سلام علیکم دختری هستم 32 ساله، به دلیل سهل انگاری والدینم بویژه پدرم در کودکی دچار عارضه ای در صورت...

سلام علیکم دختری هستم 32 ساله، به دلیل سهل انگاری والدینم بویژه پدرم در کودکی دچار عارضه ای در صورت هستم که تمام زندگی ام را تحت الشعاع قرار داده است. مشکل من عارضه صورتم نیست چرا که با آ ن کنار آمده ام. مشکل اساسی نوع رفتار با پدرم می باشد. از آنجایی که پدرم بسیار خودخواه و لجباز و یک دندنه است، فقط به حرف خودش عمل می کند و به هیچ وجه نصیحت پذیر نیست زندگی مان دچار مشکلاتی بود که یک نمونه اش هم مشکل صورت من است. بنابراین این امر در رفتار ما هم با پدرم تاثیر می گذارد. بمانند خودشان در ظاهر زیاد با ایشان مهربان نیستیم و گاهی پرخاش می کنم و گاهی که حرف های کنایه آمیز می گویم. از صمیم قلب راضی به این کارها نیستم و پدرم را به عنوان فردی ناآگاه بخشیده ام سعی می کنم خودم را با دلایل مختلف آرام کنم ولی وقتی به مقام عمل می رسم کنترل را از دست می دهم. دوست ندارم به پدرم بی احترامی کنم مخصوصا که الان پیر و خانه نشین شده است. آرزویم این است که طبق فرموده خداوند به والدینم احسان کنم و کوچکترین به احترامی هم انجام ندهم ولی هرچه تلاش می کنم کمتر نتیجه می گیرم. لازم به ذکر است که مشکل اصلی من در برخوردهای ظاهری است وگرنه در جاهای مختلف هرکاری که از دستم برآید انجام می دهم. در نبود مادرم خیلی به پدرم می رسم، گاهی اوقات در برابر خواهران و برادران از پدرم دفاع می کنم و... رابطه ام با مادرم خوب است و مشکل خاصی ندارم که البته آن هم به دلیل اخلاق بسیار خوب مادرم می باشد. لطفا مرا راهنمایی کنید.
پنجشنبه، 4 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

سلام علیکم دختری هستم 32 ساله، به دلیل سهل انگاری والدینم بویژه پدرم در کودکی دچار عارضه ای در صورت...

( تحصیلات : طلبه ، 32 ساله )

سلام علیکم
دختری هستم 32 ساله، به دلیل سهل انگاری والدینم بویژه پدرم در کودکی دچار عارضه ای در صورت هستم که تمام زندگی ام را تحت الشعاع قرار داده است.
مشکل من عارضه صورتم نیست چرا که با آ ن کنار آمده ام. مشکل اساسی نوع رفتار با پدرم می باشد. از آنجایی که پدرم بسیار خودخواه و لجباز و یک دندنه است، فقط به حرف خودش عمل می کند و به هیچ وجه نصیحت پذیر نیست زندگی مان دچار مشکلاتی بود که یک نمونه اش هم مشکل صورت من است. بنابراین این امر در رفتار ما هم با پدرم تاثیر می گذارد. بمانند خودشان در ظاهر زیاد با ایشان مهربان نیستیم و گاهی پرخاش می کنم و گاهی که حرف های کنایه آمیز می گویم.
از صمیم قلب راضی به این کارها نیستم و پدرم را به عنوان فردی ناآگاه بخشیده ام سعی می کنم خودم را با دلایل مختلف آرام کنم ولی وقتی به مقام عمل می رسم کنترل را از دست می دهم. دوست ندارم به پدرم بی احترامی کنم مخصوصا که الان پیر و خانه نشین شده است. آرزویم این است که طبق فرموده خداوند به والدینم احسان کنم و کوچکترین به احترامی هم انجام ندهم ولی هرچه تلاش می کنم کمتر نتیجه می گیرم.
لازم به ذکر است که مشکل اصلی من در برخوردهای ظاهری است وگرنه در جاهای مختلف هرکاری که از دستم برآید انجام می دهم. در نبود مادرم خیلی به پدرم می رسم، گاهی اوقات در برابر خواهران و برادران از پدرم دفاع می کنم و...
رابطه ام با مادرم خوب است و مشکل خاصی ندارم که البته آن هم به دلیل اخلاق بسیار خوب مادرم می باشد.
لطفا مرا راهنمایی کنید.


مشاور: hassan najafi

بسم الله الرحمن الرحيم خواهر گرامي ما شما را درك مي كنيم منتها بايد عرض كنم طبق آيات قران و روايات هيچ بلا و مصيبتي به كسي نمي رسد مگر با اذن خداست و آن به خاطر اعمال انسانهاست . البته اين مشكلي كه براي شما بوجود آمده ممكن است به خاطر عمل شما نباشد اما يك امتحاو و ابتلاي الهي است . شما بايد بپذيريد كه هيچ كار عمد براي اين موضوع از جانب پدر شما نبوده اما به هرحال هر انساني ولو سهوي به خاطر سهل انگاري بايد جوابگوي خدا و خلق باشد . سعي كنيد اولا كاملا با اين موضوع كنار بياييد و اين را صرفا امتحاني براي خود بپنداريد و يقينا هر امتحاني در صورت قبولي جايزه و بهايي ارزشمند و والا دارد چه در دنيا و چه در آخرت . پس شاكر خدا باشيد و همه امور را به او بسپاريد چرا كه او به احوال شما آگاه تر است . در ضمن اگر يقين داريد كه مقصر فرد خاصي است مثل پدرتان ، بهترين كار استغفار و طلب آمرزش از جانب خدا براي ايشان است . اين عمل شما يقينا مورد رضاي خداوند و رحمت او را شامل مي شود . در دعايي از امام سجاد عليه السلام آمده كه ظاهرا در دعاي ابوحمزه است به اين الفاظ : اللهم اغفر لي و لوالدي و ارحمهما كما ربياني صغيرا اجزهما بالاحسان احسانا و بالسيئات غفرانا : خدايا مرا و والدين مرا ببخش و بر آن دو رحم كن همانگونه كه بر من رحم كردند و مرا از كوچكي بزرگ كردند . در مقابل احسان آنها به آنها احسان كن و در برابر گناهان آنها آمرزشت را شامل حال آنها كن . خواهر گرامي آموزه هاي دين يقينا بهترين راه را جلوي ما مي گذارند پس حتما به آن تاسي كنيد . قران كريم فرموده هر چه والدنتان پير تر و مسن مي شوند بيشتر مراعات آنها را بكنيد چرا كه روبه ضعف و احساس مي روند و بسيار عاطفي ميشوند . سعي كنيد همواره با ايشان به مهرباني برخورد كنيد اين براي شما بسيار خوب است . اين را در نظر بگيريد كه او چه مشكلاتي را تحمل كرده تا اين خانواده شكل گرفته و كانون آن پابرجا بوده . سختي كار ، مخارج و .... همه و همه باري سنگين بر روي يك پدر است . به هر حال شما الان در امتحان بزرگتري هستيد بايد از او دلجويي كنيد او را نوازش و دلگرم به زندگي كنيد . خستگي يك عمر را با كلمات زيبا به راحتي تبديل كنيد . حمايت شما مي تواند باعث اميدواري او شود . چنين نباشد كه در خانواده بي احترام و سرشكسته شوند و .... ان شاء الله خداوند ما را خادمان پدر و مادر قرار دهد و از رضاي الهي دور نفرمايد . موفق باشيد .



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.