نيروهاي بازار: تقاضا

تقاضاي خود را براي بستني در نظر بگيريد. در اين باره که هر ماه چقدر بستني بايد بخريد، چگونه تصميم مي گيريد؟ چه عواملي بر اين تصميم گيري اثر مي گذارند؟ برخي عوامل به صورت زير قابل ارائه اند:
جمعه، 21 شهريور 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نيروهاي بازار: تقاضا
 نيروهاي بازار: تقاضا

 

نويسنده: گريکوري منکيو
مترجم: حميدرضا ارباب



 

عوامل تعيين کننده تقاضاي افراد

تقاضاي خود را براي بستني در نظر بگيريد. در اين باره که هر ماه چقدر بستني بايد بخريد، چگونه تصميم مي گيريد؟ چه عواملي بر اين تصميم گيري اثر مي گذارند؟ برخي عوامل به صورت زير قابل ارائه اند:

قيمت کالا:

اگر قيمت هر ليتر بستني 20 دلار شود شما کم تر بستني مي خريد. اگر قيمت هر ليتر بستني به 20 سنت کاهش يابد شما بيش تر بستني خواهيد خريد؛ زيرا با افزايش قيمت، مقدار تقاضا کاهش و با کاهش قيمت، مقدار آن افزايش مي يابد. ارتباط بين قيمت و مقدار تقاضا براي اکثر کالاهاي اقتصادي يک ارتباط منفي است، اقتصاددانان اين ارتباط منفي بين قيمت و مقدار تقاضاي يک کالا را قانون تقاضا مي نامند: وقتي قيمت يک کالا افزايش مي يابد، با فرض ثابت بودن ساير عوامل، مقدار تقاضاي آن کالا کاهش مي يابد.

درآمد خريداران:

اگر شغل خود را از دست بدهيد و بيکار شويد، در خريد بستني شما چه تغييري حاصل مي شود؟ به احتمال زياد، کم تر بستني مي خريد. درآمد کم تر به اين معناست که مخارج شما در کل کم تر خواهد بود. در کل مبلغ کم تري خرج مي کنيد و مصرف شما از اکثر کالاها کم تر مي شود. اگر با کاهش درآمد، تقاضاي يک کالا کم تر شود، اين کالا را کالاي عادي (نرمال) مي ناميم.
البته همه کالاها نرمال (عادي) نيستند. اگر با کاهش درآمد، تقاضا براي يک کالا افزايش يابد آن کالا کالاي پست ناميده مي شود. يک مثال براي کالاي پست، استفاده از اتوبوس براي رفت و آمد است. وقتي درآمد شما کم مي شود، احتمالاً قادر به خريد خودرو نيستید و مي کوشيد از تاکسي نيز استفاده نکنيد و در نتيجه اتوبوس را براي رفت و آمد انتخاب خواهيد کرد.

قيمت ساير کالاها:

فرض کنيد قيمت بستني يخي کاهش يابد. براساس قانون تقاضا شما بيش تر بستني يخي مي خريد. به طور هم زمان خريد شما از بستني معمولي کاهش مي يابد. زيرا بستني معمولي و بستني يخي هر دو خنک، شيرين، و خوشمزه اند و به طور يکسان رضايت خاطر شما را فراهم مي کنند. اگر کاهش قيمت يک کالا تقاضا براي کالاي ديگر را کم کند، در اين صورت دو کالا را کالاي جانشين مي ناميم. کالاهاي جانشين کالاهايي هستند که مي توانند به جاي هم مورد استفاده قرار گيرند، مانند هات داگ و همبرگر، بليت سينما و اجاره فيلم ويدئو، و انواع گوشت (گوشت قرمز، مرغ، ماهي).
حال فرض کنيد قيمت شکلاتِ بستني (که معمولاً همراه بستني خورده مي شود) کاهش يابد.
طبق قانونِ تقاضا شما بيش تر شکلات بستني مي خريد. در اين صورت خريد بستني نيز بيش تر مي شود؛ زيرا معمولاً بستني همراه با شکلات بستني مصرف مي شود. وقتي کاهش در قيمت يک کالا باعث افزايش تقاضاي کالاي ديگر شود، دو کالا را کالاي مکمل مي ناميم. کالاهاي مکمل، کالاهايي هستند که معمولاً با يکديگر مورد استفاده قرار مي گيرند، مانند خودرو و بنزين، رايانه و نرم افزار، و راکت (تنيس يا پينگ پنگ) و توپ.

سليقه:

يک عامل مهمِ تعيين کننده تقاضا، سليقه است. اگر شما بستني دوست داشته باشيد بايد آن را بيش تر بخريد. اقتصاددانان هيچ گاه سعي نمي کنند به توضيح سليقه هاي مردم بپردازند زيرا سليقه به انگيزه ها و نيروهاي تاريخي و روان شناسي بستگي دارد و خارج از حوزه اقتصاد قرار مي گيرد. به هر حال اقتصاددانان به بررسي اين مسئله مي پردازند که وقتي سليقه ها تغيير مي کنند، چه اتفاقي مي افتد؟

انتظارات:

انتظارات شما نسبت به آينده ممکن است بر تقاضاي شما از کالاها و خدمات در زمان حال اثر بگذارد. مثلاً اگر شما منتظر کسب درآمد بيش تري در آينده باشيد ممکن است تصميم بگيريد که بخشي از پس انداز فعلي خود را صرف خريد بستني کنيد، يا اگر انتظار داشته باشيد که فردا قيمت بستني کم شود، احتمالاً امروز کم تر بستني مي خريد.

جدول تقاضا و منحني تقاضا

ملاحظه کرديد که متغيرهاي بسياري تعيين کننده مقدار تقاضاي بستني براي يک شخص هستند. فرض کنيد تمامي اين متغيرها، غير از قيمت خود کالا، ثابت باشند. حال به بررسي اين مسئله مي پردازيم که تغيير قيمت خود کالا چه اثري بر مقدار تقاضاي آن کالا دارد.
جدول 1 جدول تقاضاي «کاترين»
جدول تقاضا نشان دهنده مقدار تقاضا در هر قيمت است.

قیمت هر بستنی (دلار)

مقدار تقاضای بستنی

صفر
0/5
1
1/5
2
2/5
3

12
10
8
6
4
2
0


نيروهاي بازار: تقاضا
نمودار 1 منحني تقاضاي بستني. منحني تقاضا، نمودار رسم شده براساس جدول تقاضا (جدول 1) است. منحني تقاضا تغيير در مقدار تقاضا را نسبت به تغيير در قيمت نشان مي دهد. از آن جا که در قيمت هاي کم تر مقدار تقاضا افزايش مي يابد (و برعکس) منحني تقاضا داراي شيب نزولي است.
جدول 1 نشان مي دهد که «کاترين» طي يک هفته در قيمت هاي مختلف چه مقدار بستني خريداري مي کند. اگر بستني رايگان باشد، کاترين 12 عدد بستني مي خرد. در قيمت 0/5 دلار، «کاترين» 10 بستني مي خرد. با افزايش قيمت، بستني خريدن کاترين کم تر و کم تر مي شود. در قيمت 3 دلار، «کاترين» بستني نمي خرد. مقدار تقاضاي بستني در قيمت 3 دلار، صفر است. جدول 1 يک جدول تقاضاست، اين جدول ارتباط بين قيمت و مقدار تقاضاي يک کالا (بستني) را نشان مي دهد.
نمودار 1 بر اساس جدول 1 رسم شده است. قيمت بستني روي محور عمودي و مقدار تقاضاي بستني روي محور افقي است. خط رسم شده با شيب نزولي در نمودار 1 ارتباط منفي بين قيمت و مقدار تقاضاي يک کالا را نشان مي دهند و منحني تقاضا نام دارد.

ثابت بودن ساير متغيرها

با مشاهده يک منحني تقاضا به يا دآوريد که اين منحني با فرض ثابت بودن ساير عوامل (و تغيير قيمت کالا) استخراج شده است. منحني تقاضاي بستني «کاترين» در نمودار 1 نشان مي دهد که وقتي فقط قيمت خود کالا (قيمت بستني) تغيير مي کند تقاضاي بستني چه تغييري خواهد کرد.
منحني با فرض ثابت بودن درآمد، سليقه انتظارات «کاترين» و ثابت بودن قيمت ساير کالاهاي وابسته رسم شده است.
اقتصاددانان از اصطلاح Ceteris Paribus به مفهوم ثابت بودن ساير متغيرها و تغيير متغير مورد نظر (قيمت) استفاده مي کنند. اين اصطلاح لاتيني يعني ديگر عوامل ثابت (1). شيب منحني تقاضا با فرض ثابت بودن ساير متغيرها منفي است زيرا در قيمت کم تر مقدار تقاضا بيش تر مي شود.
هر چند واژه لاتيني Ceteris Paribus يا ساير متغيرهاي ثابت، نشان دهنده يک وضعيت غير واقعي اند و برخي متغيرها ثابت فرض شده اند، ولي در دنياي واقعي بسياري از متغيرها به طور هم زمان تغيير مي کنند. به همين دليل وقتي ما از ابزارهاي عرضه و تقاضا براي تحليل وقايع و حوادث استفاده مي کنيم، اين مسئله حائز اهميت است که بدانيم کدام متغيرها ثابت فرض شده اند و کدام يک تغيير مي کنند.

تقاضاي بازار و تقاضاي فردي

تاکنون درباره ی تقاضاي يک شخص از يک کالا صحبت کرديم. براي بررسي نحوه کارکرد بازارها ضروري است که تقاضاي بازار را به دست آوريم، تقاضاي بازار از جمع افقي تقاضاي تمامي خريداران براي يک کالا يا خدمت به دست مي آيد.
جدول 2 جدول تقاضاي بستني «کاترين و نيکولاس» است. در هر قيمت، جدول تقاضا نشان دهنده مقدار تقاضا يا خريد بستني از سوي «کاترين و نيکولاس» است. تقاضاي بازار جمع تقاضاي دو نفر در هر قيمت است.
از آن جا که تقاضاي بازار از تقاضاي خريداران به دست مي آيد، به تمامي متغيرهايي که تقاضاي فردي را مشخص مي کنند وابسته است. بنابراين منحني تقاضاي بازار به درآمد خريداران، سليقه ها، انتظارات، و قيمت ساير کالاهاي وابسته بستگي دارد. علاوه بر اين منحني تقاضاي بازار تابع تعداد خريداران است (اگر شخص ديگري مانند «پيتر» به مصرف کنندگان قبلي بستني اضافه شود آن گاه مقدار تقاضاي بازار در هر قيمت (مانند 2 دلار) نسبت به گذشته افزايش مي يابد). جدول تقاضاي 2 نيز نشان دهنده تقاضاي بازار در مقابل تغييرات قيمت است (با فرض ثابت بودن ساير عوامل موثر بر تقاضاي بازار).
جدول 2 جدول تقاضاي فردي و تقاضاي بازار.
مقدار تقاضاي بازار با جمع تقاضاي خريداران برابر است.

قیمت بستنی (دلار)

تقاضای کاترین

تقاضای نیکولاس

تقاضای بازار

0
0/5
1
1/5
2
2/5
3

12
10
8
6
4
2
0

+

7
6
5
4
3
2
1

=

19
16
13
10
7
4
1


نمودار 2 براساس جدول 2 رسم شده است. دقت کنيد که منحني تقاضاي بازار از جمع افقي تقاضاي تمامي خريداران به دست مي آيد. به عبارت ديگر براي به دست آوردن مقدار تقاضاي کل (تقاضاي بازار) در هر قيمت، مقدار تقاضاي هر خريدار را با توجه به منحني تقاضاي آن ها نسبت به محور افقي جمع مي کنيم. براي تحليل چگونگي کارکرد بازارها اغلب از منحني تقاضاي بازار استفاده مي کنيم.

انتقال منحني تقاضا

فرض کنيد نتيجه يک پژوهش علمي نشان مي دهد: کساني که به طور منظم بستني مي خورند از عمري طولاني تر برخوردارند و زندگي آن ها توأم با سلامتي است. اعلام اين خبر چه اثري بر بازار بستني دارد؟ نتيجه اين پژوهش سليقه مردم را تغيير مي دهد و تقاضاي بستني افزايش مي يابد. در چنين وضعيتي در هر قيمت خاص، خريداران تمايل دارند مقدار بيش تري بستني بخرند، در نتيجه منحني تقاضا براي بستني به سمت بالا يا راست انتقال مي يابد.
هر گاه هر يک از عوامل تغيير دهنده تقاضا تغيير کند (غير از قيمت خود کالا) منحني تقاضا جابه جا مي شود. همان طور که در نمودار 3 مي بينيد، هر تغييري که موجب افزايش مقدار تقاضا در قيمت هاي مختلف شود، باعث انتقال يا جا به جايي منحني تقاضا به سمت راست خواهد شد.
نيروهاي بازار: تقاضا
نمودار 2 تقاضاي بازار يا جمع تقاضاي تمامي خريداران. منحني تقاضاي بازار از جمع افقي منحني تقاضاهاي تمامي خريداران به دست مي آيد. در قيمت 2 دلار، تقاضاي کاترين 4 بستني و تقاضاي نيکولاس 3 بستني است. بنابراين مقدار تقاضاي بازار در قيمت 2 دلار، برابر با 7 بستني خواهد بود.
به طور مشابه هر تغييري که باعث کاهش مقدار تقاضا در قيمت هاي مختلف شود، موجب انتقال منحني تقاضا به سمت چپ خواهد شد.
در جدول 3 فهرست متغيرهاي مؤثر بر تقاضاي بازار و چگونگي تأثير هر يک از آن ها بر منحني تقاضا را ملاحظه مي کنيد. دقت کنيد که در اين جدول، قيمت يک نقش کليدي ايفا مي کند. زيرا قيمت روي محور عمودي قرار دارد، با تغيير قيمت، منحني تقاضا جا به جا نمي شود بلکه روي منحني تقاضا حرکت مي کنيم. برعکس با تغيير درآمد، قيمت ساير کالاهاي وابسته، سليقه ها و انتظارات يا تعداد خريداران، مقدار تقاضا در هر قيمت تغيير مي کند. اين تغيير را با انتقال منحني تقاضا نشان مي دهيم.
نيروهاي بازار: تقاضا
نمودار 3 انتقال منحني تقاضا. هر تغييري که باعث افزايش تمايل خريداران به خريد بيش تر در يک قيمت خاص شود، موجب انتقال منحني تقاضا به سمت راست خواهد شد. هر تغييري که باعث شود تمايل خريداران به خريد کالا در يک قيمت خاص کم تر شود موجب انتقال منحني تقاضا به سمت چپ مي شود.
جدول 3 عوامل مؤثر بر تقاضا. در جدول، فهرست عوامل مؤثر بر تقاضاي بازار را مي بينيد.
به نقش کليدي قيمت توجه کنيد: تغيير در قيمت کالا باعث حرکت روي منحني تقاضا و تغيير در ساير عوامل باعث جابه جايي منحني تقاضا مي شود.

عوامل مؤثر بر تقاضا

تغییر در این متغیرها باعث...

قیمت
درآمد
قیمت سایر کالاها
سلیقه
انتظارات
تعداد خریداران

حرکت روی منحنی تقاضا می شود
انتقال منحنی تقاضا می شود
انتقال منحنی تقاضا می شود
انتقال منحنی تقاضا می شود
انتقال منحنی تقاضا می شود
انتقال منحنی تقاضا می شود


مطالعه موردي: دو روش کاهش تقاضاي سيگار

سياست گذاران بخش دولتي غالباً تلاش مي کنند تا تعداد افراد سيگاري را کاهش دهند. دو روش براي دست يابي به چنين هدفي وجود دارد.
يک روش براي کاهش مصرف دخانيات انتقال منحني تقاضاي سيگار و ساير محصولات دخاني است. آگاه کردن مردم از طريق بخش عمومي، اجباري بودن نصب برچسب «مصرف دخانيات زيان بار است» بر پاکت هاي سيگار، و منع قانوني تبليغ سيگار در تلويزيون و ساير رسانه ها سياست هايي هستند که براي کاهش تقاضاي سيگار در هر قيمت انجام مي شوند. اگر چنين سياست هايي مؤثر باشند، منحني تقاضاي سيگار به سمت چپ انتقال مي يابد. [نمودار 4 الف].
علاوه بر اين، سياست گذاران تلاش مي کنند تا با افزايش قيمت سيگار مصرف آن را کاهش دهند. اگر دولت بر توليد سيگار ماليات وضع کند، توليد کنندگان سيگار ماليات را از طريق افزايش قيمت سيگار به مصرف کننده انتقال مي دهند. قيمت بالاتر نيز باعث کاهش خريد سيگار مي شود. در اين حالت کاهش مقدار تقاضا (به علت افزايش قيمت) موجب جابه جايي منحني تقاضا نمي شود، بلکه حرکت روي منحني تقاضا، از يک نقطه مربوط به قيمت بالاتر و مقدار بيش تر به يک نقشه نشان دهنده قيمت بيش تر و مقدار تقاضاي کم تر را خواهيم داشت. [نمودار 4 (ب)].
تقاضاي سيگار نسبت به تغيير قيمت آن چه مقدار تغيير مي کند؟ اقتصاددانان براي پاسخ، به بررسي اين مسئله مي پردازند که با اخذ ماليات بر توليد آن چه تغييري رخ مي دهد. پژوهش ها نشان مي دهند که با افزايش 10 درصدي قيمت سيگار، مقدار تقاضاي آن 4 درصد کاهش مي يابد. جوانان حساسيت بيش تري نسبت به تغيير قيمت سيگار از خود نشان دادند: در اين گروه از مصرف کنندگان، 10 درصد افزايش قيمت سيگار باعث 12 درصد کاهش تقاضاي سيگار شد.
يک پرسش مطرح ديگر اين است که قيمت سيگار چه اثري بر مواد مخدر (مانند ماري جوانا) دارد.
مخالفين اخذ ماليات بر توليد و فروش سيگار مي گويند توتون (سيگار) و ماري جوانا کالاهاي جانشين هستند.
افزايش قيمت سيگار اين نظريه را که سيگار دروازه ورود جوانان به تجربه کردن ساير مواد مخدر است، رد مي کند. بيش تر مطالعات به نتايج زير رسيده اند: کاهش قيمت سيگار با افزايش مصرف مواد مخدر مانند ماري جوانا همراه بوده است! به عبارت ديگر سيگار و ماري جوانا بيش تر کالاهاي مکمل هستند تا کالاهاي جانشين.

***

نيروهاي بازار: تقاضا
نمودار 4 انتقال منحني تقاضا و حرکت روي منحني تقاضا. اگر اخطار زيان بار بودن مصرف سيگار بر روي پاکت هاي سيگار اثربخش باشد، مصرف سيگار کاهش و منحني تقاضا به سمت چپ انتقال مي يابد. در نمودار 4 (الف) منحني تقاضا از D1 به D2 انتقال مي يابد. در قيمت هر بسته 2 دلار، مقدار تقاضا از 20 نخ به 10 نخ در روز مي رسد، و از نقطه A به B مي رسيم. برعکس اگر اخذ ماليات باعث افزايش قيمت سيگار شود منحني تقاضا جا به جا نخواهد شد، بلکه در اين وضعيت حرکت از نقطه A به نقطه C بر روي منحني تقاضاي D1 را داريم. در نمودار 4 (ب) وقتي قيمت از 2 دلار به 4 دلار افزايش مي يابد مقدار تقاضا از 20 نخ سيگار به 12 نخ تنزل مي کند و از نقطه A به نقطه C مي رسيم.

عرضه

حال به سمت ديگر بازار يا بررسي رفتار فروشندگان باز مي گرديم. مقدار عرضه هر کالا يا خدمت، مقاديري از کالاها يا خدمات است که فروشندگان قادر و يا مايل به فروش آن ها هستند. بار ديگر با تمرکز بر بازار بستني به بررسي عوامل تعيين کننده عرضه بستني مي پردازيم.

پي نوشت ها :

1. other things being equal

منبع مقاله :
منکيو، گريگوري، (1391)، کليات علم اقتصاد، ترجمه: حميدرضا ارباب، تهران: نشرني، چاپ اول



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.