ز

لطفا لطفا لطفا لطفا پاسخ دهید.با سلام.خسته نباشید.من...

لطفا لطفا لطفا لطفا پاسخ دهید.با سلام.خسته نباشید.من دختری 25 ساله هستم که به نظرم خودم دچار افسردگی شدم.هر روز که از خواب بیدار میشوم احساس می کنم که همه چی بی ارزشه.و دلم نمی خواهد زندگی کنم.این احساس هم بر میگردد به اصرار پدر و مادرم برای ازدواج من.در هر سنی خواستگار های زیادی داشتم.ولی فعلا خواستگاری با موقعیت ندارم.با اینکه در کار و تحصیلم موفق هستم اما نمیدانم چرا نسبت به ازدواج حساس شدم.احساس میکنم دیگه از من گذشته که ازدواج کنم چون هم سنو سال های من یک بچه 7 ساله دارن.به شدت هم از تنهایی متنفرم. نمیدونم چیکار کنم این احساس های بد از من دور شود..
دوشنبه، 25 فروردين 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ز

لطفا لطفا لطفا لطفا پاسخ دهید.با سلام.خسته نباشید.من...

ز ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

لطفا لطفا لطفا لطفا پاسخ دهید.با سلام.خسته نباشید.من دختری 25 ساله هستم که به نظرم خودم دچار افسردگی شدم.هر روز که از خواب بیدار میشوم احساس می کنم که همه چی بی ارزشه.و دلم نمی خواهد زندگی کنم.این احساس هم بر میگردد به اصرار پدر و مادرم برای ازدواج من.در هر سنی خواستگار های زیادی داشتم.ولی فعلا خواستگاری با موقعیت ندارم.با اینکه در کار و تحصیلم موفق هستم اما نمیدانم چرا نسبت به ازدواج حساس شدم.احساس میکنم دیگه از من گذشته که ازدواج کنم چون هم سنو سال های من یک بچه 7 ساله دارن.به شدت هم از تنهایی متنفرم.
نمیدونم چیکار کنم این احساس های بد از من دور شود..


مشاور: خانم مریم مردانی

با سلام دوست عزیز، ازدواج برای شما هنوز دیر نشده و با توجه به سنی که در آن قرار دارید هنوز فرصتهای بسیاری برای ازدواج خواهید داشت. درمدتی که ازدواج نکرده اید به دنبال مسایل دیگری چون درس و کار بوده اید پس از زندگی عقب نیفتاده اید و اکنون در جایگاهی قرار دارید که بدون شک،بسیاری در انتظار آن هستند. از مقایسه خود با دیگران خودداری کنید و اگر قرار به مقایسه هست، خود را با گذشته تان مقایسه کنید. برای این سال برنامه ای داشته باشید که یکی از گزینه های موجود در آن ازدواج است. در کنار این گزینه، موارد دیگری چون ارتقای سطح تحصیلات و کار را هم قرار داده و خود را درگیر آن کنید. پس به ازدواج به عنوان هدف اصلی. و تنها هدف نگاه نکنید اگرچه نسبت به گزینه های دیگر اولویت بیشتری دارد. وقتی ازدواج را هدف اصلی قرار میدهید درحالی که باید منتظر پیشنهاد افراد مختلف باشید ، چون بخشی از دست یابی به این هدف در دست شما نیست از این رو افسردگی در شما شد می یابد و با گذر زمان، شرایط دشوارتر میشود. اما وقتی به ازدواج به عنوان گزینه ای در کنار گزینه های دیگر نگاه میکنید، درگیر موارد دیگر شده، به تدریج فرصتهای ازدواج هم برایتان پیش خواهد آمد در حالی که ذهنتان نیز به دلیل آرامشی که دارد امکان تصمیم گیری صحیح را خواهد داشت. اماتمرکز بیش از حد بر این مسئله با افزایش فشار و تنش روانی، شما را از اهداف دیگر بازداشته و درصورت فراهم شدن فرصت برای ازدواج، امکان تصمیم گیری صحیح را از شما خواهد گرفت. پس اهداف خود را در زندگی مشخص کرده و در کنار هدف ازدواج، برای اهداف دیگر برنامه ریزی کرده و اوقات روزانه خود را با فعالیتهای متعدد و متنوع پر کرده و ذهن خود را مشغول آنها کنید. در کنار این فعالیتهاو در راستای هدف ازدواج، به مطالعه کتاب و گذراندن کارگاه هایی درمورد ازدواج و مهارتهای لازم در این زمینه از جمله ارتباط مؤثر و .... پرداخته، از بیکاری و تنهایی خودداری کنید



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.