چهارشنبه، 25 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

احکام تقلید: سوال دو

پرسش :

در عصر حضور ائمه معصومین (علیهم السلام) شیعه به هیچ وجه نیازمند اجتهاد نبوده، لذا هیچ نیازى به علم اصول نداشت و بنابر این علم اصول را اهل سنت بوجود آورده اند و شیعه در عصر غیبت امام زمان(عج) که به اجتهاد روى آورد علم اصول را از آنان گرفت. پس آیا اهل سنت در زمینه علم اصول هم در تأسیس و هم در تألیف و تدوین پیشتاز بوده اند؟


پاسخ :
عدم نیاز به اجتهاد منافاتى با وجود آن ندارد و به مقتضاى آیه مبارکه نفر و عنایت پیامبر (صلّى الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام) و اصحاب آنها به فهم احکام و اختلاف نظر بعضى اصحاب با بعضى دیگر و حضورشان نزد ائمه (علیهم السلام) و طرح و پاسخ آنان شاهد گویایى است بر این که اجتهاد به معناى صحیح آن، یعنى جدّ و جهد در فهم و دانستن و بدست آوردن حکم خدا از آیات و بیانات پیامبر اکرم (صلّى الله علیه و آله) از صدر اول اسلام در بین شیعه رایج بوده است و روایاتى در جلد اول اصول کافى، ص 62، باب اختلاف الحدیث همین مطلب را مى رساند. بلى اجتهاد به معناى این که انسان به عقل و فکر و از روى ظن و قیاس و استحسان و تشبیه واقعه اى به واقعه دیگر، حکم خدا را بگوید، از نظر شیعه مردود و مذموم و منهى عنه بوده است و مى باشد.

و اما علم اصول فقه با توجه به تعریف و معناى آن، طبق نقل مورخان اوّل مؤسس آن و اول کتابى که در رابطه با این فن تألیف شده در قرن دوّم و بدست هشام بن الحکم شاگرد ممتاز امام صادق(علیه السلام) بوده است که در خصوص مباحث الفاظ نوشته شده است، و ظاهراً کتابى قبل از آن در این فن نوشته نشده است.
علامه بزرگوار مرحوم سید حسن صدر (قدس سره) در کتاب الشیعه و فنون الاسلام چنین فرموده است:

«الفصل الخامس فى تقدم الشیعة فى علم اصول الفقه.
فاعلم ان اول من فتح بابه و فتق مسائله هو باقر العلوم الامام ابوجعفر محمد بن على الباقر و بعده ابنه ابو عبدالله الصادق. و قد أملیا فیه على جماعة من تلامذتهما قواعده و مسائله... و اول من افرد بعض مباحثه بالتصنیف هشام بن الحکم شیخ المتکلمین تلمیذ ابى عبدالله الصادق(علیه السلام) صنف کتاب الالفاظ و مباحثها و هو اهم مباحث هذا العلم. ثم یونس بن عبدالرحمن مولى آل یقطین تلمیذ الامام الکاظم موسى بن جعفر(علیه السلام) صنف کتاب «اختلاف الحدیث» و هو مبحث تعارض الدلیلین و التعادل و التراجیح بینهما... الخ».
و در جلد سوم رجال مرحوم مامقانى، ص 294 در ترجمه هشام بن الحکم چنین آمده است:
«و کان ممّن فتق الکلام فى الأمامة والمذهب بالنظر و کان حاذ قاً بصناعة الکلام حاضر الجواب».

منبع: جامع المسائل، استفتائات آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی (ره)، جلد دوم، قم: امیر العلم، 1383.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.