ناشناس

سلام.هرچقدربه شوهرم محبت میکنم اما همیشه وقتی دعوامیکنیم...

سلام.هرچقدربه شوهرم محبت میکنم اما همیشه وقتی دعوامیکنیم براحتی میگه طلاق بگیریم برو.خونوادش توزندگیمون دخالت میکنن وقتی اعتراض میکنم طرف اونارومیگیره.میگه اونا خونوادم هستن توهیچ کسم نیستی اوناازتوبرام مهم ترن چقدرمحبت بی پاسخ بکنم
جمعه، 4 مرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

سلام.هرچقدربه شوهرم محبت میکنم اما همیشه وقتی دعوامیکنیم...

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 25 ساله )

سلام.هرچقدربه شوهرم محبت میکنم اما همیشه وقتی دعوامیکنیم براحتی میگه طلاق بگیریم برو.خونوادش توزندگیمون دخالت میکنن وقتی اعتراض میکنم طرف اونارومیگیره.میگه اونا خونوادم هستن توهیچ کسم نیستی اوناازتوبرام مهم ترن چقدرمحبت بی پاسخ بکنم


مشاور: اکرم اکبری

با سلام. دخالت باید تعریف بشود و این خیلی مهم است . خیلی افراد هر حرکتی که مادرشوهر یا مادر زن می کنند به آن دخالت می گویند . بعضی مواقع خیر خواهی و نصیحت است . بالاخره مادرشوهر است و سن بالاتری دارد و سالهای بیشتری در این دنیا زندگی کرده است ، تجاربی دارد ، سرد و گرم دنیا را چشیده است ، چند تا بچه بزرگ کرده است و گاهی کاری می کند که یک پزشک نمی تواند آنرا انجام بدهد . او می بیند که عروس خانم دارد به بیراهه می رود و با بچه اش برخوردی می کند که بعدا ممکن است او را دچار مشکل بکند و از روی دلسوزی و خیرخواهی تذکری به عروس خانم می دهد . چرا در این مواقع عروس باید مقاومت کند ؟ من معتقد هستم که باید دست مادرشوهر را هم ببوسد . این یک خیرخواهی است . اگر شما در جاده رانندگی می کنید و راننده ای بگوید که در ماشین باز است یا آب رادیاتور دارد می ریزد ، از او تشکر می کنید و نمی گویید که شما تو کار من دخالت کردید . اصلا ما فرض می کنیم که این دخالت بیجا است ، شما باید زمینه ی دخالت را از بین ببرید . این دست شما است . مسائل خصوصی زندگی تان و درگیری هایی که با همسرتان دارید به گوش مادرشوهر نرسانید . چون مادر است و احساساتی است و ممکن است که عقلانی رفتار نکند . البته مادرشوهر باید یک دید شفاف از زندگی شما داشته باشد زیرا اگر یک دید مبهم داشته باشد این هم یک حساسیت ایجاد می کند که او را وادار می کند که دخالت بکند . لذا شما یک اطلاعات متعارفی را به او بدهید تا یک دید منطقی به زندگی شما داشته باشد که اگر یک جا دید که شما تصمیمی گرفته اید بداند که با توجه به زندگی تان این تصمیم را گرفته اید و اعمال نظر نکند . اگر این راه کار جواب نداد ، شما سعی کنید دخالت ها را از این گوش بگیرید و از آن گوش در کنید . نصیحت ها و پنده ها را با جان دل بپذیرید ولی اگر دخالت بود آنرا از یک گوش بشنوید و از گوش دیگر بیرون کنید و این تنها راه است . اگر شما به این دخالتها گوش کنید بازخورد خواهید داشت زیرا این دخالت ها از گوش شما به قلب شما آمده و شما را دل چرکین می کند بعد ممکن است که شما با مادرشوهر مقابله به مثل بکنید . بعد به شوهرتان شِکوه و گله می کنید . او روی مادرش تعصب دارد واز مادرش حمایت می کند و همین عامل اختلاف می شود . پس دخالت ها را از یک گوش بشنوید و از یک گوش بیرون کنید و نگذارید وارد قلب تان بشود . اگر زن و شوهر زندگی شان استحکام داشته باشد و بین آنها محبت باشد ،خود خانم وآقا با هم مشکل نداشته باشند ، دخالت های دیگران نمی تواند روی زندگی آنها اثر بگذارد . اگر محبت و مهربانی شما بیشتر بشود قطعا دیگران نمی توانند دخالت بکنند و اگر هم دخالت بکنند اثری روی زندگی شما نخواهد گذاشت .



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.