دیدار جابر بن عبدالله انصاری با امام باقر علیه السلام
پرسش :
جابر بن عبدالله انصاری چگونه با امام باقر (علیه السلام) دیدار کرد؟
پاسخ :
جابر که یکى از صحابه بزرگ پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) و از علاقه مندان خاص خاندان نبوت است، مى گوید:
روزى پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) به من فرمود: «بعد از من شخصى از خاندان مرا خواهى دید که اسمش اسم من و قیافه اش شبیه قیافه من خواهد بود. او درهاى دانش را به روى مردم خواهد گشود...». [همچنین در روایتی آمده که پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود:«سلام مرا به او برسان»]
پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) هنگامى این پیشگویى را فرمود که هنوز حضرت باقر(علیه السلام) چشم به جهان نگشوده بود.
سال ها از این جریان گذشت، زمان پیشواى چهارم رسید. روزى جابر از کوچه هاى مدینه عبور مى کرد، چشمش به حضرت باقر افتاد. وقتى دقت کرد، دید نشانه هایى که پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرموده بود، عینا در او هست.
پرسید اسم تو چیست؟
گفت: اسم من محمد بن على بن الحسین است.
جابر بوسه بر پیشانى او زد و گفت: جدت پیامبر به وسیله من به تو سلام رساند!
جابر از آن تاریخ، به پاس احترام پیامبر(صلی الله علیه وآله) و به نشانه عظمت امام باقر(علیه السلام) هر روز دوبار به دیدار آن حضرت مى رفت، او در مسجد پیامبر میان انبوه جمعیت مى نشست (و در پاسخ بعضى از مغرضین که از کار وى خرده گیرى مى کردند) پیشگویى پیامبراسلام را نقل مى کرد.
در اینجا تذکر این نکته لازم است که جریان دیدار جابر با امام باقر(علیه السلام) و ابلاغ سلام پیامبر به آن حضرت، ضمن روایات مختلف و مضمون هاى مشابه در کتاب هاى: رجال کشى، کشف الغمه، امالى صدوق، امالى شیخ طوسى، اختصاص مفید و امثال اینها نقل شده است.
این روایات از دو نظر متناقض به نظر مى رسند:
نخست: از این جهت که طبق مفاد بعضى از آنها، جابر امام باقر(علیه السلام) را در یکى از کوچه هاى مدینه دیده است و طبق بعضى دیگر، در خانه امام چهارم و مطابق دسته سوم، حضرت باقر نزد جابر رفته و در آن جا، جابر حضرت را شناخته است.
دوم: در بعضى از این روایات، تصریح شده است که جابر در آن هنگام نابینا شده بود، ولى در برخى دیگر آمده است که جابر با دقت قیافه امام پنجم را نگاه و وارسى کرد. بدیهى است که این موضوع با نابینایى جابر سازگار نیست.
در پاسخ تناقض نخست باید گفت که، در یک نظر دقیق، منافاتى میان این احادیث نیست، زیرا قرائن نشان مى دهد که جابر روى اخلاص و ارادت خاصى که به خاندان پیامبر داشت، پیشگویى و ابلاغ سلام پیامبر را تکرار مى کرد و مى خواست از این طریق عظمت امام باقر(علیه السلام) بهتر روشن گردد، بنابراین چه اشکالى دارد که این جریان چند بار و در محل ها و مناسبت هاى مختلف تکرار شده باشد؟
اما در پاسخ تناقض دوم این است که شاید آن دسته از روایات که حاکى از دیدن و نگاه کردن جابر است، مربوط به قبل از نابینایى او بوده است چنانکه شیخ مفید از امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند که حضرت فرمود: نزد جابر بن عبدلله انصارى رفتم و به او سلام کردم. جواب سلام مرا داد و پرسید: کى هستى؟ و این بعد از نابینایى او بود...(1) نظیر این حدیث را سبط ابن جوزى نیز نقل کرده است.(2)
پینوشتها:
(1). الارشاد، قم، مکتبه بصیرتى، ص 262.
(2). تذکره الخواص، نجف، منشوارت المطبعه الحیدریه، 1383 ه.ق، ص 337.
منبع: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، چاپ بیست و سوم، قم، 1390 ش.
جابر که یکى از صحابه بزرگ پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) و از علاقه مندان خاص خاندان نبوت است، مى گوید:
روزى پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) به من فرمود: «بعد از من شخصى از خاندان مرا خواهى دید که اسمش اسم من و قیافه اش شبیه قیافه من خواهد بود. او درهاى دانش را به روى مردم خواهد گشود...». [همچنین در روایتی آمده که پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود:«سلام مرا به او برسان»]
پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) هنگامى این پیشگویى را فرمود که هنوز حضرت باقر(علیه السلام) چشم به جهان نگشوده بود.
سال ها از این جریان گذشت، زمان پیشواى چهارم رسید. روزى جابر از کوچه هاى مدینه عبور مى کرد، چشمش به حضرت باقر افتاد. وقتى دقت کرد، دید نشانه هایى که پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرموده بود، عینا در او هست.
پرسید اسم تو چیست؟
گفت: اسم من محمد بن على بن الحسین است.
جابر بوسه بر پیشانى او زد و گفت: جدت پیامبر به وسیله من به تو سلام رساند!
جابر از آن تاریخ، به پاس احترام پیامبر(صلی الله علیه وآله) و به نشانه عظمت امام باقر(علیه السلام) هر روز دوبار به دیدار آن حضرت مى رفت، او در مسجد پیامبر میان انبوه جمعیت مى نشست (و در پاسخ بعضى از مغرضین که از کار وى خرده گیرى مى کردند) پیشگویى پیامبراسلام را نقل مى کرد.
در اینجا تذکر این نکته لازم است که جریان دیدار جابر با امام باقر(علیه السلام) و ابلاغ سلام پیامبر به آن حضرت، ضمن روایات مختلف و مضمون هاى مشابه در کتاب هاى: رجال کشى، کشف الغمه، امالى صدوق، امالى شیخ طوسى، اختصاص مفید و امثال اینها نقل شده است.
این روایات از دو نظر متناقض به نظر مى رسند:
نخست: از این جهت که طبق مفاد بعضى از آنها، جابر امام باقر(علیه السلام) را در یکى از کوچه هاى مدینه دیده است و طبق بعضى دیگر، در خانه امام چهارم و مطابق دسته سوم، حضرت باقر نزد جابر رفته و در آن جا، جابر حضرت را شناخته است.
دوم: در بعضى از این روایات، تصریح شده است که جابر در آن هنگام نابینا شده بود، ولى در برخى دیگر آمده است که جابر با دقت قیافه امام پنجم را نگاه و وارسى کرد. بدیهى است که این موضوع با نابینایى جابر سازگار نیست.
در پاسخ تناقض نخست باید گفت که، در یک نظر دقیق، منافاتى میان این احادیث نیست، زیرا قرائن نشان مى دهد که جابر روى اخلاص و ارادت خاصى که به خاندان پیامبر داشت، پیشگویى و ابلاغ سلام پیامبر را تکرار مى کرد و مى خواست از این طریق عظمت امام باقر(علیه السلام) بهتر روشن گردد، بنابراین چه اشکالى دارد که این جریان چند بار و در محل ها و مناسبت هاى مختلف تکرار شده باشد؟
اما در پاسخ تناقض دوم این است که شاید آن دسته از روایات که حاکى از دیدن و نگاه کردن جابر است، مربوط به قبل از نابینایى او بوده است چنانکه شیخ مفید از امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند که حضرت فرمود: نزد جابر بن عبدلله انصارى رفتم و به او سلام کردم. جواب سلام مرا داد و پرسید: کى هستى؟ و این بعد از نابینایى او بود...(1) نظیر این حدیث را سبط ابن جوزى نیز نقل کرده است.(2)
پینوشتها:
(1). الارشاد، قم، مکتبه بصیرتى، ص 262.
(2). تذکره الخواص، نجف، منشوارت المطبعه الحیدریه، 1383 ه.ق، ص 337.
منبع: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، چاپ بیست و سوم، قم، 1390 ش.