نويسنده: سيد حميد آتش پور
رابطه ي مفهومي اعتياد به کار و اعتياد به الکل و مواد مخدر
بر مبناي مطالعات و پژوهش هاي انجام شده، مشخص شده است که نوجوانان و جوانان معتاد به مواد مخدر و الکل، جمعيت در معرض خطر هستند. در اين رابطه « کلي و ميزر » و « رابينسون و رودن » در اواسط دهه ي 1990، تأکيد کردند که الکلي بودن والدين و نوجوانان مورد بررسي در امريکا، با مسائل و متغيرهاي ديگري نيز رابطه ي نزديکي دارد. اين متغيرها بر اساس مطالعه ي آن ها عبارتند از:- عزت نفس پايين- افسردگي
- اضطراب
- نسبت دادن مشکلات و مسائل خود به عوامل بيرون از خود
اگر چه مطالعات وسيعي روي نوجوانان و جوانان الکلي و معتاد به مواد مخدر صورت گرفته است ( در اين رابطه مي توانيد به کتاب روان شناسي اعتياد، دکتر محسن گل پرور، دکتر سيد حميد آتش پور و دکتر اصغر آقايي، از انتشارات دانشگاه آزاد خوراسگان، اصفهان، مراجعه کنيد )، اما هيچ مطالعه ي تجربي اي روي نوجوانان و جوانان معتاد به کار، به عنوان پيامدي از اعتياد به کار والدين، صورت نگرفته است. متأسفانه در اغلب کشورها، اعتياد به کار و مشکلات مرتبط با آن در ادبيات حرفه اي و شغلي ناديده گرفته شده يا کم تر لحاظ شده است. تحقيقات مختلف در مورد اعتياد به کار، تأييد کننده ي گفته ها يا گزارش هاي روايتي اند و ارتباط اعتياد به کار و متغيرهاي اشاره شده در بالا را هم چنان که در افراد الکلي و معتاد به مواد مخدر شخص شده است، مورد تأکيد قرار مي دهند.
در خلال دهه ي 1980، اعتياد به کار به عنوان شکلي رسمي از اختلال وسواس اجباري شناخته شد و علت آن را عملکرد ناقص يا بدکنشي خانواده معرفي کردند. گزارش ها حاکي از آن است که هرگاه کار بيش از حد به شکل يک ويژگي رفتاري اعتيادگونه درآيد. انواع ناخوشي هاي رواني و جسماني را مي توان انتظار داشت. در بسياري از موارد، علايم روان شناختي و رفتاري معتادين به کار را مي توان مشابه معتادين به موادمخدر دانست. آن ها « نظام هاي انکاري » مشابهي دارند و داراي مشکلاتي هستند که اعم آن ها عبارتند از:
- تحريف واقعيت
- نياز به کنترل
- نوسانات خُلقي
- اشکال در ازدواج، روابط زناشويي و ارتباطات دوستانه.
معتادين به کار، زماني که کار خود را آغاز مي کنند، به نظر مي رسد آرام آرام تغيير مي يابند ( گويي در حالت مي گساري هستند )، آدرنالين خون آن ها بالا مي رود و ساعاتي پس از شروع کار به حالت خماري خاصي که مانند خماري پس از مستي است، در مي آيند. اين حالت مانند وضعيت الکلي ها، در دوره ي ترک اعتياد اغلب با علايم « بي قراري »، « اضطراب » و « افسردگي » همراه است. بر همين مبنا، کودکاني که در خانواده هايي با نشانگان مذکور بزرگ مي شوند، به احتمال قوي مشکلاتي مشابه به کودکان خانواده هاي الکلي دارند.
منبع مقاله :
آتش پور، سيد حميد؛ (1388)، اعتياد به کار( روان شناسي معتادين به کار )، تهران: نشر قطره، چاپ اول