دوشنبه، 10 آذر 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

دیدگاه اسلام درباره ترورسیم

پرسش :

دیدگاه اسلام درباره ترورسیم چیست؟


پاسخ :
ترور و تروریزم از اصطلاحات قرن اخیر است که عده‌ای برای رسیدن به مقاصد شوم خود آن را انتخاب می‌کنند، و عده‌ای نیز از روی ناچاری و در مقابله با ستمگران و اشغالگران ناگزیر از آن هستند. مسأله تروریسم بیشتر از آن جهت برای ما اهمیت پیدا کرده که واقعه یازدهم سپتامبر در آمریکا اتفاق افتاد و انگشت اتهام به سوی مسلمانان نشانه گرفته و دین اسلام دین خشونت و ترور نام گرفت. هر چند که به نظر برخی از صاحب‌نظران این حادثه ساختگی می‌باشد که سیاستمداران و حاکمان آمریکا به وسیله آن درصدد عملی کردن ایده جنگ تمدن‌های هانتینگتون می‌باشند و این حادثه یک نقطه عطف و دست آویز مناسبی را فراهم کرد، تا دولت آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم کشورهای اسلامی را اشغال کرده و منابع آنها را به غارت برند.

از لحاظ معنای لغوی ترور مأخوذ از فرانسه است و به معنای قتل سیاسی با اسلحه و تروریست طرفدار خشونت عمل و ایجاد رعب و ترس است[1] امّا از لحاظ اصطلاحی تعاریف متعددی از این واژه شده است که برخی از آنها از نظر اندیشمندان اسلامی عبارت است از:

1. هر نوع عملی که به منظور اهداف غیرانسانی و در جهت افساد و متضمن به خطر افکندن امنیت و ایجاد زمینه تعرض و محدودیت در مورد حقوق مشروع بشری و موجب سلب آرامش شود... مهمترین عنصر در تعریف تهدید و ارعاب (تروریسم) همانا سلب امنیت است که آن را تا حد بزرگترین جنایات برای بشر خطرناک می‌سازد.[2]

فهوی هویدی از روزنامه نگاران عرب معتقد است: اصولا واژه ارهاب، در فرهنگ اسلامی ما جایی ندارد و اخیرا راه یافته است و به تروریسم ترجمه شده است. آنچه در قرآن و احادیث نبوی آمد. واژه ترهیب است که از آیه 60 سوره انفال گرفته شده است: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّه وَ مِنْ رِباطِ الْخَیلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ» و منظور از ترهیب داشتن قدرت لازم برای ترساندن دشمنان خدا و دشمنان مسلمانان است و به معنای بازداشتن دیگران از تجاوز است و ارهاب در این صورت بار ارزشی و مثبت دارد، ولی اخیراً که به ترور ترجمه شده است یک معنای منفی گرفته است و به چیزی در ردیف تعصب و تندروی و دگماتیسم مبدل گردیده است. بنابراین شاید بهترین ترجمه برای تروریسم «اعمال خشونت سیاسی» باشد.[3]

به نظر می‌رسد اگر تروریسم را به صورت زیر تعریف کنیم تا حدودی به واقعیت نزدیک‌تر خواهیم شد:
تروریسم عبارت است از توسل به زور و اقدامات خشونت آمیز با انگیزه و اهداف سیاسی یا غیرسیاسی که به طور پراکنده و مخفیانه انجام می‌پذیرد، ‌به گونه‌ای که عنوان دفاع مشروع بر آن قابل صدق نباشد. چون دو اصل مشترک مورد قبول وجدان بشری و حقوق بین الملل و حقوق داخلی و فقه وجود دارد:

1. دفاع مشروع، که مجاز بوده و از حقوق طبیعی انسان است و تحقیقا عنوان ترور به دفاع مشروع کاملا غلط و بیش از یک اتهام ناروا چیز دیگری نیست.

2. ترور اقدامی غیرانسانی هست و از نگاه وجدان بشری و منابع حقوقی محکوم است.

در فقه اسلامی دفاع مشروع به رسمیت شناخته شده و مصداق ترور نمی باشد. محقق حلّی می‌گوید: انسان حق دارد از جان، حریم و مالش تا آن جا که توان دارد دفاع کند و در این راه به آسان‌ترین روش ها تکیه کند.[4] گرچه فقهایی نظیر شهید ثانی ترتیب را جهت دفع تجاوز لازم دانسته‌اند.[5]

به هر حال می توان در فقه اسلامی تروریسم را به شرح ذیل بیان کرد:
اقدامات تروریستی که با اهداف سیاسی و یا غیرسیاسی انجام می گیرد که اینها مصداق محارب و مفسد فی الارض هستند و حکم اینها در فقه معلوم است. این عناوین در باب حدود بحث می‌شود و مأخوذ از آیات 33 و 34 مائده است، لذا محارب هر آن کسی است که شمشیرش را برهنه کند یا آن را تجهیز نماید تا مردم را بترساند و می‌خواهد در زمین افساد نماید،‌ در خشکی باشد یا در دریا، شهر باشد یا غیر آن، شب باشد یا روز.[6]

از این رو از طرف هر فرد یا گروه یا سازمان که با اهداف سیاسی به طور مستقیم، جان، مال و آبروی مردم و افراد بی‌گناه را مورد حمله قرار دهند، از نظر اسلام محکوم است، حتی در دفاع مشروع کشتن افراد بی‌گناه، تعقیب فراریان، کشتن اسیران، زنان و کودکان، تخریب جنگل ها، درختان، تعرض به ناموس مردم و پرده‌دری و غیره، ممنوع و محکوم است. امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) هر گاه می‌خواست سپاهیانی را به جنگ اعزام کند، به آنها می‌فرمود: نیرنگ نکنید، حقه نکنید، مثله نکنید، سالخوردگان و کودکان و زنان را نکشید، درختی را نبرید مگر مجبور شوید، و نیز استفاده از سمّ در سرزمین مشرکان را نهی می‌کرد.[7]

البته در حقوق ایران هیچ اشاره‌ای به تروریسم نشده است، فقط در قانون مجازات اسلامی از موارد 183 ـ 188 مصوب 1370 به محاربه و افساد فی الارض پرداخته شده است.

نکته قابل توجه در این جا این است که کنوانسیون سازمان کنفرانس اسلامی در مقابله با تروریسم بین المللی اعلام داشته است:
تروریسم هر گونه عمل خشونت‌آمیز یا تهدید کننده‌ای است که صرف‌نظر از مقاصد یا انگیزه مرتکبین آن به منظور اجرای یک طرح جنایتکارانه فردی یا گروهی و با هدف ایجاد رعب بین مردم یا تهدید آنان به وارد آمدن صدمه به آنان و به خطر انداختن زندگی، حیثیت، آزادی، امنیت یا حقوق آنان یا تهدید به صدمه زدن به محیط زیست یا هرگونه تهدیدات به اموال عمومی و خصوصی به منظور به مخاطره انداختن یا اشغال یا تصرف آنها و به خطر انداختن یکی از منابع ملّی یا تأسیسات بین المللی یا تهدید کردن ثبات تمامیت ارضی وحدت سیاسی یا حاکمیت کشورهای مستقل انجام گیرد.[8]

از تعریف تروریسم در کنوانسیون کشورهای اسلامی به دست می‌آید که مصادیق تروریسم عبارتند از: سوء قصد، تهدید جان افراد بی‌گناه و تهدیدهای دیگر، ایجاد رعب و ترس، آدم‌ربائی، گروگان گیری، رفتار خشونت‌بار توأم با ارعاب و ایجاد ترس، اقدام مسلحانه‌ای که امکان آسیب رساندن به غیرنظامیان یا افراد بی‌گناه داشته باشد، تعدی به جان و مال و حیثیت دیپلمات ها، ایجاد ناامنی و اخلال در نظم و امنیت و آسایش عمومی، و مساعدت مالی و سایر امکانات به تروریست‌ها، تخریب یا تهدید به تخریب اموال شخصی و عمومی و محیط زیست.[9]

در مجموع دین مقدس اسلام اجازه نمی‌دهد یک فرد مسلمان یا یک تبعه کشورهای اسلامی گرچه مسلمان نباشد، دست به اقدامات تروریستی بزند، چه بر ضد یک فرد یا یک جامعه غیرمسلمان در داخل قلمرو حاکمیت اسلامی یا خارج از آن و با اهداف سیاسی، نظامی و غیره باشد.

البته تروریسم با دفاع مشروع و مجازات های مشروع و قانونی که در اسلام با اجازه و حکم مصرح حاکم شرع انجام می گیرد فرق دارد. از این رو دفاع مشروع مجاز، و تروریست چه فردی، چه جمعی، چه داخل قلمرو اسلامی، چه در صحنه بین المللی محکوم است. بنابر این باید بین تروریسم و مبارزات آزادی‌بخش و نهضت‌های آزادی‌بخش فرق گذاشت.
 
معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
1. عباسعلی عمد زنجانی، فقه سیاسی، ج2، نشر امیر کبیر.

پی نوشت ها:
[1]. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، چاپخانه ارشاد، 1361.
[2]. عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، تهران، امیرکبیر، 1377، ج 3، ص 426.
[3]. فهوی هویدی، تروریزم و انواع آن و تلاش جهت گسترش معنی و مفهوم اصطلاح تروریسم، نشریه فرهنگ المجله شماره‌های 798 و 841، 1365، به نقل از مجله راهبرد، شماره 21، ص 137.
[4]. حلی، شرایع الاسلام. دار الهدی، ج 1 ـ 4، ص 966.
[5]. شهید ثانی، شرح لمعه، بیروت، دار العالم الاسلامی، ج 9، ص 348.
[6]. ترجمه تحریر الوسیله، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ج 4، ص 239.
[7]. کلینی، محمد بن یعقوب، فروع کافی، بیروت، ‌دار صعب، ج 5، ص 27.
[8]. هاشمی، کامران، حقوق اسلامی در تقابل تروریسم بین‌المللی، راهبرد، مرکز تحقیقات استراتژیک، شماره 21، ص 138.
[9]. همان، ص 140.

منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ مرتبط