شنبه، 23 اسفند 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا اگر كسي از دنيا نا اميد شده و طلب مرگ نمايد، امري شايسته است؟


پاسخ :
1- آرزوي مرگ داراي دو جنبه مثبت و منفي است، گاهي انسان به خاطر ضعف، نا اميدي و ناتواني و بي حوصله شدن طلب مرگ مي كند و شكيبايي و پايداري را در مقابل سختي ها و كشاكش هاي روزگار از دست داده است و از اين جهت مرگ را كانون آرامش و رهايي خود مي بيند و گاهي آدمي دنيا و آخرت را چون مزرعه اي مي داند كه دنيا محل كشت و آخرت، گاه برداشت مي باشد و طبيعتاً هر برزگري آرزوي برداشت را دارد ولي همين برزگر دوست دارد كه هر چه بيشتر كشت كند تا برداشت بيشتري نصيب او شود. او هم فصل زندگي را دوست دارد تا كشت كند و هم مشتاق رفتن است تا به برداشت خود دست يابد و اين است كه اولياء خداوند در عين حالي كه به مرگ به عنوان يك امر مطلوب مي نگريستند و سخت مشتاق آن بودند، از خداوند طلب عمر طولاني و با بركت مي كردند. بالأخره تفسير اين نظام طبيعي و دنيا با همه قوس و انحنايي هم كه دارد از ديدگاه يك موحد عاشق حق، تفسيري مثبت است و اين جهان را در همه حالات استقبال مي كند و مشكلات اين دنيا را كوره اي مي بيند كه در آن ساخته و پخته مي شود و همه عالم را مظهر حق مي بيند.
به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست
و بالأخره شكست را مقدمه پيروزي مي انگارد.
2-آرزوي رهايي از عذاب الهي و رسيدن به نعم الهي اگر بدون پشتوانه عمل و تلاش باشد غرور و بي ارزش است و اگر همراه با تلاش جدي و عمل خالصانه باشد البته اميد و رجاء است كه در فرهنگ ديني ممدوح و مطلوب است.
قرآن كريم مي فرمايد: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكمُ‏ْ يُوحَي إِليَ‏َّ أَنَّمَا إِلَاهُكُمْ إِلَاهٌ وَاحِدٌ فَمَن كاَنَ يَرْجُواْ لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَ لَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدَا ؛بگو: «من فقط بشري هستم مثل شما (امتيازم اين است كه) به من وحي مي‏شود كه تنها معبودتان معبود يگانه است پس هر كه به لقاي پروردگارش اميد دارد، بايد كاري شايسته انجام دهد، و هيچ كس را در عبادت پروردگارش شريك نكند!»(1)
3- زندگي همواره همراه با اميد و آرزوهاي مثبت، مفيد و ممكن است و اگر اميد و دلگرمي را از كسي بگيرند حيات او با مرگ برابري مي كند. تنها تفاوت آدميان در اين زمينه بيان نوع آرزوها و اميدهاي آنان است، گروهي چون اميدشان در زندگي مطامع دنيوي و امور مربوط به آن است، با نوميد شدن از دست يابي به آن، زندگي براي آنان منفور مي شود و معنا و حقيقت خود را از دست مي دهد و دسته اي امور روحاني و معنوي و عشق به كمال هاي بشري براي آنها مطرح است كه چون اين امور هميشه دست يافتني هستند و خداوند از كسي دريغ نخواهد كرد و تزاحم و تعارضي در اين ميدان نيست، جايي براي ناميدي و مأيوس شدن باقي نمي ماند. توحيد به معناي واقعي و رسيدن به حضرت حق، برنامه هايي است كه انبياء عظام و اولياء خداوند، ديگر برنامه هاي بشري را بر اساس آن تنظيم كرده اند كه مجموعاً تمام خواست ها و غرائز و عواطف بشري به آن ختم شود و اگر كسي اين نسخه اولياء خداوند را عمل كند، قهراً به مراد و مطلوب دست خواهد يافت. اگر چه در اين مسير خارهاي مغيلان و غول هاي مغول منش هم سرزنش ها كنند.

پي نوشت:
1.سوره كهف، آيه 110.
منبع:سایت انوار طاها


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.