چکيده
انتظار، امري پر اهميت در عصر غيبت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، يکي از وظايف مهم بلکه بالاترين وظيفه در ارتباط با آن حضرت است. انتظار و اميد به آينده، امري است که آميخته با جان آدمي مي باشد.از اين مفهوم چون ديگر مفاهيم و واژه ها برداشت هاي متفاوت شده است. در برداشت منفي آن، انتظار يعني اين که انسان منتظر، فارغ از هر مسئوليت و دغدغه هاي فردي و اجتماعي دست روي دست بگذارد تا خود امام (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بيايد و همه کارها را درست کند و فسادها را يک باره از بين ببرد. در اين حالت از انتظار، شخص منتظر در برابر تحولات بين المللي و پديده هاي چون حکومت جهاني، امنيت جهاني و ... راه انزوا را در پيش گرفته و اين مقولات را بسيار ناهمگون با مسئله انتظار مي داند.
اما معناي دومي که انتظار مي شود و از آن به انتظار سازنده، هدف مند و مثبت تغيير مي شود؛ بدين معنا خواهد بود که انتظار يعني اميدواري همراه با آمادگي خود و جوامع بشري، در اين معنا انتظار مفهومي پويا و سازنده است و انتظار تلاشي هدفمند است که شخص منتظر سعي و تلاش مي کند تا زمينه هاي ظهور و حکومت جهاني و دادگر حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را فراهم کند. در برابر تحولات بين المللي و پديده اي نو منفعل نيست، راه انزوا را در پيش نمي گيرد، بلکه حضوري فعال در تمام عرصه ها دارد. بسترهاي فکري، فرهنگي و اجتماعي جامعه را براي گسترش عدالت و دادگري مهدوي آماده مي کند.
عدالت همه جانبه و فراگير حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) يکي از نتايج و آثار آن استقرار امنيت کامل است. امنيت نيز چون انتظار، مقوله اي هميشگي و همراه ديرين بشر است.
امنيت يعني نبود ترس و وحشت از آرزوهاي هميشگي بشر است، که اين مقوله با وسعت جهاني اش در حکومت جهاني مهدوي تحقق مي پذيرد.
و اما در عصر انتظار هم که مقدمه ظهور است مي توان زمينه هاي تحقق امنيت جهاني را فراهم نمود. چنين به نظر مي رسد که در عصر انتظار مواردي را مي توان يافت که بسترهاي مناسب براي تحقق امنيت جهاني مي باشند. اگر عوامل بروز ناامني را بررسي کنيم در مي يابيم که فقر و جهل و بي عدالتي و ياس و نااميدي از مهم ترين عوامل ناامني و جنگ و بروز اختلاف است. در عصر طلايي ظهور که عدالت همه جانبه و فراگير تحقق مي پذيرد، و رفاه و امنيت کامل در سر تا سر گيتي استقرار مي يابد، تا آن جا که اگر زني با زيور آلات خود از عراق به شام سفر کند کسي و چيزي مزاحم او نمي گردد و اين چنين اطمينان و امنيت سايه مي افکند.
عصر انتظار که مقدمه دوران ظهور است مي توان زمينه چنين امنيتي را فراهم آورد. توجه به موارد زير مي تواند بسترهاي امنيت را در عصر کنوني فراسوي بشريت بگشايد:
1- ترويج ارزش هاي اخلاقي، چرا که بشريت امروز سخت نيازمند معنويت است. تعالي و رشد اخلاق انساني و توجه به معنويت، امنيت فردي و اجتماعي را تامين مي کند.
2- گسترش اميد واقعي، انسان باورمند، به آينده جهان و فرداي روشن را، از پس تاريکي هاي امروز ديدن، داراي سلامت رواني بوده و افسرده و سرخورده نخواهد بود. بنابراين، مي بايست آينده روشن جهان را به بشريت دچار بحران هاي گوناگون شده ارائه کرد و عصر طلايي ظهور به ويژه عدالت فراگير آن را به زيبايي ترسيم کرد تا بشريت شناختي و باوري از آينده داشته باشد و براي تحقق آن دوران و شرايط آن آمادگي هاي لازم را کسب نمايد.
تلاش در بهبودي وضعيت اقتصادي و توجه به شکوفايي خرد و انديشه از ديگر زمينه هايي است که مي توان در تحقق امنيت نقش موثر و به سزايي داشته باشد. ترسيم و تصور آرمان شهر مهدوي و گفت و گوي از آن براي جهانيان مي تواند شناختي نسبت به آينده باشد تا آمادگي هاي لازم براي تحولات آينده و آگاهي به آن کسب گردد.
کليدواژه ها: امنيت، انتظار، معنويت، عدالت، اميد
آن بي نهايت محض!
از آخرين صحيفه ماندگار خويش
تصويري از پايان عالم،
به وديعت نهاده است (1)
مقدمه
موعود باوري و اميد به آينده روشن و اعتقاد به تحقق وعده هاي الهي در آينده دور يا نزديک که در آن آرمان اديان الهي و به خصوص دين اسلام برآورده خواهد شد، « انتظار » است. پس انتظار موعود، انديشه اي فراگير و جهان شمول است.آنچه در متون ديني و به خصوص معارف شيعي آمده است، موعود « حضرت مهدي » حجت خداست که با ظهورش دين احيا شده، سنت ها و ارزش هاي والاي انساني برقرار و عدالت همه جانبه و امنيت و رفاه کامل مستقر مي شود. اينهمه در پرتوي شکوفايي خرد و انديشه و کمال عقل با هدايت گري امام معصوم (عليه السلام) تحقق مي پذيرد.
براي چنين تحول عظيمي در عصر انتظار که دوران تلاش و حرکت و فعاليت است بايد بسترها و زمينه هاي مناسب را فراهم نمود.
جريان اوضاع جهان و پيشرفت هاي به دست آمده در امور مادي و صناعي، روابط بين المللي و ديگر مؤلفه ها سبب گرديده است تئوري دهکده جهاني و جهاني شدن مطرح گردد. و اين مي تواند زمينه اي براي تاسيس حکومت واحد جهاني حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فراهم کند؛ هر چند که جهاني شدن با حکومت جهاني مهدوي بسيار متفاوت و متمايز است.
استقرار امنيت کامل و صلح جهاني از مهم ترين ره آوردهاي حکومت جهاني دوران ظهور است که مي توان بسترهاي آن را در عصر انتظار شناخت و براي تحقق آن تلاش کرد.
البته بايد توجه نمود که امنيت و رفاه کامل و صلح همه جانبه که آرزوي ديرين بشر است، در زمان ظهور محقق مي شود اما از آن جا که انتظار مقدمه اي ظهور است در عصر انتظار هم ظرفيت هايي براي امنيت و صلح جهاني وجود دارد که در اين نوشتار به برخي از آنها اشاره مي شود.
انتظار، تلاشي هدف مند
در سرشت آدمي خواسته ها و تمايلاتي وجود دارد که از آنها به امور فطري ياد مي شود. يکي از اين تمايلات، اميد به آينده است. هر فردي در انتظار بهروزي و آينده روشن است انتظار آميخته با روح و جان آدمي و توام با انسان است (2)، و همان گونه که ديگر غرايز و امور فطري عبث و بيهوده آفريده نشده اند، اميد بستن به آينده و داشتن تصويري از فرداي روشن و درخشان نيز بيهوده نيست. دين حيات بخش اسلام، امور فطري را رهبري نموده است تا در راه کسب کمال حرکت نموده و از خطر سقوط در فساد و تباهي در امان بمانند. در اسلام و به خصوص تشيع به امر انتظار توجه خاص شده است انتظار يعني تصويري از آينده پر از سعادت، انتظار يعني ايمان به امامت و رهبري الهي و عدالت پيشه که در همه متون ديني به آن تذکر داده شده است، در آيات حيات بخش قرآن از آن سخن به ميان آمده است، در احاديث و روايات نبوي و اهل بيت عصمت و طهارت ( عليهم السلام ) مورد توصيه و تشويق قرار گرفته است توجه به آيات و بازخواني روايات ما را به پويايي معناي انتظار آگاه مي کند.در قرآن کريم آيات متعددي وجود دارد که انسان را به آينده نويد داده و اميدوار مي سازد برخي از اين آيات عبارت اند از:
( هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ کُلِّهِ وَ کَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً )؛ (3)
او خدايي است که پيامبرش را به هدايت و دين حق فرستاده است تا آن را بر همه اديان پيروز گرداند و بر حقيقت اين سخن گواهي خداوند کافي است.
آيه ديگر با اندکي تفاوت با آيه قبل در سوره صف ذکر گرديده است:
( هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ )؛ (4)
او کسي است که پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاده است تا آن را بر همه اديان پيروز گرداند هر چند براي مشرکان ناخوشايند باشد.
آيه ديگر:
( وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ )؛ (5)
ما اراده نموده ايم بر مستضعفان زمين منت نهاده، آنان را پيشوا قرار داده و وراثت زمين گردانيم.
در آيات مذکور و ديگر آيات روشني بخش قرآن، پيروزي نهايي حق و غلبه دين حق ( اسلام )، براساس ( إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلاَمُ ) (6) و بر چيده شدن هر گونه ستم و ظلمي و تشکيل حکومت مشتضعفان و استقرار کامل ارزش هاي والاي انساني وعده داده شده است. از طرف ديگر، چون خداي متعال قادر و قاهر مطلق است کسي نمي تواند مانع تحقق اراده الهي گردد چنان که در آيه ( لَو کَرِهَ المَشرِکونَ ) به آن اشاره مي نمايد. هر چند کافران و منافقان براي خاموش کردن نور الهي به هر وسيله اي تمسک مي جويند گاهي از طريق محاصره اقتصادي، به راه اندازي جنگ ها، تفرقه افکني، تهاجم فرهنگي، و به انحراف کشيدن جامعه مسلمين، اما سرانجام وعده هاي الهي که غلبه حق و پيروزي شايسته کاران است تحقق مي پذيرد، چرا که خداوند مي فرمايد: ( وَالعاقِبَةُ للمُتَّقينَ ) اين نويد و بشارت حق است که سرانجام سعادتمند با متقيان است.
سخن علامه طباطبايي در اين باره چنين است: دين حق سرانجام پيروز است نوع انسان به موجب فطرتي که خداوند در نهادش قرار داده خواستار سعادت حقيقي خود مي باشد، و سعادت واقعي انسان در اين است که زندگي جسم و جانش هر دو تامين شود. دنيا و آخرت هر دو منظور گردد و دانستيم که اسلام و دين توحيد نيز در پي همين مطلب است. سپس جهت حاکميت همه جانبه دين را چنين توضيح مي فرمايند:
اسلامي که ما از آن بحث مي کنيم عبارت از همان هدف نهايي است که اصولا نوع انسان به سوي آن رهسپار مي باشد، کمالي است که انسان به موجب غرايز خود دانسته يا ندانسته به سوي آن روان است و تجربه هاي قطعي که در انواع مختلف موجودات به عمل آمده چنين نتيجه مي دهد که اصولا نظام خلقت هر نوعي از انواع موجودات را به سوي هدف و کمالي که متناسب با اوست سوق مي دهد و انسان از اين قاعده مستثنا نيست. (7)
آنچه از آيات به دست مي آيد غلبه و پيروزي نهايي دين حق است که اين امر با استناد به روايات در زمان حکومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) تحقق مي پذيرد.
در روايات هم با تاکيد و توجه خاصي از انتظار سخن گفته شده است تا آن جا که يکي از وظايف مهم بلکه بالاترين وظيفه که برتر و والاتر از آن نيست مسئله انتظار فرج است. وجود شريف پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) فرمودند:
أفضل أعمال أمتي انتظار فرج الله عزوجل؛ (8)
برترين اعمال امت اسلامي انتظار گشايش از خداوند متعال است.
و در حديث شريف ديگري فرمودند:
أفضل العبادت انتظار الفرج؛ (9)
برترين عبادت ها انتظار فرج است.
و در حديث ديگري حضرت امير (عليه السلام) انتظار فرج را از محبوب ترين و برترين اعمال شمرده اند. (10) و احاديث متعدد ديگري که در اين باره آمده است.
مفهوم انتظار
انتظار يعني اميد همراه با اشتياق و آمادگي براي آينده بهتر، انتظار يعني آينده نگري و تحول و رشد همه جانبه براي سعادت بشر انتظار يعني تلاش براي برقراري حکومتي عدل پيشه و عدل گستر و اميد و آرزو براي استقرار ارزش هاي والاي انساني تحقق عدالت امنيت کامل و رفع ظلم ها و تبعيض ها چنين آرزو اميدي در لسان روايات « انتظار فرج » خوانده شده است.انتظار ايستا
انتظار همچون ديگر واژگان و مفاهيم ديني دو گونه معنا و برداشت از آن شده است: برخي درباره انتظار چنين تفکري دارند که مفهوم انتظار و معناي انتظار فرج اين است که يک مسلمان شيعه به جاي تزکيه نفس، تهذيب اخلاق، اصلاح خود و اصلاح جامعه خويش، امر به معروف و نهي از منکر و فارغ از هر گونه مبارزه با بي عدالتي و ستم گري ها و فساد و تباهي ها در گوشه اي بخزد و پيوسته فقط مشغول گريه و زاري باشد و دور از اجتماع و مسئوليت هاي اجتماعي فردي خود فقط و فقط به خواندن دعا و اذکار بپردازد و روزگار را با اين باور به سر ببرد که بايد منتظر باشيم تا امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بيايد و خود همه کارها را انجام دهد.استاد شهيد مرتضي مطهري از اين نوع انتظار، تعبير به انتظار ويران گر نموده و چنين مي نويسد:
برداشت قشري از مردم از مهدويت و قيام و انقلاب مهدي موعود اين است که صرفاً ماهيت انفجاري دارد، و فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و اختناق ها و حق کشي ها و تباهي ها ناشي مي شود. (11)
اين انتظار که انتظار منفي (12) است بزرگ ترين عامل انحطاط و تن دادن به ذلت و توجيه وضع موجود است.
بنابر برداشت فوق از انتظار هر اصلاحي محکوم است و برعکس هر گناه و فسادي، هر ظلم و تبعيضي، هر پليدي و آلودگي به جهت اين که مقدمه اين انقلاب بزرگ و اصلاح کلي است روا خواهد بود و به تعبير استاد شهيد:
اين جاست که گناه هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کام جويي است و هم کمک به انقلاب نهايي. (13)
در اين نگاه و اين فهم از انتظار اگر شخص خود اهل گناه و فساد نباشد در ضمير و انديشه او رضايتمندي از کار گناه کاران و فساد پيشگان وجود دارد، چرا که اينان مقدمات ظهور را فراهم مي نمايند. در اين باور در برابر تحولات بين المللي موضعي منفعل و انزوا در پيش گرفته مي شود.
انتظار پويا
انتظار مثبت و پويا يعني ايمان به امامت و رهبري الهي و عدالت پيشه يعني عشق به عدالت و ارزش هاي انساني همراه با تلاش براي برقراري حکومت جهاني يعني داشتن روحيه تعهد و مسئوليت پذيري. در اين برداشت از انتظار، انسان مسلمان و شيعه منتظر فرج امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) پاي بند به اصول و فروع دين بوده داراي اخلاق حسنه و در جامعه فردي متعهد و مسئول است در اين برداشت، منتظر بي تفاوت و بدون دغدغه نيست بلکه در متن اجتماع بوده، از امر به معروف و نهي از منکر غافل نموده و در زمره مبارزان با ستم و ظلم و فساد و بي عدالتي ها و در جمله تقوا پيشگان قرار مي گيرد تا زمينه ظهور دادگستر حقيقي فراهم آيد.با دقت در مفهوم انتظار استفاده مي شود که در او دو عنصر اساسي به چشم مي خورد:
1- نفي وضع موجود؛ 2- به دست آوردن وضعيت مطلوب.
با توجه به اين دو رکن اساسي انتظار، فرد منتظر همواره جهت به دست آوردن شرايط مطلوب تلاش و حرکت مي کند. بنابراين انتظار با حرکت، پويايي، تلاش و فعاليت توأم است و با ايستايي و بي تفاوتي ناسازگار، و در برابر پديده ها، و فرصت هاي پيش آمده براي به دست آوردن شرايط مطلوب تلاش مي کند.
درهمين مورد، اين نکته در خور ذکر است که يکي از اسم هاي مبارک حضرت مهدي « قائم » است که انسان شيعه با شنيدن اين نام مبارک به پا مي ايستد که با اين حرکت بگويد شيعه علوي و فاطمي هر لحظه براي مبارزه و جان فشاني در راه آرمان هاي مقدس حضرت مهدي آماده قيام است اين قيام نشان مي دهد که منتظر حقيقي هرگز ذلت پذير نيست و همواره عزيز و سربلند است.
محمدرضا حکيمي در اين باره مي نويسد:
درباره قيام به هنگام ذکر نام ( قائم ) مطالبي ذکر کرده اند، از جمله اين که اين احترام موجب توجه خاص آن امام به قيام کننده مي شود. ليکن حکمت اجتماعي و اقدامي آن نيز نبايد مورد غفلت قرار گيرد. آمادگي افراد در هر حال براي ( قيام ) و مبارزه و جهان در راه تحکيم عدالت جهاني و حفظ حقوق انسان ها واجد اهميت به سزاست. شيعه منتظر- بلکه هر مسلمان در عصر غيبت بايد همواره داراي چنين هدفي باشد و در راه تحقق آن به وسايل گوناگون بکشود، و تا آن جا اين آمادگي را داشته باشد و ابراز داشته باشد که هر گاه نام پيشواي قيام ( قائم ) ذکر مي شود به پا خيزد و آمادگي همه جانبه خويش را نشان دهد و اين آمادگي را هميشه در خود ديگران تلقين و در خود و ديگران تحکيم کند. (14)
از مطالب فوق اين نتيجه را مي توان گرفت که ره آورد انتظار حرکت آفريني، فعاليت، تلاش، اميد و اشتياق همراه با تلاش است. تربيت يافته گان در مکتب تعالي بخش و سازنده انتظار، با اميد و شوق به آرزوي روز ظهور و تحقق وعده هاي الهي به سر مي برند و خود و جامعه خود را مهياي چنين حماسه بزرگ مي نمايند.
جاي گاه امنيت
بي ترديد يکي از نيازهاي اساسي و حياتي انسان « امنيت » است، که با آفرينش انسان همراه بوده و زندگي اجتماعي و برآورده شدن ديگر نيازهاي انسان در سايه آن تحقق مي يابد.همزاد بودن انسان با نياز به امنيت آن را جزء نيازهاي فطري بشر قرار داده است.
آرامش، رشد و شکوفايي انسان بروز همه استعدادها و رسيدن به همه کمالات انساني در سايه امنيت به دست مي آيد.
درباره امنيت و معناي متفاوت آن سخن هاي فراوان گفته شده است.
امنيت در لغت، مقابل ترس و اضطراب و مترادف با آرامش است. صاحب نظران علوم سياسي از زواياي مختلف امنيت را تعريف نموده اند که در مجموع امنيت عبارت است از: وجود احساس رضايت و اطمينان خاطر و نبود ترس، اجبار و تهديد. برطرف نمودن عوامل ترس و ناامني از اساسي ترين امور براي تأمين امنيت است.
امنيت در متون ديني نيز از جاي گاه ويژه اي برخوردار است. در روايات اهل بيت گران سنگ تر از امنيت نعمتي وجود ندارد. علي (عليهم السلام) مي فرمايد: « لا نعمة اهنآ من الامن؛ هيچ نعمتي گواراتر از امنيت نيست » .
و در جاي ديگر اصل اساسي زندگي را امنيت مي دانند: « ماهيته العيش في الامن » .
و باز در روايت ديگر فرموده اند:
شر الاوطان ما لم يأمن فيه القطان؛
بدترين مکان ها جايي است که اقامت کنندگان آن احساس امنيت نداشته باشند.
دقت در روايات فوق و ديگر احاديث، اهميت جاي گاه فوق العاده « امنيت » را براي ما روشن مي کند. اهميت امنيت نه تنها از جنبه رواني و اجتماعي است بلکه حتي در سطح بين الملل نيز حائز اهميت فراواني است، لذا امنيت جهاني و فراگير، چيزي است که در آيات و روايات مربوط به عصر ظهور نويد آن داده شده است.
بي ترديد، امنيت کامل فردي و اجتماعي و رفاه و آسايش همگاني در عصر ظهور حضرت حجت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) اتفاق خواهد افتاد. امنيت و صلحي که بشر در طول تاريخ همواره آرزوي آن را داشته است. امنيت و صلحي که بر سراسر گيتي سايه مي افکند تا آن جا که حتي بين حيوانات نيز آشتي برقرار مي شود.
از عمده عواملي که باعث چنين امنيت کامل و صلح همه جانبه اي مي شود مي توان موارد زير را مدنظر داشت. از آن جا که در دوران ظهور، علم و دانش توسعه مي يابد، جهل و ناداني و خرافات- که عامل بروز بسياري از ناامني هاي اجتماعي است- از بين مي رود.
با توسعه اقتصاد و تقسيم مساوي اموال بين انسان ها فقر و تهيدستي ريشه کن مي گردد و در نتيجه، فساد و بي عفتي از بين مي رود. تجلي عدالت مهدوي باگستره و ابعادش، بساط ظلم و ستم را برمي چيند و فضاي امن و امان و آرامش خاطر و اطمينان فراهم مي گردد.
ارتباط امنيت و انتظار
گفته شد از تحولات و دگرگوني هاي مهمي که در عصر ظهور در پرتوي حکومت جهاني حضرت محقق مي شود استقرار امنيت خواهد بود، امنيتي که در زمان حکومت حضرت اتفاق مي افتد همه جانبه و فراگير خواهد بود، چرا که با ظهور، فرجام تاريخ روشن خواهد شد. آينده و فرجامي که در آن حق بر باطل پيروز شده عدالت و آزادي جاي گزين ظلم و استبداد خواهد شد. دردها، مشکلات و بدبختي همه انسان ها به پايان خواهد رسيد، ترس و وحشت و ناامني جايش را به محيط امن و آرام داده و بندگان صالح وارثان و حاکمان زمين و زمان خواهند شد. قرآن کريم در آيات روشن خود پيروزي حق بر باطل غلبه راه و رسم انبيا و اديان، خلافت و وراثت مومنان و صالحان از دين جهان شمول « اسلام » و تحقق صلح و امنيت جهاني را با قاطعيت، وعده داده است؛ به عنوان نمونه در سوره نور درباره تحقق صلح و امنيت جهان مي فرمايد:( وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لاَ يُشْرِکُونَ بِي شَيْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ )، (15)
خداوند به مومنان و شايسته کاران وعده داده است که آنها را جانشين زمين قرار دهد و ديني که خداوند آن را براي آنها پسنديده است مستقر سازد و دوران ترس آنها را تبديل به امنيت نمايد تا بدون ترس خداي خود را بندگي نمايند و چيزي را شريک او قرار ندهند.
دراين آيه شريفه خداي متعال به سه امر وعده فرموده و مژده داده است: 1- حکومت جهاني مومنان 2- استقرار دين خدا 3- استقرار امنيت کامل
آنچه از روايات و احاديث رسول گرامي اسلام و اهل بيت مطهرش نقل شده است سنت ها و وعده هاي الهي است که در آيات قرآن به آن اشاره شده و نويد دوراني روشن را مي دهد. اين وعده ها در عصر ظهور آخرين حجت خداوند مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) محقق خواهد شد.
عصر ظهور که جنبش عظيم علمي و فکري جهل و ناداني محو خواهد شد و با نزول برکات آسماني وجود جوشش ذخاير زميني و تقسيم و تساوي اموال پيشرفت هاي اقتصادي فقر و تهدستي که از عوامل مهم ناامني در سطح جهان است، از بين خواهد رفت. با استقرار عدالت فراگير و وسيع همه جانبه، ظلم و تبعيض ريشه کن شده و فاصله هاي طبقاتي محو و نابود خواهد شد. در نتيجه، با از بين رفتن جهل و ناداني، وحشت و ترس، ظلم و فقر، « امنيت جهاني » حاصل مي شود، و انسان ها بدون دلهره و اضطراب فضاي سالم انساني راه سعادت و کمال را طي خواهند کرد. گرچه اين تحولات، در عصر ظهور محقق مي شود، اما در عصر انتظار هم که مقدمات ظهور بايد محقق گردد و در مواجهه با اين تحولات موضعي فعال و تلاشي هدف مند را اتخاذ نمود. گرچه انتظار با مقولاتي چون جهاني شدن به معناي ترويج ليبراليسم، تسلط بازار اقتصاد آزاد بر جهان و حاکميت و غلبه فرهنگ غربي ( البته غرب نه به معناي جغرافيايي آن ) در تعارض و تضاد است و هم چنين مقوله امنيت جهاني اگر به معناي وجود قدرت واحد و آن هم حاکميت يک جانبه آمريکا باشد، ( که اکنون اين تئوري به شدت از سوي دول غربي مطرح و پي گيري مي شود و در پي تحقق آن تلاش مي کنند؛ ) با انتظار که مکتب اعتراض ( نارضايتي از وضع موجود و تلاش براي دست يابي به وضع مطلوب ) است ناسازگاري دارد، اما اولاً: مي توان امنيت مدنظر حکومت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را به جهانيان عرضه کرد و در راه تحقق آن تلاش کرد، و ثانياً: با وجود اعتراض به وضعيت موجود و راه کارهاي ارائه شده از ناحيه قدرت مندان جهان، حضوري فعال در تمام عرصه ها داشت، چرا که اعتراض و تعارض « فرهنگ انتظار » با پديده هايي مثل « جهاني شدن » و « امنيت و صلح جهاني » دو پي آمد را مي توان به دنبال داشته باشد:
الف- اين که شخص منتظر به دليل ناسازگاري با وضعيت موجود، راه انزوا و گوشه گيري را در پيش بگيرد و بي تفاوت و برکنار از هر واقعه و حادثه اي باشد؛ و چه بسا فارغ از هر گونه مبارزه با بي عدالتي و فساد و تباهي در گوشه بخزد و پيوسته فقط مشغول گريه و زاري باشد؛ و دور از اجتماع و مسئوليت هاي اجتماعي و فردي خود به اين پندار گرفتار آيد که بايد منتظر بود تا امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بيايد و خود همه کارها را انجام دهد و بلکه چنين گمان رود هر چه وضع بدتر شود بهتر است و زمان ظهور نزديک تر! در اين نگاه منتظر به خود و زندگي شخصي اش مي انديشد، با جامعه، حوادث و پديده اي آن کاري ندارد بلکه در باور او هر اصلاحي محکوم است! و به عکس هر گناه و فسادي، هر ظلم و تبعيضي روا خواهد بود! بايد جامعه در لجنزار گناه و فساد غوطه ور گردد تا فرج نزديک تر شود.
ب- پي آمد دوم در مواجهه با تحولات بين المللي و مقولاتي چون « امنيت » و « صلح جهاني » و « جهاني شدن » و پديده هايي از اين قبيل اين است که شخص منتظر، ميدان را به حريف وا نمي نهد، او حضوري فعال، مستمر و مداوم براي اصلاح وضع موجود دارد، زيرا انتظار به معناي ايمان به امامت و رهبري الهي و عدالت پيشه و عشق به عدالت و ارزش هاي انساني، همراه با تلاش براي برقراري حکومت جهاني و استقرار امنيت جهاني و صلح جهاني است.
شخص منتظر بي تفاوت و بدون دغدغه نيست، بلکه در متن اجتماع بوده و در زمره مبارزان با ستم و ظلم و فساد بي عدالتي ها قرار مي گيرد تا زمينه ظهور دادگستر فراهم آيد، چرا که در اين نگاه، انتظار حرکتي هدف مند و تلاشي جهت دار است که داراي دو عنصر اساسي است: نفي وضع موجود و به دست آوردن وضعيت مطلوب با توجه به اين دو رکن اساسي انتظار، فرد منتظر همواره براي به دست آوردن شرايط مطلوب تلاش مي کند بنابراين انتظار با حرکت، پويايي، تلاش و فعاليت توام است؛ و با ايستايي و بي تفاوتي ناسازگار. در باور اين منتظران روزي خواهد رسيد که وضعيت مطلوب فرا مي رسد و جور و جفا رخت بر مي بندد، فساد و تبعيض تجاوز و آدم کشي، سلطه طلبي، انحصار، قدرت طلبي، خودکامگي و... به يک باره از بين مي رود. چرا که از ديدگاه قرآن و سنت نبوي، احاديث ائمه، متون و معارف ديني سرانجام حاکميت زمين از آن بندگان صالح خداوند است.
در اين حالت از انتظار انسان که اميد به فرداي بهتر دارد از يک سو با باطل و ستم ها در مي آميزد و از سوي ديگر با حق و عدالت در مي آميزد. اين مي طلبد که در ضمن نامطلوب دانستن وضعيت موجود تلاش براي تحقق وضع مطلوب و درصدد اصلاح آن باشد. و دين ايجاب مي کند تا از تمام امکانات لازم در اين زمينه بهره ببريم و در ترسيم فضاي حکومت جهاني مهدوي کوشش نموده و جهانيان و افکار جهان را متوجه آن کنيم تا زمينه هاي آن فراهم آيد.
چرا که اگر بخواهيم در دنياي کنوني همگام با تحولات بين المللي حرکت نماييم و هم « منتظر » به معنايي که گفته آمد، باشيم ناگزيريم حضوري فعال در تمام عرصه ها داشته باشيم و از ظرفيت هاي فرهنگ انسان ساز و پوياي انتظار، بهره هاي کافي ببريم. در مکتب عالي انتظار همان گونه که زمينه هاي تحقق حکومت جهاني را مي توان يافت، بسترها و زمينه هاي تحقق امنيت جهاني ( البته نه آن امنيتي همه جانبه و آرماني حکومت مهدوي ) را مي توان فراهم آورد، که به برخي از آنها در اين نوشتار اشاره مي گردد.
ترويج معنويت و ارزش هاي اخلاقي
در دنياي کنوني که رشد يک سويه تکنولوژي و دور ماندن انسان از حقيقت خويش و غفلت از غايت خلقت، بشريت را دچار بحران معنويت و بحران هويت نموده است؛ آن چنان که متفکران واقع گرا تنها راه نجات بشر را توجه به معنويت مي دانند، در چنين شرايطي در انتظار سازنده و پويا، که بشارت تجديد حيات معنوي بشر را مي توان يافت، و انتظار مي تواند براي انسان سرگردان و دچار بحران هويت شده امروز بازگشتي به خويشتن خويش باشد.و اگر بشر متوجه مقوله هاي معنوي شود و در پرتو آن رشد نموده و تربيت شود و براي ارزش هاي اخلاقي جاي گاه شايسته اي قائل باشد و پاي بند به اخلاق انساني گردد، و با آرامش روان در خانواده، مدرسه و اجتماع خواهد بود و اگر انسان ها از چنين آرامشي برخوردار باشند مي تواند در سطح کل و امنيت جهاني تاثير گذار باشد.
شکوفايي خرد و انديشه
يکي از مهم ترين عوامل موثر در ايجاد ناامني و بروز نزاع ها در جوامع، جهل و ناداني است. از آن طرف توسعه علم و دانش عامل مهم امنيت است.در دوران ظهور و حکومت جهاني و ايده آل و آرماني حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) دامنه علوم گسترش يافته و خرد و انديشه به شکوفايي نهايي خود مي رسد و در پرتو علم و دانش انسان ها طعم شيرين امنيت را در تمام ابعادش مي چشند امام باقر (عليه السلام) مي فرمايند:
إذا قام قائمنا وضع يده علي رؤس العباد، فجمع به عقولهم و أکمل به أحلامهم؛ (16)
قائم ما، به هنگام تحول مهم ظهور، نيروهاي عقلاني توده ها را تمرکز مي دهد، و خردها و دريافت هاي خلق را به کمال مي رساند.
همان حضرت در حديث ديگري مي فرمايند:
و تؤتون الحکمة في زمانه حتي أنّ المرأة تقضي في بيتها في کتاب الله تعالي و سنة رسول الله (صلي الله عليه و آله)؛ (17)
در زمان حکومت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به همه مردم حکمت داده مي شود تا آن جا که زنان در خانه ها با توجه به کتاب و سنت پيامبر ( صلي الله عليه و آله ) قضاوت مي نمايند.
يا درحديث گران سنگ ديگري که امام صادق (عليه السلام) فرموده اند:
علم و دانش به 27 حرف تقسيم شده است، اما تاکنون بيش از دو قسمت آن در دسترس بشر قرار نگرفته است، اما وقتي قائم ما (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قيام مي فرمايند 25 قسمت ديگر را آشکار مي کند.
آن گونه که از اين روايات و ديگر احاديث استفاده مي گردد، دوران ظهور که عصر استقرار امنيت کامل است، علم و دانش به اوج خود رسيده و در پرتوي آن عدالت، امنيت و.. آشکار مي شود.
در عصر انتظار که مقدمه ظهور است، بايد زمينه ها فراهم شود، چرا که فرموده اند: « ... فيواطئون للمهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) سلطانه » . (18)
آري، آنچه در عصر ظهور به وقوع مي پيوندد در عصر انتظار بايد بسترش فراهم آيد، و مقصود از اين زمينه سازي مي تواند زمينه سازي فرهنگي، فکري، علمي و... باشد. بنابراين، مي تواند در زمان انتظار بسترها و زمينه هاي رشد عقلي- علمي و توسعه دانش را فراهم نمود تا در پرتو آن بستر امنيت نيز حاصل گردد.
بهبود وضعيت اقتصادي
آنچه در طول تاريخ منشا و عامل بروز اختلاف و جنگ، خونريزي، ناامني بي ثباتي شده، به دست آوردن ثروت و منافع بيشتر بوده است. انسان ها در طول تاريخ براي به دست آوردن ثروت اختلاف داشته و به خاطر آن از ريختن خون يکديگر هم مضايقه نکرده اند. اگر در يک نظام اقتصادي ثروت عادلانه تقسيم شود، چنانکه در زمان ظهور چنين است، رخدادهاي ناگواري مثل جنگ، نزاع و... ظلم استضعاف رخت بر مي بندد.در دوران انتظار- که مقدمه ظهور است- بهبودي وضعيت اقتصادي مي تواند عامل ايجاد « امنيت » به شمار مي آيد. اين توان مندي را بايد منتظران دارا باشند، چرا که مسئوليت خطير منتظران که آماده سازي خود و جامعه است، برخورداري از توان مالي و اقتصادي را نيز مي طلبد.
روايات پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) و اهل بيت مکرمش سيماي اقتصادي دوران ظهور را چنين ترسيم نموده اند:
يکون في أمتي المهدي... تنعم أمتي في زمانه نعيماً لي يتنعّموا مثله قط: البر و الفاجر، يرسل السماء عليهم مدراراً و لاتدخر الارض شيئاً من نباتها..؛ (19)
در امت من مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قيام مي کند... و در زمان او مردم به نعمت هايي مي رسند که در هيچ زماني به آن نعمت ها دست نيافته اند، آسمان بر همه، هم نيکوکار و هم بدکار ببارد، و زمين چيزي از ذخاير و روييدن هاي خود را پنهان نمي کند.
در حديث شريف ديگري امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند:
إن قائمنا إذا قام أشرقت الارض بنور ربها... و يطلب الرجل منکم من يصله بماله و ياخذ منه ذکاته فلايجد أحداً يقبل منه ذلک و استغني الناس بما رزقهم الله من فضله؛ (20)
هرگاه قائم ما حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قيام کند، زمين با نور خداي متعال نوراني مي گردد و شما براي دادن مال يا زکات دنبال کسي مي گرديد، کسي را نمي يابيد که از شما قبول کند و مردمان همه به فضل الهي بي نياز مي گردند.
در حکومتي که عدالت در تمام ابعادش گسترش مي يابد تأمين معيشت کل جامعه بشري، و ايجاد وفاق و امنيت اقتصادي مورد تأکيد است.
از سوي ديگر، روشن است فقر و تهي دستي در فساد و بي عفتي، ناامني و... تأثيري ترديد ناپذير دارد. پي آمدهاي بسيار ناگوار بر جامعه و فرد مي گذارد و آدمي را دچار رکود و سستي نموده و حيثيت انساني و اجتماعي او را به مخاطره مي اندازد. بنابراين، بسياري فقر و تهي دستي را يکي از عوامل بي ثباتي و ناامني اجتماعي شمرده اند.
بهبودي وضعيت اقتصادي و توجه به رفاه و تأمين نيازهاي معيشتي انسان مي تواند قدمي براي ايجاد امنيت باشد.
دوران انتظار که دوران فراموشي تکاليف نيست، بلکه دوران مسئوليت هاي خطير و فراهم آوردن مقدمات ظهور است، در پيشرفت و رونق اقتصاد ( سالم ) نيز بايد تلاش شود، چرا که وظيفه منتظران که آماده سازي خود و اجتماع است، برخورداري از توان مالي و اقتصادي را نيز مي طلبد. علاوه بر اين که براي زدودن فقر از چهره اجتماع و تامين امنيت اقتصادي و در پرتو آن استقرار امنيت رواني و همه جانبه بايد تلاش نمود، بهره مندي از امکانات مادي از بعد ديگر هم مي تواند براي منتظران مورد توجه باشد، و آن عبارت است از: تبليغ و گسترش دين و معارف که نيازمند هزينه است « حفظ دين و فرهنگ ديني و ديگر مظاهر و شئون دين و هم چنين گسترش و تبليغ آن نيازمند قدرت مالي و اقتصادي است.
جامعه متدين بايد بکوشد تا از راه کسب حلال- چه کشاورزي چه صنعتي و چه ديگر راه ها- توانگر و با تمکن باشد تا آن توان گري و توان مندي را به هنگام لزوم در خدمت نشر دين خدا و آرمان هاي والاي انساني به کار گيرد. » (21)
نويد « اميد واقعي »
امروزه مکاتب مادي و بينش ها و گرايش غير الهي از تصوير روشن فرداي جهان و ارائه آينده انساني و اميد به نجات انسان بحران زده ناتوانند. تفکرات غير وحياني، قادر به طراحي آينده روشن و ترسيم مدينه فاضله، و آرماني براي بشر دچار بحران هاي گوناگون شده، نيست. در چنين مکاتب و تفکرهايي نه تنها نجات بشر از بدبختي ها و اندوه و رنج او دشوار مي نمايد، بلکه او را از آينده مايوس نموده و در نتيجه به دليل نداشتن اميد به آينده، بشريت را دچار رکود، خمودگي و افسردگي و اضطراب نموده است؛ بدين ترتيب امنيت رواني فرد و اجتماع سلب شده است.بي ترديد کساني که به آينده خويش و انسانيت نمي انديشند، و يا براي آينده، فرداي بهتر نمي يابند و اميدي به بهبود و رفع بحران هاي بسيار جدي و فراگير و همه جانبه که تمام ابعاد جهاني و جامعه بشر را گرفته است، نداشته باشند، چنين انسان و انسان هايي نااميد، افسرده و سرخورده و محکوم به مرگ تدريجي اند و چنين افرادي بدون ترديد « امنيت » را در هر سطحي چه فردي و اجتماعي به مخاطره مي اندازند، چرا که سلامت و امنيت جامعه در پرتو امنيت روحي و رواني افراد تامين مي گردد، و اگر کسي به آينده و فردانگران بوده و يا هيچ اميد نسبت به فردا نداشته باشد از سلامت رواني برخوردار نبوده و دچار اضطراب و پژمردگي روحي مي گردد. به گفته آن انديشمند: « بزرگ ترين خدمت به بشريت اميد دادن به آن است و بزرگ ترين خدمت گزاران عالم بشريت همان اشخاص هستند که توانستند بشر را اميدوار نگاه دارند... » . (22)
در اين بين مقوله « انتظار » به خصوص در آموزه هاي شيعي مي تواند « اميد واقعي » براي فردايي بهتر و آينده اي به دور از بحران هاي کنوني، بدون ظلم و تبعيض و ستم را براي جهان و بشريت نويد دهد.
اميد به تحول بزرگ و رويداد عظيم قيام حضرت حجت، امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) روح و قوام بخش انتظار است. در فرهنگ انتظار، اميد به آينده اي زيبا و انساني ترسيم شده است. در مکتب زنده و پوياي « انتظار » بحران هاي کنوني و رنج و اندوه بشر از وضعيت نامطلوب موجود، پايان پذير تصوير شده و وضعيت مطلوب نويد داده شده است. در پرتو اين تفکر و بينش، انسان از يأس، سرخوردگي و افسردگي رهايي مي يابد. چنان که انسان منتظر تربيت يافته در مکتب انتظار فعال، پويا، با نشاط و برخوردار از سلامت رواني است. به اين اميد بخشي انتظار، در متون روشني بخش دين اسلام اشاره شده است، امام علي (عليه السلام) در اين باره مي فرمايند:
انتظروا الفرج و لايتأسوا من روح الله... فإن أحبّ الاعمال إلي الله عزوجلّ انتظار الفرج؛ (23)
چشم به راه فرج باشيد، و از رحمت الهي نااميد مباشيد، زيرا که بهترين اعمال در نزد خداوند انتظار فرج است.
در حديث شريف به اميد براي گشايش و چشم به راه بودن و پرهيز از ياس و نااميدي اشاره شده است.
در حديث شريف ديگري اميرمومنان (عليه السلام) آينده را چنين ترسيم مي نمايند:
ألا و من أدرکها منّا يسري فيها بسراج منير، و يحذ و فيها علي مثال الصالحين، ليحلّ فيها ربقاً، و يعتق فيها رقاً، و يصدع شعباً، و يشعب صدعاً في سترة عن الناس لا يبصر القائف أثره و لو تابع نظره...؛ (24)
آگاه باشيد کسي که از ما آن روزگار سياه و پرفتنه را دريابد و با چراغ روشن در آن گام مي نهد، به نور امامت و ولايت آن تاريکي ها را از هم مي شکافد و با روش و منش شايستگان رفتاري مي نمايد، تا بندها را بگشايد و بشريت را از اسارت قيد و بند ( هواي نفس ) رهايي بخشد، اجتماع کفر را پراکنده و پراکندگي اسلام را جمع نمايد،[ آن حضرت اين کارها را انجام مي دهد ] و از ديده ها پنهان است...
ترسيم عدالت مهدوي
يکي ديگر از ابعاد مهم انتظار و اميد به آينده که از آن بيشتر سخن رفت، و مي تواند نقشي در استقرار امنيت داشته باشد نشان دادن و به تصوير کشيدن عدالت همه جانبه حکومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است. ترديدي وجود ندارد که عدالت خواهي از خصلت هاي فطري انسان هاست و از اين رو انسان ها با هر اعتقاد و هر شرايط سياسي و اجتماعي خواستار تحقق عدالت در همه ابعاد مي باشند و باز ترديدي نيست که عدم اجراي عدالت و وجود ستم و تبعيض ها باعث بروز انواع ظلم، و ايجاد ناهنجاري ها و ناامني ها مي گردد. تحقق عدالت در قرآن از رسالت هاي مهم انبيا شمرده است.( لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَ أَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ )؛ (25)
رسولان خود را با دلايل روشن ارسال کرديم و با آنان کتاب و ميزان را فرستاديم تا در بين مردم دادگري کنند.
امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) با ظهورش و تاسيس حکومت توحيدي اش با از بين بردن موانع درک حقايق و معارف الهي و از بين بردن مظاهر کفر و شرک، عدالت، آرزوي ديرين و هميشگي بشر، را در همه شئون مختلف جامعه بشري پياده مي نمايد. گرچه حکومت مهدوي داراي آثار مهمي چون استقرار امنيت همه جانبه، اجراي احکام اسلام، حاکميت توحيد، تحول در تفکرات، تاسيس حکومت بر مبناي توحيد، ارتقا و تعالي افراد، تساوي اموال و از بين رفتن فقر و فساد و... است و اما عدالت و اجراي آن در همه ابعاد از مهم ترين رخ دادهاي آن عصر طلايي است.
حضرت حجت با برداشتن موانع رشد و کمال انسان و رهايي انسان از قيد و بندها زمين را سراسر از عدل مي نمايد: « ... يملا الارض به عدلاً و قسطاً کما ملئت جوراً و ظلماً.. (26)
در حکومت مبتني بر عدل، در سه جهت، تحول ايجاد مي گردد، که مي تواند مؤلفه هاي امنيت باشد:
1- رابطه انسان با خود:
در قبل اشاره شد که رشد خرد و دانش در تامين رفاه و امنيت نقشي به سزا دارد در حکومت حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به دليل رشد عقل و تفکر و سلطه آن بر نفس و احساس، زمينه بسياري از نابساماني هاي اجتماعي و عدم امنيت از بين مي رود.2- رابطه انسان با جامعه:
در پرتوي تحقق عدالت و اقتدار و حاکميت حکومت توحيدي امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) روابط اجتماعي، سياسي و اقتصادي بر مبناي عدل پايدار مي گردد.3- رابطه انسان و طبيعت:
در حکومت جهاني مهدوي تمامي روابط اجتماعي بر مبناي عدل و عدالت پايدار مي گردد و با هدايت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بينش ها و روش ها متحول شده و انقلابي عظيم رخ مي دهد که در پرتوي آن طبيعت با انسان سازگار و از در صلح و آشتي ارتباط دارد. که در نتيجه آن، همه جاي زمين سرسبز و خرم مي گردد، و زمين گنج هاي خود را آشکار مي نمايد. از آسمان باران هاي پربرکت نازل مي شود، چرا که اگر به فرموده قرآن مردم مناطق و سرزمين ها ايمان بياورند و وارسته و شايسته باشند و پارسايي در پيش گيرند حتما برکات آسمان و زمين براي آنان فرستاده مي شود: ( وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ ). (27)و اگر اوضاع جهان چنين شود- که خواهد شد- فقر و فاصله هاي طبقاتي که مهم ترين عوامل زمينه ساز عدم امنيتي باشند از بين مي رود، که اين امنيت را قرآن در آيه 55 سوره نور وعده داده است که قبلاً بحثي از آن گذشت.
براساس ديدگاه اسلامي و به خصوص شيعي، تحقق عدالت در سطوح مختلف، در حکومت جهاني حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) تحقق مي يابد و اين عدالت فراگير و همه جانبه است.
عدالت در حکومت جهاني حضرت در سطوح و ابعاد مختلف پياده مي شود. از جمله:
عدالت اقتصادي، درروايات آمده است که در حکومت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فقر و فقير وجود نخواهد داشت و اين بدين جهت است که اموال به درستي ميان مردم توزيع مي شود.
عدالت امنيتي: در حکومت جهاني امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) امنيت در تمام ابعاد آن، امنيت فردي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي، اخلاق و رواني براي همه پديد مي آيد. تا آن جا صلح و امنيت استقرار مي يابد که ائمه (عليهم السلام) بيان داشته اند، در آن زمان کينه ها بيرون ريخته مي شود، حتي حيوانات نيز با هم سازگاري مي کنند. و امنيت به حدي است که اگر خانمي به همه زيور خود از عراق به شام برود چيزي و کسي او را تهديد نمي کند. آمد و شد خانمي از عراق تا شام بدون هيچ گونه آزار و مزاحمتي با آرامش و اطمينان، امنيت جهاني را با تمام ابعاد به خوبي براي ما ترسيم مي نمايد.
عدالت فرهنگي: گرچه امروز بشر به لحاظ علم و دانش، رشد سريع و فراواني داشته است، اما به دليل رشد يک جانبه به امور دنيايي و مادي و غفلت از معنويت و به دليل اين که قدرت مندان و سلطه گران دنياي امروز آن را در اختيار دارند، رشد و شکوفايي علمي امروز که عامل مهمي در رفاه، امنيت و... انسان است نتوانسته بشريت را از دام هاي جهل و ناداني و خرافات رهايي بخشد. اما در حکومت جهاني حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) دانش بشر شکوفا شده و در دسترسي همه انسان ها قرار مي گيرد که به احاديثي در اين زمينه قبلا اشاره شده است.
عدالت اجتماعي: در حکومت جهاني امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) که دين اسلام ديني فراگير و ارزش هاي الهي- انساني حاکميت مي يابند، تعارض قدرت هاي مختلف از بين مي رود عوامل فرهنگي، اقتصادي، فکري و... عدم تحقق عدالت از بين مي روند، لذا عدالت اجتماعي، با تاسيس حکومت واحد جهاني تحقق مي پذيرد. بررسي و تحقيق ابعاد عدالت فراگير حکومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در اين نوشتار نمي گنجد. عدالت اجتماعي با همه ابعادش، که مورد تاکيد قرآن کريم و سنت پيامبر (صلي الله عليه و آله) و ائمه معصومين و انبياي الهي بوده است، در زمان ظهور امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) تحقق مي پذيرد، اما در عصر انتظار مي بايست بشريت را از اين دوران و اين سرانجام نيک با خبر کرد، بايد چنين عدلي را پيشاپيش اميد داد و تصاوير آن را نشان داد و تا انسان هم اميدوار به آينده گردد و هم زمينه هاي مناسب را براي چنين تحولي فراهم آورد. چرا که يکي از ابعاد مهم « انتظار » اميد به آينده و نشان دادن گوشه هايي از عدالت آن دوارن است، تا با شناخت از آن سمت سوي حرکت و تلاش جهت دار گردد و از سرگرداني ها و ترديدها رهايي يابد. به رغم کساني که ادعا مي کنند، هيچ مدينه فاضله جهاني برتر از وضع کنوني در جامعه جهاني وجود ندارد، بايد تلاش کنيم تا فضاي پذيرش جامعه جهاني مهدوي فراهم شود و امروز چنين بستري فراهم است.
آية الله مکارم شيرازي در اين خصوص مي نويسد: « همان گونه که نور آفتاب و نسيم هاي روح بخش و ابرهاي باران و ساير مواهب و نيروهاي جهان طبيعت به اين مرزها [ نژاد، جغرافيا، تفاوت رنگ ها و زبان ها و..] ابداً توجيهي ندارند و همه روي کره زمين را دور مي زنند و دنيا را عملاً يک کشور مي دانند، اما انسان ها نيز به همين مرحله از رشد فکري برسيم. » سپس مي افزايد: « و اگر خوب دقت کنيم مي بينيم اين طرز تفکر در ميان آگاهان و روشنفکران جهان در حال تکوين و تکامل است، و روز به روز بر تعداد کساني که به مسئله « جهان وطني » مي انديشند افزوده مي شوند » . (28)
بنابراين جامعه منتظران و اجتماعات انساني در پرتو خرد و انديشه و تعالي فرهنگ به اين سطح از شعور و آگاهي خواهند رسيد که پذيراي حکومت واحد جهان شمول با رهبري حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) که ره آورد آن عدالت فراگير، استقرار امنيت کامل، حاکميت دين، محوري بودن توحيد، اجراي احکام و حقوق و... است؛ باشند.
پي نوشت ها :
1- نشريه موعود شماره يک، سال 76، ص 37.
2- در اين باره آية الله ناصر مکارم شيرازي چنين مي نويسد: « ايمان به ظهور مصلح جهاني جزئي از عشق به آگاهي، عشق به زيبايي، و عشق به نيکي ( سه بعد از ابعاد چهارگانه روح انسان ) است علاقه انسان به پيشرفت و تکامل، به دانايي و زيبايي، به نيکي و عدالت، علاقه اي است اصيل، هميشگي و جاوداني و انتظار ظهور يک مصلح بزرگ جهاني آخرين نقطه اوج اين علاقه است ( مهدي انقلابي بزرگ، ص 95 ).
3- فتح، آيه 28.
4- صف، آيه 9.
5- قصص، آيه 5.
6- آل عمران، آيه 19.
7- الميزان، ج4، ص 226.
8- بحارالانوار، ج52، ص 122.
9- همان، ج52، ص 125.
10- همان، ج52، ص 122.
11- قيام و انقلاب مهدي، ص 62.
12- اين تعبير در کتاب انتظار، مذهب اعتراض، ص 25 آمده است.
13- همان، 63.
14- خورشيد مغرب، ص 263.
15- نور، آيه 55.
16- بحارالانوار، 52، ص 336.
17- همان، 52، ص 352.
18- منتخب الاثر، ج2، ص 319.
19- بحارالانوار، ج51، ص 78.
20- همان، ج52، ص 337.
21- محمد حکيمي، جهاني سازي مهدوي و جهاني سازي، غربي، ص 241.
22- گوستاولوبون، مباني وحي نظور ملل، به نقل از: جهاني سازي مهدوي و جهاني سازي غربي، ص 130.
23- بحارالانوار، ج52، ص 123.
24- نهج البلاغه، ص 387.
25- حديد، آيه 52.
26- منتخب الاثر، ص 302.
27- اعراف، آيه 96.
28- مهدي انقلابي بزرگ، ص 82.
* قرآن.
1- نهج البلاغه، ترجمه محمد علي انصاري قمي قم، نوين، تهران، بي تا.
2- حکيمي، محمد، جهاني سازي مهدوي و جهاني سازي غربي، قم، دليل ما، 1385.
3- حکيمي، محمدرضا، خورشيد مغرب، دليل ما، قم، 1382.
4- شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان.
5- لصافي گلپايگاني، لطف الله، منتخب الاثر امام الثاني عشر (عليه السلام)، ج2، 1422 ق، بي نا.
6- طباطبائي، سيدمحمد حسين، الميزان، ترجمه؛ محمد رضا صالحي کرماني؛ بنياد علمي فکري علامه طباطبايي، 1366.
7- مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، دار الحياء التراث العربي، بيروت، 1403 ق، 1983 م.
8- مزيناني، علي، انتظار، مذهب اعتراض، [بي تا، بي نا].
9- مطهري، مرتضي، قيام و انقلاب مهدي از ديدگاه فلسفه تاريخ، صدرا، رجب، 1398 ق.
10- مکارم شيرازي، ناصر، مهدي انقلابي بزرگ، هدف، قم، بي تا.
11- موعود، شماره 1، سال 1376.
منبع مقاله :
مکارم شيرازي ...{ و ديگران }، (1387)، گفتمان مهدويت، قم: موسسه بوستان کتاب، چاپ اول