به چه علت می گویند خدا مهربان تر از مادر است؟
پرسش :
حدیثی نقل شده که خداوند مهربان تر مادر است. چه دلایلی این مساله را ثابت می کند؟
پاسخ :
به چند دلیل مهربانی و رحمت خداوند نسبت به بندگانش برتر از مهربانی و دلسوزی مادر نسبت به فرزندش می باشد:
۱. تمام محبت ها و زحمات بی منت مادر برآمده از علاقه و عشق خالص او نسبت به فرزندش می باشد یعنی برای تسلای دل عاشق خود هر چه دارد برای فرزندش فدا می کند، اگر چه این خود خواهی چیزی از ارزش این گذشت مادر کم نمی کند، ولی این واقعیتی است که با گذشت زمان و رشد فرزند و تعداد فرزندان و سرگرم شدن مادر به فرزندان کوچک تر و عزیزتر، سهم فرزند بزرگتر که از آب و گل در آماده و کمتر به مراقبت نیاز دارد از توجه و ابراز علاقه مادر کاهش می یابد و ...
لکن با مقایسه آن با تفضل و رحمت و بخشش خداوند این حقیقت روشن می شود که خدای متعال حتی در بخشیدن و توجه کردن به بندگان خودش و هدایت آنها به مسیر سعادت به همین میزان که در مادر ارضاء حس مادری مطرح است هم محتاج بندگان خود نیست و صرفا از روی کرم و کمال بی منتهی خود می بخشد و نه تعداد بندگانش باعث کاهش توجه و عنایت او به دیگر بندگان می شود ونه گذشت زمان و رشد و نمو آنها و رسیدن بنده گانش به مقصد کمال ذره ای از رحمت او می کاهد، بلکه با تعالی آنها روز به روز بر لطف و عنایت ویژه الوهیش افزوده می گردد.
۲. اگر چه در محبت مادر خلوصی نهفته است که در آینده، مادر هر چه قدر هم که در برابر خدمت خود بر فرزند منتی بگذارد فرزند بر دیده می نهد و می پذیرد، ولی واقعیت این است که غالب مادران در عین خدمت و محبت به فرزندان دلبندشان نیم نگاهی هم به آینده و امید جبران فرزند و مراقبت از مادر در دوران کهولت سن دارند، در حالی که ذات خداوند از هر احتیاجی مبراست و هر چه می دهد و هر تفضلی که می نماید ثمرش جز برای خود بنده نیست، حتی در اطاعت و بندگی او نیز هر چه هست عائد بندگان می شود و بس.
۳. محبت مادر به قدری زیاد است که بسیاری از مادران وقتی بین صلاح فرزند و عاطفه مادری تزاحمی ایجاد می گردد نمی توانند مصلحت فرزند را بر عاطفه مادری ترجیح دهند و دلسوزی بیش از حد در برخی مواقع مانع رفتن فرزند به مسیری که حقیقتا به صلاح اوست می شود، اگر چه خداوند به احترام مقام بلند مادر و پدر اطاعت از آنها را حتی در این موارد نیز تا جائی که این خواسته مادر منجر به شکستن حریم واجب و یا ارتکاب حرامی نشود بر فرزند تکلیف می نماید، لکن در خواسته ها و اوامر الهی به همین قدر هم چیزی از مصلحت بندگان فروگذار نمی شود.
اگر چه سخن در اثبات این برتری بسیار است و همین بس که بدانیم خداوند متعال خود کمال مطلق است و هر فضلی که در مخلوقات او به صورت محدود مشاهده می نمائیم در وجود او با کمال بی منتهایش وجود دارد یعنی اگر مهر و علاقه عظیم مادر نسبت به فرزند پرورش یافته در دامان او را در عالم خارج می بینیم باید بدانیم که قطعا کمال این صفت در وجود پروردگار عالم وجود دارد.
خدائی که خالق کل عالم هستی بوده و چرخه جهان را در جهت رشد و تعالی انسان تنظیم نموده است و همه غرائز و کششهای درونی لازم را نیز در نهاد همه افرد متناسب با نقش آنها در این هدف بزرگ قرار داده است و همین مهر و عاطفه مادری را در نهاد مادر به ودیعه می گذارد تا خواب شیرین خویش را برای تربیت و پرورش فرزندش رها کند و بی منت بنده ای را که در غالب فرزند به او می سپارد به نیکی در بستر رشد و هدایت قرار دهد؛قطعا چنین پروردگاری نسبت به همه بندگان خود دریائی بیکران از رحمت و محبت و شفقت است که کمال قدر و منزلت و حدود آن برای هیچ کس قابل درک نیست.
منبع: www.soalcity.ir
به چند دلیل مهربانی و رحمت خداوند نسبت به بندگانش برتر از مهربانی و دلسوزی مادر نسبت به فرزندش می باشد:
۱. تمام محبت ها و زحمات بی منت مادر برآمده از علاقه و عشق خالص او نسبت به فرزندش می باشد یعنی برای تسلای دل عاشق خود هر چه دارد برای فرزندش فدا می کند، اگر چه این خود خواهی چیزی از ارزش این گذشت مادر کم نمی کند، ولی این واقعیتی است که با گذشت زمان و رشد فرزند و تعداد فرزندان و سرگرم شدن مادر به فرزندان کوچک تر و عزیزتر، سهم فرزند بزرگتر که از آب و گل در آماده و کمتر به مراقبت نیاز دارد از توجه و ابراز علاقه مادر کاهش می یابد و ...
لکن با مقایسه آن با تفضل و رحمت و بخشش خداوند این حقیقت روشن می شود که خدای متعال حتی در بخشیدن و توجه کردن به بندگان خودش و هدایت آنها به مسیر سعادت به همین میزان که در مادر ارضاء حس مادری مطرح است هم محتاج بندگان خود نیست و صرفا از روی کرم و کمال بی منتهی خود می بخشد و نه تعداد بندگانش باعث کاهش توجه و عنایت او به دیگر بندگان می شود ونه گذشت زمان و رشد و نمو آنها و رسیدن بنده گانش به مقصد کمال ذره ای از رحمت او می کاهد، بلکه با تعالی آنها روز به روز بر لطف و عنایت ویژه الوهیش افزوده می گردد.
۲. اگر چه در محبت مادر خلوصی نهفته است که در آینده، مادر هر چه قدر هم که در برابر خدمت خود بر فرزند منتی بگذارد فرزند بر دیده می نهد و می پذیرد، ولی واقعیت این است که غالب مادران در عین خدمت و محبت به فرزندان دلبندشان نیم نگاهی هم به آینده و امید جبران فرزند و مراقبت از مادر در دوران کهولت سن دارند، در حالی که ذات خداوند از هر احتیاجی مبراست و هر چه می دهد و هر تفضلی که می نماید ثمرش جز برای خود بنده نیست، حتی در اطاعت و بندگی او نیز هر چه هست عائد بندگان می شود و بس.
۳. محبت مادر به قدری زیاد است که بسیاری از مادران وقتی بین صلاح فرزند و عاطفه مادری تزاحمی ایجاد می گردد نمی توانند مصلحت فرزند را بر عاطفه مادری ترجیح دهند و دلسوزی بیش از حد در برخی مواقع مانع رفتن فرزند به مسیری که حقیقتا به صلاح اوست می شود، اگر چه خداوند به احترام مقام بلند مادر و پدر اطاعت از آنها را حتی در این موارد نیز تا جائی که این خواسته مادر منجر به شکستن حریم واجب و یا ارتکاب حرامی نشود بر فرزند تکلیف می نماید، لکن در خواسته ها و اوامر الهی به همین قدر هم چیزی از مصلحت بندگان فروگذار نمی شود.
اگر چه سخن در اثبات این برتری بسیار است و همین بس که بدانیم خداوند متعال خود کمال مطلق است و هر فضلی که در مخلوقات او به صورت محدود مشاهده می نمائیم در وجود او با کمال بی منتهایش وجود دارد یعنی اگر مهر و علاقه عظیم مادر نسبت به فرزند پرورش یافته در دامان او را در عالم خارج می بینیم باید بدانیم که قطعا کمال این صفت در وجود پروردگار عالم وجود دارد.
خدائی که خالق کل عالم هستی بوده و چرخه جهان را در جهت رشد و تعالی انسان تنظیم نموده است و همه غرائز و کششهای درونی لازم را نیز در نهاد همه افرد متناسب با نقش آنها در این هدف بزرگ قرار داده است و همین مهر و عاطفه مادری را در نهاد مادر به ودیعه می گذارد تا خواب شیرین خویش را برای تربیت و پرورش فرزندش رها کند و بی منت بنده ای را که در غالب فرزند به او می سپارد به نیکی در بستر رشد و هدایت قرار دهد؛قطعا چنین پروردگاری نسبت به همه بندگان خود دریائی بیکران از رحمت و محبت و شفقت است که کمال قدر و منزلت و حدود آن برای هیچ کس قابل درک نیست.
منبع: www.soalcity.ir