شبنم

سلام و خسته نباشيد به شما ميخواستم اگر ميشه در اين مورد منو راهنمايي كنيد. من 6 ساله كه با يكي از اقوام...

سلام و خسته نباشيد به شما ميخواستم اگر ميشه در اين مورد منو راهنمايي كنيد. من 6 ساله كه با يكي از اقوام ازدواج كردم دوره نامزديمون بد نبود با وجود مشكلاتي زيادي ازدواج كردم و از خانواد خودمون دور شدم به شهر ديگه اي كه شوهرم كار ميكرد رفتم 2سال يك جا و4ساله جاي ديگه شوهرم خيلي آدم تنديه با كوچكترين حرف از كوره در ميره و قيافه حق به جانب ميگيره سالهاي اولي بود كه فهميدم با يك دختره كه خيليي از ما دور بودن ارتباط داره چيزي نميگفتم ولي بعد از يك تا دو سال ديدم نه تمومي نداره حتي حاظر شده بود كه زن دوم بشه بهش گفتم دست از كارت بكش ولي نميدونم ولي مثل اينكه ارتباطشون كمتر شده .خودم كارمند هستم نميتونم هميشه با شوهر زمان تعطيلاتش به شهرمون برم ولي با اين وجود با اينكه من مشكلات زيادي تو اين شهر دارم من و بچمو تنها ميزاره و ميره و هميشه ادعا ميكنه تازه خيلي بهش بد ميگزره از چند وقت پيش شنيدم كه با يك زن ارتباط داره و اونو صيغه كرده و گويا اين وسط بچه دار شده و مشكلات انداختنش و از اين حرفها بازم من به رو خودم نياوردم نميدونم چكار كنم حالم بهم ميخوره وقتي ميببينمش تازه كلي غرغر ميكنه كه اين و اونه و چند روزي يكبار زندگي خانوادمو بهم ميرزه فحش ميده و هر كاري دلش بخواد .كمكم كنيد و راه حلي جلو پام بزاريد
سه‌شنبه، 22 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

شبنم

سلام و خسته نباشيد به شما ميخواستم اگر ميشه در اين مورد منو راهنمايي كنيد. من 6 ساله كه با يكي از اقوام...

شبنم ( تحصیلات : لیسانس ، 29 ساله )

سلام و خسته نباشيد به شما
ميخواستم اگر ميشه در اين مورد منو راهنمايي كنيد. من 6 ساله كه با يكي از اقوام ازدواج كردم دوره نامزديمون بد نبود با وجود مشكلاتي زيادي ازدواج كردم و از خانواد خودمون دور شدم به شهر ديگه اي كه شوهرم كار ميكرد رفتم 2سال يك جا و4ساله جاي ديگه شوهرم خيلي آدم تنديه با كوچكترين حرف از كوره در ميره و قيافه حق به جانب ميگيره سالهاي اولي بود كه فهميدم با يك دختره كه خيليي از ما دور بودن ارتباط داره چيزي نميگفتم ولي بعد از يك تا دو سال ديدم نه تمومي نداره حتي حاظر شده بود كه زن دوم بشه بهش گفتم دست از كارت بكش ولي نميدونم ولي مثل اينكه ارتباطشون كمتر شده .خودم كارمند هستم نميتونم هميشه با شوهر زمان تعطيلاتش به شهرمون برم ولي با اين وجود با اينكه من مشكلات زيادي تو اين شهر دارم من و بچمو تنها ميزاره و ميره و هميشه ادعا ميكنه تازه خيلي بهش بد ميگزره از چند وقت پيش شنيدم كه با يك زن ارتباط داره و اونو صيغه كرده و گويا اين وسط بچه دار شده و مشكلات انداختنش و از اين حرفها بازم من به رو خودم نياوردم نميدونم چكار كنم حالم بهم ميخوره وقتي ميببينمش تازه كلي غرغر ميكنه كه اين و اونه و چند روزي يكبار زندگي خانوادمو بهم ميرزه فحش ميده و هر كاري دلش بخواد .كمكم كنيد و راه حلي جلو پام بزاريد


مشاور: مليحه رضائي

با سلام دوست عزیز برای حل این مشکل لازم است با یک مشاور خانواده مشورت نمائید تا شما را راهنمائی نماید. موفق باشید



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.