نظريه ی انتخاب مصرف کننده

خواستن، توانستن نيست!

وقتي به يک فروشگاه پا مي گذاريد، با هزاران کالايي رو به رو مي شويد که ممکن است آن ها را خريداري کنيد. البته با توجه به اين که منابع مالي شما محدود است، نمي توانيد هر آن چه مي خواهيد خريداري کنيد. بنابراين قيمت
چهارشنبه، 26 شهريور 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خواستن، توانستن نيست!
خواستن، توانستن نيست!

 

نويسنده: گريگوري منکيو
مترجم: حميدرضا ارباب



 

نظريه ی انتخاب مصرف کننده

وقتي به يک فروشگاه پا مي گذاريد، با هزاران کالايي رو به رو مي شويد که ممکن است آن ها را خريداري کنيد. البته با توجه به اين که منابع مالي شما محدود است، نمي توانيد هر آن چه مي خواهيد خريداري کنيد. بنابراين قيمت پيشنهادي کالاها و خدمات مختلف براي فروش را بررسي مي کنيد و فقط به خريد مجموعه اي از کالاها اقدام خواهيد کرد که با منابع مالي، نيازها و خواسته هاي شما هماهنگ باشد. در اين مقاله نظريه ی تصميم گيري مصرف کننده در مورد خريد کالاها و خدمات را بسط مي دهيم.
منحني تقاضاي يک کالا تمايل به پرداخت مصرف کننده را نشان مي دهد. وقتي قيمت يک کالا افزايش مي يابد، مصرف کنندگان تمايل دارند تا براي مقادير کم تر کالا پول بپردازند. در نتيجه مقدار تقاضاي کالا کم مي شود. حال مي خواهيم به تصميماتي که در پشت منحني تقاضا وجود دارد، کمي عميق تر بپردازيم. نظريه ی انتخاب مصرف کننده درک کامل تري از تقاضا براي ما فراهم مي کند.
مردم درگير مبادله ( بده- بستان ) هستند. نظريه ی انتخاب مصرف کننده به بررسي موضوع مبادله در وضعيتي مي پردازد که مردم همان نقش مصرف کنندگان را دارند. وقتي مصرف کننده اي از يک کالا بيش تر مي خرد، قطعاً از ساير کالاها کم تر خريداري مي کند. وقتي او وقت کم تري صرف کار و وقت بيش تري صرف استراحت مي کند، درآمد کم تري براي خريد و مصرف کالاها به دست مي آورد. وقتي مصرف کننده بخش بيش تري از درآمد خود را در زمان حال مصرف مي کند، پس انداز کم تري دارد؛ بنابراين سطح مصرف او در آينده کاهش مي يابد. نظريه ی رفتار مصرف کننده به بررسي اين موضوع مي پردازد که مصرف کنندگان در مواجهه با اين مبادله ها چگونه تصميم گيري مي کنند و واکنش آن ها نسبت به تغييرات محيطي چيست؟
پس از بسط نظريه ی اصلي رفتار مصرف کننده از آن براي طرح سه سؤال درباره ی تصميم گيري خانوار استفاده مي کنيم. به ويژه اين سؤالات را خواهيم پرسيد:
• آيا تمام منحني هاي تقاضا شيب نزولي دارند؟
• سطح دستمزدها چگونه بر عرضه ی نيروي کار تأثير مي گذارد؟
• نرخ هاي بهره چگونه بر پس انداز خانوار تأثير مي گذارد؟
ممکن است در ابتدا به نظر برسد که اين سه پرسش با يکديگر ارتباطي ندارند. اما همان طور که ملاحظه خواهيد کرد ما مي توانيم از نظريه ی انتخاب مصرف کننده براي پاسخ به اين پرسش ها استفاده کنيم.

محدوديت بودجه: آن چه مصرف کننده مي تواند بخرد

اکثر مصرف کنندگان مايل اند کالاهايي بيش تر و با کيفيت بهتر خريداري کنند، تعطيلات طولاني تري داشته باشند، خودروهاي شيک تري سوار شوند يا در بهترين رستوران غذا صرف کنند. مردم هميشه کم تر از آن چه ميل دارند مصرف مي کنند، زيرا هزينه ها يا مخارج آن ها با توجه به درآمدشان محدود شده است. بحث خود را درباره ی انتخاب مصرف کننده با بررسي ارتباط بين درآمد و مخارج آغاز مي کنيم.
براي ساده سازي بحث به بررسي وضعيتي مي پردازيم که يک مصرف کننده مي خواهد در مورد خريد دو کالا تصميم گيري کند: نوشابه و پيتزا. البته مردم در حالت واقعي هزاران کالاي مختلف خريداري مي کنند. وقتي فرض مي کنيم مصرف کننده مي خواهد در مورد خريد يکي از دو کالا تصميم گيري کند مسئله ی انتخاب مصرف کننده را بسيار ساده کرده ايم، بدون آن که بصيرت ما در مورد انتخاب مصرف کننده تغيير کند.
ابتدا به بررسي اين مسئله مي پردازيم که محدوديت درآمدي مصرف کننده چگونه بر مقدار مصرف پيتزا و نوشابه تأثير مي گذارد. فرض کنيد درآمد مصرف کننده در يک ماه 1000 دلار است و قيمت يک بطري نوشابه 2 دلار و قيمت يک پيتزا 10 دلار است.
جدول نمودار 1 نشان دهنده ی مجموعه هاي مختلفي از دو کالاست که مصرف کننده مي تواند خريدراي کند. محور عمودي تعداد نوشابه و محور افقي تعداد پيتزاي خريداري شده را نشان مي دهد. سه نقطه را در نمودار مشخص کرده ايم. در نقطه ی A مصرف کننده صفر واحد پيتزا و 250 واحد نوشابه خريداري مي کند. در نقطه ی C که دقيقاً در وسط خط AB قرار دارد، مصرف کننده براي خريد هر کالا 500 دلار هزينه مي کند. البته در اين جا فقط 3 ترکيب از ترکيبات بي شماري را نشان داده ايم که مصرف کننده مي تواند انتخاب کند. زيرا تمام ترکيبات مختلف روي خط AB ترکيبات قابل حصول براي مصرف کننده است. اين خط که محدوديت بودجه ناميده مي شود، نشان دهنده ی ترکيبات مختلفي از دو کالاست که مصرف کننده قادر به خريد آن هاست. بنابراين محدوديت بودجه مبادله ی ( بده-بستان ) نوشابه و پيتزا را که مصرف کننده با آن روبه روست، نشان مي دهد.
شيب محدوديت بودجه ( خط بودجه ) نشان دهنده ی نرخ مبادله اي است که مصرف کننده بر اساس آن مي تواند يک کالا را با کالاهاي ديگر مبادله کند. شيب بين دو نقطه برابر است با تغيير در فاصله ی عمودي تقسيم بر تغيير در فاصله ی افقي. از نقطه ی A تا B تغيير در مقدار نوشابه 500 و تغيير در مقدار پيتزا 100 است. بنابراين شيب خط 5 است يا نرخ مبادله 5 نوشابه به ازاي يک پيتزا است ( در واقع از آن جا که خط محدوديت بودجه داراي شيب نزولي است، مقدار شيب نيز يک عدد منفي مي شود. ولي علامت منفي شيب براي ما اهميتي ندارد. )

کل مخارج

 

هزینه ی پیتزا

 

هزینه ی نوشابه  

 

تعداد پیتزا

بطرنوشابه

1000
1000
1000
1000
1000
1000
1000
1000
1000
1000
1000

1000
900
800
700
600
500
400
300
200
100
0

0
100
200
300
400
500
600
700
800
900
1000

100
90
80
70
60
50
40
30
20
10
0

0
50
100
150
200
250
300
350
400
450
500

خواستن، توانستن نيست!
نمودار 1 خط ( محدوديت ) بودجه ی مصرف کننده. خط بودجه نشان دهنده ی ترکيبات مختلفي از دو کالاست که مصرف کننده با توجه به درآمد خود مي تواند به خريد آن ها اقدام کند. در اين جا مصرف کننده دو کالاي پيتزا و نوشابه خريداري مي کند. جدول و نمودار نشان مي دهد که مصرف کننده با قيمت هر بطر نوشابه 2 دلار و هر عدد پيتزا 10 دلار و درآمد 1000 دلار چه ترکيباتي از دو کالا را مي تواند انتخاب کند.
توجه کنيد که شيب خط محدوديت بودجه قيمت نسبي دو کالا را برابر هم مي کند. قيمت نسبي به معناي قيمت يک کالا در مقايسه با کالاي ديگر است. ارزش يک پيتزا 5 برابر قيمت يک نوشابه است. به عبارت ديگر هزينه ی فرصت يک پيتزا برابر 5 نوشابه است.

ترجيحات مصرف کننده: آن چه مصرف کننده مي خواهد

مصرف کننده چگونه انتخاب مي کند؟ خط بودجه يا محدوديت بودجه يک قسمت از تجزيه و تحليل است: خط بودجه نشان دهنده ی ترکيبات مختلفي از دو کالاست که مصرف کننده با توجه به قيمت کالاها و درآمد خود قادر به خريداري آن هاست.
به هر حال انتخاب مصرف کننده نه تنها به خط بودجه ی او بلکه به ترجيحات او با توجه به دو کالا نيز بستگي دارد. بنابراين ترجيحات مصرف کننده قيمت بدون تجزيه و تحليل ماست.

ارائه ی مجدد ترجيحات مصرف کننده با استفاده از منحني هاي بي تفاوتي

ترجيحات مصرف کننده به او اين امکان را مي دهد که از بين نوشابه و پيتزا يکي را انتخاب کند. اگر شما به مصرف کننده دو ترکيب مختلف را پيشنهاد کنيد، مصرف کننده ترکيبي را انتخاب مي کند که با سليقه ی او تطابق بيش تري دارد. اگر دو ترکيب از نظر ترجيحات و سليقه ی مصرف کننده يکسان باشد، آن گاه مي گوييم مصرف کننده نسبت به انتخاب يکي از دو ترکيب بي تفاوت است.
همان طور که محدوديت بودجه مصرف کننده را به صورت نموداري نشان داديم، در اين جا نيز مي توانيم ترجيحات او را در يک نمودار نمايش دهيم. اين کار را به کمک منحني هاي بي تفاوتي انجام مي دهيم. منحني بي تفاوتي نشان دهنده ی ترکيبات مختلفي از دو کالاست که به مصرف کننده رضايت خاطر يکساني مي رساند. در اين حالت منحني هاي بي تفاوتي نشان دهنده ی ترکيبات مختلفي از نوشابه و پيتزا است که به مصرف کننده رضايت خاطر يکساني مي رساند.
نمودار 2 نشان دهنده ی دو منحني بي تفاوتي از بي نهايت منحني بي تفاوتي مصرف کننده است. مصرف کننده نسبت به ترکيبات مختلف دو کالا در نقاط B, A و C بي تفاوت است، زيرا تمام اين ترکيبات روي يک منحني بي تفاوتي قرار دارند. تعجبي ندارد اگر با کاهش مصرف پيتزا ( حرکت از نقطه A به نقطه ی B ) مصرف نوشابه افزايش يابد بدون آن که رضايت خاطر مصرف کننده تغيير کند. اگر مصرف پيتزا مجدداً از B به C کاهش يابد، مقدار مصرف نوشابه باز هم بايد افزايش يابد.
خواستن، توانستن نيست!
نمودار 2 ترجيحات مصرف کننده. ترجيحات مصرف کننده را به کمک منحني هاي بي تفاوتي نشان مي دهيم. منحني هاي بي تفاوتي ترکيبات مختلفي از دو کالاست ( نوشابه و پيتزا ) که رضايت خاطر يکساني را براي مصرف کننده فراهم مي کند. از آن جا که مصرف کننده هميشه مقدار بيش تر کالا را ترجيح مي دهد نقاط روي منحني بي تفاوتي (خواستن، توانستن نيست! ) به نقاط روي منحني بي تفاوتي (خواستن، توانستن نيست! ) ترجيح دارند. نرخ نهايي جانشين ( MRS ) نشان دهنده ی نرخ مبادله بين نوشابه و پيتزا با توجه به ترجيحات مصرف کننده است.
شيب در هر نقطه از منحني بي تفاوتي برابر است با نرخي که مصرف کننده تمايل دارد يک کالا را ( با آن نرخ ) جانشين کالاي ديگر کند. اين نرخ را نرخ نهايي جانشين ( MRS ) مي ناميم. در اين مثال، نرخ نهايي جانشين نشان مي دهد که مصرف کننده براي مصرف يک واحد پيتزا حاضر است چه مقدار نوشابه از دست بدهد. دقت کنيد از آن جا که منحني هاي بي تفاوتي خطوط مستقيم نيستند، نرخ نهايي جانشين در نقاط مختلف يک منحني بي تفاوتي، يکسان نيست. نرخي که يک مصرف کننده حاضر است با آن نرخ يک کالا را با ساير کالاها مبادله کند به مقدار کالايي بستگي دارد که در زمان حاضر مصرف مي کند. به عبارت ديگر، نرخي که با آن مصرف کننده حاضر است پيتزا را با نوشابه مبادله کند به اين بستگي دارد که مصرف کننده بيش تر گرسنه است يا تشنه، همين نياز تعيين کننده ی نرخ مبادله ی پيتزا با نوشابه خواهد بود.
رضايت خاطر مصرف کننده در تمام نقاط يک منحني بي تفاوتي يکسان است، ولي مصرف کننده برخي منحني ها را به ساير منحني ها ترجيح مي دهد. از آن جا که مصرف کننده هميشه مصرف بيش تر را به مصرف کم تر ترجيح مي دهد بنابراين منحني هاي بي تفاوتي بالاتر نسبت به منحني هاي بي تفاوتي پايين تر ارجحيت دارند يا رضايت خاطر بيش تري به مصرف کننده مي رسانند.
در نمودار 2 هر نقطه از منحني بي تفاوتيخواستن، توانستن نيست!  به نقاط واقع بر منحني خواستن، توانستن نيست!  ارجحيت دارد. مجموعه اي از منحني هاي بي تفاوتي رتبه بندي کاملي از ترجيحات مصرف کننده را نشان مي دهد. به عبارت ديگر، مي توانيم با استفاده از منحني هاي بي تفاوتي ترکيبات مختلف کالا را براي مصرف کننده رتبه بندي کنيم. براي مثال، منحني هاي بي تفاوتي نشان مي دهد که نقطه ی D به نقطه ی A ارجحيت دارد. زيرا نقطه ی D در مقايسه با نقطه ی A روي منحني بي تفاوتي بالاتر قرار دارد. ( که در اين صورت مصرف کننده در نقطه ی D از هر دو کالاي پيتزا و نوشابه بيش تر مصرف مي کند ) و علاوه بر اين منحني هاي بي تفاوتي نشان مي دهد که نقطه ی D به نقطه ی C رجحان دارد زيرا نقطه ی D روي منحني بي تفاوتي بالاتر قرار دارد. هر چند در نقطه ی D ( در مقايسه با نقطه ی C ) نوشابه کم تر و پيتزا بيش تر مصرف مي شود، ولي مقدار پيتزا به قدري بيش تر است که مصرف کننده نقطه ی D را به نقطه ی C ترجيح مي دهد. با ملاحظه اين که کدام نقاط روي منحني هاي بي تفاوتي بالاتر قرار دارد، مي توانيم با استفاده از مجموعه ی منحني بي تفاوتي ترکيبات مختلف پيتزا و نوشابه را رتبه بندي کنيم.

چهار ويژگي منحني هاي بي تفاوتي

از آن جا که منحني هاي بي تفاوتي نشان دهنده ی ترجيحات مصرف کننده اند، لذا اين منحني ها ويژگي هايي دارند که به خوبي اين ترجيحات را ارائه مي کنند. چهار ويژگي اصلي منحني هاي بي تفاوتي به شرح زير است:

• ويژگي 1: منحني هاي بي تفاوتي بالاتر به منحني هاي بي تفاوتي پايين تر ترجيح دارند.

مصرف کنندگان معمولاً مقدار بيش تر را به مقدار کم تر ترجيح مي دهند. اين رجحان مقادير بيش تر در منحني هاي بي تفاوتي وجود دارد. همان طور که در نمودار 2 ملاحظه مي کنيد، منحني هاي بي تفاوتي بالاتر در مقايسه با منحني هاي بي تفاوتي پايين تر نشان دهنده ی مقادير بيش ترند. بنابراين مصرف کننده ترجيح مي دهد که روي منحني هاي بي تفاوتي بالاتر باشد.

• ويژگي 2: منحني هاي بي تفاوتي شيب نزولي دارند.

شيب يک منحني بي تفاوتي نشان دهنده ی نرخي است که با آن نرخ مصرف کننده حاضر است يک کالا را جانشين کالاي ديگر کند در اکثر مواقع مصرف کننده هر دو کالا را نياز دارد. بنابراين اگر مقدار يک کالا کاهش يابد، براي آن که رضايت خاطر مصرف کننده تغييري نکند مقدار کالاي ديگر بايد افزايش يابد. به همين دليل اکثر منحني هاي بي تفاوتي شيب نزولي دارند.

• ويژگي 3: منحني هاي بي تفاوتي يکديگر را قطع نمي کنند.

براي درک اين ويژگي فرض کنيد دو منحني بي تفاوتي يکديگر را قطع کنند ( نمودار 3. را ببينيد ). از آن جا که نقاط A و B روي يک منحني بي تفاوتي قرار دارند، بنابراين نشان دهنده ی رضايت خاطر يکسان هستند. علاوه بر اين، نقاط B و C نیر روی یک منحنی بی تفاوتی با رضایت خاطر يکسان قرار دارند. نتیجه آن که رضایت خاطر A و C یکسان است. اين نتيجه گيري با ويژگي اول منحني هاي بي تفاوتي تناقض دارد، بنابراين نقاط C و A بر هم منطبق بوده اند و روي يک منحني بي تفاوتي قرار دارند.
به عبارت ديگر، دو منحني بي تفاوتي هيچ گاه يکديگر را قطع نمي کنند.
خواستن، توانستن نيست!
نمودار 3 عدم امکان تقاطع منحني هاي بي تفاوتي. وضعيتي مانند نمودار بالا هرگز اتفاق نمي افتد. بر اساس منحني هاي بي تفاوتي نمودار مصرف کننده نسبت به نقاط B ,Aو C بي تفاوت است، زيرا تمام اين نقاط رضايت خاطر يکساني به مصرف کننده مي رساند. هر چند به نظر مي رسد نقطه ی C نسبت به نقطه ی A مطلوبيت بيش تري دارد.

• ويژگي 4: منحني هاي بي تفاوتي نسبت به مبداءِ مختصات حالت تحدب دارند.

شيب يک منحني بي تفاوتي همان نرخ نهايي جانشين است- نرخي که با آن نرخ مصرف کننده حاضر است يک کالا را با کالاي ديگر مبادله کند. نرخ نهايي جانشيني ( MRS ) معمولا به مصرف فعلي يک کالا بستگي دارد. از آن جا که مصرف کنندگان هنگام مبادله تمايل دارند کالايي را از دست بدهند که مقدار بيش تري از آن را در اختيار دارند ( يا مصرف فعلي آن زياد است ) و کالايي را کم تر از دست بدهند که مقدار کم تري از آن در اختيار دارند، لذا منحني هاي بي تفاوتي نسبت به مبداءِ مختصات حالت تحدب خواهند دات. با ذکر يک مثال در نمودار 4 اين ويژگي را شرح داده ايم. از آن جا که مصرف کننده در نقطه ی A مقدار زيادي نوشابه و مقدار کمي پيتزا در اختيار دارد، بيش تر گرسنه و کم تر تشنه است. در اين نقطه براي آن که مصرف کننده را مجبور کنيم تا يک واحد پيتزا کم تر مصرف کند، بايد 6 واحد نوشابه بيش تر داشته باشد: نرخ نهايي جانشيني ( MRS ) برابر است با 6 واحد نوشابه به ازاي يک واحد پيتزا. برعکس، در نقطه ی B مصرف کننده ی نوشابه کم و پيتزاي بيش تري در اختيار دارد. به عبارت ديگر، بسيار تشنه است ولي گرسنه نيست، در اين نقطه مصرف کننده حاضر است يک واحد پيتزا را با يک واحد نوشابه مبادله کند: نرخ نهايي جانشين يک واحد نوشايه به ازاي يک واحد پيتزا است. و بنابراين حالت تحدب منحني هاي بي تفاوتي نسبت به مبدأ نشان مي دهد که هر چه مصرف کننده از يک کالا مقادير بيش تري در اختيار داشته باشد حاضر است در مبادله مقادير بيش تري از آن کالا را از دست بدهد.

دو حالت خاص منحني هاي بي تفاوتي

شكل منحني هاي بي تفاوتي نشان دهنده ی تمايل مصرف كننده به مبادله ی يك كالا با كالاي ديگر است. وقتي كالاها به آساني جانشين يكديگر شود ( به راحتي با هم مبادله شوند ) منحني هاي بي تفاوتي نسبت به مبدأ حالت تحدب كم تري خواهند داشت. براي درك اين مسئله به بررسي دو حالت خاص مي پردازيم.
خواستن، توانستن نيست!
نمودار 4 حالت تحدب منحني هاي بي تفاوتي نسبت به مبدأ. منحني هاي بي تفاوتي معمولاً نسبت به مبداءِ مختصات حالت تحدب دارند. اين حالت تحدب نشان مي دهد كه نرخ نهايي جانشيني ( MRS ) به مقدار دو كالايي بستگي دارد كه مصرف كننده مصرف مي كند. در نقطه ی A مصرف كننده پيتزاي كم و نوشابه ی زيادي در اختيار دارد، بنابراين براي به دست آوردن مقادير زيادي از نوشابه فقط حاضر است يک واحد پيتزا از دست بدهد. در نقطه ی B نوشابه ی کم و پيتزاي بيش تري در اختيار دارد، بنابراين براي به دست آوردن يک واحد نوشابه حاضر است يک واحد پيتزا از دست بدهد.

جانشيني کامل

فرض کنيد يک شخص با انتخاب ترکيبات مختلفي از سکه هاي 5 سنتی و 10 سنتي روبه روست. ترکيبات مختلف سکه ها را براي اين شخص چگونه مي توان رتبه بندي کرد.
به احتمال زياد شما به ارزش کل پولي اين ترکيبات توجه خواهيد کرد. اگر چنين باشد شما بايد ترکيباتي شامل 2 شامل سکه ی 5 سنتي و يک سکه ی 10 سنتي را انتخاب کنيد. به عبارت ديگر، شما هميشه تمايل داريد که يک سکه ی 10 سنتي را با دو سکه ی 5 سنتي مبادله کنيد، بدون آن که به تعداد سکه هاي 5 سنتي و 10 سنتي توجهي داشته باشيد. نرخ نهايي جانشيني سکه هاي 5 سنتي و 10 سنتي يک عدد ثابت و برابر 2 است.
ما مي توانيم ترجيحات شما در مورد سکه هاي 5 سنتي و 10 سنتي را با منحني هاي بي تفاوتي نمودار 5 نشان دهيم. زيرا در اين نمودار نرخ نهايي جانشيني ثابت است و منحني هاي بي تفاوتي خطوط مستقيمي هستند. در اين حالت خاص که منحني هاي بي تفاوتي خطوط مستقيم است. مي توانيم بگوييم که کالاها، کالاهاي کاملاً جانشين هستند.
خواستن، توانستن نيست!
نمودار 5 جانشين کامل و مکمل کامل. وقتي دو کالا مانند سکه ی 10 سنتي و سکه ی 5 سنتي به راحتي جانشين يکديگر مي شوند منحني هاي بي تفاوتي خطوط مستقيم خواهند بود، همان طور که در قسمت ( الف ) نمودار ملاحظه مي کنيد، وقتي دو کالا مکمل کامل هستند مانند کفش پاي چپ و کفش پاي راست، منحني هاي بي تفاوتي شبيه زاويه ی قائمه هستند، همان طور که در قسمت ( ب ) نمودار ملاحظه مي کنيد.

مکمل کامل

فرض کنيد يک شخص با ترکيبات مختلفي از کفش روبه روست. برخي از اين کفش ها براي پاي چپ و برخي براي پاي راست است. شما چگونه اين ترکيبات مختلف را رتبه بندي مي کنيد. در اين حالت ممکن است شما فقط به تعداد جفت هاي کفش توجه داشته باشيد. به عبارت ديگر، شما بايد جفت کفش هايي را انتخاب کنيد که با هم تناسب دارند. اگر 5 کفش پاي چپ و 7 کفش پاي راست داشته باشيد، در واقع فقط 5 جفت کفش در اختيار داريد. داشتن يک کفش اضافي پاي راست، اگر کفش پاي چپ نداشته باشيد، هيچ ارزشي ندارد.
مي توانيم ترجيحات شما را براي کفش پاي چپ و کفش پاي راست به کمک منحني هاي بي تفاوتي قسمت ( ب ) نمودار 5 نشان دهيم. در اين حالت ترکيبي شامل 5 کفش پاي چپ و 5 کفش پاي راست دقيقاً معادل همان ترکيب 5 کفش پاي چپ و 7 کفش پاي راست است. يا مشابه ترکيب 7 کفش پاي چپ و 5 کفش پاي راست. بنابراين در اين حالت منحني هاي بي تفاوتي به صورت زاويه ی قائمه است. در اين حالت خاص که منحني هاي بي تفاوتي به صورت زاويه ی قائمه است مي گوييم دو کالا مکمل کامل هستند.
البته در جهان واقعي بيش تر کالاها جانشين کامل ( مثل سکه هاي 10 سنتي و 5 سنتي ) يا مکمل ( مثل کفش پاي چپ و کفش پاي راست ) نيستند. نوعاً منحني هاي بي تفاوتي نسبت به مبداءِ حالت تحدب دارند يا خميده نسبت به محورها هستند ولي نه آنقدر که به صورت يک زاويه ی قائمه باشند.
منبع مقاله :
منکيو، گريگوري، (1391) ، کليات علم اقتصاد، ترجمه: حميدرضا ارباب، تهران: نشرني، چاپ اول.



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.