پرسش :
مشكل من با پسر بزرگم این است که با پدرش خيلي بگومگو و دعوا دارند و به همديگر بياحترامي ميكنند لطفاً راهنمايي كنيد.
پاسخ :
سخني با فرزند عزيز
برادر عزيز! مادر گرامي شما نامهاي به مركز مطالعات و پژوهشهاي حوزه علميه قم نوشته است كه سراسر نامه حاكي از نگراني و دلسوزي مادرانه است. مادر شما نسبت به موقعيت حساس و خطرناك و مشكلات زندگي شما كاملاً آگاه و نگران است و اين، امري طبيعي است زيرا هر مادري آرامش و سعادت فرزند خويش را ميخواهد. والدين دلسوزترين افراد نسبت به انسان هستند كه خالصانه و بدون هيچگونه طمع و چشم داشتي تمام زندگي و هست و نيست خود را به پاي بچه ميريزند تا او رشد و تكامل پيدا كند. نهال كوچك و ضعيفي كه با هر آفتي از پا درميآيد را شبانه روز محافظت ميكنند تا درختي تنومند و قوي ميشود و آن وقت است كه آن درخت تنومند ديگر بايد روي پاي خود بايستد و از خود محافظت كند و به فكر تكامل و تعالي خود باشد. جوان امروز، ديگر كودك ديروز نيست كه پدر و مادر براي او و به جاي او تصميم بگيرند. جوان خود بايد با درك موقعيت و استعدادهاي خويش مسير زندگي خود را مشخص كند. جوان بايد بداند كه به دنبال چيست؟ و از چه راهي بايد برود؟ و چگونه برود؟ اگر جوان در يافتن پاسخهاي مناسب به اين سئوالها كوتاهي كند، به جواني سرگردان و حيران تبديل خواهد شد كه سرمايه گرانقدر عمر و جواني را روز به روز از دست ميدهد و جز آتش حسرت و پشيماني، سرخوردگي و بيهويتي چيز ديگري عايد او نخواهد شد و در نگاه جامعه، خانواده و از همه بدتر در نگاه خود شخصيتي ناكارآمد و غير مفيد جلوه خواهد كرد.
برادر عزيزم! اكنون كه در دوران طلايي جواني و ابتداي راه پرپيچ و خم زندگي قرار داريد، قبل از آنكه فرصت از دست برود و گرفتار آتش حسرت و اندوه بشويد، با يك تصميم جدي و ارادهاي آهنين و توكل به خداوند متعال به ساختن يك زندگي و آينده ايدهآل كه خشنودي خدا و اولياء خدا، جامعه، خانواده و از همه مهمتر رضايت خودتان را جلب كند اقدام كنيد. ما براي اينكه در اين امر مهم و مقدس شريك باشيم جداي از نامة مادرتان كه براي ما نوشته بلكه به عنوان حرفهاي خودمان با يك جوان نكاتي كه به شما كمك خواهد كرد را يادآور ميشويم اميد آنكه مفيد و كارگشا باشد و شما نيز ميتوانيد با اين مركز در ارتباط باشيد و مشكلات و مسائل خود را در مسير سازندگي خويش مطرح نماييد و از راهنماييهاي اساتيد و محققان اين مركز بهرهمند شويد. افتخار ما خدمت و ياري رساندن به جوانان عزيز است.
رابطه جوان با خويشتن
از مناسبات انساني جوانان در زندگي، رابطه آنان با خويشتن خود است و چگونگي اين رابطه بر ارتباطات آنان با جامعه، خانواده، خدا و هستي نيز اثري تعيين كننده دارد. رابطه جوان و خويشتن اينگونه تبيين ميشود.
1. كشف خود: جوان بايد در صدد كشف ظرفيتها و استعدادهاي پنهان خويش برآيد تا بتواند خود را درك كند. (مهم اين نيست كه دانشگاه بروم يا خير؟ مهم اين است كه توانايي خود را كشف كنم و ببينم در چه زمينهاي موفق خواهم شد).
2. پذيرش خود: جوان، موجوديت خويش اعم از قابليتها و نارسائيهايش را ميپذيرد و اصطلاحاً با واقعيات سازگار ميشود. (اين به اين معنا نيست كه جوان اقدام به اصلاح و تغيير خويش نكند بلكه معنايش اين است بيش از ظرفيت و توانايي خود از خود انتظار ندارد.)
3. علاقه به خود: در اين مرحله، جوان به خود علاقمند ميشود و عشق ميورزد.
4. ابراز وجود: در نتيجه پس از مراحل گذشته، موقعيت مناسبي براي ابراز وجود مهيا ميشود.
آثار برجستهاي كه در پرتو ابراز وجود حاصل ميشود عبارتند از: خودشكوفايي، تأمين يك نياز اساسي رواني، مساعدت در جهت سلامت رواني، تقويت حس خوش بيني، پرورش اعتماد به نفس و بهبود مناسبات انساني با ديگران.
تذكر: مطمئنترين راه ابراز وجود، «عمل» است زيرا آنچه در «عمل» از آدمي سر ميزند به مراتب بيش از «سخن» در اثبات لياقت انسان تأثير دارد.[1]
جوان و تربيت خويشتن
تربيت، زيباترين چيزي است كه در بهترين انسانها آشكار ميشود. تربيت، روندي بسيار طولاني دارد تقريباً در همه مراحل عمر آدمي از تولد تا مرگ، نقش خود را ايفا ميكند ولي اين نقش در برخي مراحل برجسته و تعيين كننده و در مقاطعي ديگر، نقش آن كمرنگ و محدود ميباشد. نوجواني و جواني بهترين دوران تربيت است تربيتي كه بتواند از جوانان، شخصيتي متعادل و هماهنگ به وجود آورد. چنين تربيتي بايد ناظر برجنبههاي متنوع وجود آدمي به شرح زير باشد:
1. تربيت بدني
2. تربيت عاطفي
غايت تربيت عاطفي، پرورش احساس نوع دوستي، همدلي و تفاهم با ديگران و به ويژه همسالان است به گونهاي كه جوانان بتوانند به درستي با معاشران، دوستان و اطرافيان خود به داد و ستد عاطفي بپردازند.
3. تربيت اجتماعي
منظور اين است كه جوانان از جايگاه و منزلت حقيقي خود در جامعه آگاه باشند و به خوبي بتوانند چنين موقعيتي را احراز نمايند.
4. تربيت عقلي
تربيت فكر و انديشه در بالاترين جايگاه «هرم تربيت» قرار ميگيرد.
5. تربيت اخلاقي و ديني
منظور اين است كه جوان نه فقط حامل معرفت ديني باشد؛ بلكه عامل معرفت ديني باشد و در حقيقت چنين تربيتي بتواند به «تحول از درون» منجر شود و خود نيز منشأ تحولي در دلها و جانهاي ديگران باشد.[2]
برادر عزيز! شما ميتوانيد با تربيت همه ابعاد شخصيتي خود رضايت خاطر خود، خانواده و جامعه را فراهم آوريد و از خود و زندگي و آينده خويشتن لذت ببريد.
جوان و سازگاري
از مهمترين خواستههاي مشترك جوانان و اطرافيانشان، دستيابي به رابطهاي مبتني بر تفاهم و سازگاري است. آنچه جوانان براي وصول به زندگي معقول و متعادل به آن نياز دارند سازگاري فردي و سازگاري خانوادگي است.
الف) سازگاري فردي
از اين نوع سازگاري به سازگاري شخصي يا دروني نيز تعبير ميكنند. جواناني كه برخوردار از مؤلفههاي زير باشند. داراي سازگاري فردي هستند:
1. آنان ميتوانند بر احساس تنهايي و نااميدي خويش فايق آيند.
2. انتظاراتي كه از خويش دارند، در محدوده امكانات و توانائيشان قرار دارد.
3. آرزوهاي خود را با ظرفيتهاي موجودشان تنظيم نموده و توانايي تفكيك مرزهاي واقعيت از خيال را دارا هستند.
4. اهداف و عنايات زندگي خويش را به درستي ميشناسند و با رويكردي واقع بينانه با آنها مواجه ميشوند.
ب ) سازگاري خانوادگي
ويژگيهاي زير، معيارهاي برخورداري از اين نوع سازگاري تلقي ميشود.
1. والدين و جوانان، از انتظارات متقابل از يكديگر آگاه شده و به روشني آنها را درك ميكنند.
2. انتظارات متقابل، در فضايي دوستانه و صميمانه، برآورده شده و محقق ميگردد.
3. جوانان به گونه مطلوبي از تلاشها و مساعي ارزنده والدين، تقدير و سپاسگزاري مينمايند.
4. جوانان و والدين، گوش به زنگ عواطف و حالات دروني يكديگر بوده و رعايت جوانب عاطفي يكديگر را مينمايند.[3]
احترام به والدين
دين مقدس اسلام احترام، اكرام و نوازش پدر و مادر را يك واجب مؤكد توصيف مينمايد و آنچنان به اين مسأله با ديدة عظمت مينگرد كه آنرا در كنار توحيد و خداپرستي ذكر مينمايد. ما براي روشن شدن اين مطلب به چند حديث اكتفا ميكنيم. پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله و سلم ـ فرمودند: «هر فرزند صالحي كه با محبت مخصوص به چهره پدر و مادرش نگاه كند خداوند به هر نگاهش يك حج مقبول براي وي مرحمت فرمايد.»[4] و در جايي ديگر فرمودند: «خشنودي والدين از فرزندان، باعث خشنودي خداوند است و برعكس خشم و غضب الهي از كسي بستگي به خشم و غضب پدر و مادر خواهد داشت.»[5]
امام صادق ـ عليه السّلام ـ در مورد برخورد با پدر و مادر ناصالح كه روش تند و خشونت را در پيش بگيرند و فرزند خود را مورد آزار و سرزنش قرار دهند ميفرمايند: حتي از گفتن كوچكترين كلمه نامناسب خودداري كن و بر سر آنان فرياد مزن بلكه با برخورد بزرگوارانه از خداوند براي آنان طلب مغفرت و آمرزش كن.[6]
پرهيز از بيكاري و بيبرنامگي
جوان بايد برنامهاي مفيد و جامع داشته باشد كه شامل ورزش، كتابخواني، جبران عقب افتادگيهاي احتمالي آموزشي، پرورش ذوق، هنر و سليقههاي متنوع، آموزش مهارتهاي زندگي اجتماعي، تعليم دورههاي مختلف زبان و رايانه، تقويت مباني ديني و اخلاقي، مطالعه زندگي نامه الگوها و پيشوايان الهي و ساير موارد مفيد و ارزنده باشد. در اين صورت جوان در تحقق زندگي متعادل و بالنده موفق خواهد بود.
برادر عزيز! ما مطمئن هستيم كه شما ميتوانيد تمام ويژگيهاي يك جوان موفق را در خود ايجاد كنيد و مايه افتخار و عزت خود، خانواده و جامعه باشيد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. شرفي، محمد رضا، جوان و نيروي چهارم زندگي، سروش.
2. صادقي اردستاني، احمد، نيازهاي جوانان، نشر خرّم.
پی نوشتها:
[1]. شرفي، محمد رضا، جوان و نيروي چهارم زندگي، ص 10، سروش، 1380.
[2]. همان، ص 39.
[3]. همان، ص 100.
[4]. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار،بيروت دار احياء التراث العربي. ج 72، ص 80.
[5]. همان، ج 72، ص 80.
[6]. بابازاده، علياكبر، مسائل ازدواج و حقوق خانواده، انتشارات بدر،چاپ سوم. ص 25.
منبع: اندیشه قم
سخني با فرزند عزيز
برادر عزيز! مادر گرامي شما نامهاي به مركز مطالعات و پژوهشهاي حوزه علميه قم نوشته است كه سراسر نامه حاكي از نگراني و دلسوزي مادرانه است. مادر شما نسبت به موقعيت حساس و خطرناك و مشكلات زندگي شما كاملاً آگاه و نگران است و اين، امري طبيعي است زيرا هر مادري آرامش و سعادت فرزند خويش را ميخواهد. والدين دلسوزترين افراد نسبت به انسان هستند كه خالصانه و بدون هيچگونه طمع و چشم داشتي تمام زندگي و هست و نيست خود را به پاي بچه ميريزند تا او رشد و تكامل پيدا كند. نهال كوچك و ضعيفي كه با هر آفتي از پا درميآيد را شبانه روز محافظت ميكنند تا درختي تنومند و قوي ميشود و آن وقت است كه آن درخت تنومند ديگر بايد روي پاي خود بايستد و از خود محافظت كند و به فكر تكامل و تعالي خود باشد. جوان امروز، ديگر كودك ديروز نيست كه پدر و مادر براي او و به جاي او تصميم بگيرند. جوان خود بايد با درك موقعيت و استعدادهاي خويش مسير زندگي خود را مشخص كند. جوان بايد بداند كه به دنبال چيست؟ و از چه راهي بايد برود؟ و چگونه برود؟ اگر جوان در يافتن پاسخهاي مناسب به اين سئوالها كوتاهي كند، به جواني سرگردان و حيران تبديل خواهد شد كه سرمايه گرانقدر عمر و جواني را روز به روز از دست ميدهد و جز آتش حسرت و پشيماني، سرخوردگي و بيهويتي چيز ديگري عايد او نخواهد شد و در نگاه جامعه، خانواده و از همه بدتر در نگاه خود شخصيتي ناكارآمد و غير مفيد جلوه خواهد كرد.
برادر عزيزم! اكنون كه در دوران طلايي جواني و ابتداي راه پرپيچ و خم زندگي قرار داريد، قبل از آنكه فرصت از دست برود و گرفتار آتش حسرت و اندوه بشويد، با يك تصميم جدي و ارادهاي آهنين و توكل به خداوند متعال به ساختن يك زندگي و آينده ايدهآل كه خشنودي خدا و اولياء خدا، جامعه، خانواده و از همه مهمتر رضايت خودتان را جلب كند اقدام كنيد. ما براي اينكه در اين امر مهم و مقدس شريك باشيم جداي از نامة مادرتان كه براي ما نوشته بلكه به عنوان حرفهاي خودمان با يك جوان نكاتي كه به شما كمك خواهد كرد را يادآور ميشويم اميد آنكه مفيد و كارگشا باشد و شما نيز ميتوانيد با اين مركز در ارتباط باشيد و مشكلات و مسائل خود را در مسير سازندگي خويش مطرح نماييد و از راهنماييهاي اساتيد و محققان اين مركز بهرهمند شويد. افتخار ما خدمت و ياري رساندن به جوانان عزيز است.
رابطه جوان با خويشتن
از مناسبات انساني جوانان در زندگي، رابطه آنان با خويشتن خود است و چگونگي اين رابطه بر ارتباطات آنان با جامعه، خانواده، خدا و هستي نيز اثري تعيين كننده دارد. رابطه جوان و خويشتن اينگونه تبيين ميشود.
1. كشف خود: جوان بايد در صدد كشف ظرفيتها و استعدادهاي پنهان خويش برآيد تا بتواند خود را درك كند. (مهم اين نيست كه دانشگاه بروم يا خير؟ مهم اين است كه توانايي خود را كشف كنم و ببينم در چه زمينهاي موفق خواهم شد).
2. پذيرش خود: جوان، موجوديت خويش اعم از قابليتها و نارسائيهايش را ميپذيرد و اصطلاحاً با واقعيات سازگار ميشود. (اين به اين معنا نيست كه جوان اقدام به اصلاح و تغيير خويش نكند بلكه معنايش اين است بيش از ظرفيت و توانايي خود از خود انتظار ندارد.)
3. علاقه به خود: در اين مرحله، جوان به خود علاقمند ميشود و عشق ميورزد.
4. ابراز وجود: در نتيجه پس از مراحل گذشته، موقعيت مناسبي براي ابراز وجود مهيا ميشود.
آثار برجستهاي كه در پرتو ابراز وجود حاصل ميشود عبارتند از: خودشكوفايي، تأمين يك نياز اساسي رواني، مساعدت در جهت سلامت رواني، تقويت حس خوش بيني، پرورش اعتماد به نفس و بهبود مناسبات انساني با ديگران.
تذكر: مطمئنترين راه ابراز وجود، «عمل» است زيرا آنچه در «عمل» از آدمي سر ميزند به مراتب بيش از «سخن» در اثبات لياقت انسان تأثير دارد.[1]
جوان و تربيت خويشتن
تربيت، زيباترين چيزي است كه در بهترين انسانها آشكار ميشود. تربيت، روندي بسيار طولاني دارد تقريباً در همه مراحل عمر آدمي از تولد تا مرگ، نقش خود را ايفا ميكند ولي اين نقش در برخي مراحل برجسته و تعيين كننده و در مقاطعي ديگر، نقش آن كمرنگ و محدود ميباشد. نوجواني و جواني بهترين دوران تربيت است تربيتي كه بتواند از جوانان، شخصيتي متعادل و هماهنگ به وجود آورد. چنين تربيتي بايد ناظر برجنبههاي متنوع وجود آدمي به شرح زير باشد:
1. تربيت بدني
2. تربيت عاطفي
غايت تربيت عاطفي، پرورش احساس نوع دوستي، همدلي و تفاهم با ديگران و به ويژه همسالان است به گونهاي كه جوانان بتوانند به درستي با معاشران، دوستان و اطرافيان خود به داد و ستد عاطفي بپردازند.
3. تربيت اجتماعي
منظور اين است كه جوانان از جايگاه و منزلت حقيقي خود در جامعه آگاه باشند و به خوبي بتوانند چنين موقعيتي را احراز نمايند.
4. تربيت عقلي
تربيت فكر و انديشه در بالاترين جايگاه «هرم تربيت» قرار ميگيرد.
5. تربيت اخلاقي و ديني
منظور اين است كه جوان نه فقط حامل معرفت ديني باشد؛ بلكه عامل معرفت ديني باشد و در حقيقت چنين تربيتي بتواند به «تحول از درون» منجر شود و خود نيز منشأ تحولي در دلها و جانهاي ديگران باشد.[2]
برادر عزيز! شما ميتوانيد با تربيت همه ابعاد شخصيتي خود رضايت خاطر خود، خانواده و جامعه را فراهم آوريد و از خود و زندگي و آينده خويشتن لذت ببريد.
جوان و سازگاري
از مهمترين خواستههاي مشترك جوانان و اطرافيانشان، دستيابي به رابطهاي مبتني بر تفاهم و سازگاري است. آنچه جوانان براي وصول به زندگي معقول و متعادل به آن نياز دارند سازگاري فردي و سازگاري خانوادگي است.
الف) سازگاري فردي
از اين نوع سازگاري به سازگاري شخصي يا دروني نيز تعبير ميكنند. جواناني كه برخوردار از مؤلفههاي زير باشند. داراي سازگاري فردي هستند:
1. آنان ميتوانند بر احساس تنهايي و نااميدي خويش فايق آيند.
2. انتظاراتي كه از خويش دارند، در محدوده امكانات و توانائيشان قرار دارد.
3. آرزوهاي خود را با ظرفيتهاي موجودشان تنظيم نموده و توانايي تفكيك مرزهاي واقعيت از خيال را دارا هستند.
4. اهداف و عنايات زندگي خويش را به درستي ميشناسند و با رويكردي واقع بينانه با آنها مواجه ميشوند.
ب ) سازگاري خانوادگي
ويژگيهاي زير، معيارهاي برخورداري از اين نوع سازگاري تلقي ميشود.
1. والدين و جوانان، از انتظارات متقابل از يكديگر آگاه شده و به روشني آنها را درك ميكنند.
2. انتظارات متقابل، در فضايي دوستانه و صميمانه، برآورده شده و محقق ميگردد.
3. جوانان به گونه مطلوبي از تلاشها و مساعي ارزنده والدين، تقدير و سپاسگزاري مينمايند.
4. جوانان و والدين، گوش به زنگ عواطف و حالات دروني يكديگر بوده و رعايت جوانب عاطفي يكديگر را مينمايند.[3]
احترام به والدين
دين مقدس اسلام احترام، اكرام و نوازش پدر و مادر را يك واجب مؤكد توصيف مينمايد و آنچنان به اين مسأله با ديدة عظمت مينگرد كه آنرا در كنار توحيد و خداپرستي ذكر مينمايد. ما براي روشن شدن اين مطلب به چند حديث اكتفا ميكنيم. پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله و سلم ـ فرمودند: «هر فرزند صالحي كه با محبت مخصوص به چهره پدر و مادرش نگاه كند خداوند به هر نگاهش يك حج مقبول براي وي مرحمت فرمايد.»[4] و در جايي ديگر فرمودند: «خشنودي والدين از فرزندان، باعث خشنودي خداوند است و برعكس خشم و غضب الهي از كسي بستگي به خشم و غضب پدر و مادر خواهد داشت.»[5]
امام صادق ـ عليه السّلام ـ در مورد برخورد با پدر و مادر ناصالح كه روش تند و خشونت را در پيش بگيرند و فرزند خود را مورد آزار و سرزنش قرار دهند ميفرمايند: حتي از گفتن كوچكترين كلمه نامناسب خودداري كن و بر سر آنان فرياد مزن بلكه با برخورد بزرگوارانه از خداوند براي آنان طلب مغفرت و آمرزش كن.[6]
پرهيز از بيكاري و بيبرنامگي
جوان بايد برنامهاي مفيد و جامع داشته باشد كه شامل ورزش، كتابخواني، جبران عقب افتادگيهاي احتمالي آموزشي، پرورش ذوق، هنر و سليقههاي متنوع، آموزش مهارتهاي زندگي اجتماعي، تعليم دورههاي مختلف زبان و رايانه، تقويت مباني ديني و اخلاقي، مطالعه زندگي نامه الگوها و پيشوايان الهي و ساير موارد مفيد و ارزنده باشد. در اين صورت جوان در تحقق زندگي متعادل و بالنده موفق خواهد بود.
برادر عزيز! ما مطمئن هستيم كه شما ميتوانيد تمام ويژگيهاي يك جوان موفق را در خود ايجاد كنيد و مايه افتخار و عزت خود، خانواده و جامعه باشيد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. شرفي، محمد رضا، جوان و نيروي چهارم زندگي، سروش.
2. صادقي اردستاني، احمد، نيازهاي جوانان، نشر خرّم.
پی نوشتها:
[1]. شرفي، محمد رضا، جوان و نيروي چهارم زندگي، ص 10، سروش، 1380.
[2]. همان، ص 39.
[3]. همان، ص 100.
[4]. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار،بيروت دار احياء التراث العربي. ج 72، ص 80.
[5]. همان، ج 72، ص 80.
[6]. بابازاده، علياكبر، مسائل ازدواج و حقوق خانواده، انتشارات بدر،چاپ سوم. ص 25.
منبع: اندیشه قم