با سلام مجدد.طبقه بندی احکام به اولیه و ثانویه طبق چه معیاری است؟آیا همان معیار ها مشمول حکم کلی گذر...

با سلام مجدد.طبقه بندی احکام به اولیه و ثانویه طبق چه معیاری است؟آیا همان معیار ها مشمول حکم کلی گذر زمان نیستند؟آیا خدا با تغییر قبله قصد این را نداشت که نشان دهد که یکی از مهمترین دستورات یعنی همان قبله نیز قابل تغییر است چه رسد به سایر احکام؟آیا خدا باید تک تک مصادیق تغییر را بیان میکرد تا مردم به امکان تغییر توجه کنند یا ذکر چند مورد و نشان دادن امکان تغییر کفایت میکرد؟و در مورد حرام و حلال, ایا این دو غیر از نتیجه همان احکام ,مگر چیز دیگری ست؟عدم تغییر این دو تابع عدم تغییر احکامند و تغییر هر حکمی باعث تغییر آن دو میشود.آیا خوردن گوشت میت در شرایط اضطرار تغییر حرام به حلال به علت تغییر شرایط نیست؟پس مقتضیات زمان در دین به رسمیت شناخته شده و از مردم خواسته شده در این امور تدبر کنند.
دوشنبه، 15 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

با سلام مجدد.طبقه بندی احکام به اولیه و ثانویه طبق چه معیاری است؟آیا همان معیار ها مشمول حکم کلی گذر...

( تحصیلات : دکترا ، 28 ساله )

با سلام مجدد.طبقه بندی احکام به اولیه و ثانویه طبق چه معیاری است؟آیا همان معیار ها مشمول حکم کلی گذر زمان نیستند؟آیا خدا با تغییر قبله قصد این را نداشت که نشان دهد که یکی از مهمترین دستورات یعنی همان قبله نیز قابل تغییر است چه رسد به سایر احکام؟آیا خدا باید تک تک مصادیق تغییر را بیان میکرد تا مردم به امکان تغییر توجه کنند یا ذکر چند مورد و نشان دادن امکان تغییر کفایت میکرد؟و در مورد حرام و حلال, ایا این دو غیر از نتیجه همان احکام ,مگر چیز دیگری ست؟عدم تغییر این دو تابع عدم تغییر احکامند و تغییر هر حکمی باعث تغییر آن دو میشود.آیا خوردن گوشت میت در شرایط اضطرار تغییر حرام به حلال به علت تغییر شرایط نیست؟پس مقتضیات زمان در دین به رسمیت شناخته شده و از مردم خواسته شده در این امور تدبر کنند.


مشاور: hassan najafi

دوست گرامي حکم، شامل‌ احکام‌ اولیه‌ و ثانویه‌ می‌باشد: الف) احکام‌ اولیه، شامل‌ همة‌ تکالیف‌ و وظایف‌ اسلامی‌ است‌ که‌ با کوشش‌ و اجتهاد فقهأ از منابع‌ اربعه‌ (کتاب‌ و سنت‌ و اجماع‌ و عقل) استنباط‌ شده‌ و در اختیار مسلمانان‌ گذاشته‌ می‌شود. اما احکام‌ اولیه‌ مربوط‌ به‌ همة‌ افعال‌ و اعمال‌ مکلفین‌ است‌ که‌ به‌ هیچ‌وجه‌ قابل‌ تغییر نمی‌باشند، لذا موضوع‌ مشورت‌ و اظهارنظر نمی‌شوند. این‌ احکام‌ عبارتست‌ از واجبات‌ و محرمات‌ و مستحبات‌ و مکروهات‌ و مباحات‌ اولیه‌ که‌ هیچ‌ یک‌ از اعمال‌ مکلفین، خارج‌ از این‌ احکام‌ نیست، مانند نماز و روزه‌ و حج‌ و زکات‌ و خمس‌ و جهاد و دفاع‌ و احکام‌ اولیه‌ مربوط‌ به‌ معاملات‌ و حدود و دیات‌ و احکام‌ اولیه‌ مربوط‌ به‌ آئین‌ دادرسی‌ و شهادت‌ و غیرذلک‌ و محرمات‌ مانند میخواری، قماربازی، قتل‌ نفس‌ و غیرذلک. این‌ احکام‌ اگرچه‌ با نظر به‌ موقعیت‌های‌ گوناگون‌ مکلفین، متنوع‌ می‌باشند، مانند مسافر و حاضر و مضطر و مجبور و وضع‌ عادی‌ و غیرعادی‌ و غیرذالک، با نظر به‌ ارتباطات‌ شدید شئون‌ اجتماعی‌ مسلمین‌ با یکدیگر و با جوامع‌ بیگانه، اختلاف‌ در فتوی‌ و احکام‌ که‌ به‌ جهت‌ نظری‌ بودن‌ منابع‌ فتوی، یک‌ امر طبیعی‌ است‌ و نباید موجب‌ اختلال‌ زندگی‌ مسلمین‌ بوده‌ باشد. بدین‌ جهت‌ است‌ که‌ فتاوی‌ و احکام‌ مربوط‌ به‌ حیات‌ اجتماعی‌ حتماً‌ باید با شورای‌ فقاهتی‌ و رهبری‌ صادر شده‌ و در اختیار جامعه‌ گذاشته‌ می‌شود و درغیراینصورت، ضررهای‌ قابل‌ توجهی، جامعه‌ را مختل‌ خواهد کرد و به‌ هرج‌ و مرج‌ می‌انجامد. ب) احکام‌ ثانویه، عبارتند از احکامی‌ که‌ فقهای‌ جامع‌الشرایط‌ با نظر به‌ خصوصیات‌ و شرایط‌ و موقعیت‌های‌ مقتضی‌ فردی‌ و اجتماعی‌ صادر می‌نمایند. مانند حکم‌ تحریم‌ استفاده‌ از تنباکو که‌ مرحوم‌ آیة‌الله‌ العظمی‌ آقا میرزا محمدحسن‌ شیرازی‌ رحمة‌الله‌ علیه‌ صادر فرمودند. يك نكته ديگر مي گوييم اينست كه نسخ آيات قرآن كه بصورت وحي نازل شد اينها دائمي است اما احكام ثانويه در مقطع زمان است . يقينا قرآن نمي آيد بگويد الان به طرف قبله نماز بخوانيد مدتي ديگر به طرف جاي ديگر و مدت ديگر به طرف جاي بعدي . مثالي كه براي اضطرار زده ايد اولا همه گير نيست يعني شامل همه مخاطبين قران نمي شود ثانيا مقطعي است . در نتيجه قرآن حكم كلي و ثابت را بيان مي كند و تصرف در احكام را طبق شرايط زمان به مجتهد جامع الشرايط مي گذارد . كلام خدا ديگر قابل تغيير نيست چرا كه شرايط تغيير از جمله نبي مرسل و وحي نيز وجود ندارد و خاتميت يعني كامليت دين . اين شبهه اي كه در فكر شماست همه اينها احكام جزئي است كه مي شود در طي مقطعي آن را با حكمي حل و فصل كرد و ديگر نيازي به تغيير اصل موضوع نيست . مثلا به مناسبت رفتارهاي بد سياسي عربستان مثلا ولايت فقيه دستور دهند كسي به حج نرود و حكم نافذ است اما دليلي نيست كه خدا بيايد آيه قرآن كه سفارش به رفتن حج است را تغيير بدهد . اين حكم ممكن است مقطعي باشد و همه گير نباشد . انديشه كنيد .



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.