لزوم مراجعه به متخصصان در امور دین و دنیا
پرسش :
ویروس کرونا میتواند رنسانس بزرگی در فکر مذهبی ایجاد کند و نگاه آسمانی به رویدادهای زمینی را دگرگون کند! نگاه الاهیاتی با بلاها و مشکلات طبیعی و اجتماعی در برابر نگاه علمی، منفعل شده و بر همه روشن شد که تنها علم میتواند به بشر کمک کند تا بر این بحرانها غلبه کند؛ نه آنچه دین و علوم دینی میگوید! نگرشی که به دیده تحقیر در علم تجربی مینگریست، امروز از علم تجربی انتظار گره گشایی دارد!
پاسخ :
اولا؛ این شبهه بر مبنای علمپرستی و تقلیل همه پدیدهها و فرایندهای هستی به امور محسوس و قابل تجربه حسی بنا شده است. علم تجربی با وجود خدمات بزرگی که از ابتدای خلقت انسان تاکنون به بشریت نموده و گرههای فراوانی که از مجهولات و مشکلات انسانها گشوده، تنها به جهان محسوس و ملموس اختصاص دارد و توانایی رازگشایی از همه لایهها و مراتب هستی و انسان را ندارد؛ علم تجربی تنها میتواند بخشی از پدیدههای محسوس را بررسی و از ماهیت مادی و روابط میان پدیدهها شناخت حاصل کند.
این انتظار که علم همه مجهولات بشر را معلوم کرده و همه مشکلات بشر را برطرف کند، انتظاری است که با واقعیت علم سازگار نیست و هیچ عالم و فیلسوفِ علمی هم آن را ادعا نکرده و تاکنون هم تحقق نیافته است. دین در کنار علم و مکمل آن بوده و در صدد تکمیل کاستیهای ذاتی آن است. این دو هدیه الهی در کنار هم میتوانند زندگی بشر را سعادتمندانهتر کنند.
ثانیا؛ عقل، تجربه و دین[1] هرسه بر این مسأله تأکید دارند که انسانها در اموری که به آن دانا نیستند و دانایی در آن نیازمند تخصص و دانش منظم و عمیق است، میبایست به متخصصان و عالمان شناخته شده و امین رجوع کنند. این حکم عقلانی و دینی، مطلق است و همه امور دنیایی و معنوی انسان را در همه شاخهها و ابعاد شامل میشود؛ عقل سلیم و ذوق عقلانی بشر چنان با این مسأله آشنا است که هرکس بدون مشورت با افراد دارای صلاحیت، به کاری که در آن تخصص و دانش کافی ندارد، دست زده و گرفتار آسیب گردد، بیدرنگ از سوی عاقلان سرزنش میشود.
بر این اساس همچنان که همه مردم و از جمله پزشکان باید در مسائل مربوط به معنویت و دین به عالمان و مختصصان دینشناس و معنویتشناس مراجعه کنند و از تخصص آنان در امور دینی و معنوی بهره گیرند، عالمان و متخصصان دینی هم موظفاند در امور پزشکی به پزشکان کارآزموده و امین مراجعه کنند. بیاعتنایی به نظر پزشکان باتجربه و مورد اعتماد، از نظر دین و عقل محکوم است؛ همچنانکه بیاعتنایی به امور معنوی و نظر متخصصان دینی از سوی دیگران، مردود و غیرمنطقی است.
ثالثا؛ همان دینی که انسانها را به دعا، توبه، توسل به ارواح پاک و متعالی اولیای الهی، اخلاق حسنه و پرهیز از بداخلاقیها و ارتکاب محارم الهی تشویق و توصیه میکند و گناه و بداخلاقی را عامل بسیاری از مشکلات و بیماریها میداند، رجوع به متخصصان در امور مهم را هم واجب دانسته و بیاعتنایی به آن را گناه و موجب عقوبت میشمارد. در این راستا سخنان بسیاری از معصومان (علیهم السلام) صادر شده که اهمیت مسأله از نگاه دین را آشکار میکند. امام علی (علیه السلام) میفرماید: «کسی که (مشورت را وانهد) و به رأی خود استبداد ورزد، هلاک میشود». [2]
لزوم رجوع به متخصصان در امور دین و دنیا از احکام خود دین است و کسی که به آن بیاعتنایی کند، به امر دین بیاعتنایی کرده است. بنابر این اگر پزشکان امین و کارآزموده تشخیص دهند که برخی از مراسمهای جمعی اعم از مذهبی و غیرمذهبی باید موقتا تعطیل شود تا از شیوع ویروس و بیماری کاسته شود، عمل به توصیه این متخصصان از سوی خود دین و پیشوایان دین واجب شمرده شده است.
رابعا؛ این سخن که روحانیان و افراد مذهبی با علم و دانش انسانی مخالف بوده و در آن به دیده تحقیر مینگریستهاند، اتهامی بسیار زشت و دور از واقعیت است. نه تنها در هیچ آیه و روایت معتبری، دانشهای انسانی کم اهمیت تلقی نشده، بلکه آیات و روایات فراوانی بر اهمیت و لزوم یادگیری دانشهای مورد نیاز انسانها، حتی با دانشآموختن از کافران و مشرکان، تأکید شده است.
در طول تاریخ پس از اسلام بسیاری از عالمان بنام علوم طبیعی، خود در کسوت روحانیان و از عالمان دینی بودهاند. خواجه نصیر الدین طوسی و ابوریحان بیرونی نمونههایی برجسته از اتحاد علم و دین به شمار میرفتهاند. امروزه هم بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران در علوم انسانی و طبیعی در همه جای دنیا از مؤمنان و معتقدان به ارزشهای دینی و اسلامیاند. آیا پزشکانی که در کشور ما هم اکنون با اقتدار و تعهد مثالزدنی، مشغول کمک به بیماراناند، مسلمان و مؤمن نیستند؟!
خامسا؛ این ادعا که تنها علم تجربی میتواند مشکلات بشر را بر طرف کند، ادعایی بیدلیل و دقیقا مخالف با واقعیت زندگی است. نه عالمان علوم تجربی چنین ادعایی دارند و نه علم بشر در عمل توانسته است همه مشکلات بشر را برطرف کند. علم تجربی هرچند خدمات زیادی به انسانها کرده و در مجموع، زندگی را قدری آسانتر نموده است؛ اما نه تنها همه مشکلات را برطرف نکرده، بلکه مشکلات دیگری برای بشر ایجاد کرده است. بسیاری از بیمارهای صعب العلاج و لاعلاج، مثل برخی از سرطانها، که در موارد زیادی معلول پیشرفتهای علمی و صنعتی و فنآوری است، هنور برای علم پزشکی ناشناخته است و درمان قطعی پزشکی ندارد.
برخی از روشهای درمانی و داروهایی که بشر بواسطه علم تجربی ساخته، خود دارای عوارض جانبی است و اگرچه عوارض بیماری خاصی را برطرف میکند؛ ولی ممکن است مشکلات و ناراحتیهای دیگری برای مصرف کننده ایجاد کند. در همین موضوع کروناویروس، دانشمندان زیست شناس و پزشکان با صراحت اعتراف میکنند که ماهیت این ویروس ناشناخته است و در حال حاضر هیچ دارویی برای آن وجود ندارد. پزشکان تصریح میکنند که بهترین درمان این بیماری، پیشگیری از ابتلای به آن است! بنابر این دست کم در حال حاضر علم پزشکی و ویروسشناسی نتوانسته است این مشکل را برطرف کند؛ البته این موضوع چیزی از اهمیت علم تجربی کم نمیکند، اما یقینا بطلان علمپرستی را فریاد میزند!
پینوشتها:
[1]. «... فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون»: اگر چیزی را نمیدانید از دانایان به آن بپرسید!» (نحل: 43)
[2]. نهج البلاغه، حکمت 161.
منبع: اندیشه قم
اولا؛ این شبهه بر مبنای علمپرستی و تقلیل همه پدیدهها و فرایندهای هستی به امور محسوس و قابل تجربه حسی بنا شده است. علم تجربی با وجود خدمات بزرگی که از ابتدای خلقت انسان تاکنون به بشریت نموده و گرههای فراوانی که از مجهولات و مشکلات انسانها گشوده، تنها به جهان محسوس و ملموس اختصاص دارد و توانایی رازگشایی از همه لایهها و مراتب هستی و انسان را ندارد؛ علم تجربی تنها میتواند بخشی از پدیدههای محسوس را بررسی و از ماهیت مادی و روابط میان پدیدهها شناخت حاصل کند.
این انتظار که علم همه مجهولات بشر را معلوم کرده و همه مشکلات بشر را برطرف کند، انتظاری است که با واقعیت علم سازگار نیست و هیچ عالم و فیلسوفِ علمی هم آن را ادعا نکرده و تاکنون هم تحقق نیافته است. دین در کنار علم و مکمل آن بوده و در صدد تکمیل کاستیهای ذاتی آن است. این دو هدیه الهی در کنار هم میتوانند زندگی بشر را سعادتمندانهتر کنند.
ثانیا؛ عقل، تجربه و دین[1] هرسه بر این مسأله تأکید دارند که انسانها در اموری که به آن دانا نیستند و دانایی در آن نیازمند تخصص و دانش منظم و عمیق است، میبایست به متخصصان و عالمان شناخته شده و امین رجوع کنند. این حکم عقلانی و دینی، مطلق است و همه امور دنیایی و معنوی انسان را در همه شاخهها و ابعاد شامل میشود؛ عقل سلیم و ذوق عقلانی بشر چنان با این مسأله آشنا است که هرکس بدون مشورت با افراد دارای صلاحیت، به کاری که در آن تخصص و دانش کافی ندارد، دست زده و گرفتار آسیب گردد، بیدرنگ از سوی عاقلان سرزنش میشود.
بر این اساس همچنان که همه مردم و از جمله پزشکان باید در مسائل مربوط به معنویت و دین به عالمان و مختصصان دینشناس و معنویتشناس مراجعه کنند و از تخصص آنان در امور دینی و معنوی بهره گیرند، عالمان و متخصصان دینی هم موظفاند در امور پزشکی به پزشکان کارآزموده و امین مراجعه کنند. بیاعتنایی به نظر پزشکان باتجربه و مورد اعتماد، از نظر دین و عقل محکوم است؛ همچنانکه بیاعتنایی به امور معنوی و نظر متخصصان دینی از سوی دیگران، مردود و غیرمنطقی است.
ثالثا؛ همان دینی که انسانها را به دعا، توبه، توسل به ارواح پاک و متعالی اولیای الهی، اخلاق حسنه و پرهیز از بداخلاقیها و ارتکاب محارم الهی تشویق و توصیه میکند و گناه و بداخلاقی را عامل بسیاری از مشکلات و بیماریها میداند، رجوع به متخصصان در امور مهم را هم واجب دانسته و بیاعتنایی به آن را گناه و موجب عقوبت میشمارد. در این راستا سخنان بسیاری از معصومان (علیهم السلام) صادر شده که اهمیت مسأله از نگاه دین را آشکار میکند. امام علی (علیه السلام) میفرماید: «کسی که (مشورت را وانهد) و به رأی خود استبداد ورزد، هلاک میشود». [2]
لزوم رجوع به متخصصان در امور دین و دنیا از احکام خود دین است و کسی که به آن بیاعتنایی کند، به امر دین بیاعتنایی کرده است. بنابر این اگر پزشکان امین و کارآزموده تشخیص دهند که برخی از مراسمهای جمعی اعم از مذهبی و غیرمذهبی باید موقتا تعطیل شود تا از شیوع ویروس و بیماری کاسته شود، عمل به توصیه این متخصصان از سوی خود دین و پیشوایان دین واجب شمرده شده است.
رابعا؛ این سخن که روحانیان و افراد مذهبی با علم و دانش انسانی مخالف بوده و در آن به دیده تحقیر مینگریستهاند، اتهامی بسیار زشت و دور از واقعیت است. نه تنها در هیچ آیه و روایت معتبری، دانشهای انسانی کم اهمیت تلقی نشده، بلکه آیات و روایات فراوانی بر اهمیت و لزوم یادگیری دانشهای مورد نیاز انسانها، حتی با دانشآموختن از کافران و مشرکان، تأکید شده است.
در طول تاریخ پس از اسلام بسیاری از عالمان بنام علوم طبیعی، خود در کسوت روحانیان و از عالمان دینی بودهاند. خواجه نصیر الدین طوسی و ابوریحان بیرونی نمونههایی برجسته از اتحاد علم و دین به شمار میرفتهاند. امروزه هم بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران در علوم انسانی و طبیعی در همه جای دنیا از مؤمنان و معتقدان به ارزشهای دینی و اسلامیاند. آیا پزشکانی که در کشور ما هم اکنون با اقتدار و تعهد مثالزدنی، مشغول کمک به بیماراناند، مسلمان و مؤمن نیستند؟!
خامسا؛ این ادعا که تنها علم تجربی میتواند مشکلات بشر را بر طرف کند، ادعایی بیدلیل و دقیقا مخالف با واقعیت زندگی است. نه عالمان علوم تجربی چنین ادعایی دارند و نه علم بشر در عمل توانسته است همه مشکلات بشر را برطرف کند. علم تجربی هرچند خدمات زیادی به انسانها کرده و در مجموع، زندگی را قدری آسانتر نموده است؛ اما نه تنها همه مشکلات را برطرف نکرده، بلکه مشکلات دیگری برای بشر ایجاد کرده است. بسیاری از بیمارهای صعب العلاج و لاعلاج، مثل برخی از سرطانها، که در موارد زیادی معلول پیشرفتهای علمی و صنعتی و فنآوری است، هنور برای علم پزشکی ناشناخته است و درمان قطعی پزشکی ندارد.
برخی از روشهای درمانی و داروهایی که بشر بواسطه علم تجربی ساخته، خود دارای عوارض جانبی است و اگرچه عوارض بیماری خاصی را برطرف میکند؛ ولی ممکن است مشکلات و ناراحتیهای دیگری برای مصرف کننده ایجاد کند. در همین موضوع کروناویروس، دانشمندان زیست شناس و پزشکان با صراحت اعتراف میکنند که ماهیت این ویروس ناشناخته است و در حال حاضر هیچ دارویی برای آن وجود ندارد. پزشکان تصریح میکنند که بهترین درمان این بیماری، پیشگیری از ابتلای به آن است! بنابر این دست کم در حال حاضر علم پزشکی و ویروسشناسی نتوانسته است این مشکل را برطرف کند؛ البته این موضوع چیزی از اهمیت علم تجربی کم نمیکند، اما یقینا بطلان علمپرستی را فریاد میزند!
پینوشتها:
[1]. «... فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون»: اگر چیزی را نمیدانید از دانایان به آن بپرسید!» (نحل: 43)
[2]. نهج البلاغه، حکمت 161.
منبع: اندیشه قم