با سلام مجدد.اگز احکام اولیه از منابعی که یکی از آنها عقل است قابل استنتاج است,پس طبق همان عقل احکام...
با سلام مجدد.اگز احکام اولیه از منابعی که یکی از آنها عقل است قابل استنتاج است,پس طبق همان عقل احکام اولیه نیز قابل تغییر و تعطیل هستند.مثلا حکم نماز جمعه که صراحتا در قرآن است به علت نبودن شرایط به مدت 14 قرن اجرا نشد پس میتوان زمانی را که شما موقت میخوانید تا این اندازه بسط داد.محور تمامی ادیان عدالت است و تمامی احکام حول این محور میچرخند و جهت جلوگیری از آسیب به این رکن رکین احکام باید تغییر یابند.مثلا تعطیل حکم روزه برای بیمار عین رعایت عدالت فردی است.پس تغییر احکامی مانند تعدد زوجات یا دیه زن و مرد و ..... محتمل بل لازم است.تا فلسفه احکام با تدبر و تعقل بدست نیاید,حکایت همان حکایت حدیث صحیح پیامبر در مورد استحباب خضاب ریش است که شهید مطهری نقل میکند.شاید با تدبر و تهور در ایراد فتاوی بسیاری از احکام تغییر یافتند؟؟؟فراموش نکتیم که عقل یکی از منابع چهارگانه است و کدام عقل است که از تغییرات زمانه مستثنی باشد؟
مشاور: hassan najafi
دوست گرامي بايد عرض شود كه درست است كه عقل يكي از منابع اربعه احكام است اما چه عقلي ؟ عقلي كه ثابته و قطعيه و عقل بما هو عقل است نه هر عقلي را ما اجازه تصرف بدهيم . در ضمن عقل در همه احكام نمي تواند داخل شود . شما اگر مي خواهيد با اين عقل كاملا آشنا شويد حتما كتاب فقه و عقل نوشته استاد ابوالقاسم عليدوست را بخوانيد تا ويژگي هاي اين عقل كه تصرف مي كند در احكام را بشناسيد . موفق و پيروز باشيد .
