آثار تربیتی توجه به حکمت الهی
پرسش :
توجه به «حکمت الهی» چه آثار تربیتی برای انسان در پی دارد؟
پاسخ :
غالباً به صفات خداوند از بُعد «معرفة الله» نگاه مىشود؛ مسلّماً این در جاى خود صحیح است. ولى قرآن مجید، نکته ظریف دیگرى در اینجا به کار برده و آن این که، غالباً براى تربیت انسان روى این اوصاف تکیه مى کند که نمونه هاى آن در آیات قرآن منعکس است. بنابراین باید ما هم به پیروى از این کتاب آسمانى، شناخت صفات خدا را پایه اى براى تهذیب نفوس و تکمیل عقول قرار دهیم. توجّه به حکیم بودن خداوند آثار و بازتاب هاى زیر را در انسان دارد:
الف) توجّه به «حکمت» او مى تواند در پیشرفت هاى علمى انسان و آگاهى او نسبت به اسرار جهان هستى اثر عمیقى بگذارد و به علم و دانش بشرى عمق و شتاب و سرعت بیشترى ببخشد؛ زیرا وقتى ما بدانیم که این بناى با شکوه و عظیم را معمار چیرهدستى ساخته، و در جاى جاى آن اسرار حکمت به کار برده، هرگز از کنار موجودات و حوادث جهان، بى تفاوت نمى گذریم، و هر پدیده اى را به عنوان یک موضوع قابل توجّه، مورد بررسى قرار مى دهیم؛ تا آنجا که از افتادن یک سیب از درخت و مانند آن مى توانیم قانون پر اهمیّت جاذبه عمومى و قوانین مهم دیگر را کشف کنیم.
اگر تعجب نکنید یکى از دانشمندان معاصر (انیشتین) معتقد است که پیشگامان علوم و مکتشفان بزرگ، همگى داراى نوعى ایمان به مبدأ علمى و حکمت آفرینش بوده اند و همان، به تلاش هاى آنان عمق و وسعت بخشیده است.
ب) توجّه به حکمت خداوند در تشریع و قانون گذارى، مشکلات اطلاعات آنها را آسان مى سازد، و تحمّل شدائد را در راه امتثال اوامر او لذتبخش مى نماید؛ چرا که مىداند تمام این برنامه ها و دستورات از سوى آن حکیم بزرگ است، اگر داروى تلخى تجویز کرده داروئى است حیات بخش و اگر کار پر مشقّتى را تکلیف نموده سرانجام، راحت آفرین و تکامل دهنده است.
ج) توجّه به این وصف به انسان در برابر مصائب و حوادث ناگوار مقاومت و توان و صبر و شکیبایى مى بخشد؛ چرا که مى داند هیچ یک از اینها بى حساب نیست، و همین احساس او را براى غلبه بر مشکلات که گاهى تصوّر آن انسان را از پاى در مى آورد یارى مى دهد؛ زیرا مى دانیم نخستین شرط براى غلبه بر حوادث، داشتن روحیه بالا است و این، در سایه معرفت حکمت خداوند امکان پذیر است.
د) مى دانیم برترین مقام و پرافتخار ترین امتیاز براى انسان، پیمودن راه قرب خدا است؛ و قرب خدا جز از طریق تخلّق به اخلاق و اقتباس پرتوى از صفات او امکان پذیر نیست. توجّه به حکیم بودن خدا انسان را دعوت مى کند که به سوى علم و حکمت روى آورد، و متخلّق به اخلاق او گردد، و شاید به همین دلیل قرآن مجید از حکمت به خیر کثیر (نیکى فراوان) یاد کرده، و مى فرماید: «یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً»(1)؛ (دانش و حکمت را به هر کس بخواهد [و شایسته باشد] مى دهد؛ و به هر کس دانش داده شود، خیر فراوانى داده شده است)
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «اَلْحِکْمَةُ ضِیَاءُ اَلْمَعْرِفَةِ وَ مِیرَاثُ اَلتَّقْوَى وَ ثَمَرَةُ اَلصِّدْقِ وَ مَا أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَى عَبْدٍ بِنِعْمَةٍ أَعْظَمَ وَ أَنْعَمَ وَ أَجْزَلَ وَ أَرْفَعَ وَ أَبْهَى مِنَ اَلْحِکْمَةِ»(2)؛ (حکمت روشنایى معرفت، و میراث تقوا، و میوه پر بار راستى است؛ و خداوند نعمتى پر مایه تر و بزرگ تر و برتر و فزون تر و زیباتر از حکمت به کسى نبخشیده است).
همچنین مرحوم علامه مجلسى(رحمة الله علیه) در تفسیر «حکمت» از دانشمندان چنین نقل مى کند که گفته اند: «حکمت تحقق یافتن علم و درستى عمل و راستى گفتار و اطاعت پروردگار و آگاهى از دین و آنچه ارزش انسان را بالا مى برد، یا او را از زشتى ها باز مى دارد و خلاصه آنچه موجب صلاح کار دنیا و آخرت او است مى باشد».(3)
پی نوشت:
(1). قرآن کریم، سوره بقره، آیه 269.
(2). مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة، امام صادق علیه السلام، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1400 ق، چاپ اول، ص 198، «الباب الخامس و التسعون فی الحکمة».
(3). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 ق، چاپ دوم، ج 1، ص 215، باب 6 «العلوم التی أمر الناس بتحصیلها و ینفعهم و فیه تفسیر الحکمة».
منبع: پیام قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، با همکاری جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ش.
غالباً به صفات خداوند از بُعد «معرفة الله» نگاه مىشود؛ مسلّماً این در جاى خود صحیح است. ولى قرآن مجید، نکته ظریف دیگرى در اینجا به کار برده و آن این که، غالباً براى تربیت انسان روى این اوصاف تکیه مى کند که نمونه هاى آن در آیات قرآن منعکس است. بنابراین باید ما هم به پیروى از این کتاب آسمانى، شناخت صفات خدا را پایه اى براى تهذیب نفوس و تکمیل عقول قرار دهیم. توجّه به حکیم بودن خداوند آثار و بازتاب هاى زیر را در انسان دارد:
الف) توجّه به «حکمت» او مى تواند در پیشرفت هاى علمى انسان و آگاهى او نسبت به اسرار جهان هستى اثر عمیقى بگذارد و به علم و دانش بشرى عمق و شتاب و سرعت بیشترى ببخشد؛ زیرا وقتى ما بدانیم که این بناى با شکوه و عظیم را معمار چیرهدستى ساخته، و در جاى جاى آن اسرار حکمت به کار برده، هرگز از کنار موجودات و حوادث جهان، بى تفاوت نمى گذریم، و هر پدیده اى را به عنوان یک موضوع قابل توجّه، مورد بررسى قرار مى دهیم؛ تا آنجا که از افتادن یک سیب از درخت و مانند آن مى توانیم قانون پر اهمیّت جاذبه عمومى و قوانین مهم دیگر را کشف کنیم.
اگر تعجب نکنید یکى از دانشمندان معاصر (انیشتین) معتقد است که پیشگامان علوم و مکتشفان بزرگ، همگى داراى نوعى ایمان به مبدأ علمى و حکمت آفرینش بوده اند و همان، به تلاش هاى آنان عمق و وسعت بخشیده است.
ب) توجّه به حکمت خداوند در تشریع و قانون گذارى، مشکلات اطلاعات آنها را آسان مى سازد، و تحمّل شدائد را در راه امتثال اوامر او لذتبخش مى نماید؛ چرا که مىداند تمام این برنامه ها و دستورات از سوى آن حکیم بزرگ است، اگر داروى تلخى تجویز کرده داروئى است حیات بخش و اگر کار پر مشقّتى را تکلیف نموده سرانجام، راحت آفرین و تکامل دهنده است.
ج) توجّه به این وصف به انسان در برابر مصائب و حوادث ناگوار مقاومت و توان و صبر و شکیبایى مى بخشد؛ چرا که مى داند هیچ یک از اینها بى حساب نیست، و همین احساس او را براى غلبه بر مشکلات که گاهى تصوّر آن انسان را از پاى در مى آورد یارى مى دهد؛ زیرا مى دانیم نخستین شرط براى غلبه بر حوادث، داشتن روحیه بالا است و این، در سایه معرفت حکمت خداوند امکان پذیر است.
د) مى دانیم برترین مقام و پرافتخار ترین امتیاز براى انسان، پیمودن راه قرب خدا است؛ و قرب خدا جز از طریق تخلّق به اخلاق و اقتباس پرتوى از صفات او امکان پذیر نیست. توجّه به حکیم بودن خدا انسان را دعوت مى کند که به سوى علم و حکمت روى آورد، و متخلّق به اخلاق او گردد، و شاید به همین دلیل قرآن مجید از حکمت به خیر کثیر (نیکى فراوان) یاد کرده، و مى فرماید: «یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً»(1)؛ (دانش و حکمت را به هر کس بخواهد [و شایسته باشد] مى دهد؛ و به هر کس دانش داده شود، خیر فراوانى داده شده است)
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «اَلْحِکْمَةُ ضِیَاءُ اَلْمَعْرِفَةِ وَ مِیرَاثُ اَلتَّقْوَى وَ ثَمَرَةُ اَلصِّدْقِ وَ مَا أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَى عَبْدٍ بِنِعْمَةٍ أَعْظَمَ وَ أَنْعَمَ وَ أَجْزَلَ وَ أَرْفَعَ وَ أَبْهَى مِنَ اَلْحِکْمَةِ»(2)؛ (حکمت روشنایى معرفت، و میراث تقوا، و میوه پر بار راستى است؛ و خداوند نعمتى پر مایه تر و بزرگ تر و برتر و فزون تر و زیباتر از حکمت به کسى نبخشیده است).
همچنین مرحوم علامه مجلسى(رحمة الله علیه) در تفسیر «حکمت» از دانشمندان چنین نقل مى کند که گفته اند: «حکمت تحقق یافتن علم و درستى عمل و راستى گفتار و اطاعت پروردگار و آگاهى از دین و آنچه ارزش انسان را بالا مى برد، یا او را از زشتى ها باز مى دارد و خلاصه آنچه موجب صلاح کار دنیا و آخرت او است مى باشد».(3)
پی نوشت:
(1). قرآن کریم، سوره بقره، آیه 269.
(2). مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة، امام صادق علیه السلام، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1400 ق، چاپ اول، ص 198، «الباب الخامس و التسعون فی الحکمة».
(3). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 ق، چاپ دوم، ج 1، ص 215، باب 6 «العلوم التی أمر الناس بتحصیلها و ینفعهم و فیه تفسیر الحکمة».
منبع: پیام قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، با همکاری جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ش.