«تجسس» خلیفه دوم از خانه مرد آواز خوان
پرسش :
جریان «تجسس» عمر از خانه مرد آواز خوان چه بود؟
پاسخ :
حرمت تجسّس در میان مسلمین به قدرى روشن بوده است که توده مردم نیز در مسائل مورد ابتلاء خود به آن استدلال مى کردند.
حدیثى که در بعضى از منابع اهل سنت (کنزالعّمال) نقل شده شاهد این مدّعا است، مى گوید: «عمر بن خطاب برخی از شبها براى مسایل امنیتى در مدینه گشت مى زد، از درون خانه اى صداى مردى را شنید که مشغول آواز خوانى بود، «عمر» از دیوار بالا رفت و گفت: اى دشمن خدا؛ آیا گمان کردى تو مشغول گناهى و خداوند تو را مستور داشته است؟
آن مرد به «عمر» گفت: اى خلیفه عجله مکن! اگر من یک گناه کرده ام تو سه گناه کرده اى، خداوند مى فرماید:
«وَلَا تَجَسَّسُوا»، تو تجسّس کردى،
و نیز مى فرماید: «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ اَبْوابِها»(1)؛
(از در وارد خانه شوید)، تو از دیوار آمدى!،
خداوند مى فرماید: «لاتَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُم حَتّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلَى اَهْلِها»(2)؛
(در خانه هایى غیر از خانه هاى خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل خانه سلام کنید). تو بدون اجازه وارد شدى. عمر [در برابر این استدلال] وا ماند [و به او] گفت: اگر تو را مورد عفو قرار دهم، به راه راست خواهى آمد؟ گفت: آرى، عمر از او صرف نظر کرد و بیرون آمد».(3)
پی نوشت:
(1). قرآن کریم، سوره بقره، آیه 189.
(2). همان، سوره نور، آیه 27.
(3). کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، المتقی الهندی البرهان فوری، علاء الدین علی بن حسام الدین، المحقق: بکری حیانی، صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1401ق/1981م، الطبعة الخامسة، ج 3، ص 1365، ح 8827.
منبع: اخلاق در قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسة الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1377 ش، چاپ اول، ج 3 ، ص 349.
پرسشهای مرتبط:
شیوه های درمان صفت رذیله «تجسس» چیست؟
در چه مواقعی «تجسس» در امور دیگران مجاز است؟
خداوند چگونه مردم را از «تجسس» در امور یکدیگر نهی کرده است؟
«تجسس» از چه عواملی نشأت می گیرد؟
معصومین(علیهم السلام) با چه تعابیری مردم را از «تجسس» در امور یکدیگر نهی کرده اند؟
حرمت تجسّس در میان مسلمین به قدرى روشن بوده است که توده مردم نیز در مسائل مورد ابتلاء خود به آن استدلال مى کردند.
حدیثى که در بعضى از منابع اهل سنت (کنزالعّمال) نقل شده شاهد این مدّعا است، مى گوید: «عمر بن خطاب برخی از شبها براى مسایل امنیتى در مدینه گشت مى زد، از درون خانه اى صداى مردى را شنید که مشغول آواز خوانى بود، «عمر» از دیوار بالا رفت و گفت: اى دشمن خدا؛ آیا گمان کردى تو مشغول گناهى و خداوند تو را مستور داشته است؟
آن مرد به «عمر» گفت: اى خلیفه عجله مکن! اگر من یک گناه کرده ام تو سه گناه کرده اى، خداوند مى فرماید:
«وَلَا تَجَسَّسُوا»، تو تجسّس کردى،
و نیز مى فرماید: «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ اَبْوابِها»(1)؛
(از در وارد خانه شوید)، تو از دیوار آمدى!،
خداوند مى فرماید: «لاتَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُم حَتّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلَى اَهْلِها»(2)؛
(در خانه هایى غیر از خانه هاى خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل خانه سلام کنید). تو بدون اجازه وارد شدى. عمر [در برابر این استدلال] وا ماند [و به او] گفت: اگر تو را مورد عفو قرار دهم، به راه راست خواهى آمد؟ گفت: آرى، عمر از او صرف نظر کرد و بیرون آمد».(3)
پی نوشت:
(1). قرآن کریم، سوره بقره، آیه 189.
(2). همان، سوره نور، آیه 27.
(3). کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، المتقی الهندی البرهان فوری، علاء الدین علی بن حسام الدین، المحقق: بکری حیانی، صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1401ق/1981م، الطبعة الخامسة، ج 3، ص 1365، ح 8827.
منبع: اخلاق در قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسة الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1377 ش، چاپ اول، ج 3 ، ص 349.
پرسشهای مرتبط:
شیوه های درمان صفت رذیله «تجسس» چیست؟
در چه مواقعی «تجسس» در امور دیگران مجاز است؟
خداوند چگونه مردم را از «تجسس» در امور یکدیگر نهی کرده است؟
«تجسس» از چه عواملی نشأت می گیرد؟
معصومین(علیهم السلام) با چه تعابیری مردم را از «تجسس» در امور یکدیگر نهی کرده اند؟