اسطوره شناسي مورت

گياه مورد Moorde يا مورت ( درخت اهورامزدا ) که هميشه سبز و خرم [و معطر] است و آسيب خزان نمي بيند مخصوص اهورامزداي جاوداني است. در بندهش آمده: « مورت به خصوص در ميان اقوام آريايي مقدس است. در خانه
چهارشنبه، 23 مهر 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اسطوره شناسي مورت
 اسطوره شناسي مورت

 

نويسنده: احمد ضابطي جهرمي





 


گياه مورد Moorde يا مورت ( درخت اهورامزدا ) که هميشه سبز و خرم [و معطر] است و آسيب خزان نمي بيند مخصوص اهورامزداي جاوداني است. در بندهش آمده: « مورت به خصوص در ميان اقوام آريايي مقدس است. در خانه هاي زرتشتيان، به ويژه در يزد و کرمان، غالباً بوته هاي مورت ديده مي شود. شاخه هاي مورت را در مراسم نيايش روي سفره و ظرف مخصوص مي گذارند و به هنگام سرودن آفرين نامه، موبد شاخه هاي مورت در دست دارد. »(1)
مسلمانان نيز، به خاطر بوي خوش و سرسبزي مورد، آن را هنگام عروسي در حجله ي عروس و داماد فرش مي کنند و سبزي آن را نشانه ي خرمي و نيک بختي عروس و داماد مي دانند.
مورد يا مورت ( به پهلوي ) که به نظر صاحب تحفه ي حکيم مؤمن معرب آساي يوناني است، در زبان هاي اروپايي نيز به صورت فارسي اش نزديک است. ( فرانسه: Myrte، انگليسي: Myrtel ) ) درختي است بلندتر از انار و برگش ريزه تر از برگ انار و هميشه سرسبز است. ( هم گل و برگ آن معطراست. ) اين گياه بي خزان به نظر برخي، رمزي از آفرينش آغازين آب و ايزد بانوي آناهيتا به شمار مي رفته، از دوران قديم گرامي و مقدس، و بنابر بندهش ( فصل 27، فقره ي 24 ) مخصوص اورمزد بوده و از اين رو به درخت اهورامزدا شهرت يافته است. به اين دليل، ايرانيان باستان آن را گرامي داشته و در باغچه ي خانه يا باغ ها و کشتزارهاي خود مي کاشته اند.
مورت در ميان ملل ديگر هم محترم است. در آلمان هنوز هم در شب عروسي تاجي از شاخه هاي آن مي سازند و بر سر عروس مي گذارند.
برخي ( اعلام قرآن، 192 ) فقط الياس را به آس ( = مورد ) نزديک دانسته و لابد به همين دليل آس را مظهر سرسبزي و جاودانگي دانسته اند. در روايات کهن مذهبي نيز با اين عبارات از اين گياه يادشده است: « وقتي خداي تعالي بالاي آدم کم کرد و او بدين جهان اندر دل تنگ شد و نياراميد... از ميوه هاي بهشت چون ترنج و نارنج و بادرنگ و مورد بدان کوه اندر نشاند و آن مورد برابر درختي بزرگ شد و عصاي موسي عليه السلام از شاخ آن درخت بود.(2) ( اين گياه در ايران بعد از اسلام و به خصوص در ادب فارسي، به صورت گياهي هميشه سبز، که اغلب مظهر آراستگي و کمال و به علت سبزي اش مشبه به موي سياه است، با توجه شاعران روبه رو بوده و مضامين متعددي درباره ي آن پرداخته شده است. )
مُورد علاوه بر جنگل هاي شمال ايران، در نواحي جنوب غربي، فارس، لرستان، بلوچستان، يزد و اصفهان نيز مي رويد. زنان در فارس، برگ خشک شده ي آن را براي نيرو گرفتن موي سر به کار مي برند. آن را در عطرسازي نيز مصرف مي کنند. از چوب آن، که سفت و سنگين است، در منبت کاري و صنايع دستي استفاده مي شود.
واژه ي مورد در اشعار فارسي بسيار به کار رفته و به دليل درهم پيچيدگي و مرغوبي برگ هايش، زلف و خط شاهدان را به مورد تشبيه مي کنند.

گل صدبرگ و مشک و عنبر و سيب *** ياسمين سپيد و مورد به زيب ( رودکي )
نرگس همي در باغ در چون صورتي در سيم و زر *** وان شاخه هاي مورد تو چون گيسوي بر غاليه ( منوچهري )
سرسبزتر از مورد و فزاينده تر از سرو *** دلشاد ز هر سرو قدي مورد نشاني ( مسعود سعد سلمان )
سر تو بادا چون مورد برگ با سبزي *** رخ تو بادا چون لاله برگ کهساري ( قطران تبريزي )

پي‌نوشت‌ها:

1- دانش نامه ي مزديسنا،240.
2- تاريخ بلعمي، ج1، ص 91.

منبع مقاله :
ضابطي جهرمي، احمد؛ ( 1389 )، پژوهش هايي در شناخت هنر ايران، تهران: نشر ني، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.