علاقه شدید دختر به پدر
پرسش :
دختر هشت سالهای دارم که خیلی به پدر خود علاقه دارد؛ به طوری که هر شب در کنار پدر خود به خواب میرود. آیا ممکن است این مسئله باعث ایجاد مشکلاتی شود؟
پاسخ :
پاسخ از حجت الاسلام سیدعلیرضا تراشیون (کارشناس و مشاور تربیت کودک و نوجوان):
اگر فقط در حدّ همین خوابیدن است، نباید خیلی نگران باشند؛ ولی اگر به گونه ای است که وابستگی شدید به پدر خود دارد، خیلی خوب نیست. چراکه انسانهای وابسته ممکن است در روابط اجتماعی خود ضعیف باشند و نتوانند فضاهای جدید را تجربه کنند.
الف. کمرنگ بودن نقش مادر
شاید یکی از دلایل این مشکل این باشد که نقش مادر یک مقدار کمرنگ است. ممکن است که مادر همیشه در خانه حضور فیزیکی داشته باشد، ولی گاهی اوقات به فرزند خود تندی کند و همین تندی و بداخلاقی کردن منجر به این میشود که گرایش او به پدر خود بیشتر شود.
ب. ابراز محبّت بیش از حد
گاهی اوقات مادر متعادل است، ولی پدر زیاد ابراز عاطفه میکند و این کار باعث میشود که فرزند به سمت او جذب شود؛ بنابراین، والدین باید در این مسئله با هم تعادل داشته باشند؛ یعنی نه پدر از لحاظ محبّت افراط کند و نه مادر حالت تفریطی داشته باشد؛ بلکه باید در حدّ میانه عمل کنند؛ چراکه بزرگان فرموده اند: «خَیْرُ الْأُمُورِ أَوْسَطُهَا»[۱].بهترین کارها میانه رو ترین آنهاست.
ج. کاهش ارتباط با دیگران
بچههایی که دیگران را کمتر میبینند، بیشتر دچار وابستگی به والدین می شوند؛ مثلاً گاهی اوقات پدر و مادری به دلیل شغل و تحصیلات خود یا موقعیتهایی که برای آنها پیش میآید، به شهر دیگری مهاجرت میکنند و در آنجا کسی را ندارند، لذا همه چیز این پدر و مادر فرزند آنها است و همه کس این فرزند هم پدر و مادر او است؛ در این صورت وابستگی دو طرف زیاد میشود.
ما باید این حد و دایره را بشکنیم و اجازه دهیم که فرزندمان با همسالان و همجنسان خود بیشتر ارتباط برقرار کند و دوستانی داشته باشد که همان سه ملاک مشهور، یعنی همسن بودن، همجنس بودن و نزدیک بودن دو خانواده از لحاظ فرهنگی به یکدیگر را دارا باشند.
د. بیکاری در خانه
بچههایی که فعّالیّت کمی در خانه دارند یا فعّالیّتهای متنوّعی ندارند و به اصطلاح بیکار هستند، گاهی اوقات گرایش بیش از حدّی نسبت به پدر و مادر خود خواهند داشت و بیشتر به دنبال این هستند که نیازهای عاطفی خود را از پدر و مادر دریافت کنند؛ بنابراین، باید سعی کنیم این حالت را با ایجاد مشغله و فعّالیّت برای فرزند و مسئولیت دادن به او، کمتر کنیم.
ه. ترس
اگر بچهها به دلایلی دچار ترس زیادی باشند، بیشتر به والدین، مخصوصاً پدر وابسته می شوند؛ چون معمولاً فرزندان پدر را مظهر اقتدار و قدرت میدانند و به همین دلیل همیشه به پدرها توصیه می شود که در مقابل فرزندان خود اظهار ضعف نکنند. لذا چون فرزندان پدر خود را مظهر قدرت خانواده میدانند، گاهی اوقات دوست دارند در کنار او باشند؛ چون او را ستون امنی برای خود می بینند و به سمت آن گرایش پیدا میکنند.
بنابراین، باید زمینه های بروز ترس را در فرزندمان شناسایی کنیم و آنها را از بین یببریم.
پی نوشت:
[۱]. الکافی، ج ۱، ص ۵۰۶
اگر فقط در حدّ همین خوابیدن است، نباید خیلی نگران باشند؛ ولی اگر به گونه ای است که وابستگی شدید به پدر خود دارد، خیلی خوب نیست. چراکه انسانهای وابسته ممکن است در روابط اجتماعی خود ضعیف باشند و نتوانند فضاهای جدید را تجربه کنند.
الف. کمرنگ بودن نقش مادر
شاید یکی از دلایل این مشکل این باشد که نقش مادر یک مقدار کمرنگ است. ممکن است که مادر همیشه در خانه حضور فیزیکی داشته باشد، ولی گاهی اوقات به فرزند خود تندی کند و همین تندی و بداخلاقی کردن منجر به این میشود که گرایش او به پدر خود بیشتر شود.
ب. ابراز محبّت بیش از حد
گاهی اوقات مادر متعادل است، ولی پدر زیاد ابراز عاطفه میکند و این کار باعث میشود که فرزند به سمت او جذب شود؛ بنابراین، والدین باید در این مسئله با هم تعادل داشته باشند؛ یعنی نه پدر از لحاظ محبّت افراط کند و نه مادر حالت تفریطی داشته باشد؛ بلکه باید در حدّ میانه عمل کنند؛ چراکه بزرگان فرموده اند: «خَیْرُ الْأُمُورِ أَوْسَطُهَا»[۱].بهترین کارها میانه رو ترین آنهاست.
ج. کاهش ارتباط با دیگران
بچههایی که دیگران را کمتر میبینند، بیشتر دچار وابستگی به والدین می شوند؛ مثلاً گاهی اوقات پدر و مادری به دلیل شغل و تحصیلات خود یا موقعیتهایی که برای آنها پیش میآید، به شهر دیگری مهاجرت میکنند و در آنجا کسی را ندارند، لذا همه چیز این پدر و مادر فرزند آنها است و همه کس این فرزند هم پدر و مادر او است؛ در این صورت وابستگی دو طرف زیاد میشود.
ما باید این حد و دایره را بشکنیم و اجازه دهیم که فرزندمان با همسالان و همجنسان خود بیشتر ارتباط برقرار کند و دوستانی داشته باشد که همان سه ملاک مشهور، یعنی همسن بودن، همجنس بودن و نزدیک بودن دو خانواده از لحاظ فرهنگی به یکدیگر را دارا باشند.
د. بیکاری در خانه
بچههایی که فعّالیّت کمی در خانه دارند یا فعّالیّتهای متنوّعی ندارند و به اصطلاح بیکار هستند، گاهی اوقات گرایش بیش از حدّی نسبت به پدر و مادر خود خواهند داشت و بیشتر به دنبال این هستند که نیازهای عاطفی خود را از پدر و مادر دریافت کنند؛ بنابراین، باید سعی کنیم این حالت را با ایجاد مشغله و فعّالیّت برای فرزند و مسئولیت دادن به او، کمتر کنیم.
ه. ترس
اگر بچهها به دلایلی دچار ترس زیادی باشند، بیشتر به والدین، مخصوصاً پدر وابسته می شوند؛ چون معمولاً فرزندان پدر را مظهر اقتدار و قدرت میدانند و به همین دلیل همیشه به پدرها توصیه می شود که در مقابل فرزندان خود اظهار ضعف نکنند. لذا چون فرزندان پدر خود را مظهر قدرت خانواده میدانند، گاهی اوقات دوست دارند در کنار او باشند؛ چون او را ستون امنی برای خود می بینند و به سمت آن گرایش پیدا میکنند.
بنابراین، باید زمینه های بروز ترس را در فرزندمان شناسایی کنیم و آنها را از بین یببریم.
پی نوشت:
[۱]. الکافی، ج ۱، ص ۵۰۶