تلویزیون در جهان عرب

اصطلاح « جهان عرب » به جای خاورمیانه، برای بحث ما مناسبت بیشتری دارد زیرا با اشاره به مرزهای زبانی و قومی، کشورهایی مثل ترکیه، ایران، قبرس و ... را که معمولاً از نظر جغرافیایی بخش هایی از خاورمیانه اند ولی
دوشنبه، 31 شهريور 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تلویزیون در جهان عرب
تلویزیون در جهان عرب

 

نویسنده: داگلاس بوید (1)




 

اصطلاح « جهان عرب » به جای خاورمیانه، برای بحث ما مناسبت بیشتری دارد زیرا با اشاره به مرزهای زبانی و قومی، کشورهایی مثل ترکیه، ایران، قبرس و ... را که معمولاً از نظر جغرافیایی بخش هایی از خاورمیانه اند ولی کشورهایی عربی نیستند، از دایره ی بحث جدا می کند. مناظره بر سر این که عرب کیست، هم چنان در میان اندیشمندان جاری است، اما یک معیار را می توان به بیشتر تعاریف و برداشت ها القا کرد و آن این که- عرب کسی است که به زبان عربی به منزله ی زبان اصلی اش، تکلم می کند.
کشورهای جهان عرب در بهره برداری از رسانه های الکترونیک از تجهیزات نسبتاً خوبی بهره مندند، هرچند که گیرنده های رادیو و تلویزیون و دستگاه های ضبط و پخش کاست های ویدیویی در میان کشورهای غنی ( کشورهای خلیج فارس ) و کشورهای فقیر ( یمن و سودان ) توزیع یکسانی ندارند. براساس تخمین اداره ی سخن و تصویرپراکنی و پژوهش های مخاطب سرویس جهانی بی.بی.سی، در میان جمعیت دویست و پنجاه میلیونی جهان عرب، در حدود شصت و نه میلیون دستگاه گیرنده ی رادیویی، سی و نه میلیون دستگاه تلویزیون، و سیزده میلیون دستگاه ضبط و پخش کاست ویدیویی، استفاده می شود.
در جهان عرب، تلویزیون را اعراب راه اندازی نکردند. در سال 1954 یک شرکت فرانسوی از دارالبیضا ( کازابلانکا ) و رباط در مراکش، برنامه هایی را به دو زبان فرانسه و عربی پخش کرد. در همان سال، سرویس رادیو تلویزیونی نیروهای مسلح ایالات متحده امریکا پخش برنامه های خود را از پایگاه نیروی هوایی ویلوس در لیبی، و در سال 1955 از پایگاه هوایی ظهران در عربستان سعودی، آغاز کرد. شرکت بریتانیایی پای (2) در سال 1956 تجهیزات تلویزیونی را به نمایشگاه بازرگانی بغداد آورد و دولت عراق آن قدر تحت تأثیر امکانات بالقوه ی این رسانه ی تصویری قرار گرفت که تجهیزات استودیویی و دستگاه های پخش سطح پایین عرضه شده در این نمایشگاه را خرید. بدین ترتیب، عراق نخستین کشور جهان عرب بود که ایستگاه تلویزیونی دولتی تأسیس کرد.
اگر چه در سال های دهه ی 1990، ماهواره ی پخش مستقیم (دی.بی.سی)(3) عاملان پخش زمینی در منطقه را ناچار به بهینه سازی کیفیت برنامه ها کرد، اما هنوز هم تلویزیون دولتی یا تلویزیون شدیداً تحت نفوذ دولت، شکل رایج و عادی پخش تلویزیونی در این گوشه از جهان است. در جهان عرب، تلویزیون از جنبه های بسیار هنوز بازتاب شیوه ی استفاده ی رئیس جمهور فقید مصر، جمال عبدالناصر، از رسانه های الکترونیکی به منزله ی ابزار بسیج سیاسی است. تلویزیون از این دیدگاه- هم چون ارتش و نظام ملی آموزش در مدارس- مهم تر از آن است که جایی برای مشارکت بخش خصوصی بازگذارد، تا بدان جا که حکومت، نظارت بر اخبار و محتوای برنامه های سرگرم کننده را از دست بدهد. بنابراین سانسور دولتی رسانه ها هنجار جاری محسوب می شود.

رسانه های الکترونیکی در جهان عرب

در این جا باید به اختصار ذکری از رادیو به میان آورد، زیرا چنان که در سایر نقاط نیز چنین بوده، تلویزیون در جهان عرب از ساختار و سنت آن رسانه ی شنیداری پیروی کرده است. رادیو در زمانی که هنوز رسانه ای نو به شمار می آمد، مورد علاقه ی بسیار اعراب بود. آنها با توجه به زمینه ی نیرومند فرهنگ شفاهی خود، تمایل شدیدی به تملک دستگاه های گیرنده ابراز می کردند. دسترسی به گیرنده های ارزان قیمت ترانزیستوری باتری دار به روستاییان عرب در روستاهای فاقد برق، فرصت داد که از اخبار مطلع و از برنامه های تفننی بهره مند شوند. انقلاب ترانزیستور با نهضت های سیاسی کشورهای عربی، که دودمان های سلطنتی حاکم را برانداخته، یا در رسیدن به استقلال از قدرت های استعماری اروپا موفق شده بودند، مصادف شد. رادیو برای حاکمان جدید و نیز آنها که سعی می کردند قدرت خود را حفظ کنند، بسیار مهم تلقی شد.
در حقیقت تمامی دولت های عربی به میزانی از دگرگونی اجتماعی و اقتصادی، علاقه و توجه داشتند و رادیو را وسیله ای می دیدند که می توانست با کنار زدن رسانه های چاپی- که بیشتر پاسخگوی خواست های نخبگان جامعه بودند- به بی سوادان دسترسی یابد.
در این منطقه، تمایز بین سخن پراکنی رادیویی در سطوح داخلی و بین المللی حائز اهمیت است؛ بیشتر کشورهای عربی از فرستنده های نیرومند موج متوسط و کوتاه برای دستیابی به فراسوی مرزهای جهان عرب استفاده می کنند. فرهنگ عربی به طور سنتی، فرهنگی شفاهی است و شنود رادیویی، با توجه به اندک اشکال رقابت در زمینه های اطلاع رسانی و سرگرمی، فعالیت عمده ی اوقات فراغت اعراب بوده است (و در بعضی جاها هنوز هم هست).
سرانجام این که، اعراب، سنتی دیرینه در شنود سخن پراکنی های رادیویی از سوی غرب دارند. تحقیقات انجام شده در این زمینه حاکی از محبوبیت سخن پراکنی های عرب زبان بی.بی.سی صدای امریکا، ( وی.اُ.ای )(4)، و رادیوی خاورمیانه ای مونت کارلو ( آر.ام.سی.ام.ئی )(5) متعلق به دولت فرانسه- به ویژه در زمان های بروز بحران- است. بعد از انگلیسی، زبان عربی پراستفاده ترین زبان در سخن پراکنی رادیویی در سطح بین المللی است.

تلویزیون در جهان عرب

تلویزیون از بسیاری جنبه ها، رسانه ی تفننی و آرمانی در خانواده های عرب است. با توجه به گرایش دولت های منطقه به نظارت بر اطلاعات، و این حقیقت که بیشتر اوقات فراغت مردم در خانه و در کنار خانواده سپری می شود و هوای بسیار گرم، آنها را- در هر سنی که باشند- در خانه نگاه می دارد، و در جایی که اسلام نقشی محوری در زندگی روزمره ایفا می کند، تلویزیون عملاً به صورت مهم ترین شکل گذران اوقات فراغت درآمده است.
تلویزیون در تمامی کشورهای عربی- اعم از غنی و فقیر- یک واقعیت است. حتی کشورهای فقیری مانند مصر، سودان، و یمن به این حقیقت پی برده اند که رسانه ی تلویزیون نوعی ابزار سیاسی ضروری برای توسعه است. در عین حال، راه اندازی و کارگرفتِ تلویزیون در این منطقه بسیار پرهزینه است. وجود هوای ناسازگار، بیابان های وسیع، کوه ها، و مناطقی با جمعیت های پراکنده که نیازمند خدمات تلویزیونی اند، لزوم سرمایه گذاری های قابل توجهی را از محل بودجه های اغلب محدود و اندکی که به اهداف مربوط به توسعه اختصاص داده شده، پیش می آورند. هنگامی که در دهه ی 1960 تلویزیون برای نخستین بار در اکثر کشورهای عربی معرفی و مطرح شد، دولت ها نهایت سعی خود را برای یافتن ارزی به کار گرفتند که با آن بتوانند تجهیزات تولید و امکانات فرستنده های امریکای شمالی اروپا و ژاپن را بخرند. تأمین منابع مالی برای خرید گیرنده های وارداتی نیز دل مشغولی دیگر آنها بود. کشورهایی مثل مصر و لبنان صاحب سنت فیلمسازی، تئاتر، و درام های رادیویی اند و بسیاری از افراد با استعداد در این زمینه ها برای کار در سیستم های تلویزیونی نوبنیاد آماده بودند. با این حال، در شیخ نشینان خلیج فارس، که بومیان نسبتاً اندکی دارند، وضع بدین گونه نبود. با توجه به فرصت های کاری پردرآمد در این کشورها و شغل های دولتی که در اختیار شهروندان آنها قرار دارد، افراد تعلیم دیده ی کافی در مشاغل مهندسی و حرفه ای خلاقه که بتوانند رسانه های الکترونیکی این مناطق را اداره کنند، وجود ندارند. بدین ترتیب، در همین اواخر دهه ی 1990 بسیاری از افرادی که در ایستگاه های تلویزیونی کشورهای این منطقه کار می کنند، از کشورهای دیگر- معمولاً از مصر، اردن یا لبنان- آمده اند. در کشورهای حاشیه ی خلیج فارس، اعراب غیربومی هم چنان معدود، مقام های مدیریتی را در دست دارند.
این وضع، در کنار مسئله ی رقابت فزاینده برای دستیابی به مخاطبان تلویزیونی، اجبار ایجاد دگرگونی در تلویزیون عربی را هم چنان مطرح نگاه می دارد. در بیشتر کشورهای عربی، اشکالی از تبلیغات تلویزیونی مجاز است، ولی تا همین اواخر، آگهی ها در پرداخت صورت حساب های سیستم های تلویزیونی دولتی نقشی نداشتند. به هر حال، هم کشورهای غنی و هم کشورهای فقیر، اکنون بیش از پیش به فروختن وقت آگهی در تلویزیون به عنوان وسیله ای برای تقویت درآمدها، علاقه مند شده اند. در حقیقت، از نظر بیننده یکی از چشمگیرترین دگرگونی ها در طول دو دهه ی گذشته، گستردگی و همه گیری تبلیغات تلویزیونی است. حتی عربستان سعودی، که در طول دو دهه ی نخست تاریخ تلویزیون خود اجازه ی هیچ نوع تبلیغاتی را در تلویزیون نمی داد، اکنون برای کمک به تأمین مالی سیستمی پیوسته رو به گرانی، متکی به فروش وقت تبلیغات در دو کانال سراسری تلویزیون عربستان است.
تلویزیون عربی در اواخر دهه ی 1990 در سه مرحله مشخص پیشرفت داشته است که عبارت اند از: توسعه ی تلویزیون در سطح پخش زمینی، استقبال مردم از دستگاه های پخش و ضبط ویدیویی و ماهواره ی پخش مستقیم.

تلویزیون زمینی

مصر نخستین کشور در جهان عرب نبود که صاحب تلویزیون شد، اما کشوری بود، و هنوز هم هست، که در آن تلویزیون، تحت رهبری جمال عبدالناصر، با بیشترین اشتیاق ممکن، معرفی و پذیرفته شد. مصر، کشوری که صنعت سینمایش به درستی نام « هالیوود خاورمیانه » به آن داده است. هم چنان قدرت حاکم در تلویزیون عربی است. هیچ کشور دیگر منطقه استعداد یا ظرفیت تولید قابل رقابت با آن را ندارد.
شرکت های بزرگ غربی در سال 1956 پیشنهادهای مناقصه ی خود را برای ایجاد تلویزیون مصر ارائه دادند، ولی تجاوز غرب به کانال سوئز کار روی این رسانه را تا سال 1959 متوقف کرد. در اواخر آن سال، قراردادی بین جمهوری متحد عربی و شرکت امریکایی آر.سی.ای (6) برای تأمین یک سرویس کامل تلویزیونی برای مصر و تدابیر آغازین سرویسی برای سوریه منعقد شد. ناصر به دنبال چیزی بیش از یک سیستم الکترونیک با معیارهای جهانی بود؛ او به دنبال نمادی بود که همه در قاهره قادر به دیدنش باشند. تقریباً تمامی تصاویری که در مرکز شهر قاهره می بینیم به نحوی دربردارنده ی ساختمان شاخص رادیو و تلویزیون در کنار نیل است. حتی در دوران تقریباً ده ساله ی تحریم مصر از سوی بیشتر کشورهای عربی- که به علت امضای معاهده ی صلحش با اسراییل و از سال 1979 اعمال شد- تلویزیون مصر بر برنامه های روزانه ی تلویزیون های منطقه استیلا داشت. اکنون مصر مجتمع تلویزیونی و فیلمسازی جدیدی در خارج از قاهره می سازد، ولی درام های احساساتی و نمایش متنوع تلویزیون مصر که هنوز از ساختمان قدیمی آن در مرکز شهر می آیند، بر تلویزیون جهان عرب استیلا دارند. برنامه های این تلویزیون را یا کشورهای دیگر می خرند یا از طریق سیستم ماهواره- متعلق به مصر- یا دیگر سیستم های ماهواره ای مشاهده می کنند.
در شمال افریقا، تلویزیون با کمک فرانسویان ایجاد شد و نخستین برنامه ها به هر دو زبان فرانسوی و عربی پخش می شد. به هر حال، با نزدیک شدن خروج فرانسویان، به ویژه، بعد از توافق بین رهبران الجزایر و دولت فرانسه در سال 1962، این منطقه شاهد علاقه ی روزافزون به اسلام و زبان عربی بود، و این امر تا به امروز هم چنان بر اخبار تلویزیونی و برنامه های سرگرم کننده بازتاب داشته است.
در سواحل شرقی مدیترانه، لبنان در ابتدا یک سیستم تلویزیونی را با کمک منابع تجاری امریکا و سازمان دولتی تلویزیون فرانسه به راه انداخت. تلویزیون لبنان که همیشه تحت نظارت و مراقبت دولت بود، تا جنگ داخلی سال های 1975-1976 و سپس ظهور ده ها ایستگاه تلویزیونی که از سوی جناح های گوناگون سیاسی و نظامی اداره می شد، همواره به نحوی بازتاب طبیعت تجارت گرای این کشور بوده است. اردن نسبتاً دیرتر به جهان تلویزیون عربی وارد شد و این امر تا اندازه ای به علت فقدان منابع مالی و سرمایه گذاری های دولتی و آشوب های سیاسی و اقتصادی ناشی از جنگ اعراب و اسراییل در سال 1967 بود. به هر حال، تلویزیون اردن با کمک یک شرکت امریکایی و در آوریل 1968، یعنی تقریباً سه سال پس از نخستین پخش تلویزیونی در عربستان سعودی، وارد فعالیت شد. چنان که پیش از این اشاره شد، عراق در بین کشورهای عربی، در زمینه ی تلویزیون پیشتاز بود ولی این کشور تا زمان به قدرت رسیدن صدام حسین، در کار توسعه ی این رسانه به کندی پیش می رفت. صدام می خواست مطمئن شود که تلویزیون، در کنار رادیو، به صورت ابزار اصلی شهرت پراکنی و ترویج هر چه در سر داشت، و در واقع تبلیغات برای خودش، درمی آید.
از میان کشورهای حوزه ی خلیج فارس، کویت از سال 1961 که به استقلال از بریتانیا نائل شد، صاحب تلویزیون بود. کویت از مدت ها قبل، از لحاظ پشتیبانی سیاسی و نظامی و حضور در صحنه های بین المللی به بریتانیا متکی بود. با اعلام استقلال کویت، وزارت اطلاعات این کشور رسماً کار سخن و تصویرپراکنی را به عهده گرفت، و امتیاز پخش تلویزیونی را از دست یک تاجر محلی فروشنده ی دستگاه های گیرنده ی تلویزیونی درآورد که با استفاده از استاندارد امریکایی 525 خط، یک ایستگاه نوپای تلویزیونی را اداره می کرد. عربستان سعودی در اواخر سال 1963 اعلام کرد که یک سیستم ملی پخش تلویزیونی را راه اندازی خواهد کرد. این سیستم سرانجام در ماه ژوییه 1965 به پخش برنامه پرداخت. نخستین ایستگاه های تلویزیونی این کشور پهناور، در شهرهای بزرگ جده و ریاض واقع شده بودند، ولی با ساخت ایستگاه ها و فرستنده های جدید، محدوده ی پخش برنامه ها از طریق رابط های مایکروویو، به سایر نواحی کشور نیز گسترش پیدا کرد. ملک فیصل، پادشاه آن زمان عربستان برای مرحله ی مقدماتی تلویزیون، از جمله ساخت تمامی ایستگاه های تلویزیونی- به غیر از یکی- خواستار یاری دولت امریکا شد. بخش مهندسی کمیسیون فدرال ارتباط امریکا ( اف.سی.سی.ئی.اس )(7) طرح اصلی تخصیص کانال ها را ارائه داد و استانداردهای فنی را معین کرد. شرکت های خصوصی امریکایی، از جمله آر.سی.ای و ان.بی.سی بین المللی، برای بیشتر جنبه های بهره برداری تلویزیون، طرف های اصلی قرارداد بودند که تحت نظارت عالیه ی رشته ی مهندسی امریکا فعالیت می کردند، تا آن که شرکت های سعودی در اواسط دهه ی 1970 این امور را در اختیار خود گرفتند.
عربستان سعودی توجه ویژه ای به بردن تلویزیون به میان شهروندانش نشان می داد. با توجه به نبود سینماهای عمومی در این کشور و محبوبیت روزافزون دستگاه های رادیویی مصر که عملاً بر ضد خاندان سلطنتی سعودی بودند، این رسانه در ضمن، ابزاری کارآمد برای در تماس نگاه داشتن بینندگان با دولت، و تأمین برنامه هایی که بتواند بازتاب قرائت محافظه کارانه ی این کشور از ارزش های اسلامی باشد، شناخته شد.
کشورهای قطر و امارات متحده ی عربی نیز به همین طریق احساس می کردند که زمان مناسب برای داشتن یک سیستم تلویزیونی فرا رسیده است. وزارت اطلاعات بحرین در ابتدا فاقد منابع مالی لازم برای راه اندازی تلویزیون بود، اما سرانجام توانست این امر را با اعطای یک مجوز تجاری کوتاه مدت به شرکتی امریکایی تحقق بخشد. آخرین کشور حوزه ی خلیج فارس که اقدام به راه اندازی سیستم تلویزیونی کرد، کشور عمان بود، که کار را از همان ابتدا با ایستگاه های مدرن پخش رنگی ساخته ی آلمانی ها در دو شهر بزرگ خود آغاز کرد. عمان هم در ابتدا فاقد توانایی های مهندسی و تولید برای تحقیق این امر خطیر بود، ولی توانست این مسئله را با استخدام گروه کثیری از نیروهای کارآمد تلویزیون اردن جبران کند.
کشورهای حوزه ی خلیج فارس برای تفوق بر عقب ماندگی و کاستی های کشورهای عضو در زمینه ی تولید برنامه، اتحادیه ی تلویزیونی خلیج را تشکیل دادند. در ابتدا تعدادی برنامه ی خبری و سرگرم کننده مبادله شد، اما در فراسوی دستاوردهای مسلمی مثل در میان گذاشتن اطلاعات و همکاری در زمینه های مهندسی، اهداف تلویزیون خلیج هرگز تحقق نیافت. تا ماه اوت 1990 که عراق به کویت حمله کرد، کویت از لحاظ تولید برنامه های نیمه خصوصی از طریق سازمانی به نام « سازمان تولید مشترک کشورهای خلیج فارس »، نقش رهبری را داشت. مشهورترین و پربیننده ترین برنامه ی موفق این گروه، نسخه ی عربی برنامه ی پرآوازه ی خیابان سسامی (8) به نام افتح یا صمصم بود. این برنامه که بسیار شبیه نسخه ی امریکایی آن بود، برنامه سازی تلویزیون کودکان در جهان عرب را به شکلی چشمگیر دگرگون ساخت.
تلویزیون های حوزه ی خلیج فارس از زمانی که هر یک به نوبه ی خود در طول دهه های 1960 و 1970پخش برنامه های تلویزیونی را آغاز کردند، تا حدود زیادی قرین پیشرفت و موفقیت بوده اند، اما همواره حفظ تجهیزات و تسهیلات تلویزیونی در شرایط دشوار آب و هوایی، و به حداقل رساندن برنامه های وارداتی- به ویژه برنامه های غربی- و نیز راضی کردن تماشاگرانی که ساعت بیشتر پخش و برنامه های بهتر می خواهند، نیازمند کوششی نمایان بوده است، و اینها برنامه هایی بوده که مردم این ناحیه به هنگام دیدار از مصر، اروپا، یا امریکای شمالی مشاهده کرده اند. با این همه، حوزه ی خلیج فارس، هم چون دیگر نواحی جهان عرب، معمولاً تمایلی به دگرگونی برنامه دار و ارادی در زمینه ی تلویزیون نشان نمی دهد و همه ی تغییراتی که تا کنون به وقوع پیوسته به واسطه ی رقابت از جانب سایر رسانه های تصویری صورت پذیرفته است.

نوارهای ویدیویی

در اوایل دهه ی 1980، کار تأمین نوار و تجهیزات برای دستگاه های ضبط و پخش ویدیویی خانگی در خلیج، خود مبدل به صنعت عمده ای شده بود. تا اواسط دهه ی 1980، کشورهای خلیج فارس در کار توزیع کاست های ویدیویی بدون رعایت حق امتیاز، فعال تر شده بودند. در آن زمان، خلیج فارس احتمالاً بزرگ ترین بازار کاست های ویدیویی خانگی در جهان بود، به طوری که در بعضی از این کشورها هشتاد و پنج درصد خانه ها صاحب دستگاه های ضبط و پخش ویدیویی بودند. در واقع خلیج فارس یکی از بزرگ ترین مرکز انتشار نوارهای قاچاق فیلم های اکران اول امریکایی و انگلیسی، و نیز فیلم های سینمایی و ویدیویی مصری بود. در عربستان سعودی این مسئله را تا حدودی می توان به شرایط فرهنگی و اقتصادی پادشاهی عربستان منتسب دانست: تنها معدودی سینماهای بسیار خصوصی اجازه ی فعالیت داشتند ( اینها شرکت های کوچکی بودند که دستگاه های نمایش فیلم شانزده میلی متری و فیلم های قدیمی مصری و غربی را برای نمایش در خانه ها اجاره می کردند ) و هیچ گونه سینمای عمومی ای فعالیت نمی کرد، چنان که امروز هم وضع به همین منوال است. شرکت هایی مثل شرکت (سابق) نفت عربی-امریکایی ( آرامکو )(9)، که مالکیت امریکایی داشت، و برخی از پیمانکاران بزرگ غرب در زمینه ی صنایع دفاعی، مثل ری تیان (10) و لاکهید (11) و مؤسسات دولتی امریکایی، اجازه ی وارد کردن فیلم به منظور نمایش برای کارمندان غربی را داشتند. حتی اکنون هم، در بیشتر نواحی این کشور تنها برنامه های تلویزیونی موجود را در کانال ملی تلویزیون عربستان سعودی می توان یافت. با این همه، ساکنان کشورهای منطقه ی خلیج فارس که از درآمد متوسط و بالایی برخوردار بوده و توانسته اند به اروپا، امریکا و دیگر کشورهای عرب مسافرت کنند، به خوراک روزمره ی متفاوتی از برنامه های سینمایی و تلویزیونی خوگرفته اند. کشورهای خلیج فارس مجذوب فرهنگی شده اند که وسایل و تجهیزات مدرن به همراه آورده است؛ حقوق گمرکی واردات وسایل سرگرمی خانگی یا بسیار اندک است یا اصلاً وجود ندارد.
با محبوبیت روزافزون دستگاه های ویدیویی، مسئله ای که بلافاصله ظاهر شد تأمین برنامه های کافی روی نوارهای ویدیویی برای پاسخگویی به تقاضاها بود. در ابتدا، این نوارها را آشکارا از خارج وارد می کردند. بازرسان گمرک ابتدا نمی دانستند که اینها چیست و وسیله ای برای بازبینی آنها نداشتند. وقتی آنها دریافتند که چه اتفاقی افتاده است و الزام سانسور نوارها را پیش آوردند، واردکنندگان آنها به سادگی با قاچاق نوارها، در واقع نظام را دور زدند. تا اوایل دهه ی 1980 شرکت هایی برای فروش برنامه های منتخب تلویزیونی ضبط شده از فرستنده های شهرهای مختلف امریکای شمالی و بریتانیا در خلیج فارس آغاز به کار کردند: گاه توجه به دستکاری و تدوین این نوارها آن قدر کم بود که در بسیاری از موارد نشانه های ایستگاه های امریکایی و انگلیسی را می شد دید و شنید. حتی فیلم های تبلیغاتی و گهگاه جنگ های خبری هم در این برنامه ها به حال خود رها شده بود. فیلم های قاچاقی اکران اول امریکایی و انگلیسی هم برای نسخه برداری و فروش محلی یا اجاره ی کوتاه مدت وارد صحنه شدند.
کسب و کار نوارهای ویدیویی سیاست دولت ها در کشورهای خلیج فارس و نیز سایر کشورهای عرب را در نظارت بر نوع مواد تصویری عملاً عقیم گذاشته است: تماشاگران با داشتن این نوارها دیگر برای برنامه های سرگرم کننده به تلویزیون دولتی متکی نیستند. شکی نیست که در بعضی موارد، نسخه های اصلی برنامه های سانسور شده ای که در تلویزیون ملی این کشورها نشان داده می شوند نیز روی نوارهای ویدیویی موجود است.
علی رغم تلاش هایی که بیشتر دولت های منطقه در جلوگیری از فروش و اجاره ی نوارهای ویدیویی غیرمجاز، به ویژه فیلم های مصری، فیلم های سینمایی اکران اول غربی، فیلم های مستهجن، و گهگاه برنامه های ضددولتی- مثل سخنرانی ها و تعالیم رهبران دینی- مبذول می دارند، بینندگان هرچه را که دلشان می خواهد می بینند. به هرحال، اکنون اشتیاق برای مشاهده ی برنامه های ویدیویی به واسطه ی محبوبیت تلویزیون مستقیم از طریق ماهواره، اندکی به سردی گراییده است.

پخش مستقیم تلویزیون ماهواره ای

در ابتدای امر، سرویس تلویزیون ماهواره ای مصر به نام « اسپیس نت »(12) با فراهم آوردن اطلاعات برای نیروهای مصری و سایر نیروهای نظامی عرب مستقر در عربستان سعودی و امارات متحده ی عربی، توانست در بحران سال های 1990-1991 خلیج فارس نقشی ایفا کند. نخستین سیستم تی.وی.آر.اُ (13) ( تلویزیون ویژه ی دریافت از طریق آنتن بشقابی رابط در زمین ) در سر فرماندهی نظامی، که در آن برنامه ها دریافت و از طریق کابل و فرستنده های کم قدرت یو.اچ.اف پخش می شدند، نصب شد. با این فناوری سربازان می توانستند برنامه های تلویزیون را با گیرنده های تلویزیون معمولی مشاهده کنند. ضمناً، در آغاز دهه ی 1990 خانواده های مرفه بیشتر کشورهای عربی، شروع به فراهم آوردن آنتن های بشقابی بزرگ برای دریافت امواج فرستنده های گشوده مثل سی.ان.ان کردند. به هر حال، چیزی که تماشاگران می خواستند اخبار و برنامه های سرگرم کننده به زبان عربی بود، و خیلی زود تمامی کشورهای عربی ( به غیر از عراق ) به جای صرفاً استفاده از برنامه های پخش شده از تلویزیون های داخلی، می توانستند از سرویس های ماهواره ای استفاده کنند. در اواخر دهه ی 1990 برنامه های ماهواره ای تلویزیون در جهان عرب بسیار شایع و فراوان بود. اکنون مقادیر معتنابهی از برنامه های غربی در دسترس است، ولی به ویژه سرویس های متعلق به شهروندان سعودی، بسیار قابل اعتناست.

گروه آی.آر.ای مرکز تصویرپراکنی خاورمیانه ( ام.بی.سی )

ام.بی.سی (14) که مرکز آن در لندن است، در واقع برساخته ی بازرگانان ثروتمند و پرنفوذ سعودی است که به خانواده ی سلطنتی نزدیک اند. شیخ صالح کامل- که بعداً تشکیلات رادیو و تلویزیون عرب ای.آر.تی (15) را به راه انداخت، و یکی از رقبای ام.بی.سی است- مالکیت بسیاری از مؤسسات اقتصادی پادشاهی عربستان، از جمله شرکت تولید و تبلیغات رسانه ها را که مرکزش در جده واقع است، در دست دارد. مالک اصلی ام.بی.سی و مدیر کل عملیاتی آن ولیدبن ابراهیم الابراهیم بوده، که به هنگام راه اندازی ام.بی.سی در سپتامبر 1991 هنوز سی سال سن نداشت. خواهر او همسر فهد پادشاه عربستان است.
ام.بی.سی تنها سرویس دسترسی آزاد به امواج را راه اندازی کرد و نخستین شبکه ای بود که با پشتیبانی مالی تبلیغات اداره می شد. زمان راه اندازی ام.بی.سی پیش از زمان افزایش چشمگیر فروش آنتن های ماهواره ای در جهان عرب بود. تقریباً یکی از نخستین موفقیت های ام.بی.سی توافق آن با دولت های مراکش و بحرین برای پخش محلی امواج ام.بی.سی بود؛ این توافق به ویژه برای استان شرقی عربستان سعودی حائز اهمیت بسیار بود، زیرا مخاطبان مرفه و پرشمار آنجا فقط چند کیلومتر با بحرین فاصله دارند.
ام.بی.سی کار فرستنده ی خود را با یک برنامه ی جمع و جور در ابتدای شب، از یک کارخانه ی تولید ماکارونی در جنوب لندن که حالا به تشکیلات پخش تلویزیونی تغییر شکل داده بود، آغاز کرد. اما در سال 1995 این سرویس به مرکزی که به همین منظور در ناحیه ی بَتِرسی لندن ساخته شده بود، نقل مکان کرد. برنامه های سرویس ام.بی.سی صبح ها آغاز می شود و با چند وقفه تا پاسی از نیمه شب ادامه می یابد. ام.بی.سی از معیارهای تولیدی تلویزیون غرب استفاده می کند- که یکی از مزایای واقع شدن آن در لندن است- و به نظر می رسد که این ویژگی برای بینندگانی که معمولاً به تماشای تلویزیون بی جاذبه و هیجان دولتی می نشینند بسیار جذاب باشد. گروه ای.آر.ای، که گروه مادر شبکه ی ام.بی.سی است، ضمناً صاحب این بنیادهای رسانه ای است: خبرگزاری بین المللی یونایتدپرس ( یو.پی.آی )(16)؛ شرکت تولید برنامه ی ای.آر.ای (17)؛ رادیو و تلویزیون ای.ان.ای (18) که پخش کننده ی اخبار و اطلاعات به زبان عربی از واشینگتن است؛ رادیو اسپکتروم (19) روی موج متوسط ردیف 558 کیلوهرتز، که برنامه های عربی را در لندن و جنوب شرقی انگلستان پخش می کند؛ رادیوی ام.بی.سی روی موج اف.ام که سرویسی بیست و چهار ساعته است و برنامه هایش را از مرکز ام.بی.سی در لندن، از طریق ماهواره به عربستان سعودی می فرستد و از آنجا مجدداً در سراسر عربستان پخش می شود؛ سرویس های رسانه ای ای.آر.ای ( ای.ام.اس )(20) که یک مؤسسه ی تبلیغات و نمایندگی رسانه ها در جده است؛ و سارا ویژن (21)، که برای راه اندازی سیستم سرویس پخش چندکاناله و چند نقطه ای ( نوعی سیستم کابلی ولی بدون سیم ) در عربستان سعودی شکل گرفته است.

شبکه ی رادیو و تلویزیون اُربیت

آغاز کار شبکه ی اُربیت (22) در هنگ کنگ و در قالب استار تی.وی بود. هنگامی که استار تی.وی به دنبال خریدار می گشت، یکی از طرف های علاقه مند به این خرید « گروه سرمایه گذاری موارید » بود که ریاست آن با شاهزاده خالدبن عبدالله آل سعود پسرعمو و برادرزن فهد پادشاه سعودی است. موارید که بزرگترین کارفرمای بخش خصوصی کشور پادشاهی عربستان است به طور خصوصی و به دست اعضای خانواده ی سلطنتی اداره می شود. هنگامی که سران موارید در سرمایه گذاری در شبکه ی استار ناموفق بیرون آمدند، به الکساندر.ب.زیلو که یکی از مدیران اجرایی امریکایی شبکه ی استار بود، روی آوردند. نتیجه ی کار، تولد شبکه ی اُربیت بود.
با آن که اُربیت در ابتدا به فراهم آوردن یک کانال آزاد به عنوان پیش درآمد کار، اقدام کرد، ولی این سرویس در حال حاضر بر مبنای آبونمان کار می کند، زیرا کسانی در جهان عرب، به ویژه در خلیج فارس وجود داشتند که از درآمد کافی برای خرید دستگاه های گیرنده ی پیشرفته ی ساینتیفیک آتلانتا (23) برخوردار بودند. قیمت این دستگاه در ابتدا ده هزار دلار بود ( ولی بعداً به علت نبود خریدار به شدت کاهش یافت ). در همان زمان برنامه های شبکه ی اُربیت در قالب سی کانال، از جمله ی دو کانال داخلی مصر، تلویزیون ئی.اس.پی.ان (24)، کانال موسیقی، کانال هالیوود، سی.ان.ان بین المللی، سی-اسپن (25) و یک مجموعه از برنامه های انگلیسی کانال های استار تی.وی. پخش می شد.
در منطقه ای که عملاً تمامی رسانه های الکترونیک در مالکیت دولت است، اخبار رسیده از جانب سازمان های معتبری مثل بی.بی.سی ارزش و اهمیت خاصی دارد. برای همین بود که اربیت برای فراهم آوردن سرویس اخبار تلویزیونی عرب زبان از لندن، با بی.بی.سی قراردادی امضا کرد. خارج از این مسئله، قرارداد چندین میلیون دلاری ده ساله با بی.بی.سی اصولاً تصمیم خوبی بود، زیرا چیزی را فراهم آورد که هیچ سازمان تلویزیونی منطقه آن را- که همانا خبر تلویزیونی معتبر است- نداشت. اُربیت دو تحول مهم را پیش بینی نکرده بود: یکی ممنوعیت آنتن های بشقابی ماهواره از سوی دولت سعودی، و دیگری اعتراض این کشور به سرویس اخبار اربیت.
از جمله دلایل منع آنتن های ماهواره ای، تمایل به دور کردن اطلاعات و مواد تفننی برنامه های غیراسلامی، و هر چیز ضدسعودی بود. به هر حال، به غیر از موارد اندک و پراکنده ی جمع آوری تعداد انگشت شماری آنتن ماهواره ای توسط پلیس مذهبی عربستان، بر این ممنوعیت چندان تأکید نشده و آنتن های بشقابی و تجهیزات دریافت ماهواره ای در عربستان به سهولت در دسترس است. اربیت به زودی آموخت که دولت عربستان هیچ علاقه ای به شرکتی ندارد که پایگاهش در عربستان باشد و سرویس خبری مستقل فراهم آورد. بدین ترتیب بود که اخبار تلویزیونی بی.بی.سی عربی زبان شبکه ی اربیت در 20 آوریل 1996 به کار خود پایان داد؛ و این چیزی بود که شدیداً موجب ناراحتی بی.بی.سی شد.

رادیو و تلویزیون عرب

از سه سرویس دی.بی.اس (26) متعلق به عربستان سعودی، ای.آر.تی تنها سرویسی است که عمدتاً از خاورمیانه اداره و پخش می شود؛ این مسئله تا حدودی نشان می دهد که چرا در غرب اطلاعات نسبتاً اندکی درباره ی سرویس ماهواره ی چند کاناله موجود است. ای.آر.تی بخشی از شرکت « دَلّة البرکه »؛ به مالکیت صالح کامل است که مرکز آن در جده قرار دارد. او در واقع از ام. بی. سی جدا شد تا یک سرویس دی. بی. اس برای خود ایجاد کند. اگرچه ای.آر.تی با رابطی از بالا، و اتصال به ماهواره هایی که به جهان عرب و اروپا ( از مرکز ایتالیا ) سرویس می دهند، به پخش برنامه می پردازد، اما بیشتر کارهای پس از تولید آن در قاهره انجام می شود. در سال 1994، ای.آر.تی چهار کانال آزاد ( بدون آبونمان ) را که برای جهان عرب زبان برنامه پخش می کرد، به راه انداخت. نخستین چهار کانال پخش مستقیم ماهواره ای ای.آر.تی عبارت بودند از ای.آر.تی-1، یک کانال عمومی ویژه ی نمایش فیلم و برنامه های تلویزیونی، که مخاطبش تمام سنین و سلیقه های گوناگون است: ای.آر.تی-2، که تماماً ویژه ی ورزش است؛ ای.آر.تی-3، که کانال کودکان است؛ و ای.آر.تی-4، که کانال نمایش فیلم است، و هم فیلم های جهان عرب و هم فیلم های عربی دوبله شده یا دارای زیرنویس را پخش می کند. تا سال 1995 ای.آر.تی یک کانال دیگر را برای ارائه برنامه های بیشتر، و نیز ایجاد یک سرویس آبونمانی به کانال های دیگر اضافه کرد. ای.آر.تی بر آن بود که هیچ خبر غیرورزشی را پخش نکند، و بدین ترتیب از آن نوع مشکلاتی برحذر باشد که گریبانگیر شبکه ی اربیت، به واسطه ی ارائه ی اخبار تلویزیونی بی.بی.سی به زبان عربی بود، و نیز از منتقدان اخبار ام.بی.سی، که آن را « اخبار سعودی شده » می نامیدند.
ای.آر.تی بر آن بود که برای سرویس های شوتایم ویاکام (27) در بازار این محصول تلویزیونی در لندن، شریک شود. شوتایم یک سرویس چند کاناله را برای خاورمیانه تأمین می کند. کانال های بلومبرگ اینفورمیشن تی.وی (28)، نیکل ادئون (29)، پارامونت تی.وی (30)، ام.تی.وی.یوراپ (31)، وی.اچ.وان (32)، مووی (33)، و تی.وی لند (34)، در گیرنده- فرستنده های ای.آر.تی موجود است.
سرویس های ماهواره ای دیگری هم در خاورمیانه فعالیت دارند: تلویزیون فیوچر (35) و ال.بی.سی (36) لبنان ارائه کننده ی موسیقی مردم پسند و برنامه های سرگرم کننده ی نمایش اند که ظاهراً مورد توجه بینندگان محافظه کار خلیج فارس است. به هر حال، گذر از برنامه های مجانی به برنامه های ماهواره ای آبونمانی ممکن است با مقاومت هایی روبه رو شود. این امر تقریباً مسلم است که با این تحول برخی از تأمین کنندگان برنامه ها در بخش غیردولتی متحد و ادغام خواهند شد.
تلویزیون در جهان عرب، پس از آن آغاز آهسته اش در دهه ی 1950، اکنون به سرعت تبدیل به فعالیتی عمده در هر دو بخش دولتی و خصوصی شده است. تلویزیون جهان عرب به صورت جزیی از بافت زندگی روزمره درآمده است و اعراب برای کسب اطلاعات و استفاده از برنامه ای سرگرم کننده، به این رسانه ی تصویری متکی اند. سال ها بود که ایستگاه های دولتی تماشاگران خود را در این ناحیه از جهان به نحوی حفظ کرده بودند، ناحیه ای که در آغاز امواج تلویزیونی بسیار اندکی از مرزهایش می گذشت. هنگامی که بینندگان از برنامه های محدود و غیرقانع کننده خسته شدند، به دستگاه های ضبط و پخش نوارهای ویدیویی روی آوردند. از آن پس، خرید بعدی بسیاری از خانواده ها، آنتن بشقابی ماهواره ای بوده است، حتی اگر در کشورشان داشتن آن ممنوع بوده باشد.
با آن که این آزادی جدید در دیدن، برخی از دولت ها و گروهی از محافظه کاران را می آزارد، ولی بینندگان تلویزیون در این ناحیه از جهان هم چنان در جست و جوی برنامه های تلویزیونی فراسوی مرزهایشان هستند.

پي نوشت ها :

1- داگلاس بوید (Douglas Boyd) استاد و رئیس کالج پژوهش های ارتباطات و اطلاعات دانشگاه کنتاکی و نویسنده ی کتاب رادیو تلویزیون در جهان عرب: بررسی رسانه های الکتریکی در خاورمیانه، انتشارات دانشگاه آیووا، 1993.
2- Pye
3- (Direct Broadcast Satellites (DBS
4- VOA
5- RMCME
6- RCA
7- FCCES
8- Sesame Street
9- ARAMCO
10- Raytheon
11-Lockheed
12- Space Net
13- TVRO
14- (Middle East Broadeastine Center(MBC
15-( Arab Radio & Television(ART
16-( United Press International (UPI
17- ARA InternationaI Production Company
18- ANA Radio and Television
19- Spectrum
20- AMS
21- SARA Vision
22- Orbit
23- Scientific Atlanta
24- ESPN
25- C-SPAN
26- DBS
27- Viacom's Showtime
28- Bloomberg Information TV
29- Nickeldeon
30- Paramount TV
31- MTV Europe
32- VH-1
33- The Movie
34- TV Land
35- Future
36- LBC

منبع مقاله :
اسمیت، آنتونی؛ پاترسون، ریچارد (1389)، تلویزیون در جهان، ترجمه: مسعود اوحدی، تهران: سروش (انتشارات صدا و سیما)، چاپ دوم.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط