استفاده از منحني تقاضا، اضافه رفاه هر خريدار را محاسبه کرده ايم. در نمودار 1 (الف)، در قيمت 80 دلار و اندکي بالاتر، مقدار تقاضا 1 است. دقت کنيد در اين وضعيت، مساحت ناحيه بالاي قيمت و زير منحني تقاضا معادل 20 دلار است. اين 20 دلار دقيقاً همان اضافه رفاه مصرف کننده است که قبلاً وقتي فقط يک آلبوم فروخته مي شد، محاسبه کرديم.
در نمودار 2 (ب) اضافه رفاه مصرف کننده را در قيمت 70 دلار و اندکي بالاتر مي بينيد. در اين حالت مساحت ناحيه بالايي قيمت و زير منحني تقاضا مساوي کل ناحيه مربوط به دو خريدار است: اضافه رفاه خريدار نخست در اين قيمت 30 دلار و اضافه رفاه خريدار دوم 10 دلار است. جمع کل اين دو مساحت 40 دلار است، همان مبلغي که قبلاً به روشي متفاوت به دست آورديم.
نتيجه اي که از اين مثال به دست آمد براي تمامي منحني هاي تقاضا صادق است. اضافه رفاه مصرف کننده برابر است در بازار با مساحت ناحيه زير منحني تقاضا و بالاي خط قيمت. زيرا ارتفاع منحني تقاضا نشان مي دهد که خريدار چه ارزشي براي کالا قائل است و تمايل به پرداخت را اندازه گيري مي کند. تفاوت بين تمايل به پرداخت و قيمت بازاري کالا با اضافه رفاه مصرف کننده برابر است. (به عبارت ديگر اضافه رفاه مصرف کننده با تفاوت قيمتي که حاضر است پرداخت کند و قيمتي که عملاً پرداخت مي کند برابر است.) بنابراين کل مساحت زير منحني تقاضا و بالاي خط قيمت با مجموع اضافه رفاه تمامي خريداران يک کالا يا خدمت در يک بازار برابر است.
چگونه قيمت پايين تر باعث افزايش اضافه رفاه مصرف کننده مي شود؟
از آن جا که خريداران همواره مي خواهند قيمتي کم تر براي خريد کالا بپردازند، بنابراين قيمت کم تر همواره وضعيت خريدار را بهتر مي کند. اما رفاه مصرف کننده در مقابل کاهش قيمت، چه مقدار افزايش مي يابد؟ ما مي توانيم از مفهوم اضافه رفاه مصرف کننده براي پاسخ دقيق به اين پرسش استفاده کنيم.نمودار 3 يک منحني تقاضاي نمونه با شيب نزولي را نشان مي دهد. هر چند شکل اين منحني با منحني هاي نمودار 2، که منحني هاي تقاضاي پله اي بودند، متفاوت است ولي تفکر به کار گرفته شده هيچ تغييري نکرده است: اضافه رفاه مصرف کننده ناحيه بالاي خط قيمت و زير منحني تقاضاست.
در نمودار 3 (الف) اضافه رفاه مصرف کننده در قيمت P1، مساحت ABC است.
حال فرض کنيد قيمت از P1 به P2 کاهش يابد [نمودار 3 (ب)]. در اين حالت اضافه رفاه مصرف کننده مساحت ناحيه ADF خواهد بود. افزايش در اضافه رفاه مصرف کننده به علت کاهش قيمت، با مساحت ناحيه BCFD برابر است.
افزايش در اضافه رفاه مصرف کننده به دو جزء تقسيم مي شود. نخستين جزء مربوط به خريداراني است که Q1 واحد کالا را در قيمت P1 خريداري کرده و با کاهش قيمت وضعيتي بهتر به دست آورده اند. افزايش در اضافه رفاه مصرف کنندگان فعلي با مساحت مستطيل BCED يا کاهش در مبلغ پرداختي به علت کاهش قيمت برابر است. جزء دوم مربوط به خريداراني جديد است که با کاهش قيمت وارد بازار شده اند و انگيزه ورود آن ها خريد کالا به قيمت کم تر است. بر اثر ورود خريداران جديد مقدار تقاضا از Q1 به Q2 افزايش مي يابد. اضافه رفاه مصرف کنندگان جديد مساحت مثلث CEF است.
اضافه رفاه مصرف کننده چه چيزي را اندازه گيري مي کند؟
هدف ما از گسترش مفهوم اضافه رفاه مصرف کننده ارائه قضاوت هاي دستوري يا ارزشي در مورد مطلوب بودن نتايج و کاربرد بازار است. تا اين جا درک کرديد که اضافه رفاه مصرف کننده به چه معناست، حال به بررسي اين موضوع مي پردازيم که آيا اضافه رفاه مصرف کننده معيار خوبي براي اندازه گيري رفاه اقتصادي است يا خير؟فرض کنيد شما سياست گذاري هستيد که قصد طراحي يک نظام اقتصادي خوب را داريد. آيا شما بايد به مقدار اضافه رفاه مصرف کننده هم توجه داشته باشيد؟ اضافه رفاه مصرف کننده برابر است با مبلغي که خريداران حاضرند براي خريد يک کالا بپردازند منهاي مبلغي که واقعاً پرداخت مي کنند.
اين اضافه رفاه منافع دريافتي خريداران يک کالا را از نظر خود آن ها اندازه گيري مي کند. بنابراين اگر سياست گذار بخواهد ترجيحات خريداران را در نظر بگيرد، اضافه رفاه مصرف کننده معياري بسيار خوب براي اندازه گيري رفاه اقتصادي است.
در برخي شرايط ممکن است سياست گذاران توجهي به اضافه رفاه مصرف کننده نداشته باشند، زيرا ترجيحات مصرف کننده که رفتار مصرف کننده را هدايت مي کنند، براي آن ها اهميتي ندارند. مثلاًمعتادان تمايل به پرداخت قيمت بالاتر براي هروبين دارند. ولي از اين تمايل نمي توانيم نتيجه بگيريم که معتادان از خريد هرويين به قيمت کم تر منفعت بسيار کسب مي کنند (هر چند معتادان خود به اين مسئله اعتقاد داشته باشند.) با وجود اين نمي توانيم بگوييم که معتادان از خريد هرويين به قيمت پایین بسيار سود مي برند. از ديدگاه جامعه تمايل به پرداخت معيار خوبي براي اندازه گيري منافع خريداران، و اضافه رفاه مصرف کننده معيار خوبي براي اندازه گيري رفاه اقتصادي نيست، زيرا معتادان به خوبي نمي توانند منافع خود را تشخيص دهند.
در هر صورت در بسياري از بازارها اضافه رفاه مصرف کننده نشان دهنده رفاه اقتصادي است. اقتصاددانان معمولاً فرض مي کنند که تصميمات مصرف کنندگان کاملاً عقلايي است و ترجيحات آنان بايد مورد ملاحظه قرار گيرند. در چنين حالتي مصرف کنندگان بهترين قضاوت کننده درباره منافع حاصل از خريد کالا هستند.
منبع مقاله :
منکيو، گريگوري، (1391)، کليات علم اقتصاد، ترجمه: حميدرضا ارباب، تهران: نشرني، چاپ اول