منظور از مصحف یا کتاب فاطمه (س)
پرسش :
منظور از مصحف یا کتاب فاطمه (س) چیست؟ آیا آن نیز قرآنی غیر از قرآن موجود است؟!
پاسخ :
پاسخ اجمالی:
«مُصْحَف» آن چیزى است که صفحات نوشته را در آن جمع می کنند، لذا به هر کتابی می توان «مصحف» گفت و نامیده شدن «مصحف فاطمه» به «مصحف» دلیل قرآن بودن آن نیست. «مصحف فاطمه» کتابی است که در حیات حضرت زهرا(س) با القاء و املای جبرئیل و به دست امام علی(ع) نوشته شد. این کتاب قرآن نیست و هیچ آیه ای از قرآن در آن نیست. مصحف فاطمه مشتمل بر حوادث غیبی و اسرار آل محمد(ع) و موارد دیگر است. این مصحف از نشانه های امامت بوده و در نزد امامان دست به دست گردیده و اکنون در دست امام زمان حضرت مهدی(عج) می باشد.
پاسخ تفصیلی:
«مُصْحَف» آن چیزى است که صفحات نوشته شده را در آن جمع می کنند و جمع آن مصاحف است.(1) لذا به هر کتابی می توان «مصحف» گفت و نامیده شدن «مصحف فاطمه» به «مصحف» دلیل قرآن بودن آن نیست.
مصحف فاطمه چیست؟
«مصحف فاطمه» که گاهی از آن با عنوان «کتاب فاطمه» و «صحیفه فاطمه» و... یاد می شود، در حیات حضرت زهرا(سلام الله علیها)، با القاء و املای جبرئیل و به دست حضرت علی(علیه السلام) نگارش شده است. در برخى از احادیث اهل بیت(علیهم السلام) به هم کلامی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) با فرشته وحی تصریح شده است؛ امام صادق(علیه السلام) درباره مصحف فاطمه و ارتباط با جبرئیل فرمود: (همانا فاطمه بعد از پیغمبر(صلّى اللَّه علیه و آله) هفتاد و پنج روز در دنیا بود و از فراق پدر اندوه بسیارى داشت و جبرئیل مى آمد و او را در مرگ پدر تسلیت می داد و خرسند می ساخت و از احوال و مقام پدرش خبر می داد و سرگذشت فرزندانش را پس از او برایش می گفت و امام على(علیه السلام) نیز آنچه جبرئیل املاء مى کرد همه را به رشته تحریر در مى آورد، و مجموعه این سخنان است که به «مصحف فاطمه» موسوم گردید)؛ «إِنَّ فَاطِمَةَ مَکَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ یَوْماً وَ کَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِیدٌ عَلَى أَبِیهَا وَ کَانَ جَبْرَئِیلُ(علیه السلام) یَأْتِیهَا فَیُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِیهَا وَ یُطَیِّبُ نَفْسَهَا وَ یُخْبِرُهَا عَنْ أَبِیهَا وَ مَکَانِهِ وَ یُخْبِرُهَا بِمَا یَکُونُ بَعْدَهَا فِی ذُرِّیَّتِهَا وَ کَانَ عَلِیٌّ(علیه السلام) یَکْتُبُ ذَلِکَ فَهَذَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ(سلام الله علیها)».(2)
به تصریح امامان اهل بیت(علیهم السلام) مصحف یا همان کتاب فاطمه(سلام الله علیها) غیر از قرآن است و هیچ آیه ای از قرآن در مصحف فاطمه وجود ندارد و تعابیر ایشان در این باره مختلف است؛ چنانکه فرموده اند: «ما فِیه شَیٌء مِن کِتابِ الله» و «لَیسَ فِیهِ شَیٌء مِنَ القُرآنِ»؛ (درآن یک آیه قرآن هم وجود ندارد).(3) امام صادق(علیه السلام) درباره آن فرموده اند: «... وَ إِنَ عِنْدَنَا لَمُصْحَفَ فَاطِمَةَ(عَلَیْهَا السَّلَامُ)، وَ مَا یُدْرِیهِمْ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ(عَلَیْهَا السَّلَامُ)؟».قَالَ: قُلْتُ: وَ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ (عَلَیْهَا السَّلَامُ)؟ قَالَ: «مُصْحَفٌ فِیهِ مِثْلُ قُرْآنِکُمْ هذَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، وَ اللَّهِ مَا فِیهِ مِنْ قُرْآنِکُمْ حَرْفٌ وَاحِدٌ»؛(4) (همانا مصحف فاطمه(علیها السلام) نزد ماست، مردم چه می دانند مصحف فاطمه چیست! عرض کردم مصحف فاطمه(علیها السلام) چیست؟ فرمود: مصحفى است سه برابر قرآنى که در دست شماست بخدا حتى یک حرف قرآن هم در آن نیست).
مصحف فاطمه(سلام الله علیها) دارای بخش هایی است از جمله:
1. (هر چیز حلال و حرام و هر چیزی که که مردم به آن نیاز دارند)؛ «فِیهَا کُلُّ حَلَالٍ وَ حَرَامٍ وَ کُلُّ شَیْءٍ یَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَیْهِ»
2. (وصیت نامه حضرت زهرا)؛ «فَإِنَّ فِیهِ وَصِیَّةَ فَاطِمَةَ»
3. (خبر دادن احوال پیامبر و جایگاه او)؛ «وَ یُخْبِرُهَا عَنْ أَبِیهَا وَ مَکَانِه»
4. (گزارش از سرگذشت فرزندان آن حضرت بعد از وفاتش و خبر دادن از آینده)؛ «وَ یُخْبِرُهَا بِمَا یَکُونُ بَعْدَهَا فِی ذُرِّیَّتِهَاِ».(5)
5.(نام تمام فرمانروایانی که به حکومت خواهند رسید)؛ «فِیهِمَا تَسْمِیَةُ کُلِّ نَبِیٍّ وَ کُلِّ مَلِکٍ یَمْلِکُ الْأَرْض».(6)
محدَّثه بودن فاطمه زهرا(سلام الله علیها):
ممکن است شبهه ای درباره هم سخنی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) با فرشته وحی و «محدّثه» بودن ایشان مطرح باشد و آن اینکه نزول جبرئیل و ابلاغ وحی برای حضرت فاطمه درست نیست چون وحی بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله) قطع شده است. در جواب باید گفت: که «وحی» معانی و اقسام متعددی دارد؛ در آیه 7 سوره قصص مادر حضرت موسی(علیه السلام) مخاطب وحی الهی و سخن فرشتگان قرار می گیرد با اینکه پیامبر نبود: «وَ أَوْحَیْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعیهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقیهِ فِی الْیَمِّ وَ لا تَخافی وَ لا تَحْزَنی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلینَ»؛ (و به مادر موسى وحى کردیم که او را شیر بده، همین که بر جان او بیمناک شدى او را به دریا بینداز، و ناراحت و غمگین مباش که ما وى را به تو برگردانیده و از پیامبرانش مى کنیم). همچنین در سوره مریم آیه 17 آمده است: «فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجابا فَأَرْسَلْنا إِلَیها رُوحَنا فَتَمثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیّا»؛ (و در برابر آنان پرده اى بر خود گرفت. پس روح خود را به سوى او فرستادیم تا به [شکل] بشرى خوشاندام بر او نمایان شد).
با توجه به این آیات و آیات دیگر، روشن می شود آن وحی که مخصوص پیامبران است، «وحی تشریعی» است و آنچه بر غیر پیامبر نازل می شود، «وحی انبائی» است. تفاوت این دو قسم وحی در آن است که براساس وحی تشریعی، فرد به مقام نبوت نایل آمده ولی در وحی انبایی، بدون اینکه فرد از مقام نبوت برخوردار شود، به اخبار غیبی دست می یابد. نزول وحی دربارة حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز از قبیل وحی انبایی بوده است.(7) بنابراین آنچه که به مادر موسی(علیه السلام)، حضرت مریم(سلام الله علیها) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) القاء شده بود «وحی تشریعی» نیست و «وحی انبائی» یا «خبر» است.
به این بانوان گرامی «محدّثه» و به مردانی که چنین مخاطب خبر فرشتگان قرار می گیرند «محدّث» می گویند؛ در تعریف محدّث گفته اند: «محدث کسی است که پندار و گمانش صادق باشد یا به او الهام می شود؛ یا کسی که در دلش به صورت الهام یا مکاشفه از عالم بالا چیزی القا شده باشد و یا اینکه بدون تصمیم قبلی سخن راستی بر زبانش جاری شود و یا بدون آنکه به مقام نبوت رسیده باشد ملائکه با او سخن گویند».(8)
ضمن اینکه اعتقاد به «محدّث بودن بعضی از صحابه» امری مسلّم در بین مسلمین است. چنانکه اهل سنت اصرار دارند بگویند «عمربن خطّاب» محدّث بود؛ مانند روایتی که ابو هریره از پیامبر نقل می کند: «إِنَّهُ قَدْ کَانَ فِیمَا مَضَى قَبْلَکُمْ مِنَ الْأُمَمِ نَاسٌ یُحَدَّثُونَ، وَإِنَّهُ إِنْ کَانَ فِی أُمَّتِی هَذِهِ مِنْهُمْ أَحَدٌ، فَإِنَّهُ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ»(9)؛ (در امتهای گذشته مردان محدثی بوده اند، بدون اینکه از انبیا باشند، و از امت من عمر محدث مى باشد). روایات دیگری نیز با اندکی اختلاف از عایشه نقل شده است. مثل روایت «... إِنَّ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ مِنهُم» و «... فَإِنْ یَکُ فِی أُمَّتِی أَحَدٌ فَعُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ».(10)
شیعه معتقد است که محدّث بعد از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) وجود مقدّس امام على(علیه السلام)(11) و جانشینان آن حضرت می باشند: «أَنَّ أَوْصِیَاءَ مُحَمَّدٍ(عَلَیْهِمُ السَّلَامُ) مُحَدَّثُونَ»(12)؛ (بدرستى که اوصیاء محمد همگى محدث هستند). حضرت فاطمه(سلام الله علیها) با على(علیه السلام) و اولاد معصومین او در این فضیلت شریک است و او نیز «محدّثه» بوده است: «فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) کَانَتْ مُحَدَّثَةً وَ لَمْ تَکُنْ نَبِیَّةً»(13)؛ (فاطمه دختر رسول خدا محدثه بود ولی پیامبر نبود). امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ(علیهاالسلام) مُحَدَّثَةً لِأَنَّ الْمَلَائِکَةَ کَانَتْ تَهْبِطُ مِنَ السَّمَاءِ فَتُنَادِیهَا کَمَا تُنَادِی مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَتَقُولُ یَا فَاطِمَةُ اللَّهُ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ»(14)؛ (فاطمه(سلام الله علیها) را از این جهت محدثه نامیده اند که فرشتگان از آسمان بر او نازل مى شدند و با او همان گونه که با مریم بنت عمران گفتگو داشتند، این چنین سخن مى گفتند: یا فاطمه بدرستى که خداى تعالى تو را پاک و منزه گردانید و از میان تمام زنان عالم تو را برگزید). در نتیجه محدثه بودن حضرت فاطمه(علیها السلام) در نزد شیعه از مسلّمات است، به طورى که در زیارت آن حضرت وارد شده است: «... اَلسَلامُ عَلَیکِ اَیَتُهَا المُحَدِثَهَ الَعلَیمَه»(15)؛ (سلام بر تو ای کسی که با فرشتگان هم سخنی و بسیار دانایی).
سرانجام مصحف فاطمه؟
مصحف فاطمه(سلام الله علیها) به عنوان میراث با ارزش در نزد اهل بیت(علیهم السلام) دست به دست گشت و در حال حاضر حضرت مهدی(علیه السلام) به عنوان حجت خدا بر روی زمین آن را در اختیار دارد. روایات نقل شده در این باره که لفظ «عندی» یا «عندنا» در آنها آمده است، بیان گر این نکته است که مصحف فاطمه(سلام الله علیها) مانند علامت و نشانه ای از امامت، تنها در اختیار آنان بوده است و در مواردی نیز علیه کج اندیشان و منحرفان از مسیر امامت به آن احتجاج می کردند.(16) امام باقر(علیه السلام) فرمودند: حضرت فاطمه(سلام الله علیها) شخصاً آن را به امیرالمؤمنین(علیه السلام) تحویل داد و پس از شهادت امام علی(علیه السلام) به امام حسن(علیه السلام) منتقل گشت و پس از او به امام حسین(علیه السلام) و همین طور دست به دست گشت تا اینکه به صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تحویل داده شد.(17)
پی نوشت:
(1). مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانى، حسین بن محمد، محقق / مصحح: داوودی، صفوان عدنان، دارالقلم، بیروت، چاپ اول، 1412هـ ق، ص476.
(2). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 هـ ق، چاپ چهارم، ج1، ص241.
(3). مکاتیب الرسول(صلّى الله علیه و آله و سلّم)، احمدى میانجى، على، دارالحدیث، قم، چاپ اول، 1419هـ ق، ج2، ص86.
(4). الکافی، همان، ج1، ص592.
(5). الکافی، همان، ج1، ص239.
(6). الکافی، همان، ج1، ص592.
(7). دلائل الامامه، طبری، محمدبن جریر، منشورات الرضی، قم، 1363، چاپ سوم، ص 27.
(8). فیض القدیرفیما یتعلق بحدیث الغدیر، قمی، عباس، دفترتبلیغات اسلامی، قم، 1376هـ ش، ج 4، ص 507.
(9). تفسیرالسراج المنیر، سیوطی، عبدالحمن، دارالصدیق، جبیل(عربستان)، 1436هـ ق، جزء1، ص 4936.
(10). مسند صحابه فی کتب التسعه، رویانی، محمدبن هارون، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1417هـ ق، جزء12، ص 231.
(11). الاختصاص، مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و محرمى زرندى، محمود، کنگره جهانی شیخ مفید، قم، 1413هـ ق، چاپ اول، ص 275.
(12). الکافی، همان، ج1، ص270.
(13). علل الشرائع، ابن بابویه، محمد بن على، داوری، قم، 1385 هـ ش، چاپ اول، ج1، ص183.
(14). علل الشرایع، همان، ص182.
(15). اقبال الاعمال، ابن طاووس، على بن موسى، دار الکتب الإسلامیه، تهران، 1409 هـ ق، چاپ دوم، ص 624.
(16). بصائر الدرجات، صفار، محمد بن حسن، تحقق / تصحح: کوچه باغى، محسن، مکتبة آیة الله مرعشی نجفی، قم، 1404هـ ق، چاپ دوم، ص 15.
(17). مسند فاطمۀ الزهرا (سلام الله علیها)، شیخ الاسلامی تویسرکانی، حسین، شرح و ترجمه: حیدری، حیدرعلی، انصاریان، قم، 1386هـ ش، ص292.
منبع: صحیفه فاطمه (سلام الله علیها) در دست صاحب الامر، امانی، محمد حسن، مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه، اصفهان، بی تا.
«مُصْحَف» آن چیزى است که صفحات نوشته را در آن جمع می کنند، لذا به هر کتابی می توان «مصحف» گفت و نامیده شدن «مصحف فاطمه» به «مصحف» دلیل قرآن بودن آن نیست. «مصحف فاطمه» کتابی است که در حیات حضرت زهرا(س) با القاء و املای جبرئیل و به دست امام علی(ع) نوشته شد. این کتاب قرآن نیست و هیچ آیه ای از قرآن در آن نیست. مصحف فاطمه مشتمل بر حوادث غیبی و اسرار آل محمد(ع) و موارد دیگر است. این مصحف از نشانه های امامت بوده و در نزد امامان دست به دست گردیده و اکنون در دست امام زمان حضرت مهدی(عج) می باشد.
پاسخ تفصیلی:
«مُصْحَف» آن چیزى است که صفحات نوشته شده را در آن جمع می کنند و جمع آن مصاحف است.(1) لذا به هر کتابی می توان «مصحف» گفت و نامیده شدن «مصحف فاطمه» به «مصحف» دلیل قرآن بودن آن نیست.
مصحف فاطمه چیست؟
«مصحف فاطمه» که گاهی از آن با عنوان «کتاب فاطمه» و «صحیفه فاطمه» و... یاد می شود، در حیات حضرت زهرا(سلام الله علیها)، با القاء و املای جبرئیل و به دست حضرت علی(علیه السلام) نگارش شده است. در برخى از احادیث اهل بیت(علیهم السلام) به هم کلامی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) با فرشته وحی تصریح شده است؛ امام صادق(علیه السلام) درباره مصحف فاطمه و ارتباط با جبرئیل فرمود: (همانا فاطمه بعد از پیغمبر(صلّى اللَّه علیه و آله) هفتاد و پنج روز در دنیا بود و از فراق پدر اندوه بسیارى داشت و جبرئیل مى آمد و او را در مرگ پدر تسلیت می داد و خرسند می ساخت و از احوال و مقام پدرش خبر می داد و سرگذشت فرزندانش را پس از او برایش می گفت و امام على(علیه السلام) نیز آنچه جبرئیل املاء مى کرد همه را به رشته تحریر در مى آورد، و مجموعه این سخنان است که به «مصحف فاطمه» موسوم گردید)؛ «إِنَّ فَاطِمَةَ مَکَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ یَوْماً وَ کَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِیدٌ عَلَى أَبِیهَا وَ کَانَ جَبْرَئِیلُ(علیه السلام) یَأْتِیهَا فَیُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِیهَا وَ یُطَیِّبُ نَفْسَهَا وَ یُخْبِرُهَا عَنْ أَبِیهَا وَ مَکَانِهِ وَ یُخْبِرُهَا بِمَا یَکُونُ بَعْدَهَا فِی ذُرِّیَّتِهَا وَ کَانَ عَلِیٌّ(علیه السلام) یَکْتُبُ ذَلِکَ فَهَذَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ(سلام الله علیها)».(2)
به تصریح امامان اهل بیت(علیهم السلام) مصحف یا همان کتاب فاطمه(سلام الله علیها) غیر از قرآن است و هیچ آیه ای از قرآن در مصحف فاطمه وجود ندارد و تعابیر ایشان در این باره مختلف است؛ چنانکه فرموده اند: «ما فِیه شَیٌء مِن کِتابِ الله» و «لَیسَ فِیهِ شَیٌء مِنَ القُرآنِ»؛ (درآن یک آیه قرآن هم وجود ندارد).(3) امام صادق(علیه السلام) درباره آن فرموده اند: «... وَ إِنَ عِنْدَنَا لَمُصْحَفَ فَاطِمَةَ(عَلَیْهَا السَّلَامُ)، وَ مَا یُدْرِیهِمْ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ(عَلَیْهَا السَّلَامُ)؟».قَالَ: قُلْتُ: وَ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ (عَلَیْهَا السَّلَامُ)؟ قَالَ: «مُصْحَفٌ فِیهِ مِثْلُ قُرْآنِکُمْ هذَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، وَ اللَّهِ مَا فِیهِ مِنْ قُرْآنِکُمْ حَرْفٌ وَاحِدٌ»؛(4) (همانا مصحف فاطمه(علیها السلام) نزد ماست، مردم چه می دانند مصحف فاطمه چیست! عرض کردم مصحف فاطمه(علیها السلام) چیست؟ فرمود: مصحفى است سه برابر قرآنى که در دست شماست بخدا حتى یک حرف قرآن هم در آن نیست).
مصحف فاطمه(سلام الله علیها) دارای بخش هایی است از جمله:
1. (هر چیز حلال و حرام و هر چیزی که که مردم به آن نیاز دارند)؛ «فِیهَا کُلُّ حَلَالٍ وَ حَرَامٍ وَ کُلُّ شَیْءٍ یَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَیْهِ»
2. (وصیت نامه حضرت زهرا)؛ «فَإِنَّ فِیهِ وَصِیَّةَ فَاطِمَةَ»
3. (خبر دادن احوال پیامبر و جایگاه او)؛ «وَ یُخْبِرُهَا عَنْ أَبِیهَا وَ مَکَانِه»
4. (گزارش از سرگذشت فرزندان آن حضرت بعد از وفاتش و خبر دادن از آینده)؛ «وَ یُخْبِرُهَا بِمَا یَکُونُ بَعْدَهَا فِی ذُرِّیَّتِهَاِ».(5)
5.(نام تمام فرمانروایانی که به حکومت خواهند رسید)؛ «فِیهِمَا تَسْمِیَةُ کُلِّ نَبِیٍّ وَ کُلِّ مَلِکٍ یَمْلِکُ الْأَرْض».(6)
محدَّثه بودن فاطمه زهرا(سلام الله علیها):
ممکن است شبهه ای درباره هم سخنی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) با فرشته وحی و «محدّثه» بودن ایشان مطرح باشد و آن اینکه نزول جبرئیل و ابلاغ وحی برای حضرت فاطمه درست نیست چون وحی بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله) قطع شده است. در جواب باید گفت: که «وحی» معانی و اقسام متعددی دارد؛ در آیه 7 سوره قصص مادر حضرت موسی(علیه السلام) مخاطب وحی الهی و سخن فرشتگان قرار می گیرد با اینکه پیامبر نبود: «وَ أَوْحَیْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعیهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقیهِ فِی الْیَمِّ وَ لا تَخافی وَ لا تَحْزَنی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلینَ»؛ (و به مادر موسى وحى کردیم که او را شیر بده، همین که بر جان او بیمناک شدى او را به دریا بینداز، و ناراحت و غمگین مباش که ما وى را به تو برگردانیده و از پیامبرانش مى کنیم). همچنین در سوره مریم آیه 17 آمده است: «فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجابا فَأَرْسَلْنا إِلَیها رُوحَنا فَتَمثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیّا»؛ (و در برابر آنان پرده اى بر خود گرفت. پس روح خود را به سوى او فرستادیم تا به [شکل] بشرى خوشاندام بر او نمایان شد).
با توجه به این آیات و آیات دیگر، روشن می شود آن وحی که مخصوص پیامبران است، «وحی تشریعی» است و آنچه بر غیر پیامبر نازل می شود، «وحی انبائی» است. تفاوت این دو قسم وحی در آن است که براساس وحی تشریعی، فرد به مقام نبوت نایل آمده ولی در وحی انبایی، بدون اینکه فرد از مقام نبوت برخوردار شود، به اخبار غیبی دست می یابد. نزول وحی دربارة حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز از قبیل وحی انبایی بوده است.(7) بنابراین آنچه که به مادر موسی(علیه السلام)، حضرت مریم(سلام الله علیها) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) القاء شده بود «وحی تشریعی» نیست و «وحی انبائی» یا «خبر» است.
به این بانوان گرامی «محدّثه» و به مردانی که چنین مخاطب خبر فرشتگان قرار می گیرند «محدّث» می گویند؛ در تعریف محدّث گفته اند: «محدث کسی است که پندار و گمانش صادق باشد یا به او الهام می شود؛ یا کسی که در دلش به صورت الهام یا مکاشفه از عالم بالا چیزی القا شده باشد و یا اینکه بدون تصمیم قبلی سخن راستی بر زبانش جاری شود و یا بدون آنکه به مقام نبوت رسیده باشد ملائکه با او سخن گویند».(8)
ضمن اینکه اعتقاد به «محدّث بودن بعضی از صحابه» امری مسلّم در بین مسلمین است. چنانکه اهل سنت اصرار دارند بگویند «عمربن خطّاب» محدّث بود؛ مانند روایتی که ابو هریره از پیامبر نقل می کند: «إِنَّهُ قَدْ کَانَ فِیمَا مَضَى قَبْلَکُمْ مِنَ الْأُمَمِ نَاسٌ یُحَدَّثُونَ، وَإِنَّهُ إِنْ کَانَ فِی أُمَّتِی هَذِهِ مِنْهُمْ أَحَدٌ، فَإِنَّهُ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ»(9)؛ (در امتهای گذشته مردان محدثی بوده اند، بدون اینکه از انبیا باشند، و از امت من عمر محدث مى باشد). روایات دیگری نیز با اندکی اختلاف از عایشه نقل شده است. مثل روایت «... إِنَّ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ مِنهُم» و «... فَإِنْ یَکُ فِی أُمَّتِی أَحَدٌ فَعُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ».(10)
شیعه معتقد است که محدّث بعد از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) وجود مقدّس امام على(علیه السلام)(11) و جانشینان آن حضرت می باشند: «أَنَّ أَوْصِیَاءَ مُحَمَّدٍ(عَلَیْهِمُ السَّلَامُ) مُحَدَّثُونَ»(12)؛ (بدرستى که اوصیاء محمد همگى محدث هستند). حضرت فاطمه(سلام الله علیها) با على(علیه السلام) و اولاد معصومین او در این فضیلت شریک است و او نیز «محدّثه» بوده است: «فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) کَانَتْ مُحَدَّثَةً وَ لَمْ تَکُنْ نَبِیَّةً»(13)؛ (فاطمه دختر رسول خدا محدثه بود ولی پیامبر نبود). امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ(علیهاالسلام) مُحَدَّثَةً لِأَنَّ الْمَلَائِکَةَ کَانَتْ تَهْبِطُ مِنَ السَّمَاءِ فَتُنَادِیهَا کَمَا تُنَادِی مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَتَقُولُ یَا فَاطِمَةُ اللَّهُ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ»(14)؛ (فاطمه(سلام الله علیها) را از این جهت محدثه نامیده اند که فرشتگان از آسمان بر او نازل مى شدند و با او همان گونه که با مریم بنت عمران گفتگو داشتند، این چنین سخن مى گفتند: یا فاطمه بدرستى که خداى تعالى تو را پاک و منزه گردانید و از میان تمام زنان عالم تو را برگزید). در نتیجه محدثه بودن حضرت فاطمه(علیها السلام) در نزد شیعه از مسلّمات است، به طورى که در زیارت آن حضرت وارد شده است: «... اَلسَلامُ عَلَیکِ اَیَتُهَا المُحَدِثَهَ الَعلَیمَه»(15)؛ (سلام بر تو ای کسی که با فرشتگان هم سخنی و بسیار دانایی).
سرانجام مصحف فاطمه؟
مصحف فاطمه(سلام الله علیها) به عنوان میراث با ارزش در نزد اهل بیت(علیهم السلام) دست به دست گشت و در حال حاضر حضرت مهدی(علیه السلام) به عنوان حجت خدا بر روی زمین آن را در اختیار دارد. روایات نقل شده در این باره که لفظ «عندی» یا «عندنا» در آنها آمده است، بیان گر این نکته است که مصحف فاطمه(سلام الله علیها) مانند علامت و نشانه ای از امامت، تنها در اختیار آنان بوده است و در مواردی نیز علیه کج اندیشان و منحرفان از مسیر امامت به آن احتجاج می کردند.(16) امام باقر(علیه السلام) فرمودند: حضرت فاطمه(سلام الله علیها) شخصاً آن را به امیرالمؤمنین(علیه السلام) تحویل داد و پس از شهادت امام علی(علیه السلام) به امام حسن(علیه السلام) منتقل گشت و پس از او به امام حسین(علیه السلام) و همین طور دست به دست گشت تا اینکه به صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تحویل داده شد.(17)
پی نوشت:
(1). مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانى، حسین بن محمد، محقق / مصحح: داوودی، صفوان عدنان، دارالقلم، بیروت، چاپ اول، 1412هـ ق، ص476.
(2). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 هـ ق، چاپ چهارم، ج1، ص241.
(3). مکاتیب الرسول(صلّى الله علیه و آله و سلّم)، احمدى میانجى، على، دارالحدیث، قم، چاپ اول، 1419هـ ق، ج2، ص86.
(4). الکافی، همان، ج1، ص592.
(5). الکافی، همان، ج1، ص239.
(6). الکافی، همان، ج1، ص592.
(7). دلائل الامامه، طبری، محمدبن جریر، منشورات الرضی، قم، 1363، چاپ سوم، ص 27.
(8). فیض القدیرفیما یتعلق بحدیث الغدیر، قمی، عباس، دفترتبلیغات اسلامی، قم، 1376هـ ش، ج 4، ص 507.
(9). تفسیرالسراج المنیر، سیوطی، عبدالحمن، دارالصدیق، جبیل(عربستان)، 1436هـ ق، جزء1، ص 4936.
(10). مسند صحابه فی کتب التسعه، رویانی، محمدبن هارون، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1417هـ ق، جزء12، ص 231.
(11). الاختصاص، مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و محرمى زرندى، محمود، کنگره جهانی شیخ مفید، قم، 1413هـ ق، چاپ اول، ص 275.
(12). الکافی، همان، ج1، ص270.
(13). علل الشرائع، ابن بابویه، محمد بن على، داوری، قم، 1385 هـ ش، چاپ اول، ج1، ص183.
(14). علل الشرایع، همان، ص182.
(15). اقبال الاعمال، ابن طاووس، على بن موسى، دار الکتب الإسلامیه، تهران، 1409 هـ ق، چاپ دوم، ص 624.
(16). بصائر الدرجات، صفار، محمد بن حسن، تحقق / تصحح: کوچه باغى، محسن، مکتبة آیة الله مرعشی نجفی، قم، 1404هـ ق، چاپ دوم، ص 15.
(17). مسند فاطمۀ الزهرا (سلام الله علیها)، شیخ الاسلامی تویسرکانی، حسین، شرح و ترجمه: حیدری، حیدرعلی، انصاریان، قم، 1386هـ ش، ص292.
منبع: صحیفه فاطمه (سلام الله علیها) در دست صاحب الامر، امانی، محمد حسن، مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه، اصفهان، بی تا.
مطالب مرتبط: