اندازه گيري توليد ناخالص داخلي

احتمالاً اين جمله را شنيده ايد که مي گويند « سيب و پرتقال را نمي توانيم مقايسه کنيم، يا سيب و پرتقال را نمي توانيم با هم جمع کنيم. » GDP نيز دقيقاً مصداق همين عبارت است. GDP کالاهاي بسيار گوناگوني را در يک شاخص واحد، که همان
جمعه، 28 شهريور 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اندازه گيري توليد ناخالص داخلي
اندازه گيري توليد ناخالص داخلي

 

نويسنده: گريگوري منکيو
مترجم: حميدرضا ارباب



 

درباره ي مفهوم توليد ناخالص داخلي لازم است ابتدا يک تعريف از GDP ارائه مي کنيم:

• توليدات ناخالص داخلي ( GDP )

ارزش بازاري تمامي کالاها و خدمات نهايي توليد شده در يک کشور طي يک دوره زماني خاص است.
ممکن است اين تعريف بيش از حد ساده به نظر برسد. اما در واقع برخي پيچيدگي هاي دقيق هنگام محاسبه ي GDP در اقتصاد بروز مي کند. بنابراين اجازه دهيد يکايک کلمات و عبارات تعريف شده از GDP را به دقت بررسي کنيم.

«GDP ارزش بازاري... »

احتمالاً اين جمله را شنيده ايد که مي گويند « سيب و پرتقال را نمي توانيم مقايسه کنيم، يا سيب و پرتقال را نمي توانيم با هم جمع کنيم. » GDP نيز دقيقاً مصداق همين عبارت است. GDP کالاهاي بسيار گوناگوني را در يک شاخص واحد، که همان ارزش فعاليت هاي اقتصادي است، جمع مي کند. براي انجام اين کار از قيمت بازاري کالاها و خدمات استفاده مي کند. از آن جا که قيمت هاي بازار نشان دهنده ي مبلغي هستند که مردم تمايل دارند براي خريد کالاها و خدمات بپردازند، از اين رو ارزش کالاها و خدمات را بيان مي کنند. اگر قيمت يک سيب دو برابر قيمت يک پرتقال باشد آن گاه ارزش سيب در GDP دو برابر ارزش يک پرتقال در GDP محاسبه مي شود.

« ... تمامي کالاها و خدمات... »

شاخص GDP يک معيار جامع و فراگير است. GDP در برگيرنده ي تمامي کالاهاي توليد شده در اقتصاد و فروخته شده در بازار رسمي است. GDP نه تنها ارزش بازاري سيب و پرتقال را اندازه گيري مي کند بلکه ارزش هلو، گريپ فروت، کتاب، فيلم، آرايشگاه و بهداشت، و... را نيز اندازه مي گيرد.
علاوه بر اين GDP شامل ارزش بازاري خدمات مسکن ارائه شده توسط واحدهاي مسکوني موجود در اقتصاد هم هست. براي خانه هاي اجاره اي اين ارزش به سادگي محاسبه مي شود. اجاره ي خانه با هزينه ي پرداختي از سوي مستأجر و درآمد دريافتي توسط صاحبخانه يا موجر برابر است. البته بسياري از مردم در خانه هاي شخصي خود زندگي مي کنند و مبلغي بابت اجاره نمي پردازند. دولت خانه هايي را که توسط صاحبان آن ها اشغال شده اند نيز با تخمين ارزش اجاره اي آن ها داخل GDP مي کند. بنابراين محاسبه ي معادل اجاره ي خانه هايي که توسط مالکين آن ها مورد استفاده قرار مي گيرند در GDP بر اساس اين فرض قرار دارد که صاحب خانه به خودش اجاره پرداخت مي کند به طوري که اين پرداخت اجاره هم جزءِ هزينه و هم جزءِ درآمدهاي اوست.
در هر صورت برخي از کالاها نيز در GDP وارد نمي شوند زيرا محاسبه ي ارزش آن ها بسيار مشکل است. ارزش کالاهايي که توليد شوند و به طور غيرقانوني به فروش برسند در GDP محاسبه نمي شود. مثلاً ارزش مواد مخدر در GDP وارد نمي شود. يک استثناي ديگر ارزش کالاها و خدمات توليد و مصرف شده توسط خانوارهاست. در هر خانوار کالايي توليد و مصرف مي شود که هيچ گاه در بازار مورد مبادله قرار نمي گيرد. مثلاً ارزش سبزي هايي که شما از مغازه مي خريد در GDP منظور مي شود ولي ارزش سبزي هايي که در خانه ي خود کاشته ايد در GDP محاسبه نمي شود.
اين استثناها در محاسبه يGDP منجر به مشکلات بسيار مي شوند. مثلاً اگر فرد نخست غذايي توليد کند و از طريق بازار به فرد دوم بفروشد، ارزش آن در GDP وارد مي شود ولي اگر اين دو نفر ازدواج کنند ارزش غذاي توليد و مصرف شده ديگر در GDP وارد نخواهد شد و از اين رو ارزش GDP کاهش مي يابد.

« ... کالاها و خدمات نهايي... »

کتاب يک کالاي نهايي و کاغذ کتاب يک کالاي واسطه است. GDP فقط شامل ارزش کالاهاي نهايي است. دليل آن روشن است زيرا ارزش کالاهاي واسطه در ارزش کالاي نهايي وجود دارد. جمع ارزش بازاري کاغذ و ارزش بازاري کتاب باعث دوباره شماري مي شود. به عبارت ديگر ارزش کاغذ به طور اشتباه دوبار محاسبه شده است.
يک استثناي مهم در اين مورد هنگامي به وجود مي آيد که يک کالاي واسطه توليد شود ولي به جاي آن که مورد استفاده قرار گيرد جهت استفاده يا فروش درآينده دخيره و به موجودي انبار اضافه شود. در چنين وضعيتي اين کالاي واسطه را کالاي نهايي به حساب مي آوريم و ارزش آن را به عنوان سرمايه گذاري يا تغيير در موجودي انبار وارد GDP مي کنيم. در چنين حالتي تغيير در موجودي انبار مثبت است. اگر از موجودي انبار ( موجودي کالاهاي واسطه در انبار ) براي توليد کالاي نهايي استفاده کنيم و يا آن ها را در بازار به فروش برسانيم، تغيير در موجودي انبار ( سرمايه گذاري در موجودي انبار ) منفي مي شود و GDP در دوره ي بعد کاهش مي يابد.

« ... کالاها و خدمات... »

GDP شامل تمامي کالاهاي مشهود ( مانند خوراکي ها، پوشاک، و خودرو ) و کالاهاي غير مشهود يا خدمات ( مانند آرايشگاه، خشک شويي، معاينه ي پزشک ) مي شود. وقتي شما CD مورد علاقه ي خود را خريداري مي کنيد، شما کالايي خريده ايد و قيمت خريد آن بخشي از GDP است. وقتي شما براي شنيدن کنسرت همان گروه موسيقي که قبلاً CD آن را خريداري کرده بوديد به تالار موسيقي مي رويد شما يک « خدمت » را خريداري کرده ايد و قيمت بليت کنسرت نيز بخشي از GDP است.

« ... توليد شده... »

GDP شامل تمامي کالاها و خدمات توليد شده در دوره ي فعلي است. GDP به هيچ وجه دربرگيرنده ي کالاهاي توليد شده در دوره هاي گذشته نيست. وقتي جنرال موتور يک خودرو توليد مي کند و به فروش مي رساند، ارزش آن در GDP منظور مي شود.

کادر 1: ساير شاخص هاي اندازه گيري درآمد
هم زمان با محاسبه ي فصلي GDP توسط اداره ي بازرگاني امريکا شاخص هاي مختلف درآمدي براي نشان دادن تصوير کامل تري از اوضاع اقتصادي و تحولات صورت گرفته محاسبه مي شود. اين شاخص هاي مختلف از طريق تجزيه GDP يا حذف برخي گروه هاي درآمدي از آن به دست مي آيد. در ادامه بحث به 5 نوع شاخص مهم از بزرگ ترين به کوچک ترين آن ها اشاره مي کنيم.
• توليد ناخالص ملي ( GNP )
برابر است با درآمد کل افراد يا ساکنان دائمي يک کشور. تفاوت GNP و GDP در اين است که در GNP درآمد عوامل توليد آن کشور در خارج وجود دارد و پرداختي به عوامل توليد خارجي کسر شده است به عبارت ديگر
درآمد افراد خارجي در داخل کشور- درآمد شهروندان يک کشور در خارج = ( A ) خالص درآمد عوامل خارجي
GNP=GDP + A
به طور مثال وقتي يک شهروند کانادايي به طور موقت در امريکا مشغول به کار است، اين توليد بخشي از GDP امريکاست ولي بخشي از GNP نيست ( البته بخشي از GNP کشور کانادا محسوب مي شود ) . براي اکثر کشورها شامل افراد يا ساکنان يک کشور توليد ناخالص داخلي را ايجاد مي کنند به همين دليل GDP و GMP بسيار نزديک به هم است.
• توليد خالص ملي ( NNP )
برابر است با درآمد کل ساکنان يک کشور منهاي استهلاک. استهلاک به معني از بين رفتن ذخاير سرمايه اي با تجهيزات و زير ساخت هاي اقتصادي در فرايند توليد است. در حساب هاي ملي که توسط اداره ي بازرگاني تهيه مي شود استهلاک « مصرف سرمايه ي ثابت » ناميده مي شود.
• درآمد ملي ( NI )
کل ارزش کالاها و خدمات توليد شده توسط ساکنان يک کشور است. تفاوت درآمد ملي با توليد خالص ملي ( NNP ) در اين است که اگر خالص ماليات هاي غير مستقيم را از NNP کسر کنيم درآمد ملي ( NI ) به دست مي آيد. ( خالص ماليات هاي غيرمستقيم برابر است با ماليات هاي غيرمستقيم منهاي سوبسيد ) . به هر حال NNP و درآمد ملي به علت اشتباهات آماري يا مشکلات مربوط به جمع آوري آمار با هم تفاوت دارند.
• درآمد شخصي
درآمدي است که خانوارها و ساير افراد از مشاغل آزاد به دست مي آورند. برخلاف درآمد ملي اين درآمد شامل سود سهام شرکت ها نمي شود ( سود تقسيم شده ي شرکت ها ) . علاوه بر اين ماليات بر درآمد، حقوق بازنشستگي و حق بيمه نيز از درآمد افراد کسر و لذا درآمد شخصي کاهش مي يابد. علاوه بر اين درآمد شخصي شامل درآمد بهره اي است که خانوارها از اوراق مشارکت يا اوراق قرضه دولتي به دست مي آورند و هم چنين درآمدي که خانوارها بابت پرداخت هاي انتقالي ( مانند بيمه هاي بيکاري و غيره ) از دولت دريافت مي کنند.
• درآمد قابل تصرف
درآمدي است که خانوارها و افراد در مشاغل آزاد پس از تمام کسورات قانوني دولت به دست مي آورند. درآمد قابل تصرف برابر است با درآمد شخصي منهاي ماليات هاي فرد.
هر چند شاخص هاي مختلفي براي محاسبه درآمد وجود دارد ولي همه ي اين شاخص ها نشان دهنده ي وضعيت اقتصادي جامعه است. وقتيGDP به سرعت رشد مي کند اين شاخص هاي محاسبه ي درآمد نيز به سرعت رشد مي نمايند. وقتي GDP کاهش مي يابد ساير شاخص ها نيز به طور همزمان کاهش مي يابند. براي نظارت نوسانات در اقتصاد کلان اهميتي ندارد که از کدام شاخص استفاده کنيم.

« ... در يک کشور... »

GDP ارزش توليدات را در يک ناحيه ي جغرافيايي خاص يا مرزهاي جغرافيايي يک کشور اندازه گيري مي کند. وقتي يک شهروند کانادايي به طور موقت در امريکا کار مي کند، ارزش توليد اين فرد بخشي از GDP امريکاست. وقتي يک شهروند امريکايي مالک يک کارخانه در هائيتي است، توليد آن کارخانه بخشي از GDP امريکا نخواهد بود ( بلکه بخشي از GDP کشور هائيتي است ) . بنابراين ارزش کالاهايي در GDP منظور مي شود که در داخل مرزهاي جغرافيايي آن کشور توليد شده و هيچ ارتباطي با مليت توليدکننده نداشته باشند.

« ... در يک دوره ي زماني خاص... »

GDP ارزش توليدات را در يک دوره يا فاصله ي زماني خاص محاسبه مي کند. معمولاً اين دوره ي زماني يک سال يا يک فصل ( سه ماه ) است. GDP جريان درآمد و هزينه ي اقتصادي را طي يک سال اندازه گيري مي کند.
وقتي دولت گزارش اقتصادي خود را هر سه ماه يک بار اعلام مي دارد، معمولاً GDP ساليانه محاسبه و اعلام مي کند. به عبارت ديگر اعداد ذکر شده در گزارش فصلي GDP مقادير درآمد و هزينه ي فصلي هستند که در 4 ضرب شده اند. دولت با اين اقدام امکان مقايسه ي ارقام فصلي و ساليانه را فراهم مي کند.
علاوه بر اين وقتي دولت GDP را به صورت فصلي اعلام مي کند، اين آمار و اطلاعات با استفاده از روش هاي آماري به نام تعديل فصلي اصلاح و تعديل مي شود. اطلاعات خام اوليه و تعديل نشده نشان مي دهند که در برخي از فصول سال در مقايسه با ساير فصول کالاها و خدمات بيش تري توليد شده اند ( مثلاً در ماه پاياني سال فروش افزايشي چشمگير داشته است ) . اقتصاددانان و سياست گذاران صرف نظر از روندهاي فصلي غالباً تمايل دارند تا به بررسي و شناخت روندهاي غيرفصلي بپردازند. بنابراين کارشناسان آمار تغييرات فصلي را از GDP خارج مي کنند. به اين ترتيب GDP محاسبه شده و ارائه شده تعديل فصلي مي شود. حال مجدداً به تعريف GDP باز مي گرديم.

• توليد ناخالص داخلي ( GDP )

ارزش بازاري تمام کالاها و خدمات نهايي توليد شده در يک کشور طي يک دوره ي زماني خاص است.
تاکنون روشن شد که GDP يک معيار و شاخص پيچيده براي محاسبه ي ارزش فعاليت هاي اقتصادي است. در دروس پيشرفته ي اقتصاد کلان با جزئيات دقيق تر محاسبه ي GDP آشنا مي شويد.
به هر حال ملاحظه مي کنيد که هر کلمه يا عبارت در تعريف فوق معنايي دقيق و خاص دارد.
منبع مقاله :
منکيو، گريگوري، (1391) ، کليات علم اقتصاد، ترجمه: حميدرضا ارباب، تهران: نشرني، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط