درمان صفت رذیله «تجسس»
پرسش :
شیوه های درمان صفت رذیله «تجسس» چیست؟
پاسخ :
تا ریشه هاى عادت به تجسس در زندگى خصوصى دیگران از وجود انسان برچیده نشود، ترک آن خوی زشت غیر ممکن است، بنابراین آنان که مى خواهند با خودسازى این خوى زشت را از خود دور سازند در درجه اول باید سوءظن را از خود دور نمایند، چرا که همواره سوءظن انسان را به جستجوگرى وا مى دارد. حسد، کینه توزى، عداوت و تکبر، هر یک مى تواند عاملى براى تجسّس در زندگى خصوصى دیگران باشد، که اگر از وجود انسان برچیده شوند نتایج آن نیز از بین خواهد رفت.
عقده حقارت و آلودگى به گناه، انسان را وادار به یافتن افرادى مانند خود می کند تا به مصداق «اَلْبَلِیَةُ اِذا عَمَّتْ طابَتْ» آرامش کاذبى پیدا کنند. اگر این عوامل از وجود انسان برچیده نشود، تفتیش در حالات دیگران ادامه خواهد یافت. گذشته از این ها، هر کس باید در این موضوع بیندیشد که آیا راضى است دیگران به تفتیش زندگى خصوصى او پرداخته و به اسرار او دست یابند، اگر راضی نیست چرا خودش به تفتیش زندگى دیگران می پردازد، این مقایسه در بسیارى از خوهاى زشت، مى تواند جنبه بازدارنده قوى و نیرومندى داشته باشد.
توجه به پیامدهاى سوء تجسّس براى فرد و جامعه و کیفرهاى شدید الهى آن در دنیا و آخرت، و اینکه هر کس براى فاش کردن اسرار دیگران تلاش کند خدا اسرار و عیوب پنهانى او را بر ملا خواهد نمود، و پرده هاى او را در دنیا و آخرت مى درد، نیز مى تواند اثر مهمى در بازدارندگى از این خوى زشت داشته باشد. ولى مهم این است که نه تنها در درمان این خوى زشت بلکه در تمام رذائل اخلاقى باید عوامل بازدارنده تکرار شوند، تا به خواست خدا، ریشه هاى گندیده رذائل از سرزمین قلب انسان کنده شده، و روح در پرتو انوار فضائل، نورانیت و آرامش یابد.
منبع: اخلاق در قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1377 ش، چاپ اول، ج 3، ص 358.
پرسشهای مرتبط:
«تجسس» چه فرقی با «تحسس» دارد؟
در چه مواقعی «تجسس» در امور دیگران مجاز است؟
خداوند چگونه مردم را از «تجسس» در امور یکدیگر نهی کرده است؟
«تجسس» از چه عواملی نشأت می گیرد؟
«تجسس» چه پیامدهای سویی به همراه دارد؟
عقده حقارت و آلودگى به گناه، انسان را وادار به یافتن افرادى مانند خود می کند تا به مصداق «اَلْبَلِیَةُ اِذا عَمَّتْ طابَتْ» آرامش کاذبى پیدا کنند. اگر این عوامل از وجود انسان برچیده نشود، تفتیش در حالات دیگران ادامه خواهد یافت. گذشته از این ها، هر کس باید در این موضوع بیندیشد که آیا راضى است دیگران به تفتیش زندگى خصوصى او پرداخته و به اسرار او دست یابند، اگر راضی نیست چرا خودش به تفتیش زندگى دیگران می پردازد، این مقایسه در بسیارى از خوهاى زشت، مى تواند جنبه بازدارنده قوى و نیرومندى داشته باشد.
توجه به پیامدهاى سوء تجسّس براى فرد و جامعه و کیفرهاى شدید الهى آن در دنیا و آخرت، و اینکه هر کس براى فاش کردن اسرار دیگران تلاش کند خدا اسرار و عیوب پنهانى او را بر ملا خواهد نمود، و پرده هاى او را در دنیا و آخرت مى درد، نیز مى تواند اثر مهمى در بازدارندگى از این خوى زشت داشته باشد. ولى مهم این است که نه تنها در درمان این خوى زشت بلکه در تمام رذائل اخلاقى باید عوامل بازدارنده تکرار شوند، تا به خواست خدا، ریشه هاى گندیده رذائل از سرزمین قلب انسان کنده شده، و روح در پرتو انوار فضائل، نورانیت و آرامش یابد.
منبع: اخلاق در قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1377 ش، چاپ اول، ج 3، ص 358.
پرسشهای مرتبط:
«تجسس» چه فرقی با «تحسس» دارد؟
در چه مواقعی «تجسس» در امور دیگران مجاز است؟
خداوند چگونه مردم را از «تجسس» در امور یکدیگر نهی کرده است؟
«تجسس» از چه عواملی نشأت می گیرد؟
«تجسس» چه پیامدهای سویی به همراه دارد؟