تکثر فرقه های مسیحی
پرسش :
مسیحیت دارای چه فرقه هایی می باشد؟
پاسخ :
فرقه های مسیحی در طول تاریخ به اندازه ای فراوان بودند که شناسائی کامل آنها نیازمند تألیف دایرة المعارف تخصصی است. بسیاری از این گروه ها که گاه با نام مؤسس آن شناخته می شوند، فقط از جنبه ی مطالعات تاریخی ارزشمندند و امروزه پیروان قابل ملاحظه ای ندارند، گروه هایی چون ابیونیسم، آریانیزم، سایلیانیسم و پلاگیانیسم را در لابلای کتب تاریخ می توان شناسائی کرد.
روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بیانگر آن است که مسیحیت قبل از اسلام به 71 یا 72 فرقه تقسیم شده است.(1) مطالعات تاریخ نشان می دهد که گروه های مسیحی بیش از تعداد ذکر شده است و در حقیقت برخی از این 72 فرقه خود به شاخه های متعددی تقسیم شده اند. برای مثال، آریوسی ها پس از مرگ وی به چند گروه تقسیم شدند. به گفته ی ویل دورانت، ایرنائوس در سال 187 .م صورتی از 20 گونه ی مسیحیت تنظیم کرده است و استیفان در سال 384 .م از هشتاد فرقه نام می برد.(2) بستانی معتقد است که در هیچ دینی اختلاف آرای بدعت آمیز و فرقه ساز به اندازه ی مسیحیت نبوده است.(3)
تقسیمات موجود در گروه های مسیحی به لحاظ اعتقادی، روشی، جغرافیایی و اجتماعی و سیاسی قابل بررسی است. نویسنده ی کتاب "مسیحیت در ایران" تقسیم بندی جغرافیایی برخی از گروه های مسیحی را بیان کرده است: «معمولاً مورخان مسیحیت کلیساهای عیسوی را به دو قسمت بزرگ جداگانه تقسیم می کنند. دسته ای را کلیسای غرب می گویند و مقصودشان از این شرق و غرب، مشرق و مغرب سرزمین فلسطین و اورشلیم است. کلیسای شرق شامل آسیای صغیر و آسیای نزدیک و آسیای مرکزی و شرق دور است و کلیسای غرب، سراسر اروپا.»(4) ولی در این میان چون مصر و شمال آفریقا همیشه رابطه ای با آسیا داشته اند، کلیساهای مصر و نوبه و سودان و حبشه و زنگبار را هم جزو کلیسای شرق به شمار آورده اند. کلیسای شرق شامل این تقسیمات است:
1ـ کلیسای بوزنطی (بیزانس) یا رومیّة الصغری، که نخست در میان یونانیان رواج یافته و سپس در میان بعضی ملل دیگر منتشر شده است و اینک خود به پنج شعبه اصلی تقسیم می شود: کلیسای یونانی (در میان یونانیان اروپا و آسیا)، کلیسای اسلاو (در میان ملل اسلاو؛ یعنی روس ها و صرب ها و بلغارها)، کلیسای رُمانی، کلیسای گرجی، کلیسای عرب (که ملکی ها یعنی عرب ها ی یونانی زبان مصر و سوریه به آن گرویده اند.)
2ـ کلیسای ارمنی، که عبادات آنان به زبان گراپار (ارمنی قدیم) است و مخصوص ارمنستان بوده است، (5) جز آن که برخی از ارمنیان در دو قرن اخیر به کلیسای کاتولیک یا پروتستان یا ارتدوکس پیوسته اند.
3ـ کلیسای سریانی، که برخی از مردم سوریه و عراق بدان گرویده اند و زبانشان سریانی است. پیروان کلیسای سریانی در گذشته یعقوبی خوانده می شدند، ولی آنان این عنوان را قبول ندارند و خود را «کلیسای ارتدوکس سریانی» می خوانند. رهبری این کلیسا را پاتریک انطاکیه بر عهده دارد. چون کلیسای یعقوبی مصوبات شورای کالسدون را نپذیرفت، با کلیسای کاتولیک و ارتدوکس متحد نیست.(6)
4ـ کلیسای کلدانی، که آشوریان یا کلدانیان ساکن آذربایجان شوروی و ایران و کردستان ایران و عراق و برخی طوایف آنها که در سوریه اند و طوایف دیگری که از ایران به هند رفته اند بدان می گرویدند و زبانشان نوع مخصوصی از زبان سریانی است که آن را در ایران زبان آشوری یا کلدانی گویند و دانشمندان نام آن را زبان سریانی گذاشته اند.
اغلب نسطوریان در عراق و ایران و گروه کثیری از آنان در هند ساکن هستند. در قرن نوزدهم گروه کثیری از نسطوریان با کلیسای کاتولیک متحد شدند و گروه کاتولیک کلدانی نام گرفتند که بخش اعظم آنان در عراق، ایران و ترکیه ساکنند.(7)
5ـ کلیسای مارونی، که مردم لبنان بدان گرویده اند و زبانشان سریانی است.
6ـ کلیسای قبطی، که مخصوص مسیحیان بومی مصر و حبشه است و در مصر زبانشان قبطی (زبان مصر قدیم) یا عربی و در حبشه زبانشان گئز است.
این نکته را باید متوجه بود که تقریباً از میان این شش گروه، در دو قرن گذشته، در نتیجه ی رفت و آمد با کاتولیک ها و پروتستان ها و ارتدوکس ها، عده ای تغییر عقیده داده و به این سه فرقه ی اصلی گرویده اند.
فرقه ای دیگر از مسیحیان آسیا هستند که در زمان های قدیم تعدادشان به مراتب فراوان تر از امروز بود و اکنون روز به روز از تعدادشان کاسته می شود و پیروان پیشوای مخصوصی به نام نسطوریوس(8) هستند که در سال 428 .م پاتریارک(9) قسطنطنیه بود. نام وی را ایرانیان نستور تلفظ می کنند و پیروانش را نستوری می گویند. کلیسای نستوری، کلیسای رسمی ایران ساسانی بود. در آغاز دوره ی اسلامی، نستوریان با خلفای بغداد سازش بسیار داشتند و در ترجمه ی علوم از زبان های سریانی و یونانی به زبان تازی خدمات فراوان کردند. پس از استیلای تیمور در قرن هشتم هجری (14 .م) کارشان از رونق افتاد و سرانجام در قرن 16 میلادی و قرن دهم هجری، جاثُلیق نستوریان مرکز شهر خود را به شهر موصل برد. نستوریان خود را نصرانی می نامند و اینکه در ایران از قدیم به همه ی مسیحیان، نصرانی و نصاری گفته اند از همین جاست.(10)
اما اکثر قریب به اتفاق مسیحیان جهان، امروزه در یکی از سه شاخه ی مهم مسیحیت، یعنی کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان جای می گیرند. آشنایی با امتیازات این سه فرقه ی مهم مسیحی در مطالعات مسیحیت شناسی از ارزش ویژه ای برخوردار است.
در دو قرن اخیر، گروه هایی ظهور کرده اند که به هیچ یک از فرقه های سه گانه وابسته نیستند. برخی از آنها حتی تثلیث را انکار می کنند و به نام کلیسای موحدان اعلام موجودیت کرده اند.
پی نوشت:
(1). محمد بن الحسین ابن بابویه، الخصال، ج 2، ص 584، ج 10 و ص 585، ح 11 و ...
(2). ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 3، ص 720.
(3). پطرس بستانی، دایرة المعارف بستانی، ج 2، ص 789.
(4). عبارت سراسر اروپا صحیح نیست و بهتر است به جای آن عبارت اروپای غربی به کار برده شود.
(5). کلیسای ارُمنی گریگوری مصوبات مجمع کالسدون را نپذیرفتند و بدین سبب نه در زمره ی کاتولیک ها هستند و نه در زمره ی ارتدوکس ها. (توماس میشل، کلام مسیحی، ص 161.)
(6). توماس میشل، کلام مسیحی، ص 165.
(7). توماس میشل، مدخل الی العقیدة المسیحیة، ص 91.
(8). نویسنده ی کتاب جهان مسیحیت، نسطوریان را 700 هزار نفر می داند. (اینار مولند، جهان مسیحیت، ص 51.)
(9). لقبی است که به رهبران پنج مرکز قدیمی مسیحیت، یعنی رُم، اسکندریه، انطاکیه، اورشلیم، و قسطنطنیه اطلاق می شد. این رهبران بر کلیساهای همجوار سلطه داشند.
(10). سعید نفیسی، مسیحیت در ایران، ص 9 – 17، با اختصار.
منبع: مسیحیت شناسی مقایسه ای، محمد رضا زیبائی نژاد، انتشارات صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران، تهران، 1384، ص 239.
فرقه های مسیحی در طول تاریخ به اندازه ای فراوان بودند که شناسائی کامل آنها نیازمند تألیف دایرة المعارف تخصصی است. بسیاری از این گروه ها که گاه با نام مؤسس آن شناخته می شوند، فقط از جنبه ی مطالعات تاریخی ارزشمندند و امروزه پیروان قابل ملاحظه ای ندارند، گروه هایی چون ابیونیسم، آریانیزم، سایلیانیسم و پلاگیانیسم را در لابلای کتب تاریخ می توان شناسائی کرد.
روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بیانگر آن است که مسیحیت قبل از اسلام به 71 یا 72 فرقه تقسیم شده است.(1) مطالعات تاریخ نشان می دهد که گروه های مسیحی بیش از تعداد ذکر شده است و در حقیقت برخی از این 72 فرقه خود به شاخه های متعددی تقسیم شده اند. برای مثال، آریوسی ها پس از مرگ وی به چند گروه تقسیم شدند. به گفته ی ویل دورانت، ایرنائوس در سال 187 .م صورتی از 20 گونه ی مسیحیت تنظیم کرده است و استیفان در سال 384 .م از هشتاد فرقه نام می برد.(2) بستانی معتقد است که در هیچ دینی اختلاف آرای بدعت آمیز و فرقه ساز به اندازه ی مسیحیت نبوده است.(3)
تقسیمات موجود در گروه های مسیحی به لحاظ اعتقادی، روشی، جغرافیایی و اجتماعی و سیاسی قابل بررسی است. نویسنده ی کتاب "مسیحیت در ایران" تقسیم بندی جغرافیایی برخی از گروه های مسیحی را بیان کرده است: «معمولاً مورخان مسیحیت کلیساهای عیسوی را به دو قسمت بزرگ جداگانه تقسیم می کنند. دسته ای را کلیسای غرب می گویند و مقصودشان از این شرق و غرب، مشرق و مغرب سرزمین فلسطین و اورشلیم است. کلیسای شرق شامل آسیای صغیر و آسیای نزدیک و آسیای مرکزی و شرق دور است و کلیسای غرب، سراسر اروپا.»(4) ولی در این میان چون مصر و شمال آفریقا همیشه رابطه ای با آسیا داشته اند، کلیساهای مصر و نوبه و سودان و حبشه و زنگبار را هم جزو کلیسای شرق به شمار آورده اند. کلیسای شرق شامل این تقسیمات است:
1ـ کلیسای بوزنطی (بیزانس) یا رومیّة الصغری، که نخست در میان یونانیان رواج یافته و سپس در میان بعضی ملل دیگر منتشر شده است و اینک خود به پنج شعبه اصلی تقسیم می شود: کلیسای یونانی (در میان یونانیان اروپا و آسیا)، کلیسای اسلاو (در میان ملل اسلاو؛ یعنی روس ها و صرب ها و بلغارها)، کلیسای رُمانی، کلیسای گرجی، کلیسای عرب (که ملکی ها یعنی عرب ها ی یونانی زبان مصر و سوریه به آن گرویده اند.)
2ـ کلیسای ارمنی، که عبادات آنان به زبان گراپار (ارمنی قدیم) است و مخصوص ارمنستان بوده است، (5) جز آن که برخی از ارمنیان در دو قرن اخیر به کلیسای کاتولیک یا پروتستان یا ارتدوکس پیوسته اند.
3ـ کلیسای سریانی، که برخی از مردم سوریه و عراق بدان گرویده اند و زبانشان سریانی است. پیروان کلیسای سریانی در گذشته یعقوبی خوانده می شدند، ولی آنان این عنوان را قبول ندارند و خود را «کلیسای ارتدوکس سریانی» می خوانند. رهبری این کلیسا را پاتریک انطاکیه بر عهده دارد. چون کلیسای یعقوبی مصوبات شورای کالسدون را نپذیرفت، با کلیسای کاتولیک و ارتدوکس متحد نیست.(6)
4ـ کلیسای کلدانی، که آشوریان یا کلدانیان ساکن آذربایجان شوروی و ایران و کردستان ایران و عراق و برخی طوایف آنها که در سوریه اند و طوایف دیگری که از ایران به هند رفته اند بدان می گرویدند و زبانشان نوع مخصوصی از زبان سریانی است که آن را در ایران زبان آشوری یا کلدانی گویند و دانشمندان نام آن را زبان سریانی گذاشته اند.
اغلب نسطوریان در عراق و ایران و گروه کثیری از آنان در هند ساکن هستند. در قرن نوزدهم گروه کثیری از نسطوریان با کلیسای کاتولیک متحد شدند و گروه کاتولیک کلدانی نام گرفتند که بخش اعظم آنان در عراق، ایران و ترکیه ساکنند.(7)
5ـ کلیسای مارونی، که مردم لبنان بدان گرویده اند و زبانشان سریانی است.
6ـ کلیسای قبطی، که مخصوص مسیحیان بومی مصر و حبشه است و در مصر زبانشان قبطی (زبان مصر قدیم) یا عربی و در حبشه زبانشان گئز است.
این نکته را باید متوجه بود که تقریباً از میان این شش گروه، در دو قرن گذشته، در نتیجه ی رفت و آمد با کاتولیک ها و پروتستان ها و ارتدوکس ها، عده ای تغییر عقیده داده و به این سه فرقه ی اصلی گرویده اند.
فرقه ای دیگر از مسیحیان آسیا هستند که در زمان های قدیم تعدادشان به مراتب فراوان تر از امروز بود و اکنون روز به روز از تعدادشان کاسته می شود و پیروان پیشوای مخصوصی به نام نسطوریوس(8) هستند که در سال 428 .م پاتریارک(9) قسطنطنیه بود. نام وی را ایرانیان نستور تلفظ می کنند و پیروانش را نستوری می گویند. کلیسای نستوری، کلیسای رسمی ایران ساسانی بود. در آغاز دوره ی اسلامی، نستوریان با خلفای بغداد سازش بسیار داشتند و در ترجمه ی علوم از زبان های سریانی و یونانی به زبان تازی خدمات فراوان کردند. پس از استیلای تیمور در قرن هشتم هجری (14 .م) کارشان از رونق افتاد و سرانجام در قرن 16 میلادی و قرن دهم هجری، جاثُلیق نستوریان مرکز شهر خود را به شهر موصل برد. نستوریان خود را نصرانی می نامند و اینکه در ایران از قدیم به همه ی مسیحیان، نصرانی و نصاری گفته اند از همین جاست.(10)
اما اکثر قریب به اتفاق مسیحیان جهان، امروزه در یکی از سه شاخه ی مهم مسیحیت، یعنی کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان جای می گیرند. آشنایی با امتیازات این سه فرقه ی مهم مسیحی در مطالعات مسیحیت شناسی از ارزش ویژه ای برخوردار است.
در دو قرن اخیر، گروه هایی ظهور کرده اند که به هیچ یک از فرقه های سه گانه وابسته نیستند. برخی از آنها حتی تثلیث را انکار می کنند و به نام کلیسای موحدان اعلام موجودیت کرده اند.
پی نوشت:
(1). محمد بن الحسین ابن بابویه، الخصال، ج 2، ص 584، ج 10 و ص 585، ح 11 و ...
(2). ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 3، ص 720.
(3). پطرس بستانی، دایرة المعارف بستانی، ج 2، ص 789.
(4). عبارت سراسر اروپا صحیح نیست و بهتر است به جای آن عبارت اروپای غربی به کار برده شود.
(5). کلیسای ارُمنی گریگوری مصوبات مجمع کالسدون را نپذیرفتند و بدین سبب نه در زمره ی کاتولیک ها هستند و نه در زمره ی ارتدوکس ها. (توماس میشل، کلام مسیحی، ص 161.)
(6). توماس میشل، کلام مسیحی، ص 165.
(7). توماس میشل، مدخل الی العقیدة المسیحیة، ص 91.
(8). نویسنده ی کتاب جهان مسیحیت، نسطوریان را 700 هزار نفر می داند. (اینار مولند، جهان مسیحیت، ص 51.)
(9). لقبی است که به رهبران پنج مرکز قدیمی مسیحیت، یعنی رُم، اسکندریه، انطاکیه، اورشلیم، و قسطنطنیه اطلاق می شد. این رهبران بر کلیساهای همجوار سلطه داشند.
(10). سعید نفیسی، مسیحیت در ایران، ص 9 – 17، با اختصار.
منبع: مسیحیت شناسی مقایسه ای، محمد رضا زیبائی نژاد، انتشارات صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران، تهران، 1384، ص 239.