ايمان ديني

مفاهيمي مانند: ايمان و اميد، عشق، ... از ناب ترين مقولات انساني اند که به زندگي آدمي حلاوت مي بخشند. جوهره ايمان، بيشتر به حوزه دين ارتباط دارد و کاربرد و منزلت آن در ادبيات و تعاليم ديني، به خوبي نمايان است. تحولات
دوشنبه، 14 مهر 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ايمان ديني
 ايمان ديني

 

نويسنده: دکترعبدالحسين خسروپناه




 

ايمان و دينداري چيست؟

مفاهيمي مانند: ايمان و اميد، عشق، ... از ناب ترين مقولات انساني اند که به زندگي آدمي حلاوت مي بخشند. جوهره ايمان، بيشتر به حوزه دين ارتباط دارد و کاربرد و منزلت آن در ادبيات و تعاليم ديني، به خوبي نمايان است. تحولات سياسي و اجتماعيِ پس از جنگ صفين از ناحيه فرقه خوارج ( فرقه اي که اطاعت عملي خداي سبحان را شرط ايمان مي دانست ) و سپس از سوي فرقه مُرجئه ( فرقه اي که معرفت به خدا را براي ايمان کافي مي دانست )، منشأ آغازين ايمان پژوهشي بوده است. اين حوادث باعث شد تا پرسش هاي فراواني از چيستي ايمان و متعلّقات آن به پيشوايان دين عرضه گردد و پاسخ هايي ارايه شود. (1)
ايمان از باب اِفعال ماده اَمن ( امن، يؤمن، ايماناً )، در لغت به معناي گرويدن، ايمن گردانيدن و باور داشتن، روي کردن و اعتماد ورزيدن است. ايمان در قرآن، به معناي فعل ايمان يا معناي محتواي آن و يا هر دو به کار رفته است. (2)
متکلّمان و حکماي اسلامي درباره حقيقت، ارکان و شرايط ايمان ديدگاه هاي مختلفي بيان کرده اند. آيا ايمان، اقرار زباني، يا تصديق قلبي و يا فعل نيک است و يا آميزه اي از اين هاست؟ متکلّمان اماميه، ايمان را تصديق قلبي خدا، رسول و رسالت او دانسته اند؛ بنابراين، اقرار زباني و عمل جوارحي، نه رکن ايمان است و نه شرط آن. (3) هرچند شيخ مفيد، ايمان را تصديق قلبي و اقرار زباني و عمل جوارحي معرفي کرده است. (4) خواجه نصيرالدين طوسي، نيز علاوه بر تفسير تصديق قلبي، به تفسير ترکيبي از تصديق قلبي و اقرار زباني روي آورده است. (5) خوارج، آلودگان به گناه را از جرگه اهل ايمان رانده و مرتکبان گناه را با کافران مترادف دانسته اند. از اين رو، عمل نيک را رکن ايمان شمرده اند. (6) اشاعره- مهم ترين فرقه اهل سنت- به طور عمده، به رأي اماميه گرايش دارند؛ ولي ابوالحسن اشعري- مؤسس اين مکتب- دو تفسير، يعني تصديق قلبي و همچنين اعتراف قولي و عملي را مطرح کرده است. (7) مرجئه در مقابل خوارج، عمل را از مرتبه ايمان به تأخير انداخته و آن را با معرفت برابر دانسته اند. (8) ابوحنيفه، ايمان را به معرفت الهي و تصديق قلبي و اقرار زباني تفسير نمود. (9) معتزله علاوه بر تصديق قلبي به عمل جوارحي نيز تأکيد داشتند. (10) اميرالمؤمنين (عليه السلام) در حديثي فرموده است: « فَقَالَ الإيِمانُ تَصدِيقٌ بِالجَنانِ وَ إِقرارٌ بِاللِّسانِ وَ عَمَلٌ بِالاَرکانِ وَ هُوَ عَمَلٌ کُلُّه ».(11) فرمود: ايمان گواهي به قلب، و اعتراف به زبان و عمل به اعضاء و جوارح مي باشد؛ ايمان همه اش عمل است. خواجه نصيرالدين طوسي در تجريد الاعتقاد، به استناد آيه « وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا » (12) و آيه « فَلَمَّا جَاءهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْكَافِرِينَ » (13) تصديق قلبي بدون اقرار زباني و نيز به استناد آيه « قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا » (14) اقرار زباني، بدون تصديق قلبي را کافي ندانسته است. فرقه کراميه بر اين باورند که حقيقت ايمان، اقرار کردن به زبان، نسبت به حقّانيّت اصول دين است و تصديق قلبي و کردارهاي نيک دخالتي در آن ندارد. (15) اسماعيليه نيز ميان ايمان ظاهري و باطني فرق نهاده، ايمان ظاهري را اقرار زباني و ايمان باطني و حقيقي را تجربه ي عقلي يا قلبي، دانسته اند. (16)
ايمان از نظر عرفاي اسلامي، امري اختياري است؛ زيرا خداوند سبحان بدان امر کرده و بر اين امر، حجت تام و قويّ بر خلق عطا نموده است و از برخي تعابير به دست مي آيد که ايمان، حقيقتي قلبي است؛ زيرا چه بسا جماعتي در امر ايمان به سر حد معرفت برسند و با معجزه پيامبران، علم به حقايق ديني پيدا کنند، ولي از روي ظلم و برتري جويي و حسد، اظهار به تصديق نکنند و دل آن ها به نور ايمان منوّر نگردد. البته عارفان، ايمان را به ايمان علمي و ايمان عيني تقسيم نموده و ايمان عيني را زاييده تجلّي شهودي دانسته اند. اين طايفه، ايمان و عقل را رفيقان سالک طريقت شمرده اند و انسان را تا زماني که از ايمان به شرايع محروم باشد، از حکم وهم، رها و خلاص ندانسته اند. (17)
فيلسوفان و متکلّمان مسيحي و غرب نيز در گفتمان ايمان، شرکت دارند. ايمان نزد آکويناس، تصديقي است که مؤمن از روي شواهد ناقص، بر اساس اراده و اختيار خود بدان روي مي آورد و به امور غيبي نيز تعلق دارد. وجود « شواهد ناقص » براي اين جهت است که عنصر ايمان به صورت ضد عقلاني، فاقد مدرک درنيايد؛ ولي به مرتبه علم و درجه يقين بالاتر نمي رسد و به مشهودات تعلق ندارد. (18) نکته جالب اين که آکويناس، علي رغم رويکرد خود درباره ايمان، درصدد اثبات وجود خداوئد از طريق براهين پنج گانه ( براهين هستي شناختي، جهان شناختي، اتقان صنع، اجماع عام، درجات کمال ) است. مارتين لوتر- بنيان گذار جنبش اصلاح کليسا- ايمان را اعتماد (Trust) به خداوند تفسير مي کند (19) و شلاير ماخر، آن را به احساس تعلّق و وابستگي تبيين مي نمايد. (20) پل تيليش، ايمان را حالت دلبستگي واپسين يا تعلق به غايت قصوي و نهايي دانسته و پويايي ايمان را به پويايي دلبستگي واپسين استناد داده است. (21) کي يرکگارد، ارتباط ايمان و تعقّل را ضديت کامل، و ويتگنشتاين آن دو مقوله را بي ارتباط با يکديگر، و آکويناس ارتباطشان را مثبت معرفي مي کنند. براي نمونه، در زمينه ايمان به خداوند، سه ديدگاه مختلف در غرب مطرح است:
نخست کساني که معتقدند ما خدا را آفريده ايم و دين دار بودن فايده چنداني ندارد؛ يعني ملحدان.
دوم، کساني که معتقدند ما خدا را آفريده ايم؛ اما دين دار بودن، همچنان ارزشمند است. دان کيوپيت، متکلم معاصر اروپايي، بر اين رويکرد اصرار دارد. دان کيوپيت، با توجه به رويکرد خود، ايمان را تعهدي خلّاقانه و مختارانه به ارزش هاي معنوي و به شيوه اي از زندگي مي داند. وي از اين نکته غفلت کرده که موضع او خودويران گر و خود ابطال است.
سوم، کساني که معتقدند خدا ما را آفريده و مهم ترين تکليف ما انسان ها، ستايش خداوند است. اينها واقع گرايان دين دار هستند. (22)

ايمان در قرآن

قرآن، ايمان را گاهي مقابل نفاق و گاهي در برابر فسق به کار برده است و صِرف اقرار زباني و قولي را حقيقت ايمان نمي داند. (23) تعريف ايمان به عمل صالح، باتوجه به عطف آن ها در قرآن و بشارت خداوند به مؤمنان و عاملان به عمل صالح، ناتمام است؛ (24) زيرا تعريف ايمان به عمل صالح، مستلزم تکرار ناموجه در آيات قرآن است. از آيات فراواني استفاده مي شود که حقيقت ايمان، امري قلبي است؛ نه زباني و فعلي.(25) نوري است که خداوند با آن بندگانش را هدايت مي کند. (26) هديه اي الهي است که مايه ي برکت و حالت تضرع آدمي است. (27)
ويژگي هاي ايمان در قرآن عبارتند از:
الف. اختياري بودن ايمان به دليل: 1. امر به ايمان و نهي از کفر، 2. نکوهش کفار و عذاب اخروي آن ها(28)، 3. نفي اکراه در دين داري و ايمان ورزي(29) و 4. حسرت کفار. (30)
ب. معرفت پذيري ايمان و اين که معرفت، شرط ايمان است. (31)
ج. يقين پذيري ايمان (32) و نفي ظن و تبعيت از گمان. (33)
متکلّمان اماميه نيز در تفسير ايمان به تصديق قلبي و تصديق و يقين جازم تأکيد ورزيدند؛ (34) البته نه تنها يقين معرفتي بلکه تصديقي، همراه با پذيرش قلبي. (35) اما درباره ي اين که آيا يقين در ايمان بايد يقين منطقي باشد يا يقين عقلايي و عرفي؟ ظاهر آيات بر مطلق يقين و پذيرش قلبي دلالت دارد.
د. رکن نبودن عمل براي ايمان، ولي لازم بودن آن. (36)
و اما در باب فوايد و آثار ايمان نيز آيات فراواني وجود دارد؛ براي نمونه مي توان به موارد ذيل اشاره کرد: رستگاري، (37) تقوا و معنويت، (38) تعادل روحي، (39) برکات دنيوي(40)، عمل صالح، (41) معرفت دروني، (42) محبت بيش تر به خداوند، (43) اطمينان و توکل به خدا، (44) هدايت قلب، (45) زوال ترس و بيم و خوف و حزن، (46) ثبات و استواري مؤمن، (47) سکينه و آرامش، (48) و همچنين آيات و روايات فراواني، مبني بر اينکه ايمان، داراي درجات و مراتبي است بيان شده است. (49) در اصول کافي، به درجات هفت گانه يا هفت سهم ايمان اشاره شده است. (50) پرسش مهم اين است که اگر ايمان را تصديق قلبي يا اقرار زباني يا آميزه اي از اين دو بدانيم، آيا مي توانيم به افزايش و کاهش پذيري ايمان اعتراف کنيم، يا تنها بر اساس تفسير ايمان به عمل و کردار نيک، مي توانيم مراتب ايمان را بيان نماييم؟ برخي از نويسندگان، رويکرد دوم را گزينش کرده اند؛ (51) در حالي که مي توان به ذومراتب بودن تصديق قلبي نيز اعتراف کرد. به هر حال، همه ي متکلّمان به افزايش و کاهش پذيري ايمان اقرار نموده اند. (52)
مطلب ديگر اين که متعلق ايمان در قرآن، هم امر حق آمده و هم امر باطل. خداوند سبحان در آيه 52 سوره عنکبوت مي فرمايد: « وَالَّذِينَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَكَفَرُوا بِاللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ » « و آنان که به باطل ايمان آورده و خدا را انکار کرده اند، همان زيان کاران اند ». متکلّمان اسلامي، عمدتاً متعلّق ايمان را، ضروريات دين يا اصول پنج گانه ي اسلام يعني توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد دانسته اند. (53)

عوامل و موانع ايمان ديني

يکي از مباحث مهم کلامي که کم تر بدان پرداخته مي شود، عوامل و موانع ايمان ديني است که به طور مختصر در اين مقاله به آن خواهيم پرداخت.

عوامل ايمان ديني

ايمان ديني با يک سري عوامل تحقق و تقويت مي يابد، براي نمونه مي توان به موارد ذيل اشاره کرد:

الف- عوامل مؤثر در تقويت دين داريِ فطري

توضيح مطلب اين که تاريخِ دين داري بر فطري بودن ايمان ديني و دين داري گواهي مي دهد و شايد علت اين دين داريِ مستمر، وجود حسِ پرستش و دين خواهي به عنوان يکي از حواس باطني در عرض حس حقيقت جويي، زيبا گرايي و ... باشد.
مهم ترين عاملي که در تقويت اين نوع دين داري مؤثر است، توجه و تذکر در مقابل غفلت است. حوادث و واقعه هاي روزگار، اعم از نعمت ها و نقمت ها، خيرها و شرها، لذت ها و دردها، کاميابي ها و ناکامي ها، براي اهل معرفت بسيار آموزنده است. چه بسيار توان گراني که دچار فقر شدند و يا فقرا و مساکيني که توان گر شدند. همه ي اين امور و ده ها نکته ي ديگر، از جمله بيماري، پيري، مرگ و ... تذکر و هشداري براي آدميان به شمار مي آيد. عنصر مهم توجه و تذکر، ايمان ديني را تقويت مي کند.

ب- معرفت مستدل و منطقي

دين داري فلسفي و عقلي نيز در تقويت ايمان ديني مؤثر است. بي شک آنان که با برهان وجوب و امکان، برهان صديقين و برهان وجود فقري انس دارند، به اقناع و يقين عقلي درباره اثبات وجود خدا دست مي يابند و ايمان ديني را تقويت مي کنند.

ج- عمل به تکاليف شرعي و اخلاقي

گرچه انجام واجبات و مستحبات، در تعريف و چيستي ايمان گنجانده نشده است؛ ولي در تقويت ايمان نقش به سزايي دارد.
در آيات فراواني به نقش عمل صالح، در ايمان ديني تصريح شده است. (54)
حضرت امير (عليه السلام) جهاد در راه خدا و اعطاي صدقه و ... را در تقويت ايمان مؤثر مي داند در اين زمينه مي فرمايند: - « در رکاب پيامبر (صلي الله عليه و آله) آن چنان مخلصانه مي جنگيديم و براي پيش برد (حق و عدالت) از هيچ چيز باک نداشتيم که حتّي حاضر بوديم، پدران و فرزندان و برادران و عموهاي خويش را در اين راه (اگر برخلاف حق باشند) نابود سازيم. اين پيکار بر تسليم و ايمان ما مي افزود ». (55)
- « ايمانتان را با صدقه حفظ کنيد و اموالتان را با زکات نگاه داريد و امواج بلا را با دعا دور سازيد ». (56)
- « ايمان بر چهار پايه استوار است: صبر، يقين، عدالت وجهاد ». (57)
- « ايمان روشن ترين راه است و نوراني ترين چراغ. انسان در پرتوِ ايمان، راه به اعمال صالح مي يابد و با اعمال شايسته راه به ايمان ». (58)
- « ايمان بنده درست و کامل نخواهد شد مگر اين که قلبش درست شود و قلب او درست نمي شود مگر اين که زبانش اصلاح گردد ». (59)
- « صبر و استقامت را در هر کار پيشه کنيد که صبر نسبت به ايمان، همچون سر است در مقابل تن؛ تن بي سر فايده ندارد و ايمان بي صبر نيز بي نتيجه است ». (60)

د- فضا و فرهنگ ديني مناسب

مؤمنان بايد تلاش کنند که فضاي ديني مناسبي براي خود و خانواده مهيا نمايند، از فرهنگ غيرديني و سکولار فاصله بگيرند و از دوستانِ بي ايماني که تأثير منفي مي گذارند، پرهيز نمايند.

موانع ايمان ديني

پاره اي از امور، رهزن و مانع ايمانند و مؤمنان بايد از آن ها پرهيز نمايند. شکاکيتِ مزاجي، استدلالي و استفهامي، نسبي گرايي و گناه، مهم ترين رهزنان اين طريقتند. توضيح مطلب اين که گاهي رفتار غيراخلاقي عالمِ ديني، منشأ شکّاکيّتِ مزاجي نسبت به متديّنان مي شود و يا تعارض ظاهري علم و دين و يا استدلالِ صوري بر انکار خدا، باعث شکّاکيّت استدلالي مي گردد و يا اين که حوادث و پيامدهاي تلخ و شرور طبيعت منجر به شکّاکيتِ استفهامي مي شود. مؤمنان بايد اولاً، عالمانِ به ظاهر ديني را از حقيقتِ دين جدا سازند و از رفتارهاي غير اخلاقي آن ها گذرِ روان شناختي به شکّاکيتِ ديني پيدا نکنند؛ ثانياً، استدلال هاي ظاهري و پرسش هاي ديني را با محقّقان ديني در ميان بگذارند تا به سرعت پاسخ صحيح را دريابند و اجازه ندهند پرسش آن ها به شبهه بدل شود.
نسبي گرايي، نيز پديده ي شومي است که بسياري از مؤمنان را دچار انحراف مي کند و ايمان آن ها را مي زدايد. منشا نسبي گرايي، اختلاف عالمان دين است؛ هم چنان که در يونان باستان، پروتاگوراس از اختلافات ميان عالمان به نسبي گرايي سوق يافت. پست مدرن ها نيز با اين استدلال، نسبيّت را رواج مي دهند، غافل از اين که عالمان در هر رشته اي، مشترکاتي نيز دارند و وجود مشترکات، دليل بر وجود معيار علمي است. هم چنين اختلاف آن ها نيز روشمند و علمي است؛ اين گونه نيست که اگر غيرمتخصص به اختلاف با عالمان برخيزد، سخن او مسموع باشد. بنابراين، عالمان ديني در اختلافات و اشتراک ها نيز روشمندانه اظهارنظر مي کنند، پس نبايد نسبي گرايي را استنتاج کرد.
گناه، نيز حجاب عملي و رهزن رفتاري براي ايمان ديني است؛ چه بسيار مؤمناني که با ترک واجبات و ارتکاب محرمات، ايمان ديني از آن ها زدوده شد و به چاه انحراف فرو رفتند.

پي نوشت ها :

1. ر.ک: علامه مجلسي، بحارالانوار، ج66، باب 30؛ سعدالدين تفتازاني، شرح المقاصد، (قم: انتشارات رضي)، ج5، ص 183.
2. دايرة المعارف تشيع، ج2، مدخل ايمان؛ لويي گارده، مجله کيان: ايمان در سنت اسلامي، ترجمه کامران فاني، ش52، ص 18.
3. شيخ مفيد، مجموعه آثار ج5، تصحيح الاعتقاد، المؤتمر العالمي لالفيه الشيخ المفيد،ص 119؛ سيدمرتضي علم الهدي، الذخيره في علم الکلام (ق: مؤسسه النشر الاسلامي)، ص 536؛ شيخ طوسي، الاقتصاد في ما يتعلق بالاعتقاد، بيروت: دارالاضواء، 1986، ص 227.
4. سديدالدين محمود حمصي الرازي، المنقذ من التقليد، قم: انتشارات جامعه مدرسين، ج2، ص 163.
5. علامه ي حلّي، کشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد، تصحيح حسن زاده آملي؛ وهمان، مجموع الرسائل، کشف الفوائد في شرح القواعد، قم: انتشارات کتاب خانه ي آية الله العظمي المرعشي النجفي، ص 93.
6. عبدالقاهر بغدادي، الفرق بين الفرق، ترجمه محمدجواد مشکور، تهران: انتشارات اشراقي، 1367، ص 42.
7. عبدالقاهر بغدادي، مقالات الاسلاميين، بيروت: انتشارات دارالفکر، ص 297؛ اشعري، ابي الحسين، الابانه عن الاصول الديانه، تحقيق عباس صباغ؛ مصر: دارالانصار، 1397، ص 39؛ عبدالقاهر بغدادي، اصول الدين، دارالکتب، بيروت، لبنان، ص 280-250.
8. عبدالکريم شهرستاني، الملل و النحل، تصحيح محمد بدران، قم: انتشارات رضي، ج1، ص 125.
9. سعدالدين تفتازاني، شرح المقاصد، ج5، ص 178.
10. قاضي عبدالجبار معتزلي، شرح الاصول الخمسه، تحقيق عبدالکريم عثمان، بيروت: انتشارات وهبه، رمضان 1408 هـ بخش 1384، ص 701- 689؛ احمد امين، ضحي الاسلام، مکتبه النهضه المصريه، القاهره، 1351 ق، ج3، ص 64.
11. بحارالأنوار، الجامعه لدرر اخبار الأئمة الأطهار، ج66، 74، باب 30؛ أن العمل جزء الإيمان و أن الإيمان مبثوت علي الجوارح... ص: 74
12. نمل: 14.
13. بقره: 89.
14. حجرات: 14.
15. دايرة المعارف تشيع، جلد دوم، مدخل ايمان.
16. مجله ي کيان: ايمان در سنت اسلامي، شماره 52، ص 19.
17. تاج الدين خوارزمي، شرح فصوص الحکم، فص لوطي، (انتشارات مولي، چاپ دوم، 1368)، ص 461 و 464 و 467 و 670 و 723.
18. محسن جوادي، نظريه ايمان در عرصه کلام و قرآن، معاونت امور اساتيد و دروس معارف اسلامي، ص 25.
19. همان، ص 28.
20. همان، ص 30.
21. پل تيليش، پويايي ايمان، ترجمه حسين نوروزي، تهران: انتشارات حکمت، ص 16.
22. استيون ديويس، مجله کيان: عليه ايمان ناواقع گرايانه، ترجمه ابراهيم سلطاني، شماره 52، ص 45.
23. « برخي از مردم مي گويند: ما به خدا و روز بازپسين ايمان آورده ايم؛ ولي گروندگان نيستند ». (سوره بقره، آيه 8).
آيا مردم پنداشتند که تا گفتند ايمان آورديم، رها مي شوند و مورد آزمايش قرار نمي گيرند؟ و به يقين، کساني را که پيش از اينان بودند آزموديم، تا خدا آنان را که راست گفته اند، معلوم دارد و دروغ گويان را معلوم دارد. (سوره عنکبوت، آيات 2 و 3).
24. ر.ک: سوره اسراء آيه 9؛ سوره بقره، آيات 25 و 62؛ سوره نساء، 126؛ يونس، آيه 9؛ قصص آيه 67؛ تغابن، آيه 9؛ طه، آيه 82؛ مريم، آيه 60.
25. (أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ) سوره مجادله، آيه 22.
26. سوره شوري، آيه 52.
27. سوره مائده، آيه 83.
28. سوره بقره، آيات 41 و 186 و 86.
29. سوره بقره، آيه 256.
30. سوره زمر، آيات 56 و 55.
31. سوره روم، آيه 29؛ سوره ي حجرات، آيه 15.
32. سوره سبأ، آيه 21؛ توبه، آيه 45؛ حجرات، آيه 15.
33. سوره يونس، آيه 36؛ انعام، آيه 116؛ حجرات، آيه 15.
34. زين الدين العاملي، حقائق الايمان، تحقيق مهدي رجايي، منشورات کتاب خانه آيه ا... المرعشي النجفي، ص 59-56.
35. همان، ص 78-77.
36. سوره نساء، آيه 124؛ سجده، آيات 20-18؛ مجادله، آيه 22.
37. سوره صف، آيات 11-10.
38. سوره توبه، آيه 10.
39. سوره يونس، آيات 63-62.
40. سوره اعراف، آيه 96.
41. سوره کهف، آيه 11.
42. سوره انفال، آيه 29.
43. سوره بقره، آيه 165.
44. سوره انفال، آيه 2.
45. سوره تغابن، آيه 11.
46. سوره جن، آيه 13.
47. سوره ابراهيم، آيه 27.
48. سوره فتح، آيه 4.
49. سوره آل عمران، آيه 173؛ سوره انفال،آيه 2؛ سوره توبه، آيه 124؛ سوره احزاب، آيه 22؛ سوره فتح، آيه 4، سوره مدثر، آيه 31.
50. ر.ک: محمدبن يعقوب کليني، اصول کافي، کتاب الايمان و الکفر. اصول کافي، ترجمه مصطوفي، ج3، ص 70. امام صادق (عليه السّلام) فرمود: خداي عز و جل ايمان را هفت سهم کرد: 1- نيکوکاري 2- راستگوئي 3- يقين. 4- رضا. 5- وفاء. 6- علم. 7- بردباري.
51. دايرة المعارف تشيع، مدخل ايمان.
52. سيدعبدالله شبّر، حق اليقين، انتشارات علمي، تهران، 1334ش، ص 546.
53. همان، ص 559 و حقائق الايمان، ص 164.
54. سوره بقره، آيات 25، 62، 82، 121، 137، 177، 186، 254 و 256.
55. نهج البلاغه، خطبه 56.
56. نهج البلاغه، کلمات قصار 146.
57. همان، کلمات قصار 31.
58. همان، خطبه 156.
59. همان، خطبه 176.
60. همان، کلمات قصار 82.

منبع مقاله :
خسروپناه، عبدالحسين؛ (1390)، کلام نوين اسلامي، قم: انتشارات تعليم و تربيت اسلامي، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.